×
×

اگر بابک بیات می بودند خیلی از اتفاق هایی که برای من افتاده رخ نمی داد

  • کد نوشته: 46880
  • موسیقی ایرانیان
  • یکشنبه, ۲۲ام دی ۱۳۹۲
  • ۶ دیدگاه
  • هاتف حسینی : چندین سال یا شاید هم چند دهه باید بگذرد تا یک صدایی مثل او پیدا شود. اغراق نیست اگر او را یکی از ۵ خواننده برتر ۳ دهه گذشته بنامیم. بزرگان موسیقی نیز بارها بر توانایی های این خواننده خوش صدا تاکید کرده اند. اصلاً بگذارید راحت تر بیانش کنیم او حمیدرضا حامی […]

  • هاتف حسینی : چندین سال یا شاید هم چند دهه باید بگذرد تا یک صدایی مثل او پیدا شود. اغراق نیست اگر او را یکی از ۵ خواننده برتر ۳ دهه گذشته بنامیم. بزرگان موسیقی نیز بارها بر توانایی های این خواننده خوش صدا تاکید کرده اند. اصلاً بگذارید راحت تر بیانش کنیم او حمیدرضا حامی است.

    کمتر کسی است که از سابقه ۱۵ ساله حامی در موسیقی پاپ-کلاسیک خبر نداشته باشد. همکاری با بزرگانی چون زنده‌یاد بابک بیات، مجید انتظامی، ناصر چشم آذر، دکتر چراغعلی و شاهین فرهت به اضافه اجرای سمفونی ایثار تنها بخشی از افتخارات این خواننده با سابقه است. ولی وی چند وقتی است زبان به اعتراض گشوده است، از تأخیر در صدور مجوز آلبومش تا قضیه کلاه برداری و مافیا و… که این اعتراضات در آخر به یک تصمیم عجیب ختم شد. تصمیم به ترک ایران که بارها و بارها از زبان این خواننده مطرح شد.

    تمام این اتفاقات حواشی بسیاری برای حنجره طلایی موسیقی ایران به وجود آورد. همین باعث شد تا به سراغ حمید حامی برویم تا در آستانه انتشار آلبوم جدیدش گفتگویی مفصل در ارتباطات با تمام حواشی اخیر وی داشته باشیم.

    * پیش از مطرح کردن بحث های اصلی، یک مورد ذهن من را درگیر کرده است. چندی پیش مراسم هفتمین سالگرد بابک بیات بود؛ شما، نیما مسیحا، اهورا ایمان و چند نفر دیگر از نزدیکان و شاگردان ایشان در مراسمی که گرفته شده بود، غایب بودید. دلیل خاصی داشت؟

    خیر، من به خاطر بیماری و مشکلاتی که در این مورد دارم حضور پیدا نکردم، در آن ساعت و روز خاص در کلینیک تخصصی باشگاه پرسپولیس مشغول فیزیوتراپی روی مهره های کمر و گردنم بودم ولی در مورد دیگر دوستان مطلع نیستم که چرا حضور پیدا نکردند و در این مورد دخالت هم برای بنده جایز نیست.

    *  برسیم به موضوعات اصلی گفتگو؛ شما همیشه در مصاحبه های قبلی تان به صورت غیر مستقیم احسان خواجه امیری را خطاب قرار داده اید. آیا واقعاً با ایشان یا خواننده دیگری مشکل دارید یا به آن قضیه تبعیض قائل شدن اعتراض می کنید؟

    من با هیچ خواننده ای مشکل ندارم، چند بار باید بگویم که با شخص خاصی هیچ گونه مشکلی ندارم، مشکل من با سیستم حاکم بر موسیقی و هنر ایران است، مشکل من با سیاستگذاران هنر آلوده ی ایران است، مشکل من بی قانونی و بی عدالتی در موسیقی ایران است، مشکل من این است که هیچ کس در موسیقی سر جای خودش نیست، این است که بی لیاقتها لایق شده اند و لایق ها بی لیاقت شمرده می شوند.

    _MG_0101* طی ماه ها یا شاید هم سالهای گذشته، شما همواره در حال اعتراض بوده اید. فعلاً کاری به درست یا غلط بودن این اعتراضات ندارم فقط می خواهم بدانم این همه اعتراض از کجا نشأت می گیرد؟ اصلاً برای چه این اعتراضات را بیان می کنید؟

    بعضی وقت های می گوییم که زده ایم به سیم آخر ولی واقعاً من از سیم آخر هم گذشته ام و قید همه چیز را زده ام. اتفاقاتی که قرار است بعد از بیان این صحبت هایم برایم بیافتد اصلاً برای من مهم نیست. حتی بدترین اتفاقات ممکن هم قرار باشد برایم بیافتد دیگر برایم مهم نیست، چون بنا را بر این گذاشته ام که افشاگری کنم و نتیجه این افشاگری، روشنگری مردم است. هرچند شاید این صحبت ها تنش زا باشند ولی بیان این مسائل باعث می شود خیلی ها از اتفاقاتی که در موسیقی می افتد با خبر شوند.

    همچنین من احساس وظیفه می کنم نسبت به کسانی که زبان گفتن این مسائل را ندارند و این افراد را به دو دسته تقسیم می کنم، دسته اول هنرمندان علی الخصوص خوانندگان محترم که دوستان من هستند ولی جرأت حرف زدن ندارند چون می ترسند موقعیتشان یا برنامه های ارگانی شان را از دست بدهند. دسته دوم کسانی هستند که هنوز وارد این عرصه نشده اند و زورشان به مافیای موسیقی و لابی بازی این حوزه نمی رسد. من خواسته یا ناخواسته زبان اعتراض و زبان گویای آنها هستم.

    تا حدودی قانع شدم و فکر می کنم در این ارتباط صحبت های بسیاری شده و بهتر است به سراغ آلبوم جدید برویم. قبل از پرداختن به قضیه تأخیر های آلبوم شما، در مورد سبک آلبوم “یه لحظه عاشق شو” یک سری ابهامات وجود دارد. شما واقعاً در این آلبوم به سراغ پاپ – راک رفته اید؟

    راک محض که در ایران وجود خارجی ندارد، بعضی ها فقط تقلید از موسیقی راک را سرلوحه قرار داده اند و از اصول اولیه ی موسیقی راک هم سالها فاصله دارند اما در این آلبوم بعضی از قطعاتم از سازبندی معمولی که در راک هست استفاده شده است.

    * قیمت ۸۰۰۰ تومانی که برای آلبومتان در نظر گرفته اید کمی دور از عرف نیست؟

    قرار بود قیمت آلبوم ۱۲ هزار تومان باشد ولی در آخر تصمیم گرفتیم که با قیمت ۸ هزار تومان آن را منتشر کنیم که هم قیمت دیگر آثاری است که به صورت “دی جی پک” منتشر می شوند و قیمت “ولت” هم همان قیمتی است که در بازار همه ی محصولات صوتی به فروش می رسد.

    * حالا می رسیم به بحث تکراری تأخیر های آلبوم شما. ابتدا خوشحالم که این طلسم شکسته شد و به زودی شاهد انتشار این آلبوم هستیم ولی خب دلیل این تأخیرها چه بود؟

    مثل همیشه آلبوم های من با تأخیر وارد بازار خواهد شد که ۳۰ در صد مقصر خودم هستم ولی ۷۰ درصد عوامل محیطی از جمله تأخیر در صدور مجوز و مشکلاتی که با شرکت های پخش دارم چرا که این شرکت ها غالباً در نشر آلبوم ها تقلب می کنند، شما اگر از خواننده های دیگر بپرسید و اگر آنها منصف باشند و نترسند حتماً این حرف من را تایید می کنند که اغلب شرکت های پخش در قضیه دادن تیراژ به خواننده ها تقلب می کنند. البته این قضیه در مورد همه شرکت ها صدق نمی کند و بعضی از صاحبان این شرکت ها که نان حلال خورده اند در این قضیه صادق هستند. بماند که در حال حاضر در جامعه ای زندگی می کنیم که اگر برگردی کلاهت را بر نمی دارند بلکه سر و کلاهت را با هم بر می دارند.

    * گویا یک بار هم قراردادتان با یک شرکت پخش را لغو کردید.

    با یکی از شرکت هایی که قرار بود آلبوم بنده را پخش کند وارد مذاکره شدیم و قرارداد رسمی هم بستیم  اما متوجه شدم که مدیر این شرکت هولوگرام ستاد مبارزه با قاچاق کالا را خودش به صورت غیر قانونی تهیه می کرد، برای همین قراردادم را با این شرکت لغو کردم و در گام دوم با شرکتی قرارداد بستم که متاسفانه بعد از گذشت یک ماه از انجام تعهداتشان سر باز زد و با توافق طرفین آن قرارداد هم لغو شد که در هردوی این موارد بنده محق به دریافت خسارات تعیین شده در قراردادها بودم که از دریافت آن گذشتم. از همینجا از طرفدارانم بابت این تأخیر های ناخواسته عذرخواهی می کنم از آنها می خواهم مرا درک کنند و از اینکه صبوری به خرج داده اند سپاسگزارم.

     _MddG_1504

    * اگر اشتباه نکنم یکی دیگر از دلایل تأخیر در انتشار آلبوم ماجرای همان کلاه برداری باشد.

    بله، پارسال همین زمانها بود که از بنده کلاه برداری شد و در جراید نیز آن را مطرح کردم ولی هیچ برآیندی برای من نداشت. داستان از این قرار است که یک کلاه بردار به نام آقای ا.م.ح یک سرباز فراری که پرونده ای مفتوح به اتهام جعل پاسپورت و کارت پایان خدمت و نیز خروج غیر قانونی از ایران را دارد و خود را طراح لباس بنده معرفی کرده بود بالغ بر ۲۰ میلیارد تومان کلاه برداری کرد که بخشی از این مبلغ نیز مربوط به بنده می شد. عجیب تر اینکه مقامات قضایی هنوز حساب هایی که پول ها به آنها واریز شده بود را چک نکرده اند. فکر می کنم این پرونده هم از آن پرونده هایی است که شاکی ها متضرر می شوند. بر همین مبنا بنده مبلغی را که طی این سالها اندوخته بودم و می خواستم با آن سرمایه گذاری آلبوم را انجام بدهم اینگونه از بین رفت و با این شیوه اجرای قوانین در ایران بعید میدانم این مبلغ به من برگشت داده شود چرا که فکر می کنم قانون فقط در کتاب ها هست.

    * این قضیه در تصمیم شما مبنی بر ترک ایران هم تأثیر گذاشته؟

    دلیل اصلی من برای خروج از کشور نیز همین مسئله است، به محض اینکه این پرونده مختومه شود و یا آقای کلاه بردار تبرئه شوند بنده نیز از ایران خواهم رفت.

    * می خواهم کمی با شما رک باشم. سوالی را می خواهم بپرسم که شاید تا به حال هیچ کس از شما نپرسیده باشد. عده ای می گویند حمید حامی که می خواهد از ایران برود چرا مدام این موضوع را تکرار می کند؟

    بعد از اینکه من از ایران بروم تعداد افرادی که از موسیقی فاخر حمایت می کنند کاهش می یابد. مسلم است که عشق به خانواده و جایی که روی خاک آن بزرگ شده ام و پا گرفته ام برای من که عاشق سرزمین ام هستم سخت است اما اگر قرار باشد که بی قانونی در همه ی عرصه ها در کشورم بیداد کند، همان بهتر که کوچ کنم و اما در مورد تکرار این موضوع که بیشتر توسط مطبوعات انجام می شود و نه بنده، باید بگویم که با تکرار این موضوع توسط مطبوعات و اعلام رسمی آن شاید اتفاقات خوبی در مورد پرونده ی قضایی مذکور و یا اصلاح برخی از مافیا بازی های موسیقی بیافتد و جز این هدف دیگری نیست.

    *  ولی برخی بر این باورند که این جنجالها را برای این به راه انداخته اید که به اصطلاح بیشتر دیده بشوید.

    اگر فکر می کنید که به خاطر سر زبان افتادن و یا ایجاد جنجال برای فروش آلبوم ام هستم باید بگویم که خیر، بنده از آن دسته نیستم که با ایجاد جنجال و شیطنت های عجیب و غریب و دروغهای فضایی مردم را گمراه کنم فقط به دلیل اینکه فراموش نشوم چه بسا در روزهای اخیر شاهد شیطنت یکی از خواننده های ضعیف پاپ هستیم که صرفا به خاطر نزدیکی به انتشار آلبوم جدیدش و با همکاری مافیای موسیقی در یک اقدام عجیب دست به عوام فریبی و گمراه کردن مردم زد که با خروجم از ایران راجع به این موضوع هم توضیحاتی دارم که بسیار شنیدنیست.

    * می خواهم بحث مافیا را باز کنم اما این بار بدون سانسور و بدون بیان حرف های کلیشه ای. قبل از آن می توانم بپرسم که چرا این قضیه بیمه هنرمندان را که به شما هم پیشنهاد شده بود را نپذیرفتید؟

    من نیازی به بیمه ندارم، نهایتش من هم مثل خیلی از هنرمندان کهن سال، مثل حسین پناهی ها در سکوت و فقر اما با افتخار به آزادگی ام از این دنیا خواهم رفت.

    * خیلی صریح و بدون سانسور، در ارتباط با قضیه مافیا و لابی بازی، خود شما فکر می کنید چه کسی یا چه کسانی باید پا پیش بگذارند؟ بدنه موسیقی یا مسئولان موسیقی؟

    موسیقی فاسدتر از این حرفهاست که بدنه اش و عوامل داخلی آن بخواهند مقابل همچنین اتفاقاتی اقدام کنند. دلال های موسیقی از دلال های سینما هم بیشتر پول در می آورند. خوانندگانی که سالی ۴ میلیارد تومان درآمد دارند به طور حتم نسبت به کنار دستی های خود نیز بی اعتنا نخواهند بود. مثال واضح این مافیاگری را در فوتبال ایران سالهاست که می بنیم و می شنویم اما کسی جرات شکایت و اعتراض را ندارد چرا که دهان بعضی ها را با پول می بندند و دهان آنهایی که به پول راضی نمی شوند را با …!

    _MffG_1594* طی صحبت هایی که با برخی از خوانندگان انجام دادم ولی خب نخواستند نامشان فاش شود، به این نکته رسیدم که گویا مسئولین قبلی وزارت ارشاد هم به این قضیه دلالی و لابی بازی کم دامن نزده اند.

    مسئولین دوره قبلی ارشاد که خودشان هم به این قضیه لابی بازی دامن می زدند، در دوره های قبل مدیریت آقای x و y در دفتر موسیقی وزارت ارشاد اسم برخی از همین ممنوع الکارها که کارهای سیاسی منتشر کرده بودند روی کاور برخی خواننده ها درج می شد در صورتی که همین افراد با خواننده های دیگر نمی توانستند کار کنند. از طرف دیگر آلبوم من به خاطر نام اهورا ایمان و پدرام کشتکار یک سال به عقب افتاد که هیچکدامشان فعالیت سیاسی مخالف با نظام انجام نداده بودند.

    * یادم است با مهدی یغمایی، نیما علامه و چند خواننده دیگر که مدتها درگیر مجوز بوده اند و هستند صحبت می کردم می گفتند که شخصی مثل حمید حامی با این همه سابقه نباید از ایران برود. نظر خودتان چیست؟

    ابتدا یک مقدمه عرض کنم خدمتتان؛ نیما علامه را نمی شناختم تا اینکه یکی از آثارش را گوش دادم و واقعاً از آن لذت بردم، بعد از آن با خود نیما تماس گرفتم و بابت آن کار زیبا به خودش تبریک گفتم. البته من نیما را بیشتر یک آهنگساز و موزیسین خوب می دانم. نه تنها نیما علامه بلکه فریدون آسرایی و چند خواننده دیگر وقتی کار زیبایی منتشر کردند با آنها تماس گرفتم و به خاطر کار خوبشان به آنها تبریک گفتم. مهدی یغمایی هم که دوست چندین و چند ساله من است و ما روزهای و شب های بسیاری را با هم گذراندیم.

    ضمن تشکر از این دو عزیز، به هر دو هنرمند و هر شخص دیگری که من و هنرم را قبول دارد توصیه می کنم که در این فضا نمانند و کار نکنند. شاید به خیالشان اوضاع بهتر می شود ولی اینگونه نخواهد بود. همانهایی که ۱۵ شب ۱۵ شب کنسرت می گذاشتند باز هم همینگونه جلو خواهند رفت و خبری از کسانی که لیاقتشان هست نخواهد بود. در آخر به همین دو هنرمند توصیه می کنم که ایران نمانند.

    * راستش خیلی دوست دارم این بحث رفتن شما را ببندم ولی من هنوز هم نمی توانم این موضوع کوچ شما را هضم کنم. آخر مگر می شود یک هنرمند قید ۱۵ سال سابقه هنری را بزند و از وطنش برود؟ باز اگر می خواستید خارج از کشور موسیقی را ادامه بدهید می شد راحت تر باورش کرد.

