بهار راستین: دوستان نزدیکش او را هم حساس میدانند و هم وسواسی. خودش این اتهام را رد میکند اما وقتی با او حرف میزنیم میفهمیم که حرف دوستانش چندان بیربط هم نیست! پیام هوشمند با ساخت اولین آهنگ معروف بابک جهانبخش مطرح شد وتا امروز هم موفق جلو آمده… در کارنامه او دو اتفاق بزرگ وجود ندارد: اول، پرکاری و آب بستن به تنظیم و ملودیها و دوم، چربش آماری کارهای موفقش نسبت به کارهای شکست خورده او. با پیام که زمانی برای ناصر عبداللهی ترانه سرود و حالا برای شهرام شکوهی آهنگ میسازد و برای بهنام علمشاهی تنظیم میکند، حدود یک ساعت حرف زدیم.
- «چی شده» یکی از هیتترین آهنگهای دهه ۸۰ بود اما ناگهان سازندهاش تقریباً غیب شد و بعد از چند سال دوباره آمد و کارهای دیگری انجام داد. اواسط دهه ۸۰ کجا بودی و چرا بعد از «چی شده»غیبت داشتی؟
-نمی دانم از خوش شانسی من بود یا بدشانسیام که اولین آهنگ من هیت شد. بعد از «چی شده» آلبوم دوم بابک جهانبخش را آغاز کردیم اما بنا به دلایلی این همکاری مقدور نشد و من هم تصمیم گرفتم برای ادامه زندگی از ایران به آلمان بروم که اتفاقاً هم رفتم. مقدمه چینی برای رفتن به آلمان، یکسال زندگی در این کشور و بعد هم تبعات بازگشت به ایران باعث شد مجموعاً حدود دو سال از موسیقی دور باشم.
- قبل از انتشار «چی شده» قصد رفتن داشتی؟
-نه!
- بزرگترین اشتباه زندگی من، خروج از ایران بود
- این چه تصمیمی بود که درست در اوج موفقیت «چی شده» از ایران بروی و بهترین زمان را برای کسب درآمد و ساختن کارهای موفق از دست بدهی؟
-بزرگترین اشتباه زندگی من همین بود که بعد از سالها هنوز هم عواقب این اشتباه گریبان مرا گرفته و هنوز هم خیلیها، کارهای من را بیشتر از اسمم میشناسند. البته از این شرایط ناراضی نیستم چون خیلیها بدون داشتن هیچ اثر معروفی خودشان آدمهای معروفی هستند و من ترجیح میدهم کارهایم معروف باشند، نه خودم!
- قبل از «چی شده» هم ترانه «حکمت» را برای ناصر عبداللهی نوشته بودی اما ظاهراً ترانه سرایی برایت جدی نبود.
-تقریباً هرگز جدی نبود و نیست. آن هم یک تجربه بود یا بهتر است بگویم وقتی برای بابک جهانبخش و سروش و… هم ترانههایی نوشتم تبدیل شد به چند تجربه اما هرگز به خودم اجازه ندادم که بگویم ترانه سرا هستم و آدرس را اشتباه نرفتم.» حکمت «را هم مثل بقیه ترانههایم بیشتر از سیاه مشق نمیدانم. شاید علت همین چند تجربه، موروثی بودن شعر در خانواده من بود که باعث شد هرکدام از اعضای خانواده سر سوزن ذوقی داشته باشیم اما همیشه به این اعتقاد داشتهام که هر کسی باید کار خودش را انجام بدهد. یعنی همان کاری را که برایش ساخته شده است.
- در آلبوم دوم بابک نبودی اما در آلبوم سوم برگشتی. در آلبوم چهارم و پنجم هم تعدادی از بهترین آهنگهای او را ساختی و اینطور که در خبرها آمده یکی از عوامل آلبوم ششم او هم هستی. تداوم همکاری تو با بابک چه دلایلی دارد؟
-اعتقاد کامل و متقابل ما دو نفر به یکدیگر. یعنی همان چیزی که متأسفانه خیلیها آن را نسبت به همکارانشان ندارند. صدای بابک برای من همیشه بینظیر بوده و فکر میکنم او هم با وجود قابلیتهای زیادی که در آهنگسازی دارد وقتی به من اطمینان میکند و برای هر آلبومش از کارهای من استفاده میکند، این اعتقاد متقابل را نسبت به من دارد. خوشحالی من بابت همکاری با بابک وقتی بیشتر میشود که میبینم او خودش آهنگساز بسیار خوبی است و در حقیقت یکی از بهترین خواننده- آهنگسازهای دهه اخیر، آهنگهایی از من را در آلبومهایش قرار میدهد.
- برای من تنظیم راحتتر از آهنگسازی است
- چطور شد که تعداد تنظیمهایت در سالهای اخیر بیشتر از ملودیهایی شد که ساختهای؟ مگر آهنگسازی کار کم دردسرتری نیست؟
-برای من آهنگسازی نسبت به تنظیم هم سختتر و هم مقدستر است. ترانه سرایی و آهنگسازی لطف خدا به هر آدمی است، اما تنظیم از علم و سلیقه میآید. من در این سالها تلاش کردهام قدردان الطاف خدا باشم و بیگدار به آب نزنم.
- فکر میکنم خیلی مواظب هستی که در کارنامهات آهنگهای متوسط و زیر متوسط نداشته باشی. حتی به این قیمت که کمتر کار کنی!
-دقیقاً همینطور است. ترجیح میدهم ۲۰ سال بعد وقتی به کارنامهام نگاه میکنم کیفیت کارهایم باعث خوشحالیام شود نه تعداد آنها. خودم هم وقتی به کارنامه آهنگسازهای مورد علاقهام نگاه میکنم به آنها برای کارهای خوبشان احترام میگذارم، نه به خاطر درآمدشان!
- در چند سال اخیر کارهایی از تو شنیدهایم که ساختار جدید داشتهاند و مثل «چی شده» به صورت کامل احساسی نبودهاند. فکر میکنی کارهایی مثل «هذیون» و«دیدنی شدی» یا مثلاً تنظیم «دوباره» برای جهانبخش و «نمیدونن» برای مسعود امامی هم ۲۰ سال بعد قابل توجه باشند یا قطعات مصرف شده به حساب بیایند و کسی آنها را جدی نگیرد؟
-در هرکدام از این آهنگها که اسم بردی، هنوز هم ملودی محور اصلی است، نه تنظیم. ضمن آنکه باید قبول کنیم شرایط امروز موسیقی در دنیا نسبت به قبل خیلی تفاوت کرده است. من هنوز هم به اینکه یک قطعه براساس تنظیم مطرح و ماندگار میشود اعتقاد ندارم. به نظر من اصل ماجرا در کلام و ملودی خلق میشود و تنظیم در نهایت همه چیز را تکمیل میکند.
- با سعید شهروز دنبال هیت شدن نبودم
- در دو- سه سال اخیر چند تک قطعه را با خوانندههای سرشناس تجربه کردهای. فکر میکنم اولین تک قطعهات را با صدای سعید شهروز شنیدیم.
-فکر میکنم همکاری با سعید شهروز حداقل برای کسانی که در محدوده سنی من باشند، افتخار است. رنگ صدای او و احساسی که نه فقط در صدای سعید بلکه در وجود اوست، حال هر آهنگساز یا تنظیم کنندهای را خوب میکند و به نظر من سعید شهروز در هر زمانی میتواند به لطف صدایش یک خواننده هیت باشد.
- اما قطعهای که تو برای او تنظیم کردی (عاشقت میشم) هیت نشد!
-فکر میکنم سعید چند سالی است انگیزه لازم برای خواندن را ندارد. من و محمد کاظمی تلاش کردیم او را برای دوباره خواندن ترغیب کنیم. از طرف دیگر تولید این قطعه هم با سرعت زیادی انجام شد. از همه مهمتر اینکه ما میخواستیم همکاری با سعید را از نقطهای شروع کنیم و به دنبال هیت شدن آن نبودیم. هدفمان بیشتر این بود که نقطههای مشترک سلیقهمان را پیدا کنیم.
- بازتابی که از همکاری با سعید گرفتی چه بود؟
-این همکاری با وجود تمام حرفهایی که زدیم، برای من بازتاب خوبی داشت.
- فکر میکنی باز هم با سعید شهروز همکاری کنی؟
-از سمت من این علاقه وجود دارد. صحبتهایی هم داشتهایم اما هنوز جدی نشده است. اگر دوباره امکان همکاری داشته باشم قطعاً به زمان بیشتری نیاز دارم و مطمئن باشید کار بهتری انجام خواهم داد.
- بهنام علمشاهی خودش را تثبیت کرد
- یک قطعه هم برای شهرام شکوهی تنظیم کردی و بعد هم تیتراژ سریال «پنجره» با صدای بهنام علمشاهی را از تو شنیدیم.
-نه، اول تیتراژ «پنجره» را برای بهنام تنظیم کردم. مشغول جمع آوری آلبوم جدید بهنام بودیم که این سریال به او پیشنهاد شد و ما ظرف کمتر از یک هفته دو قطعه را برای او آماده کردیم. یکی برای تیتراژ و یکی هم برای متن سریال پنجره. هر دو ملودی را هم حمید رهنورد ساخت.
- تیتراژ پایانی این سریال هم خوب شنیده شد.
-بله، بهنام بیشتر به عنوان خواننده کارهای ریتمیک شناخته میشد و در حقیقت خودش هم با سریال پنجره یک دریچه جدید را در کارنامهاش ایجاد کرد و موفق هم شد. در ادامهاش هم با خواندن تیتراژ سریال پلاک یک خودش را از نظر من در این مسیر جدید تثبیت کرد.
- در آلبوم جدید بهنام علمشاهی که قسمت عمدهای از موسیقی آن را خودت تولید میکنی، چه فضایی را بیشتر خواهیم شنید؛ قطعاتی مثل» پنجره «یا مشابه همان کارهای ریتمیکی که علمشاهی با آنها معروف شد؟
-چون اعتقاد دارم که نباید با خاطرات مردم بازی کرد و آنها را تغییر داد، پیشنهادم به بهنام این بود که در همان فضای سالهای قبلش کار کند. فضایی که او در آن موفق شد با کارهای پرتحرک به وجود آمد. تا امروز که ۷۰ درصد از آلبوم بهنام جلو رفته از این همکاری راضی هستم و پیش بینی میکنم اتفاق خوبی برای این آلبوم بیفتد.
- کارم با شکوهی غافلگیر کننده است
- تیر ۹۱ به مناسبت سالروز درگذشت خسرو شکیبایی قطعهای به نام «آقای خاطره» را برای شهرام شکوهی تنظیم کردی. از آن قطعه بگو.
-فکر میکنم تمام کسانی که در جریان ساخت آقای خاطره بودند میدانند که من رضایتی برای تولید آن نداشتم. دلیلش هم اعتقاد شخصیام بود.
- چه اعتقادی؟
-دوست ندارم برای کسی که از دنیا رفته قطعهای تولید کنیم. ترجیح میدهم وقتی هنرمندی در قید حیات است از او تجلیل کنیم. مگر وقتی آقای شکیبایی زنده بود برایش چه کار کردیم؟ برای حضور در این پروژه دلیل منطقی نداشتم اما به توصیه محمد کاظمی و علاقهمندی گروه کار آقای خاطره را تنظیم کردم. کار را بسیار زود آماده کردیم. طرفداران آقای شکیبایی و همینطور دوستداران شکوهی هم از آقای خاطره خوششان آمد اما دل خودم همچنان با این کار نیست. از یک طرف دیگر هم فکر میکنم با خوانندهای مثل شهرام شکوهی که توانایی، موقعیت و جایگاه بسیار مناسبی دارد میتوان کارهای بسیار بزرگتری انجام داد. به هر حال صدای شکوهی یکی از معدود اتفاقات موسیقی خسته ما در این سالها بوده و باید بیشتر قدرش را بدانیم.
- با شکوهی کار جدیدی انجام ندادهای؟
-دو- سه روز است ساخت یک قطعه برای او را آغاز کردهایم. روی این قطعه بسیار حساب میکنم و دلیلش هم ترانهای است که علی بحرینی جلویم گذاشته. شکوهی و بحرینی در آلبوم «مدارا» تجربه موفقی داشتهاند و من تمام تلاشم را به خرج میدهم تا این قطعه جدید به اوج برسد. ترانهای که برایش مشغول آهنگسازی هستم، از نظر حسی بسیار غافلگیر کننده است و من به شدت روی آن خوش بین هستم.
- به نظر میرسد این روزها بیشتر با بحرینی همکاری میکنی.
-بله، دلیلش هم تجربههای موفقی است که در آلبومهای بابک و دیگران داشتیم. حرفهای ترانههای او تکراری نیست و جهان ترانههایش هم بزرگ است. حتماً تواناییهای ویژهای داشته که توانسته با انبوهی خواننده مطرح کار کند و بسیاری از کارهایش شنیده شود. تا حالا کنار یکدیگر با بابک، عماد طالبزاده، علی عزتی، مهدی کاشیان، آرمان شایقی برای تیتراژ برنامه» ضیافت الهی «تجربههای خوبی داشتهایم. ضمن آنکه در آلبومهای جدید بهنام علمشاهی و مسعود امامی هم تعدادی از ترانههای او را ساختهام. در آلبوم جدید بابک هم روی ترانه علی ملودی خاصی گذاشتهام که اطمینان دارم کمتر از» هذیون «موفق نخواهد شد.
- عماد برای من فراتر از یک خواننده است
- پیام هوشمند خودش را یک آهنگساز مجاز میداند؟
-من جور دیگری نمیتوانم کار کنم. این را هم خودم میدانم، هم دوستانی که هفتهای یکی- دو بار پیشنهاد همکاری با خوانندههای لس آنجلسی را به من میدهند. پیشنهادات گاهی خیلی نان و آب دار است اما من تا الان مقاومت کردهام.
- اما با یکی از غیر مجازها همکاری موفقی داشتهای. آهنگ «هواتو کردم» با صدای عماد طالبزاده که یکی از تیتراژهای تلویزیون با صدای محمد علیزاده هم از نظر بعضیها محکوم شده به تقلید از آن!
-در مورد تقلید کردن یا نکردن، دوستانی که این آهنگ جدید را تولید کردهاند باید توضیح بدهند اما در مورد همکاری با عماد باید بگویم آهنگ «هواتو کردم» با ترانه علی بحرینی و ملودی و تنظیم من برای ایمان قیاسی تولید شد و هم ترانه و هم آهنگش از ارشاد مجوز هم گرفت. این قطعه یکی از قطعات آلبوم «حساسیت» بود که به دلیل اختلاف قیاسی با تهیه کنندهاش منتشر نشد. در حقیقت عماد امتیاز «هواتو کردم» را از قیاسی گرفت و آن را خواند و من هم از این بابت بسیار خوشحالم که عماد طالبزاده یک کار مجوز دار از من را خوانده است! عماد برای من فراتر از یک خواننده مجاز یا غیر مجاز است. شخصیت و شعور و تواناییهایش را به عنوان هنرمندی که دوست من هم هست بسیار میپسندم و امیدوارم روزی یک آلبوم مجاز با صدای او منتشر شود. در شرایطی که ترانههای متعددی از یک ترانه سرای ممنوع الفعالیت از صدا و سیما روی آنتن میرود و تفکر او به جامعه القا میشود اما مسوولان از درج نام او خودداری میکنند، فکر نمیکنم آرزوی مجاز شدن برای عماد، آرزوی زشتی باشد! البته من منکر تواناییهای هیچکدام از هنرمندها نیستم اما آرزو میکنم که اولاً با همه برخورد یکسان صورت بگیرد و ثانیاً یکی به ما توضیح بدهد که ممنوع الفعالیت یعنی چه؟!
- آلبومهایی که دوست دارم
- آلبومهای پاپ را پیگیری میکنی؟
-بدون استثنا تمام آلبومها را پیگیری میکنم.
- در ماههای اخیر کدام آلبومها را بیشتر دوست داشتی؟
-در چند ماه اخیر آلبومهای «من خود آن سیزدهم» محسن چاوشی، «دلت با منه» محمد علیزاده و«شش» امین رستمی را پسندیدم. آلبوم «یه جور دیگه» میلاد کیانی هم به نظر من چند قطعه خوب داشت و خوانندهاش هم توانایی زیادی دارد اما چون خودم یکی از عوامل آن بودم ترجیح میدهم جزو انتخابهایم نباشد.
- فکر میکنی موسیقی پاپ، امروز در حال پیشرفت است یا پسرفت؟
-در تنظیم و ترانه رو به پیشرفتیم و در ملودی در حال پسرفت.
- خوانندهها چطور؟
-کاملاً درجا زدهاند!
- پیش بینیات در مورد آلبومهایی که قرار است تا آخر امسال منتشر شوند؟
-از آلبومهای دیگران خبر ندارم اما مطمئن هستم آلبومهای جدید بابک، بهنام علمشاهی و مسعود امامی نسبت به اثر قبلی آنها موفقتر خواهد شد. قطعهای که برای شهرام شکوهی ساختهام هم قطعاً سر و صدا خواهد کرد. به موفقیت عارف محمدی، علی عزتی، آرمان شایقی، آمین و علی صباغی هم بسیار خوشبینم.
دیدگاهتان را بنویسید