×
×

پز خالی، جیب عالی!

  • کد نوشته: 35078
  • 21 اردیبهشت 1392
  • ۹ دیدگاه
  • متوسط قیمت بلیت های موسیقی در چند سال اخیر ۳۰ تا ۱۲۰ هزار تومان شده وبه طبع در این شرایط هر کسی نمی تواند کنسرت برود! اما شاهدیم که کنسرت های پاپ و به ویژه کسانی که تا دیروز زیر زمین می خواندند و بلاخره توانسته اند مجوز بگیرند، داغ است و محفل آنها گرم.

    پز خالی، جیب عالی!
  • consertموسیقی ایرانیان – آمن خادمی: متوسط قیمت بلیت های موسیقی در چند سال اخیر ۳۰ تا ۱۲۰ هزار تومان شده وبه طبع در این شرایط هر کسی نمی تواند کنسرت برود! اما شاهدیم که کنسرت های پاپ و به ویژه کسانی که تا دیروز زیر زمین می خواندند و بلاخره توانسته اند مجوز بگیرند، داغ است و محفل آنها گرم.

    حال با این روند، خریدار واقعی این بلیت ها چه کسانی هستند؟ اگر از طبقه ضعیف جامعه بگذریم که همیشه هشتشان گرو نهشان است، آیا طبقه متوسط جامعه که حکم راهبردی فکر و اندیشه را در جامعه عهده دارند، توانایی خرید چنین بلیت هایی را دارند؟ در این میان “کنسرت بروها”جامعه چه کسانی هستند؟

    در شرایطی که هزینه کالاهای روزمره جامعه بالا رفته،فقط کسانی قدرت خرید بلیت های کنسرت را دارند که جزو طبقه پولدار جامعه محسوب می شوند ؛چرا که یک خانواده متوسط در شرایطی که اگر زن و مرد هم یکدیگر کار کنند به حقوقی نهایت یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان و در خوشبینانه ترین وضعیت به دو میلیون تومان خواهند رسید.آیا خانواده ای که فقط هزینه اجاره مسکن اش ۵۰۰ تا یک میلیون  تومان است  و رقم نیازهای روزنه اش روز به روز زیاد تر می شود،توانایی کنسرت رفتن دارد؟به یقین پاسخ به همه این پرسش یک “نه” بزرگ است.

    اما در شرایطی که “کنسرت برو های” جامعه ما را طبقه پولدار تشکیل داده اند و این قضیه تبدیل به کالایی لوکس برای آنها شده است ،چه اتفاقی برای فرهنگ و موسیقی رخ می دهد؟

    از یک منظر حضور طبقه پولدار به اقتصاد هنر و موسیقی کمک می کند  اما ازطرفی دیگر این قشر اغلب طرفدار نوع خاصی از موسیقی عامه پسند هستند که پشتوانه فکری ندارد و برای پر کردن اوقات فراغت ساخته و منتشر می شوند.پس در این وضعیت فقط به موسیقی هایی بها داده می شود که حکم “در قندان”را برای جامعه دارند و با رشد این نوع موسیقی از دیگر موسیقی ها که تفکرساز است دور می شویم؛چرا که اقتصاد  ممکن است باعث توسعه می شود اما هر نشر و گسترشی به معنای تولید فکر و اندیشه نیست!

    کنسرت رفتن برای طبقه پولدار جامعه هم اکنون تبدیل به یک پز  فرهنگی شده است.همانگونه که آنها پز می دهند که به دوبی و آنتالیا می روند،پز می دهند که بلیت کنسرت شجریان یا ناظری  را با فلان قیمت گزاف خریده اند؛در حالیکه  شاید  در طول عمرشان حتی یک قطعه از آثار این هنرمندان را گوش نداده اند.آنها پز می دهند تا از قافله فرهنگ هم عقب نمانند،همانگونه که از مزون لباس فلان طراح ترک عقب نمی مانند!

    اما طبقه متوسط جامعه که تولید فکر می کرد و به جامعه خوراک فکری می داد،در این برهه دستش خالی است و برای نیازهای روزمره اش از صبح تا شب کار می کند و کار.نتیجه چنین روند به یقین برای فرهنگ کشورمان  ترسناک است و می تواند روزهای تهی از اندیشه را در این جامعه پیش بینی کرد!

       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *