محمد جواد صحافی: از سالهای دور و پس از مهاجرت خوانندگان پاپ ایران به خارج از کشور، آلبومهای موسیقی و کنسرتهای متعددی را از این خوانندگان دیده و شنیدهایم. خوانندگانی که شاید تعداد آنها از اوایل دهه ۷۰ تا اواسط دهه ۸۰ بیشترین آمار را داشت. ظهور و فعالیت چهرههای جدید در موسیقی پاپ ایرانی باعث شده بود تا میزان طرفدارانشان هم رو به فزونی نهد؛ بهطوری که به دلیل ممنوعیت فعالیت در ایران، به محض برگزاری کنسرت خوانندهای در کشورهای همسایه، سیل طرفداران این افراد از سمت ایران به سوی کشورهای مجاور روانه شده و خود را به هر زحمتی به کنسرت آنها میرساندند. همین مسئله باعث شد تا بسیاری از خوانندگان لسآنجلسی موسیقی پاپ ایرانی، تبدیل به ثروتمندترین ایرانیانی شوند که در خارج از کشور سکونت داشته و فعالیت میکنند. اگرچه هیچ شهرتی بیدلیل نیست و قطعاً موسیقیهای اجرا شده توسط این افراد در خاطر مخاطبین ماندگار شدهاند، ولیکن باید این شهرت و نامآوری را مدیون مردمی باشند که از آنها، تنها ترانههایی در نوار کاستهای قدیمی و بعدها در CDهایی که بهطور غیرمجاز کپی کرده و با لذت شنیدهاند باشند.
محبوبیت این خوانندگان در میان مردم تا آنجا بوده که علیرغم ممنوعیت صدای آنها، ترانههایشان میهمان خانههای بسیاری از ایرانیها بود. اما در دهه ۸۰ و پس از تغییر نگاه دولت به موسیقی پاپ ایرانی و توجه بیش از پیش به این سبک و درک این نکته که جامعهی جوان و پرشور ایرانی نیازمند شنیدن این نوع ترانهها است و عدم توجه به این بخش از هنر، باعث گرایش جوانان به سمت موسیقیهای خوش رنگ و لعاب غربی و نتیجتاً انحراف آنان میشود، با تغییر رویکرد و سیاست فرهنگی خود در مورد موسیقی پاپ ایرانی و توجه به آن، اجازه ظهور و فعالیت هنرمندان جدیدی را در این عرصه صادر کرده تا پنجرهای نو به دنیای موسیقی گشوده شود. فعالان موسیقی پاپ ایرانی که سابقاً کمتر اجازه فعالیت علنی را داشته و هر نوع فعالیت در این زمینه نیز منتهی به افرادی میشد که شاید تعداد آنها از تعداد انگشتان دست نیز کمتر بود، تولیدات و ترانههای خود را از زیرزمینها و میهمانیها بیرون کشیده و با کسب مجوز از وزارت ارشاد ایران، آلبومهای خود را در قالب مجاز تولید و منتشر کردند، اگرچه بلای عدم رعایت کپیرایت توسط مخاطبین گریبان این دسته از فعالان را نیز گرفت اما رفته رفته و با پائین آوردن قیمت محصولات تولید شده تمایل مخاطبین به خرید این دسته از محصولات بسیار بیشتر شد.
با نگاه مثبت وزارت فرهنگ و ارشاد، تولید آلبومهای مجاز و امکان خرید نسخه اوریجینال آن برای مخاطب، برگزاری کنسرتهای باکیفیت و مجوزدار موسیقی در داخل کشور، ورود صداهای جدید به عرصه موسیقی پاپ و از همه مهمتر تولید ترانههای مخاطب پسند و قابل رقابت با مشابه خارجی آن با رعایت اصول و معیارهای تعریف شده برای خانواده ایرانی، باعث گردید تا بازار داغ خوانندگان و موسیقی لوس آنجلسی رفته رفته رو به سردی گراید، خوانندگان جوان و مستعد داخلی که سالهای قبل در خفا و پنهانی فعالیت هنری خود را دنبال میکردند با حمایت دولت، این بار با تشکیل گروههای بزرگ موسیقی تبدیل به رقبای جدی همتایان کهنه کار خود در فرسنگها دورتر از خاک ایران گشتند، صداهای جذاب، نو و ملودیهای ایرانی باعث گردید تا بر تعداد طرفداران موسیقی پاپ جدید روز به روز افزوده و شده و حتی صدای این خوانندگان جوان از مرزها فراتر رفته و به گوش تمام ایرانیان خارج از کشور برسد ؛ همین امر باعث شد تا در مدت کوتاهی از به سامان رسیدن موسیقی پاپ در داخل کشور فعالان این عرصه کنسرتهای خود را در خارج از کشور نیز برگزار نموده و صحنهها را تسخیر نمایند.
ذهن خلاق آهنگسازان جوان ایرانی آمیخته با شور، اشتیاق و تکنیک نوازندگان و خوانندگان، خارجنشینان را بر آن داشت تا برای پیروز شدن در این رقابت تنگاتنگ متوسل به هر روشی شوند؛ از تخریب جوانان ایرانی گرفته تا جلوگیری از اجرای کنسرتهای خارج از کشور. بسیاری از آنها در مصاحبههای تلویزیونی، این موفقیت جوانان زحمتکش را به پای خود نوشته و تمام موفقیتها را ماحصل تأثیرپذیری از موسیقیهای لسآنجلسی در ملودیهای خود قلمداد کنند.
البته نمیتوان این تأثیرپذیری را نادیده گرفت، موسیقی پاپ ایرانی در ابتدا نمونهای کپیبرداری شده و تقلیدی از موسیقیهای لسآنجلسی بوده است، اما همین کپیکاری در طول مدت زمان اندکی از فعالیت این موسیقی نوپا برچیده شد و سبک متفاوتی را با نوآوریهای منحصربهفرد موسیقی ایرانی بهواسطه زحمات فعالان این عرصه به دنیای موسیقی پاپیولار معرفی کرد.
در این بین اما دلایلی برای افت یکباره محبوبیت موسیقیهای تولید شده در خارج از کشور و افزایش این محبوبیت در میان موزیسینهای داخلی وجود دارد. در این نوشتار قصد داریم با نگاهی متفاوت به موسیقیهای پاپ که در داخل کشور تولید و ارائه میشوند، دلایل موفقیت این موسیقی و افت محبوبیت فعالان لسآنجلسی را بررسی کنیم.
زمانی که موسیقی پاپ در ایران مجدداً آغاز به کار کرد، هیچکس فکرش را هم نمیکرد که در بازه زمانی کوتاهی از جان گرفتن دوباره این موسیقی نوپا، رشدی چنین چشمگیر و سریع داشته باشد. در این میان نمیتوان نقش صدا و سیما در نگاه متفاوت و جانبدارانهاش به مقوله موسیقی پاپ و سهم این رسانه در شناساندن خوانندگان جدید و جوان موسیقی ایرانی در غیاب موسیقی اصیل را نادیده گرفت. در طی سالهای گذشته تاکنون شاهد آن بودهایم که رسانه ملی همواره در اغلب برنامههای خود از موسیقیهای پاپ استفاده کرده و رادیو و تلویزیون، ترانههای مختلف خوانندگان جوان عرصه موسیقی پاپ را برای بینندگان و شنوندگان خود پخش میکنند. از طرفی برنامهسازان فیلمهای تلویزیونی و سینمایی هم تمایل بسیاری به استفاده از خوانندگان مطرح پاپ دارند. همین امر باعث میشود تا موسیقی پاپ ایرانی تصویری مثبت از خود در میان جامعه و علاقهمندانش بر جای بگذارد. خوانندگان نیز از این فرصت استفاده کرده و باقی تولیدات خود را به همراه قطعات اجرا شده در یک فیلم یا برنامه محبوب تلویزیونی در قالب آلبومی جدید روانه بازار میکنند که این روش، خود باعث فروش بیشتر، جذب مخاطب به سمت خواننده و بهتر دیده شدن آلبوم میشود که نتیجه آن افزایش محبوبیت خواننده در جامعه است. گرچه سیاست صدا و سیما مبنی بر استفاده و توجه بیش از اندازه به موسیقی پاپ مزایای بسیاری داشته، اما قطعاً معایبی نیز در درون خود نهفته دارد. به شهرت رساندن خوانندگان درجه چهارم و پنجم که به لطف حضور در رادیو و تلویزیون محبوب شدهاند، از سیاستهای غلط صدا و سیما در انتخاب موسیقی و خواننده بوده که لازم است با بررسی هدفمند این مسئله، اصلاح شود.
رنگ و بوی متفاوت ترانههای پاپ داخل کشور، باعث نوآوری و تنوع در عرصه این نوع موسیقی در ایران شده است. جوانان نیز که سالها برای شنیدن ترانههای پاپ متوسل به خوانندگان آنوَر آب میشدند، با شنیدن صداهای جدید و ملودیهای متفاوت از فعالان این عرصه و نیز به دلیل در دسترس بودن مجموعهای اصل و با کیفیت، از این شیوه استقبال کرده به نحوی که دیگر کمتر از قبل سراغ انواع مشابه خارجی خود میروند. همین مسئله باعث میشود تا اندکاندک از میزان محبوبیت موسیقیهای لسآنجلسی کاسته و موزیسینهای داخل، فعالتر و پرطرفدارتر شوند. قطعاً باید یکی از مهمترین دلایل برتری موسیقی پاپ ایرانی بر نوع خارجیاش را نوپا بودن این موسیقی و در عین حال استفاده از تجربیات فعالان سالیان قبل دانست. پویایی و انرژی موجود در جوانان و هنرمندان این عرصه باعث شده تا آثاری خلق شوند که طعم خاصی از تازگی، آمیخته با طراوت جوانی در آنها دیده میشود. از طرف دیگر علاقهمندان نیز با درک این مسئله که موسیقی تولید شده در داخل، همخوانی بیشتری با شرایط حال حاضر جامعه ایرانی دارد، به سمت و سوی این نوع موسیقی کشیده میشوند.
در گفتوگویی که با «رضا صادقی» خواننده محبوب پاپ در همین مورد داشتم، سخنان جالبی به زبان آورد. به اعتقاد او موسیقی پاپ داخل ایران، همان کلام مردم خیابان و ادبیات روزمره آنها است و این بزرگترین اتفاقی بوده که در موسیقی پاپ ایرانی رخ داده؛ اتفاقی که فعالان آنسوی آبی از آن بینصیباند، آنها به دلیل دوری طولانیمدتشان از ایران با این ادبیات اشنا نیستند؛ موسیقی آنها رنگوبوی غربی گرفته و از ادبیات داخل ایران دور شده است.
دوری از جامعه ایرانی برای موزیسینهای آنطرف آبی نهتنها باعث شده تا با برخی اصطلاحات و ادبیات جدید رایج در میان جوانان بیگانه باشند، بلکه به بیاطلاعی این افراد از مشکلات جوانان و جامعه امروزی ایران هم منجر شده است. هنرمندان موزیسین داخل کشور با درک این موضوع و بیان دردها و مشکلات جوانان در تمام زمینهها (همانند مسائل و مشکلات اجتماعی، عاطفی و حتی سیاسی) در قالبی آهنگین توجه مخاطبین را به سمت خود جلب نمودند.
رضا صادقی معتقد است موزیسینهای داخل کشور با وجود آنکه سختیهای بسیاری را در راه تولید و اجرای موسیقیشان متحمل میشدند، اما پایمردی کردند تا زخم مردم را به تصویر بکشند. آنها مشکلات عاطفی، اجتماعی و سیاسی را با زبان موسیقی به مردم بیان کردند تا نشان دهند موسیقی پاپ ایرانی تنها «بلا ای بلا» نیست! موزیسینهای ما از ادبیات نوینی در موسیقی پاپ ایرانی استفاده کردند، ادبیاتی باشخصیت و قوی که شایسته جامعه ایرانی و خانوادهها است. موزیسینهای ما نشان دادند موسیقی پاپ ایرانی فقط رقص و چرخیدن نیست و شاکله عظیمی در خود نهفته دارد که هر آنکس که فاقد علم موسیقی باشد در آن موفق نخواهد شد. موسیقی پاپ ایران «فرهاد«ها و «مازیار»ها را پرورش داده است.
برای بسیاری از علاقهمندان به موسیقی پاپ ایرانی «شهرام شکوهی» نامی آشنا است، هنرمندی که دارای صدایی متفاوت و لحن اجرای منحصربهفردی در ترانههایش است، تحریرهای خاص وی که رنگوبوی موسیقی اصیل ایرانی و آمیخته با موسیقی اسپانیایی را در خود نهفته دارد، از او موزیسینی متفاوت ساخته است. این خواننده کمحاشیه که ترانههایش محبوبیت خوبی در میان علاقهمندان به موسیقی پاپ پیدا کرده معتقد است که دوری فعالان موسیقی لسآنجلسی از فضای داخل کشور باعث شده تا خوانندگانی که سالها قبل ترک وطن کردهاند نتوانند خود را با شرایط حاکم بر جامعه امروز ایرانی تطبیق دهند و همین مسئله باعث میشود تا مخاطبین نتوانند ارتباط مناسبی با ملودیها و ترانههایشان برقرار کنند.
به دلیل تفاوتهای موجود در میان فرهنگ خانوادههای ایرانی و سایر کشورها، رعایت برخی آداب در میان خانوادههای ایرانی ضروری است. همین امر سبب شده تا خانوادهها از قدیمالایام نگران به انحراف کشیده شدن فرزندان خود با تماشای ویدئوهای ناسازگار با فرهنگ ایرانی باشند؛ نگرانیهایی که البته بیهوده نبوده و کاملاً بهجا است.
از این رو موسیقی پاپ تولید داخل در میان خانوادهها نیز طرفداران بسیاری پیدا کرده و رعایت حدود و چارچوبهای مطلوب خانوادههای ایرانی توسط عرضهکنندگان این نوع موسیقیها باعث شده تا نهتنها والدین از ذائقه موسیقایی فرزندانشان آسودهخاطر شوند، که خود نیز در لذت بردن از شنیدن موسیقی سهیم شده و با حضور در کنسرت این هنرمندان با آنها همراه باشند.
«رضا صادقی» معتقد است موسیقی پاپ داخل ایران با دو اصل مهم و شاخص آمیخته شده؛ «اخلاق ادبیات» و «علم موسیقی». در تعریف اخلاق ادبیات، میتوان گفت که هنرمند با درک این موضوع که موسیقی پاپ ایرانی برای مردمی ساخته میشود که فهم بالایی از موسیقی دارند، ذهن خود را متمرکز بر ارائه اثری ارزشمند و مطابق با معیارهای خانواده ایرانی میکند تا در اذهان آنها حک شده و آن را زمزمه کنند.
گاهی اوقات اِعمال برخی محدودیتها در شعر، موسیقی و حتی طراحی صحنه کنسرتِ یک هنرمند باعث میشود تا وی برای ادامه راه خود، به فکر ارائه یک قالب متفاوت با در نظر گرفتن محدودیتهای موجود باشد. «شهرام شکوهی» معتقد است «محدودیتهای موجود بر سر راه هنرمندان و فعالان موسیقی پاپ، عامل بسیاری مهمی برای پیشرفت آنها به حساب میآید. زمانی که محدودیت بیشتر میشود، هنرمند عملاً مجبور است تا برای ادامه کار خویش به سراغ اِلِمانها و سوژههای پیچیدهتری برود تا بتواند در ذهن مخاطب خویش تأثیرگذار بوده و علاقهمند را به سمت خود بکشاند.»
اگرچه در بررسی دلایل موفقیت جوانان عرصه پاپ موارد بسیاری را میتوان برشمرد ولی تلاش شد تا با نگاهی مثبت به فعالیت موسیقی پاپ ایرانی از گذشته تاکنون به آینده این موسیقی مردمپسند بیش از گذشته امیدوار بود. این نکته را هم نباید فراموش کرد که موسیقی نوپای پاپ ایرانی که در مدت کوتاهی علامندان بسیاری را به سمت خود جذب کرده و در کار خود موفق بوده، ممکن است با همان سرعت نیز از یادها فراموش شود. فعالان این عرصه بدانند هر آنچه دارند مدیون طرفداران و علاقهمندانشان هستند. فرار از این مردم، عدم پاسخگویی به احساسات آنها و همراه نبودن با این قشر، قطعاً هنرمندان را به غرور کاذب دچار خواهد کرد.
دیدگاهتان را بنویسید