    شما اگر با من زندگی کنی، ۱۵ سال خواننده هایی که حتی حرف زدن بلد نیستند، اسمشان پای روزنامه ها و بیلبوردها می خورد. کسانی که مجوزهایشان یک هفته ای صادر می شود (مدرک این حرفم را دارم، مجوز آقای پاپ-سنتی از ما بهترون با اسم آقایان ممنوع الفعالیت یک هفته ای صادر شده است) مجوز کنسرت سعد آباد من ۲ سال و نیم طول کشید و دو شبه ۷ هزار بلیت از من فروخته شد. تمام اینها یک برنامه از پیش برنامه ریزی شده است برای سرکوب کردن هنرمندانی که به فرهنگ و ادب کشورشان پایبند هستند و بال و پر دادن به کسانی که پول می سازند. خواننده ای که دو ساعت مانده به سریال شبکه ۳ صدای من را بر می دارد و کار خودش را جایگزین آن می کند پشتوانه دارد. اینهایی که گفتم دلایل قانع کننده ای نبود؟ بگذارید بدون پرده بگویم که اگر کسی جرات مذاکره و مناظره ی رو در رو چه تلویزیونی چه رادیویی و چه در نشریات را دارد من هر زمان و هر مکانی که بگویند حاضر هستم و این شرط را هم می پذیرم که من به تنهایی حاضر شوم و ایشان به هر تعدادی که میخواهند حاضر شوند.

    * پس از مطرح شدن قضیه کوچ شما، بسیاری در شبکه های اجتماعی کمپین راه انداختن برای جلوگیری از این اقدام شما. هم آنها و هم بسیاری دیگر می خواهند بدانند که چه چیزی باعث می شود شما از تصمیمتان مبنی بر مهاجرت و خروج دائمی از ایران صرف نظر کنید؟

    اگر مسئولین به موسیقی آنگونه که ما انتظار داریم برسند و در صدد رفع مشکلات بر بیایند دیگر دلیلی برای مهاجرت نیست. من هم دوست دارم در محیطی فعالیت کنم که همزبانان من آنجا هستند. زمانی هست که یک بچه ای در خانه قهر می کند و غذا نمی خورد، این موقع پدر، مادر، خواهر یا برادر می روند با آن بچه صحبت می کنند، دلیل قهر کردن را می پرسند و به دنبال چاره ای برای حل آن می گردند. البته مردم، طرفدران و برخی رسانه ها در این مدت بسیار لطف داشته اند. کسانی در این مدت مرا کمک کردند که از جنس خود من بودند.

    * می رسیم به دو سوال آخر؛ اول اینکه طرفدارن شما مدتهاست حسرت به دل اجرای زنده شما مانده اند. با توجه به قطعی شدن انتشار آلبوم “یه لحظه عاشق شو” آیا احتمال برگزاری کنسرت در سال جاری هست؟ و اینکه این آلبوم آخرین آلبوم شما خواهد بود؟

    اگر پرونده کلاه برداری که از من شده به نتیجه برسد که بلافاصله از ایران می روم اما اگر به نتیجه نرسد ایران می مانم و تا زمانی که به نتیجه برسد شاید در خلوتی که دارم اجرای زنده هم بگذارم و حتی یک آلبوم آماده دیگر هم دارم که شاید آن را هم منتشر کنم.

    * سوال آخرم شاید کمی برایتان عجیب باشد، فکر می کنید اگر مرحوم “بابک بیات” و مرحوم “ایرج قادری” که از حامیان شما بودند، در حال حاضر در قید حیات می بودند نسبت به تصمیم شما چه واکنشی نشان می دادند؟

    اتفاقاً امروز فیلم مراسم چهلم مرحوم بیات را داشتم می دیدم که در آن قطعه خدانگهدار(ای بزرگ موندنی) را به همراه بابک صحرایی و دیگر دوستان ساخته بودیم را تماشا می کردم. اگر آقای بیات می بودند خیلی از اتفاق هایی که برای من افتاده رخ نمی داد. اگر بابک بیات ها در قید حیات می بودند قطعاً مرا کمک می کردند چرا که آنها نیز عمرشان را برای مبارزه با اینگونه مسائل گذاشتند. در ارتباط با بابک بیات ایمان دارم اتفاقاتی که در حوزه موسیقی می افتاد باعث مرگ ایشان بوده. آخرین یادگاری از ایرج قادری هم همان قطعه مشترکی بود که با نیما مسیحا برای فیلم آخر ایشان خواندیم که همکاری با نیما مسیحا در آن کار برای من یک افتخار بود.

    https://musiceiranian.ir/?p=46880
       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *