×
×

در «آرایش غلیظ» دوباره به آواز بازگشتم

  • کد نوشته: 59309
  • 15 شهریور 1393
  • ۵ دیدگاه
  • گفت‌وگو با همایون شجریان شبیه راه رفتن روی ریل قطار است؛ پر استرس و نوستالژیک. پراسترس برای اینکه دوست داری کشفی که از او به عنوان خواننده محبوب این روزهای موسیقی می‌کنی شبیه تصوراتت باشد و دلت نمی‌خواهد بعد از یکی دو سئوال اول، با خودت بگویی او کجا و تصویر من کجا. نوستالژیک هم […]

    در «آرایش غلیظ» دوباره به آواز بازگشتم
  • همایون شجریان

    همایون شجریان

    گفت‌وگو با همایون شجریان شبیه راه رفتن روی ریل قطار است؛ پر استرس و نوستالژیک. پراسترس برای اینکه دوست داری کشفی که از او به عنوان خواننده محبوب این روزهای موسیقی می‌کنی شبیه تصوراتت باشد و دلت نمی‌خواهد بعد از یکی دو سئوال اول، با خودت بگویی او کجا و تصویر من کجا.

    نوستالژیک هم از این جهت که می‌‌دانی حرف زدن با او خیلی زود برایت خاطره می‌شود و دست داری برای کسانی که از تو می‌پرسند مصاحبه با او چطور بود، بنشینی و ساعت‌ها تعریف کنی. همایون مثل پدرش است؛ باوقار، مهربان و شوخ‌طبع. او شوخی‌هایی می‌کرد که باعث می‌شد فضای مصاحبه تغییر کند و خیلی خوب بلد بود یک گفت‌وگوی دو نفره را، بدون آنکه از مسیرش خارج شود، کنترل کند. این مصاحبه را بخوانید تا با حال و هوای همایونی آشنا شوید.

    *یکی از استرس‌های هواداران دو آتشه شما در حین کنسرت «چرا رفتی» این بود که نتوانید نت‌های بالای این آهنگ هیت را درست مانند آلبوم بخوانید.

    بله، برخی دوستان دلواپس این موضوع بودند و می‌گفتند چون آن کار در استودیو و با امکانات خوبی ضبط شده ممکن است اینجا جواب ندهد و نت‌های بالا به خوبی آلبوم خوانده نشود. اما من در پاسخ به این دوستان و کسانی که دلواپس این موضوع بودند گفتم به قول آن جوک معروف قدیمی که می‌‌گوید «بار بخورد، می‌روم»، من هم اگر شرایطش پیش بیاید، این کار را می‌خوانم و نگران کم آوردن در نت‌های بالا نیستم. خوشبختانه این اتفاق افتاد و این ترک و البته سایر ترک‌ها کاملا به فضای استودیویی نزدیک شد و با کیفیت آلبوم به گوش مخاطبان  رسید.

    *البته ظاهرا شما «چرا رفتی» را نیم پرده پایین‌تر خواندید.

    بله، فضای اجرای زنده می‌طلبید که ما این کار را نیم پرده پایین‌تر اجرا کنیم. اما این موضوع چیزی نبود که بخواهد به کیفیت کار لطمه بزند و باعث شود مخاطبان چیز متفاوت‌تری از آنچه در آلبوم هست بشنوند؛ چراکه به این موضوع معتقدیم کسانی که به کنسرت‌هایی از این دست می‌‌آیند مخاطبان حرفه‌ای و جدی موسیقی هستند و همه مسائل را زیر ذره‌بین می‌گیرند و نمی‌توان کار کم کیفیت به آن‌ها ارائه داد. به همین دلیل، تمام تلاش ما ایجاد تعادل بین کارها بود.

    *شما در آلبوم «نه فرشته و نه شیطان» از نوازندگان مطرح خارجی استفاده کردید، اما در اجراهایی که در تهران داشتید نوازندگان ایرانی را جایگزین آن‌ها کردید. این موضوع روی کلیت کار اثر نگذاشت؟

    ما خیلی‌دوست داشتیم از همان نوازندگان که در آلبوم برای ما نواختند استفاده کنیم، اما واقعیت این است که ما نمی‌توانستیم از این نوازندگان مطرح دنیا بخواهیم که ده شب برای کنسرت ما وقت بگذارند. به همین دلیل، از نوازندگان خوب داخلی خواستیم تا ما را همراهی کنند و خوشبختانه با توجه به استعداد و توانایی آن‌ها، به خوبی از پس این مهم برآمدند و در نواختن سازها از نوازند‌ه‌های خارجی چیزی کم نداشتند.

    *به نظر می‌رسد حضور نوازندگان مطرحی نظیر شجاعت حسین‌خان بیشتر برای مطرح شدن آلبوم در سطح جهانی و راهیابی به جایزه گرمی بود.

    در همه جای دنیا برای تولید آلبوم‌های موسیقایی از حضور نوازندگان جهانی استفاده می کنند، این مسئله می‌تواند اعتبار ارزشمندی برای صاحبان این تولیدات برای ثبت در کارنامه‌شان باشد. با این حال، ما این اثر را برای حضور در مراسم جهانی گرمی ارسال خواهیم کرد و امیدواریم بتوانیم نماینده شایسته‌ای برای موسیقی ایرانی در چنین رویداد معتبری باشیم.

    *از کنسرت‌»چرا رفتی» استقبال خیره‌کننده‌ای به عمل آمد. شما موفق شدید بیست سانس را در ده شب برگزار کنید. فکر نمی‌کنید بهتر بود این کنسرت را در ورزشگاه و یا جایی نظیر آن برگزار می‌کردید که مخاطبان بیشتری بتوانند برای تماشای اجرایتان بیایند؟

    ما تمایل زیادی برای انجام این کار داشتیم و حتی این موضوع را مطرح کردیم، اما ظاهرا هنوز شرایط برگزاری کنسرت در استادیوم‌ها در ایران فراهم نیست و دلواپسی‌هایی در این مورد وجود دارد. به همین خاطر، ما سراغ سالن وزارت کشور رفتیم که در قیاس با سایر سالن‌ها، از ظرفیت بیشتری برخوردار است و تصمیم گرفتیم آنجا برنامه اجرا کنیم.

    *آلبوم «نه فرشته نه شیطان»، به لحاظ جذب مخاطب، یکی از موفق‌ترین آلبوم‌های شما در سال‌های اخیر بود و توانست موج زیادی از مخاطبان را با خود همراه کند. فکر می‌کنید دلیل این استقبال چه بود؟

    من خودم فضای آلبوم «نه فرشته‌ام نه شیطان» را دوست دارم و روی کلیت آن مدت‌ها با تهمورس پورناظری فکر کرده بودم. حدودا سه سال و نیم قبل که با تهمورس تصمیم به انجام یک کار مشترک گرفتیم، هدف ما شکل گرفتن این کار با یک وسواس زیاد بود و اینکه زمانی برای آن متصور نشویم. این اتفاق افتاد و همه این زحمات هم بر دوش تهمورس قرار گرفت. من و تهمورس با وسواس زیاد اشعار را انتخاب کردیم. معمولا روال ما این بود که تهمورس اشعار را انتخاب می‌کرد و آهنگ‌ها را می‌ساخت و من هم پیشنهاد‌هایی را مطرح می‌کردم. اگر شعری مورد پسند من نبود، به تبادل نظر می‌پرداختیم. این کار در یک جریان ارتباطی و نشست‌های متعدد شکل گرفته است. به طور کلی، این یکی از آلبوم‌های دوستی‌داشتنی‌ای است که تاکنون کار کرده‌ام. پس از آماده شدن کار، جناب حسین‌خانی همت کردند و سرمایه‌گذاری این اثر را برعهده گرفتند. سرمایه زیادی صرف این کار شد و یک شیردل می‌خواست که جلو بیاید! خوشبختانه این دل شیر را آقای حسین‌خانی داشتند.

    *بعد از موفقیت این آلبوم، مسئولیت شما بیشتر از گذشته می‌شود و این موضوع ادامه کار را برای شما سخت‌تر می‌کند. از این به بعد، توقعات از شما بالاتر می‌رود و همه به دنبال یک «چرا رفتی» دیگر از شما هستند.

    شاید از نظر بعضی‌ها بار مسئولیت من سنگین‌تر شده باشد، اما واقعیت این است که من برای اینکه دوباره این حجم از موفقیت را تکرار کنم به سراغ فضای متفاوت و جدیدی خواهم رفت و براساس آن فضاها کار خودم را جلو ببرم. یادم است وقتی برای اولین بار در فضای موسیقی ایرانی از گیتار استفاده کردم، بسیاری به این موضوع اعتراض کردند و معتقد بودند این فضا با این سبک موسیقی همخوانی ندارد؛ اما من کار خودم را انجام دادم و دوباره دست به تجربه‌زایی زدم. در مورد آلبوم بعدی هم باید بگویم ممکن است دوباره بازگشت به فضای آوازی داشته باشم و اصلا در فضای «نه فرشته‌ام نه شیطان» کار نکنم. فکر می‌کنم این محدود کردن‌ها باعث شود نتوانیم در این وادی دست به تجربه‌گرایی بزنیم.

    *بخشی از موفقیت این آلبوم به خاطر کیفیت خوب ضبط آن بود. به نظرتان اگر این کار در ایران ضبط می‌شد، باز  هم می‌توانست با چنین استقبالی مواجه شود؟

    وقتی شما می‌خواهید یک کار با کیفیت در سطح استانداردهای جهانی ارائه دهید، باید همه چیز در سطح استانداردهای جهانی باشد. متاسفانه ما به لحاظ فضای استودیویی، ضعف داریم. بی‌تردید یکی از علت‌های موفقیت این اثر، در کنار آهنگسازی خوب آن، امکانات خوب استودیو بود.

    *ضبط این کار چند روز طول کشید؟

    این کار طی سه روز در استودیو خوانده شد. البته آماده شدن  فضای کار از سه یا سه سال‌ونیم قبل ذره‌ذره پیش رفت. ارتباط حسی برای من بسیار مهم است و ترجیح می‌دهم زمان کافی داشته باشم. به دلیل ارتباط من و تهمورس، این ارتباط با قطعات هم وجود داشت. این کار امکانی فراهم کرد که بتوانیم از اشعار و ملودی‌هایی استفاده کنیم که مدام با آن درگیر باشیم. ولی اجرای نهایی سه روز بیشتر وقت ما را نگرفت.

    *بعد از گذشت چند سال از فیلم‌های «شهرآشوب» و «آتش سبز»، دوباره موسیقی فیلم را در«آرایش غلیظ» تجربه کردید. بسیاری در جشنواره فیلم فجر، موسیقی و آواز این کار را حتی بهتر از فیلم دانستند و معتقد بودند موسیقی به آن هویت جداگانه‌ای بخشیده است.

    دوستان لطف دارند. من در «آرایش غلیظ» دوباره به آواز بازگشتم و خوشبختانه این کار هم با استقبال مواجه شد.

       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *