×
×

گفتگوی تماشا با علیخانی درباره آلبوم امپراطور

  • کد نوشته: 43182
  • موسیقی ایرانیان
  • دوشنبه, ۱۵ام مهر ۱۳۹۲
  • ۲ دیدگاه
  • ،رفاقت احسان علیخانی و مهدی یراحی آنقدر عمیق است که هر دو با شوق و ذوق خاصی درباره هم حرف می زنند. برای همین بود که وقتی از علیخانی خواستیم درباره آلبوم جدید دوستش نظر بدهد با وجود دغدغه ها و درگیری های فراوانش پذیرفت. صحبت های احسان علیخانی با دنیا خمامی در «تماشا» را در […]

  • ،رفاقت احسان علیخانی و مهدی یراحی آنقدر عمیق است که هر دو با شوق و ذوق خاصی درباره هم حرف می زنند. برای همین بود که وقتی از علیخانی خواستیم درباره آلبوم جدید دوستش نظر بدهد با وجود دغدغه ها و درگیری های فراوانش پذیرفت. صحبت های احسان علیخانی با دنیا خمامی در «تماشا» را در ادامه می خوانید:

    «امپراطور» ماحصل جمع شدن یک دهه زندگی مهدی یراحی است

     «امپراطور» ماحصل جمع شدن یک دهه زندگی مهدی یراحی است، نه به معنای اینکه یک دهه است که دارد روی این آلبوم کار می کند. از این نظر می گویم که همه فراز و نشیب هایی که او گذرانده، همه تلخ و شیرین کامی ها او را به یک شعور و شهودی رسانده که در این آلبوم سرریز شده است. این شعور از انتخاب اشعار شروع می شود و به تقسیم کردن آهنگسازی و حتی تنظیم قطعه ها با هنرمندانی که در کارشان شاخص هستند می رسد و در نهایت می بینیم که سلیقه موسیقایی آدم های برجسته در تک تک قطعات لحاظ شده است.
    به نظرم برای این آلبوم ذائقه و قرایح مختلفی کنار هم جمع شده تا از آن «امپراطور» متولد شود. این نشان می دهد که مهدی خیلی پخته تر شده، خود من احساس می کنم «امپراطور» در مقایسه با آلبوم «منو رها کن» هم بالغ تر است هم آگاه تر به نظر می رسد؛ هم عاقل تر حرف می زند و هم فهمش از اجتماع بیشتر است.
    مهدی از من به این خاطر مشورت می گیرد که در رسانه ام  سلیقه مردم را کمی بهتر می شناسم

     اینکه مهدی از نام من در آلبومش یاد کرده لطف او را می رساند چون من کار خاصی نکردم. من همیشه گفتم که نه تخصصی در موسیقی دارم و نه داعیه ای. یک مخاطبم که شاید کمی جدی تر از باقی آدم ها موسیقی را دنبال می کنم حتی مخاطب تخصصی هم نیستم اما یک پله بالاتر از مخاطبانی ایستادم که به صورت عادی این فضا را دنبال می کنند و دلیلش هم حتما این است که برنامه ساختم و در برنامه هایم همیشه سعی کردم ترانه هایی شنیده شود که جریان ساز باشد.

    من با مهدی هر موقع کارهایش تمام می شد درباره ملودی، اشعار و فضایی که آن ترانه داشت حرف می زدیم. جدای از زبان مشترکی که داریم احتمالا او از من به این خاطر مشورت می گیرد که در رسانه ام  سلیقه مردم را کمی بهتر می شناسم. با مردم نفس به نفس بودم و به سلایق و علایقشان تا حدودی آگاهم اما در کل تصور می کنم نام خیلی از افراد در این آلبوم باشد که نقش بسیار جدی در تولید «امپراطور» داشتندواین از مهربانی مهدی است که نام من را هم در اثرش درج کرده است.
    مهدی یراحی را در فضای ترانه های اجتماعی تصور کنم نه شاد

     من جزو کسانی هستم که وقتی مهدی شاد می خواند زیاد درکش نمی کنم. شاید جزو معدود اختلاف سلایقی که من با او دارم هم همیشه همین موضوع است. من جنس و اتمسفر کارهایش از شعر و ملودی گرفته تا آهنگسازی و صدا، عاشقانه می دانم و حتی می توانم او را در فضای ترانه های اجتماعی هم تصور کنم اما شاد نه. انگار این لباس را به تن مهدی زیاد نمی پسندم. اصراری هم ندارم که بگویم حرف من درست است و این تنها یک اختلاف سلیقه است. اتفاقا مهدی دلایل قانع کننده ای برای این کارش دارد. بالاخره او مخاطبانش را خیلی بهتر از من می شناسد و شاید مخاطب مهدی یراحی هم یک جاهایی دوست داشته باشد که خواننده مورد علاقه اش با این حس و حال بخواند.این یک نگاه است که من از سر خودخواهی آن را بیان می کنم. من به خاطر خودم این فضای او را دوست دارم اما او با نفس و حس مخاطب عامش هم باید پیش برود نه فقط سلیقه یک عده خاص.
    به نظرم قطعه «میراث» فوق العاده است، «فراموشی» را بی اندازه دوست دارم، «زمستون» را هم همینطور. منهای تیتراژهای «ماه عسل» که در این آلبوم هست و بین ما متولد شد و من حساسیت و تعصب زیادی به آن دارم. این قطعه هایی که گفتم را خیلی دوست دارم. قطعه «امپراطور» هم نباید از قلم بیفتد که مهدی اینجا هم آهنگساز است و هم تنظیم کننده و یک کارگردانی برای این قطعه کرده و به نظرم این ترک امتیاز آلبوم است.
    یراحی ترانه را می فهمد و با آن زندگی می کند

     مهدی یراحی امتیازی دارد و آن این است که شعر را خیلی خوب می فهمد. اول ترانه را می فهمد و با آن زندگی می کند، بعد برای رساندنش به گوش مخاطب ملودی می سازد که دقیقا حس شعر به مخاطب القا شود و در این پروسه محتوای ترانه را مخدوش و قربانی نمی کند.
    هر کسی با احوالات خودش مخاطب یک قطعه می شود

     من موافق نقد قطعه «با هم نبودیم» نیستم به این خاطر که هنرمند ما اگر یادش برود رسالت به یاد اجتماع بودن را دارد که هنرمند نیست و یک آدم خنثی است. این تحسین برانگیز است که مهدی ماجرای عاشقانه تلخی را در آلبومش روایت می کند که مبتلا به زیادی در اجتماع دارد. من موافق نقد این قطعه نیستم اما این را هم باید بگویم که موسیقی به شدت سلیقه ای است و ممکن است از کاری که من حاضر نیستم لحظه ای به آن گوش بدهم شما لذت می بری و بالعکس. هر کسی با احوالات خودش مخاطب یک قطعه می شود و طبیعی است که موافق و مخالفان زیادی داشته باشد. این ذات هنر است و نمونه اش را در نقاشی، عرصه تصویر، ادبیات و … هم می بینیم. بنابراین به خاظر نظرمان به کسی و اثری مارک نزنیم. نظرمان را بگوییم و بعد خداحافظ.
    * من یک درصد از آدم ها را خیلی دوست دارم، آدم هایی که بدون دلیل فلسفی می خندند و گریه می کنند و از رویدادهای دور و برشان به سادگی نمی گذرند. من مهدی را به خاطر سادگی، قلب بزرگش، به خاطر خانواده ای که در آن بزرگ شده، به خاطر آرمان هایی که دارد و اصولی که به آن پایبند است، دوست دارم. از همه اینها فراتر این است که تو می توانی روی او حساب کنی. می دانی که اگر دست تعهد و دوستی به تو بدهد تا مادامی که دستش قطع نشود پایت می ایستد. این خصوصیت در این روزگار می تواند یک آدمی را خیلی خاص و جدا کند.

    https://musiceiranian.ir/?p=43182
       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *