بیش از ۹ ماه از انتخاب فرهاد فخرالدینی و منوچهر صهبایی به عنوان رهبران ارکستر ملی و سمفونیک میگذرد. مطابق آنچه از سخن مسئولین ارشاد به یاد همه مانده قرار بود تنها پس از حدود ۳ ماه احیای این دو ارکستر به فرجام برسد اما هنوز و بعد از حدود ۹ ماه هیچ خبر قطعی درباره وضعیت این ارکسترها که میتوانند نیض موسیقی ارکسترال را کنترل کنند وجود ندارد. این اتفاق در حالی رخ داده که در تمام نقاط دنیا فصل برگزاری کنسرت توسط ارکسترها با اتمام شهریورماه آغاز میشود اما ایران ما عملا از این غافله عقب مانده است. موسیقی ما برای بررسی وضعیت ارکستر ملی و ارکستر سمفونیک با آقایان فخرالدینی و صهبایی گفتوگویی انجام داده که در ادامه میخوانید:
یک مملکت ۷۰ میلیونی در یک کشور پیشرفته حداقل ۱۰۰ ارکستر سمفونیک دارد
- – مدت زیادی از اعلام رسمی دفتر ارشد مبنی بر انتخاب شما به عنوان رهبر ارکستر سمفونیک میگذرد آیا از آن موقع از سوی مسئولین ارشاد جلسهای با شما گذاشتهاند؟
منوچهر صهبایی: از زمانی که شنیدم «ارکستر سمفونیک» منحل شده پیگیر این موضوع شدم. یادم است سال گذشته در حول و حوش همین ماه با آقای جنتی وزیر ارشاد صحبت کردم. آقای جنتی گفتند وقتی معاون هنری تعیین شود کارها را پیگیری میکنند. مدتی صبر کردم تا اینکه رئیس جمهور آذر ماه سال گذشته در تالار وحدت در مورد انحلال ارکستر سمفونیک اظهار تاسف کردند و قول دادن طی دو تا سه ماه آینده ارکستر سمفونیک و ارکستر ملی کار خود را از سر بگیرند. از آن موقع تا امروز بیش از ۹ ماه گذشته است. مدیر کل دفتر موسیقی اسفند ماه سال گذشته با من صحبت کردند و من هم کار را جدی قلمداد کردم. از اسفند ماه تا کنون در حال کار کردن بر روی موضوع ارکستر سمفونیک هستم.
- – تا امروز چه کارهایی به منظور آماده سازی ارکستر انجام دادهاید؟
با زحمات خیلی زیاد آزمونهایی برگزار کردیم و نوازندههایی که میخواستیم در همراهی با آنها ارکستر سمفونیک جدید را راه اندازی کنیم انتخاب کردیم. چرا که دیگر نمیشد با نوازندههای قدیمی ادامه همکاری داد.
- – چرا؟
آنها نوازندههایی بودند که نه مایل به همکاری بودند، نه تعهد داشتند و نه علاقهای.
- – دلیل این بیعلاقگی به تکدر حاصله از انحلال ارکستر بر میگشت یا علت دیگری داشت؟
در ابتدا باید مقدمهای را مطرح کنم. ارکستر سمفونیک تهران بیش از ۷۹ سال سابقه دارد. در طول این ۷۰ سال پستی و بلندیهای زیادی را پشت سر گذاشت و با هر سختی که بود به زندگیاش ادامه داد. پاییز ۸۶ به عنوان رهبر مهمان ارکستر سمفونیک به تهران آمدم. به من گفتند میخواهند ارکستر را منحل کنند. من به اروپا بازگشتم و از تمام مسئولیتهایی که در آنجا داشتم استعفا دادم. به نوعی میتوانم بگویم برای این ارکستر ایثار کردم. آمدم تا نگذارم ارکستر منحل شود. وقتی قرار شد ارکستر را منحل کنند به عنوان دلیل گفتند هیچ رهبر ارکستری نمیتواد با این ارکستر کار کند. نوازندهها نامرتب بودند و اذیت میکردند. دائم مزاحم دفتر موسیقی میشدند. من آمدم تا شرایط را سامان دهم. ثمره ۲۸ سال کار استخدامی در اروپا را به گوشهای گذاشتم، استعفا دادم و به ایران آمدم. خیلی از دوستان در آن زمان گفتند خوب فکرهایت را بکن چون این همه زحمت از بین خواهد رفت. با این همه من گفتم وظیفه حرفه ایام ایجاب میکند بیایم و این ارکستر را نجات دهم. دو سال و نیم با این ارکستر کار کردم و خیلی هم کار خوب پیش رفت. به هر حال وضعیت ارکستر در مدت دو سال و نیمی که رهبرش بودم بهتر شد. تعداد نوازندهها را از ۴۹ نفر به ۸۳ نفر رساندم. با آنها قرارداد بستیم، بیمه آنها انجام شد و با چنگ و دندان ارکستر را دو سال و نیم نگه داشتم. متاسفانه بخشی از نوازندهها خصوصا نوازندههای قدیمی به تنبلی عادت کرده بودند. کار نکرده بودند و فقط نشسته بودند به چایی خوردن نمیخواستند کار کنند.
- – مگر شما به آنها آنها فشار میآوردید؟
نه. من روال کارهای معمولی ارکستر را از آنها میخواستم. قبل از بازگشتم به ایران حدود ۳۵ سال اروپا بودم که ۲۸ سال از این مدت را به انجام کار حرفهای مشغول بودم و قبل از آن هم در حال تکمیل پروسه تحصیلیام بودم. عادت کرده بودم روال عادی و متداول را پیگیری کنم. به عنوان مثال وقتی قرار است شما دست به کار یک فعالیت حرفهای در امر ارکستر شود، همه باید در ساعت مقرر سر تمرین حاضر شوند. همه باید آماده بیایند و تا آخرین دقایق تمرین متمرکز و با انرژی و علاقه کار کنند. این یک پروسه متداول در همه جای دنیا است. بخشی از این مشکلات ار خود نوازندهها به وجود آوردند و در نهایت بهار ۸۹ کارم با ارکستر سمفونیک را خاتمه دادم. اما باز هم امیدوارم ارکستر کار خود را خوب ادامه دهد و آرزو کردم در جادهای که فراهم کرده بودم خوب گام بردارند، اما آنها پس از یک سال و نیم درون دره افتادند.
- – پیش از شما آقای مشایخی بر مسند رهبری ارکستر سمفونیک تکیه زده بود.
بله. البته بعد از رفتن ایشان به مدت ۶ ماه ارکستر رهبر نداشت. ایشان حدود یک سال با ارکستر کار کردند و بعد هم به دلیلی که نمیدانم استعفا دادند.
- – حدود دو سال از تعطیلی ارکستر سمفونیک میگذرد.
از وقتی که این موضوع را شنیدم هر پیگیری که از دستم بر میآمد انجام دادم تا ارکستر سمفونیک که نماینده سنت موسیقی جهانی در ایران است دوباره کار خود را آغاز کند. همه کارها را انجام دادیم و نوازندهها را انتخاب کردیم.
- – لیست پذیرفته شدگان را به دفتر موسیقی ارسال کردید؟
بله. درست ۲ روز پس از اینکه آزمون به پایان رسید به جمع بندی نهایی رسیدم. لیست نوازندههایی که در آزمون قبول شده بودند و رزومه مورد نظر ما را داشتند به دفتر موسیقی ارسال کردم.
- – پس از اعلام اسامی و ارسال آنها به دفتر موسیقی، از سوی دفتر موسیقی تماسی با شما گرفته نشد؟
تا دو ماه هیچ خبری نشد. بعد از دو ماه گفتند باید شماره تماس نوازندههای برگزیده را برای ما بفرستید. به کسی که متصدی این کار بود گفتم شماره نوازندهها را ارسال کند و او هم این کار را کرد. این موضوع به یک ماه و نیم پیش از این باز میگردد. بعد از آن هم دیگر هیچ خبری نشده.
- – یعنی از آن به بعد اتفاقی در مورد ارکستر سمفونیک نیافتاده؟
خودم هر روز به دفتر ارکستر سمفونیک میروم. به کسی که مسئول کتابخانه است میگویم نتها را مرتب کند و به کارها رسیدگی میکنم.
- – رپرتورای برای اجرا آماده کردهاید؟
من همه کارها را انجام دادهام. برنامه من آماده است. حتی تاریخ اجرای کنسرتها را به دفتر ارشاد دادهام و آنها هم آن موقع پذیرفتند.
- – غیر از آقای ارجمند کس دیگری با شما صحبت نکرده؟ منظورم آقا مرادخانی یا حتی آقای جنتی هستند.
نه. من آقای ارجمند را چند بار دیدهام. ایشان ساعتهای زیادی در دفتر موسیقی هستند و کارهای زیادی دارند که یکی از آنها ارکستر سمفونیک است.
- – به هر حال کار ارکستر سمفونیک و ارکستر ملی هم اهمیت فراوانی دارند. بعد از تمام این اتفاقات آقای ارجمند هیچگاه در برابر سوال شما مبنی بر اینکه بالاخره وضعیت ارکستر سمفونیک چگونه است قرار نگرفتهاند؟
هر وقت این سوال را مطرح کردهام گفتهاند داریم کار میکنیم.
- – با توجه به اینکه هم اکنون تقریبا تمام ارکسترها در دنیا برنامه اجراهای خود را اعلام کردهاند این وضعیت برای ارکسترهای ما نگران کننده نیست؟
البته. لازم است بگویم در تمام دنیا فصل هنری از ماه سپتامبر شروع میشود و تا اواخر ماه جون ادامه دارد. همه جا حدود شهریور ماه کار خود را آغاز میکنند و تا تیر و مرداد اجراها را به پایان میرسانند. من نمیتوانم دلیل اصلی این تاخیرها را بگویم. مسئولین باید در این مورد پاسخگو باشد. با همه فداکاریهایی که برای این ارکستر کردهام دارم این وضع را تحمل میکنم. به واسطه تجربه فراوانی که در حوزه رهبری ارکستر و مدیریت مسائل پیش رو در این مورد بارها گفتهام اگر مشکلی هست به من بگویید. بالا و پایین این شغل را تجربه کردهام و به همین واسطه گفتم اگر مشکلی هست بگویید شاید بتوانم کاری کنم، شاید لازم باشد با وزیر تماس بگیرم… خود آقای رئیس جمهور گفتند بعد از دو تا سه ماه این کار حل خواهد شد. تعجب میکنم وقتی رئیس جمهور در تالار وحدت و در حضور ۷۰۰ هنرمند چنین قولی میدهند و تمام جراید این موضوع را انعکاس میدهند چرا در ادامه بررسی در مورد عملیاتی شدن قولها انجام نمیگیرد. کارهای اداری دست من نیست. من مسئول کارهای هنری ارکستر هستم. اما الان ۷۰ نفر را اتتخاب کردهایم و به آنها اطلاع دادهایم که بیایند.
- – الان وضعیت نوازندهها به چه ترتیب است؟
پیش از این برخی از آنها بلاتکلیف بودند. بنابراین نفرات برگزیده را معرفی کردیم و دفتر ارکستر سمفونیک با آنها تماس گرفت. اگر بناست پیش ما کاری نداشته باشند بروند جای دیگر کار پیدا کنند. خیلی از آنها دائما پیش من میآیند و درباره وضعیت اشان صحبت میکنند. میگویند ما به خاطر ارکستر سمفونیک کارهای دیگر را قبول نکردهایم. این ارکستر سمفونیک کجاست. چرا خبری از ارکستر نیست. من هم نمیتوانم جواب دقیقی نمیتوانم به آنها بدهم چرا که مسئولیت خود را انجام دادهام و هم اکنون منتظر حاضر شدن قرارداد نوارندهها و بودجه هستیم. این مسائل باید حل شود.
- – حرف آخر …
ما یک ارکستر سمفونیک جدی بیشتر نداشتیم. کشوری با ۷۰ میلیون نفر جمعیت اگر همین یک ارکستر سمفونیک را هم نداشته باشد به لحاظ فرهنگی عقب میافتیم. یک مملکت ۷۰ میلیونی در یک کشور پیشرفته حداقل ۱۰۰ ارکستر سمفونیک دارد اما ما برای نگه داشتن و ایجاد دوباره همین یکی هم با مشکل جدی مواجهیم!
من نه هنوز حکمی دارم و نه هنوز ابلاغی در مورد من صورت گرفته است
- – اگر خاطراتان باشد در یک از گفتوگو گفتید حرفهای زیبا خوب است اما عمل کردن اهمیت دارد. در آن تاریخ گفتید هنوز جلسات جدی با مسئولین نداشتهاید و طبیعتا پیرامون مسائل مالی هم هیچ گونه صحبتی مطرح نشده است. هم اکنون وضعیت چگونه است؟
فرهاد فخرالدینی: هنوز هم در همان نقطهای قرار داریم که پیش از این در گفتوگویم با شما مطرح کرده بودم. وعدههای پیاپی داده شد اما در عمل شاهد هیچ اقدام جدی نیستم. مردم هم انتظاراتی دارند و طبیعی است که سوال کنند اما تنها عکس العمل من به این پرسشها ابراز تاسف است و بس. تنها تفاوتی که وجود دارد این است که آزمونی برگزار شد یا حتی در مورد آن کار هم هنوز احساس قطعی ندارم. نمیدانم کاری که انجام دادهام و آزمونی که برگزار کردهام کار درستی بوده یا خیر.
- – چرا این احساس را دارید؟ شما طبق روالی که باید کار را پیش میبردید عمل کردید.
درست است اما من نه هنوز حکمی دارم و نه هنوز ابلاغی در مورد من صورت گرفته است.
- – آزمونی که از آن سخن گفتید چه زمانی برگزار کردید؟
حدود ۳ ماه پیش این آزمون برگزار شد و تقریبا نفرات ارکستر از طریق همان آزمون مشخص شدند. اما فعلا در بیخبری به سر میبریم. حتی بعد از برگزاری آزمونی بلافاصله و بعد از یک ارزشیابی دقیق و در عین حال سریع اسامی پذیرفته شدگان ارکستر ملی را به دفتر موسیقی ارسال کردم. لیست اسامی هم اکنون در دفتر موسیقی قرار دارند.
- – در مورد رپرتوار هم تمهیدی اندیشیدهاید؟
بله در حد امکاناتی که در اختیار بوده خوب پیش رفتهام. حتی سفارش کار داده شده و برخی از اعضا کارهایی نوشتهاند. اینجاست که باید بگویند الوعده وفا که متاسفانه هوز که هنوز است خبری نشده.
- – از موقعی که لیست پذیرفته شدگان را به دفتر موسیقی ارسال کردهاید تا کنون هیچ گونه تماسی به شما گرفته نشده؟
خیر. تنها تماسی که گرفته شد مربوط به این بود که لیست اسامی پذیرفته شدگان ارکستر ملی را ارسال کنم که آن کار را هم انجام دادم. حدود ۲ ماه پیش آخرین صورت را از ما گرفتهاند و از آن موقع به بعد خبری نشده است. نکته اینجاست که من سخن گفتن در این حوزه را با اکراه ادامه میدهم. درست یادم هست که تا چه حد از من برای پذیرش رهبری ارکستر ملی دعوت کردند و از من خواستند این مسئولیت را بپذیرم. آنها خیلی سعی کردند مرا به بازگشت متقاعد کنند و نباید این موضوع از خاطرها برود.
- – دلیل اصلی تعللهای انجام شده را چه میدانید؟ ارزیابی شما از تاخیر به وجود آمده چگونه است؟
نگاه به هنر و خاصه هنر موسیقی نگاه تاسف باری است گویی ضرورت هنر آنگونه که بایسته و شایسته است احساس نمیشود. آنگونه که مطلع هستم آقای ارجمند و آقای مرادخانی تلاش کردهاند اما قضیه پیچیدهتر از این حرف هاست. ظاهرا بودجهای که باید به این دو ارکستر اختصاص پیدا میکرده هنوز به دفتر موسیقی نرسیده است.
- – به نظر شما مشکل از کجاست؟
باز هم تکرار میکنم که ضرورت هنر هنوز احساس نشده. دوستان در دولت جدید وقتی سکان امور را به دست گرفتند وعده احیای ارکستر ملی و ارکستر سمفونیک را دادن اما در عمل شاهد نوعی عقب نشینی از سوی آنها هستیم. مایه تاسف است که در مصاحبه مطبوعاتی آقای رئیس جمهور حتی یکی از خبرنگاران عزیز در مورد وضعیت این دو ارکستر سوالی مطرح نکردند. در حالی که به نظر من این امر نوعی وظیفه است. در آن روز سوالات متعددی از حوزههای مختلف حتی از ورزش مطرح شد اما یک نفر نپرسید شما که وعده دادید ارکستر ملی و ارکستر سمفونی احیا میشود چرا اقدامی نمیکنید. نمیخواهم گله کنم اما واقعیت این است که به قدری به هنر بیتوجهی شده که دوستان عزیز ما هم این مقوله را فراموش کردهاند. فراموش کردهاند که اصلا قراری است این دو ارکستر باشند یا نباشند…
- – اگر بنا باشد سوالی از مسئولین فرهنگی کشور داشته باشید این سوال را چگونه مطرح میکنید؟
تنها سوال من این است که چرا به وعدهای که دادهاید عمل نکردید؟ باز هم تکرار میکنم من اشتیاق به بودن ندارم سوال بر سر ارکستر ملی است. در ضن میخواهم این قضیه را هم مطرح کنم که بر فرض اگر کارها به فرجام برسند اما مطابق میل و دلخواه من و مطابق آنچه پیش از این دربارهاش توافق کردهایم نباشد کار نخواهم کرد. با حداقلها کار نمیکنم. همین چند روز پیش یکی از خبرنگاران الجزیره به من زنگ زد و گفت تمرینها در چه وضع هستند؟ غافل از این اینکه اصلا تمرینی وجود ندارد که حالا بخواهیم درباره وضعیتش سخن بگوییم.
دیدگاهتان را بنویسید