×
×

«ذوق موجود در کارها، استعداد پدر را نشان می دهد»

  • کد نوشته: 161191
  • موسیقی ایرانیان
  • یکشنبه, ۵ام آذر ۱۳۹۶
  • ۰
  • دوستداران موسیقی اصیل ایرانی که از دهه ها پیش هنر این سرزمین را دنبال می کنند، با نام محمد جلیل عندلیبی به خوبی آشنا هستند. این نوازنده و آهنگساز شناخته شده علاوه بر همکاری های ماندگاری با خوانندگان نامدار مانند محمدرضا شجریان، شهرام ناظری و علیرضا افتخاری، گروهی را نیز رهبری می کرد که عمری چهل ساله دارد. ارکستر مولانا از سال ۱۳۵۶ فعالیت خود را آغاز کرد اما پس از ۲۹ سال ناگهان خاموش شد؛ حالا پس از گذشت یازده سال این گروه که اهالی موسیقی، سکوتش را فقدانی برای هنر ایران می دانستند، به صحنه بازمی گردد. سالار عندلیبی، فرزند محمد جلیل عندلیبی که خود خواننده و نوازنده تنبک، تار، سه تار و دیوان به شمار می رود، از بازگشت پدرش به عرصه موسیقی صحبت و تأکید کرد جوانان باید از او بیاموزند؛ محمد جلیل عندلیبی که به زعم خودش دیگر موسیقیدان در حیاتی نیست که از او بر ردیف مسلط تر باشد. گفت و گوی ما با سالار عندلیبی به بهانه بازگشت گروه مولانا به صحنه را در ادامه می خوانید.+آثار پدر روی اصول ردیف ساخته می شود
    +کارهای استاد عندلیبی از نظر علمی و فنی هیچ نقصی ندارد
    +پدرم تنها آهنگساز باقی مانده از دوره طلایی موسیقی ایرانی است
    +پدرم می گوید تنها یک نفر بیشتر از من ردیف می دانست!

    «ذوق موجود در کارها، استعداد پدر را نشان می دهد»
  • دوستداران موسیقی اصیل ایرانی که از دهه ها پیش هنر این سرزمین را دنبال می کنند، با نام محمد جلیل عندلیبی به خوبی آشنا هستند. این نوازنده و آهنگساز شناخته شده علاوه بر همکاری های ماندگاری با خوانندگان نامدار مانند محمدرضا شجریان، شهرام ناظری و علیرضا افتخاری، گروهی را نیز رهبری می کرد که عمری چهل ساله دارد. ارکستر مولانا از سال ۱۳۵۶ فعالیت خود را آغاز کرد اما پس از ۲۹ سال ناگهان خاموش شد؛ حالا پس از گذشت یازده سال این گروه که اهالی موسیقی، سکوتش را فقدانی برای هنر ایران می دانستند، به صحنه بازمی گردد. سالار عندلیبی، فرزند محمد جلیل عندلیبی که خود خواننده و نوازنده تنبک، تار، سه تار و دیوان به شمار می رود، از بازگشت پدرش به عرصه موسیقی صحبت و تأکید کرد جوانان باید از او بیاموزند؛ محمد جلیل عندلیبی که به زعم خودش دیگر موسیقیدان در حیاتی نیست که از او بر ردیف مسلط تر باشد. گفت و گوی ما با سالار عندلیبی به بهانه بازگشت گروه مولانا به صحنه را در ادامه می خوانید.

    * قرار است گروه مولانا پس از سال ها سکوت روز هفتم آذر ماه به صحنه برگردد. نشستی مطبوعاتی نیز برگزار شد و محمد جلیل عندلیبی در خصوص بازگشت به عرصه موسیقی صحبت کردند. نظر شما به عنوان فرزند ایشان و البته عضوی از گروه مولانا چیست؟

    پوستری برای این کنسرت طراحی شد که به صورت توأمان به بازگشت پدرم پس از سال ها سکوت و همچنین واقعه تلخ کرمانشاه اشاره داشت. ما تلاش کردیم با هر چه در توان داریم، نشان دهیم که هنر کارکردهای زیادی دارد و می تواند ما را به سوی امید، تلاش و ایستادن رهنمون کند.

    * بسیاری از اهالی موسیقی معتقدند محمد جلیل عندلیبی یکی از قلل موسیقی معاصر است. فکر می کنید بازگشت ایشان به موسیقی می تواند اثربخش باشد؟

    برخی از دوستان به ما گفتند که چرا از محمد جلیل عندلیبی به عنوان یکی از قلل موسیقی معاصر سنتی ایران نام می برید. پاسخ من این است که ویدئویی سه دقیقه از پدرم تهیه شده که در آن یازده اثر خاطره انگیز وجود دارند. اگر یکی از موزیسین ها و آهنگسازان امروز، یازده اثر خاطره انگیز داشتند، ما ترجیح می دهیم دیگر کلمه «قله» را در مورد ایشان به کار نبریم. این در حالی است که حتی قطعه ای از «سروستان» نورالدین رضوی سروستانی در آن کلیپ نبود وگرنه تعداد آثار خاطره انگیز پدر افزایش پیدا می کرد. البته این کار شنیده نشده و برای مخاطب عام یادآور خاطره نیست.

    * در مورد کنسرت کورده واری صحبت کنید که قرار است به نوعی یادمان چهلمین سال تولد گروه مولانا نیز باشد…

    در مورد کارهای پدر به خصوص کنسرت اخیرشان باید بگویم که کار نوینی محسوب می شود. این اجرا آثار کُردی را شامل می شود و آهنگسازی و تنظیم اصل تصانیف را هم پدر بر عهده داشته است. ذوق موجود در ریتم و ملودی کارها، استعداد پدر را نشان می دهد و ثابت می کند ایشان چه توانایی و قدرت بالایی در خلق آثار ماندگار دارد. همه کارهای پدر روی اصول ردیف، ساخته می شود و از نظر علمی و فنی نیز هیچ نقصی ندارد.

    * موسیقی محمد جلیل عندلیبی چه تفاوتی با دیگر موسیقی های کُردی دارد؟

    بسیاری از انواع موسیقی که امروز به عنوان موسیقی کُردی شنیده می شود، بیشتر تفننی است. اصلا آهنگساز چیزی از موسیقی نمی داند و ردیف را نمی شناسد ولی پدر مسلط به ردیف است. یعنی از روی ردیف، این تصانیف را ساخته است. ردیف های مختلفی که در دوره هنرهای زیبا آموخته را به نت تبدیل می کند. چیدمان آثار هم نشان از ابتکار و ذوق و استعداد پدر دارد که بسیار شایان ذکر است. ایشان فعالیت های ماندگاری در موسیقی انجام داده اند که از میان آنها می توان به تشکیل ارکستر اقوام اشاره کرد. اگر تمام کارهای پدر را از همان ابتدا حساب کنیم، می بینیم که بیشترشان ماندگار شده اند. از سال ۱۳۵۷ که تصنیف «میهن» را با استاد شجریان کار کردند، همه آثار ایشان با عشق کار شده است. یعنی با تمام وجودشان روی آثار وقت و انرژی گذاشته اند و ماحصل کار حاصل تراوشات فکری خودشان است.

    * خواهرتان، سانوا نیز بر این باور بودند که محمد جلیل عندلیبی جزو معدود ردیف دانان موسیقی ایران است…

    من به صحبت های خواهرم مهر تأیید می زنم چون دقیقا همین طور است که «سانوا» گفت. آثار آینده پدر هم شامل کارهای مرکب خوانی هستند که بسیار زیبا بوده و روی اشعار ابوسعید ابوالخیر کار شده و ان شاءالله به زودی منتشر می شود. ما فرزندان استاد سعی می کنیم به ایشان کمک کنیم تا آثارشان به مرحله انتشار برسد. این کار، کار یک آهنگساز قَدَر است که پدر توانسته این کار را انجام دهد. من فقط امیدوارم به چنین هنرمندانی که خاص هستند و برای این مرز و بوم زحمت کشیده اند، بیشتر توجه کنند. واقعا پدرم زحمات زیادی در عرصه های مختلف هنری کشیده است و باید به او بیش از پیش توجه شود.

    * وظیفه حمایت از هنرمندانی مانند محمد جلیل عندلیبی را متوجه کدام نهادها می دانید؟

    این وظیفه را ارگان هایی مثل وزارت فرهنگ بر عهده دارند. خواهرم به خاطر دارد که پدر و یک خواننده معروف را به مراسمی عوت کردند اما آن طور که باید و شاید از استاد محمد جلیل عندلیبی تجلیل نکردند. خواهرم گریه کرد و من هم در آستانه گریه بودم اما جلوی گریه ام را گرفتم. خیلی از خوانندگان مانند آقای شهرام ناظری، آقای عزیز شاهرخ، آقای شاپور رحیمی، آقای علیرضا افتخاری، آقای حسام لرنژاد، آقای پیام عزیزی و آقای کامیا بهزاد همگی با آثار پدر مطرح شدند اما متأسفان خوانندگان قدرنشناس بودند. البته نکته ای که ما را در روزهای سکوت پدر، غمگین تر می کرد عدم فعالیت گروه مولانا به عنوان یکی از قدیمی ترین گروه های موسیقی ایران بود.

    * در مدتی که گروه مولانا مانند گذشته فعالیت سابق را نداشت، به نظر خیلی از کارشناسان، موسیقی ایران متضرر شد. شما هم چنین اعتقادی دارید؟

    بله، کاملا همین طور است. البته پدرم در چندین سالی که به زعم بسیاری از موسیقی دور بود، بیکار ننشست. ایشان آثاری با استاد گلپایگانی دارند که اجازه انتشارشان به زودی صادر می شود. مجوز کارهای آقای جبلی را هم را گرفته ایم و همه این کارها بیرون می آیند. اگر امروز رسانه صادقانه کار کند، می تواند خیلی از اقدامات را به چالش بکشاند. من چندی بعد سوالی را در رسانه ها مطرح خواهم کرد که چرا به این آلبوم ها مجوز داده نشده است.

    * محمد جلیل عندلیبی امروز به این نتیجه رسیده که دیگر در موسیقی بماند؟

    بله، خیلی های دیگر نیز با او هم نظر هستند و حتی از جا برخاسته اند. البته نمی توان از کسانی که در موسیقی تخصصی نداشته و هیچ نگاه ویژه ای به موسیقی ملی خود نداشته اند، توقعی داشت. این اتفاقات کمی پدر را دلسرد کرده بود اما حالا استاد عندلیبی برخاسته اند که فعالیت کنند و بر خلاف دوره ای که نامش را دهه فترت می گذارم، به عرصه موسیقی برگردند. بازشروع کار پدرم خیلی خوب است چون باعث می شود موزیسین هایی که تازه آمده اند نیز از آثار پدر درس بگیرند. پدر می تواند کارگاه های کارآموزی بگذارد تا جوانان درس بگیرند و الگوسازی کنند. ایشان می توانند مسترکلاس هایی بگذارند و به آهنگسازان نوپا آموزش دهند. استاد عندلیبی تازه بر پا خاسته اند و می خواهند کار بزرگی را انجام دهند. جوانان باید از وجود پدرم بهره ببرند و یاد بگیرند که چه طور ردیف و اصول صحیح موسیقی سنتی و اصیل ایرانی و ذوق و استعداد شخصی و درونی هر آدم در موسیقی نقش ایفا می کند. باید توجه داشت که همه چیز تحصیلات آکادمیک نیست. تنها آهنگسازی که از دوره طلایی موسیقی ایرانی باقی مانده، استاد محمد جلیل عندلیبی است. آهنگسازان نوپا باید از ایشان یاد بگیرند. البته ناگفته نماند جوانان اشتیاق دارند که با پدر کار کنند. به شخصه همیشه باعث افتخارم بوده که در خدمت پدر باشم و ساز بزنم.

    * این دانش و تجربه حاصل آموزش تحت نظر چه استادانی است؟

    پدرم زیر نظر دکتر احمد پژمان، دکتر صفوت، محمدتقی مسعودیه و اساتید دیگر کسب تجربه کرده اند. استاد عندلیبی می گوید «تنها یک نفر بیشتر از من، ردیف را بلد بود. البته آن زمان جوان تر بودم؛ او هم نورالدین رضوی سروستانی بود که از دنیا رفته است.» متأسفانه در حال حاضر اتفاقی رخ می دهد که به اعتقاد من پاشنه آشیل این روزهای موسیقی و هنر ایران است. به نظر می رسد پروپاگاندای رسانه ای که در مورد برخی از افراد شکل گرفته، شرایط را برای دیگر بزرگان موسیقی سخت کرده است.

    * فکر می کنید حضور محمد جلیل عندلیبی در رسانه نسبت به گذشته چه قدر می تواند تأثیرگذار باشد؟

    عدم حمایت سازمان صدا و سیما از هنرمندان موسیقی ایرانی، لطمه اساسی را به موسیقی ما زده است. یک موسیقی پوچ و الکی را می توان با تبلیغات خیلی خوب به آدم ها عرضه کر. متأسفانه در حال حاضز همه کارها پوچ است و همین مسئله، وضعیت را بغرنج تر می کند. می بینیم بلیت های کنسرت خواننده ای که پشتوانه علمی و موسیقایی چندانی ندارد، در یک ساعت به فروش می رود.

    * البته برای چنین خواننده ای حداقل چهار سال کار منظم انجام شده است…

    بله، کار تبلیغاتی انجام شده ولی بر چه اساسی؟ چه افراد کارشناسی نظارت داشته اند؟ متأسفانه در این میان فقط بحث پول مطرح بوده است. باید کارشناسانی نظارت کنند که موسیقی را بفهمند اما بر اساس پول عمل می کنند. با حمایت افراد کاردان و کارشناس می توانیم موزیسین های درست و حسابی مثل پدرم را دوباره روی کار بیاوریم و حامی آنها باشیم. امیدواریم این اتفاق به زودی رخ دهد و آثاری که استاد عندلیبی آهنگسازی کرده اند با صداهایی تازه و جوان پخش شود. البته خیلی خوشحالم که دوستانی حامی پدر شده اند. ما نیاز به تعامل بیشتر داریم. ما یک مسیر پانزده ساله را در یک سال پیموده ایم و این مسیر را ادامه خواهیم داد.

    https://musiceiranian.ir/?p=161191
       
    برچسب ها سالار عندلیبی

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *