×
×

«سعید شهروز» هفته گذشته با انتشار تک قطعه «غروب سرخ» که به یاد شهید «جهان آرا» و آزاد سازی خرمشهر بود، پس از مدت ها آفتابی شد تا به همین بهانه سراغش برویم:

  • کد نوشته: 37133
  • موسیقی ایرانیان
  • چهارشنبه, ۲۲ام خرداد ۱۳۹۲
  • ۰
  • بهمن بابازاده ، وحید لشکری: اسم «سعید شهروز» که می آید، خیلی ها یاد «غزلک» می افتند. آلبومی که شاید جزو پرفروش ترین آلبوم های تاریخ موسیقی پاپ بعد از انقلاب بود و خیلی ها با آن آلبوم موسیقی پاپ واقعی سالهای ابتدایی دهه هفتاد را گذراندند.خواننده آن آلبوم با همان اثر به یک باره […]

  • بهمن بابازاده ، وحید لشکری: اسم «سعید شهروز» که می آید، خیلی ها یاد «غزلک» می افتند. آلبومی که شاید جزو پرفروش ترین آلبوم های تاریخ موسیقی پاپ بعد از انقلاب بود و خیلی ها با آن آلبوم موسیقی پاپ واقعی سالهای ابتدایی دهه هفتاد را گذراندند.خواننده آن آلبوم با همان اثر به یک باره تبدیل به ستاره یک نسل شد و آثارش یکی پس از دیگری به بازار تزریق شد. استقبال از او همچنان ادامه داشت و همین استقبال از او بود که باعث شد این خواننده حتی به سالی یک آلبوم هم راضی نشود و در برخی مواقع در سال، دو آلبوم را هم به بازار بفرستد. زمان گذشت و در اواخر دهه ۸۰ آخرین آلبوم این خواننده به نام «بی خوابی» در بازار موسیقی کشور منتشر شد و به رغم استقبال خوب مخاطبان از این اثر، حالا خواننده پر کار نسل های نخست موسیقی پاپ پس از انقلاب، ۵ سالی هست که دیگر آلبومی در بازار موسیقی کشور منتشر نکرده است و خبری از اجراهای زنده اش نیز نیست.

    حالا با این وقفه تقریبا طولانی، این خواننده هفته گذشته تک قطعه ای را منتشر کرد تا بازگشت اش را به عرصه موسیقی اعلام کند. شهروز کار بروی آلبوم جدیدش را هم استارت زده و قرار است به زودی اجراهای زنده اش را هم آغاز کند. همه این اتفاقات باعث شد که سراغش برویم و درباره همه این سالها و دوری اش با او گپ بزنیم:

    • * بالاخره بعد از یک سکوت طولانی با یک قطعه مناسبتی بازگشتید. این بازگشت را باید یک شروع دوباره دانست؟

    این قطعه به سفارش مرکز موسیقی صدا و سیما بود. دوست خوبم آقای«مهرداد نصرتی» آهنگسازی و تنظیم آن را هم آقای«رامین عبداللهی» انجام دادند. شعر کار نیز از سروده های آقای«محمد مقتدری راد» می باشد. دوستان بر اساس اینکه با بنده و روحیاتم آشنا هستند محبت کردند و اجرای این کار را بر عهده من گذاشتند.من خودم از جنگ و مسائل آن خاطره دارم و با این قضیه به نوعی زندگی کرده ام. هر بار که این شرایط پیش می آید با آگاهی که از آن وقایع و خاطرات دارم و اگر هم کار مضمون و اتفاق خوبی داشته باشد حتما قبول می کنم.

    • * جواب سوال مان را ندادید! این حضور نوعی شروع دوباره سعید شهروز به حساب می آید؟

    الان درگیر ساخت تیتراژ یکی از ویژه برنامه های ماه رمضان هستم. مشغول برنامه ریزی برای برگزاری کنسرتهایم پس از ماه رمضان هم هستم. کم کم جمع آوری و ساخت کارهای آلبوم جدید نیز در حال انجام است.

    •  * فکر می کنید چه زمانی آلبوم جدیدتان منتشر شود؟

    سعی داریم امسال به امید خدا این کار را به سرانجام برسانیم. چون من همیشه عادت داشتم هر سال یک آلبوم منتشر کنم و حتی شده بود در یک سال دو آلبوم ارائه کنم. ولی سه چهار سالی است که به دلیل یک سری مسائل شخصی و کاری در زمینه ی آلبوم یک مقدار کم حوصله شده ام و کمی هم سلیقه ام عوض شده است. هرچه بیشتر می گذرد آدم به کار خودش حساس تر می شود. ولی اکنون در حال آماده سازی آلبوم جدید هستم.

    • * در سالهای اوج فعالیت شما، آلبوم هایتان مخاطبان زیادی داشت و بعضا به فروش چند میلیون نسخه هم دست پیدا می کرد. اگر بحث مربوط به تاثیر اینترنت و دانلود را کنار بگذاریم، چرا آثار پاپ کنونی شاهد این اتفاقات نیستند؟

    در آن زمان شروع قضیه و سالهای اوج گیری موسیقی پس از انقلاب بود. مردم علاوه بر انرژی، تشنه موسیقی نیز بودند. بچه های الان هم زحماتی را می کشند ولی یکی از دلایل میلیونی بودن این است که اینترنت و سایتهای این چنینی نبود. شاید الان یک موسیقی خیلی شنیده شود ولی فروشی نداشته باشد. خب به همین جهت است که مردم دیگر به خودشان زحمت نمی دهند بروند و نسخه اورجینال را تهیه کنند و از خانه دانلود می کنند و گوش می دهند. بحث اول تشنگی موسیقی در سالهای پس از انقلاب بود و خیلی به موفقیتهای آن دوره کمک کرد. و اینکه آن زمان اینقدر خواننده های متفاوت نبود. همچنین آن دوره انواع و اقسام موسیقی مثل حالا وجود نداشت. یک موسیقی سالم بود که شنیده می شد و از یک چارچوب خاصی رد می شد و شعر مشخصی هم داشت. الان نگاه کنید هجوم ماهواره ها و پخش انواع و اقسام موسیقی ها باعث شده که تعداد خواننده ها بالا برود. یک مقدار در این بین «موسیقی زدگی» هم برای مردم به وجود می آید. ولی کلا چارچوب خاص فعالیتی و عدم وجود سایتها به شکل کنونی تاثیر زیادی داشت.

    • * اگر قرار باشد آثار این دوره را با آثار دوره شکوفایی پاپ بعد انقلاب مقایسه کنید، نگاه شما به آثار این دوره چگونه است؟

    متاسفانه از لحاظ کیفی و زحمتی که برای یک آهنگ کشیده می شود سطح کارها خیلی پایین آمده است. با نرم افزارهای الان تمام معایب و مشکلات را می پوشانند و  با دستگاههایی که آمده است تمامی کارهای کوک و ریتم و غیره را انجام می دهند. ما آن موقع وقتی می خواستیم آهنگی بسازیم برای سازهای زهی و ساز سولو هر یک جداگانه فکر می کردیم. الان شما ببینید که این کارها چگونه انجام می شود. وقتی که همه چیز ماشینی می شود شاید از لحاظ شنیداری تا مدتی جذابیت داشته باشد ولی ماندگاری کمی دارد.

    • * اما این دوری بلند مدت شما باعث نشده مخاطبان تان ریزش کنند؟

    من در رابطه با این کارم اصلا رقابتی نمی بینم. من آمده ام کار کنم تاصدای خودم را به گوش کسانی که صدایم را دوست دارند برسانم. اصلا قصد رقابت ندارم. من خیلی در رابطه با کارهایی که انجام می دادم زحمت می کشیدم مخصوصا درباره آلبوم «بی خوابی» که زحمات زیادی را متحمل شدم و با آن پخش بد مواجه شد و بی انگیزگی برایم به وجود آورد. ولی خب شکر خدا شنیده شد و ثابت کرد می تواند آلبوم ماندگاری باشد. ولی همه چیز تغییر کرد و مشکلات تهیه کنندگی داشتم و کسانی که با آنها کار میکردم شرایطشان عوض شد و خیلی مسائل دیگر که باعث این دوری شد. با این وجود من کم و بیش برای هوادارنم کار انجام میدهم. من برای شروع آن همه انرژی داشتم و هر سال را با آلبوم و چندین کنسرت به پایان می رساندم ولی یک موقع احساس می کنید که باید یک جایی کارهایتان به خوبی دیده شود. وقتی که شما هم کار زیاد انجام می دهید باعث می شود که مردم توقع بیشتری داشته باشند. کماکان با تمام این سختی ها جلو می روم و امیدوارم نتایج خوبی داشته باشد.

    • *در دوری شما این بحرانی که برخی از تهیه کننده ها و شرکتهای پخش برای هنرمندان درست کرده اند هم دخیل بود؟

    من سالها با یک تهیه کننده کار میکردم و به علت همین قضایای کپی و دانلود از این کار دست کشید و رفت. چند سالی که با این آدم کار میکردم می تواند باعث شده باشد که من نتوانم با تهیه کننده ها و افرادی که فکر و استایل متفاوتی دارند کار کنم.

    • *در این آلبومی که مشغول جمع کردن آن هستید آیا باز هم همان سبک و حال و هوای گذشته خودتان را حفظ می کنید یا قصد تغییر دارید؟

    از تجربیات خوبی که در این سیزده چهارده سال به دست آورده ام سعی کرده ام در این آلبوم استفاده کنم. هم از سبک کارهای گذشته و هم از کارهای جدیدم سعی کرده ام مجموعه ای را به وجود بیاورم که نه زیاد دور باشد و نه زیاد تکراری.

    • *امید دارید این آلبوم فروش بالایی داشته باشد؟

    با شرایطی که الان پیش آمده و وجود سایتها و اینترنت کار یک ریسک است و این اتفاق دیگر کمتر پیش می آید. نمی توانید بگویید فروش خیلی بالایی دارید و البته یک موقع هم می بینید که اتفاق می افتد و در آن زمان از کارتان حمایت می شود.

    • * پس حسابی انگیزه دارید.

    درست است آن زمان که ما شروع کردیم مخاطبان زیادی داشتیم و الان همان مخاطبان هم سن و سال خود ما شده باشند و شاید درگیری و مشکلات خودشان را داشته باشند و بخواهند به موسیقی کمتر بپردازند. ولی به هر صورت اگر کاری منتشر می شود باید مورد حمایت قرار بگیرد تا به خواننده و تهیه کننده و سایر دست اندرکاران کمک  کند. سعی کنند این حمایت را از دوستان هنرمند داشته باشند که خدایی نکرده به بی انگیزگی افراد ختم نشود. سعی داریم در سال ۹۲ اتفاقات خوبی را به وجود بیاوریم. در ماه رمضان امسال هم قطعه تیتراژی را برای یکی از برنامه های تلویزیون خوانده ام.

    • * پدیده ای به نام «کاور» در سالهای گذشته ضربات بدی به موسیقی و شعور مخاطبان زده و در بسیاری مواقع هم آبروی برخی خواننده ها را برده. در این باره صحبت می کنید؟

    یک موقع می بینید حتی توسط برخی از خوانندگان بزرگ کاری از یک زبان دیگر کاور می شود ولی شناسنامه آن کار اصلی را هم برای اطلاع مردم ذکر می کنند که دروغی در کار نباشد. اگر کاور فقط در جهت انگیزه دادن به آهنگساز باشد خوب است. ولی اگر عینا کپی یا چیزی پایین تر از آن تولید کنید به غیر از اینکه خودتان و موسیقی تان را بی ارزش می کنید هیچ موقع به دل شما و مخاطب نمی شیند. چون می دانید که این اثر خلق نشده و یک اتفاق از جای دیگری است. اگر می خواهیم کاور کنیم باید برای یک کشور دیگر و در سطح بالایی باشد و کمی هم هنر خودمان را در آن دخیل کرده و اینکه شناسنامه آن کار را هم حتما قید کنیم. مثلا یکی از خواننده های ترکیه ای پیش از آلبوم«غزلک» کاری را منتشر کرده بود و من همان کار را با کمی تغییر خواندم اما در لیبل نوشته شد که این ملودی ترکی است. به تازگی خواننده هایی که آلبوم می دهند وارد این فضا ها شده اند و گاهب اوقات اخلاق را هم فراموش می کنند. قطعه ای که کاور است را در سایتها منتشر می کنند و نام خودشان را به عنوان آهنگساز در آن ذکر می کنند! اگر بشود آدم از آهنگی الهام بگیرد زیباتر است تا اینکه بخواهید عینا کپی کنید.

    • * این اتفاق دو جنبه می تواند داشته باشد. بی انگیزگی مخاطبان یا اینکه مردم می خواهند ذائقه شنیداری دست نخورده ای داشته باشند؟

    برای خود من به شخصه  نداشتن رسانه ی خوب و پخش نشدن صحیح و اصولی آثارم بی انگیزگی ایجاد کرده است. تو دیگر دل و دماغ این را نداری که بیایی تغییرات عمده و اتفاق خاص در کارهایت ایجاد کنی چون می دانید که کار شنیده و دیده نمی شود. احساس می کنم کمی عشق های زمینی و علاقه هایی که در گذشته وجود داشت الان بنا به دلایل زیادی مثل شلوغی دنیا کم رنگ شده است که خیلی تاثیر می گذارد. سیستمی برای پخش صحیح آثار وجود ندارد. جوانها با همین شرایط کار تولید می کنند و انگیزه های خوبی دارند اما نمی دانند به کجا می روند. ما وقتی روز اول شروع کردیم می دانستیم که باید بیاییم یک چارچوب هایی را رد کنیم تا حضور خوبی داشته باشیم. الان جوانها واقعا نمی دانند چه بسازند و کجا می خواهند بروند و اصلا آخرش چیست؟ و من حقیقتا نمی دانم که به چه چیزی فکر می کنند. به خاطر همین آنهایی که در این زمینه زیاد زحمت می کشیدند و کارهایشان به خوبی شنیده نمی شد دچار بی انگیزگی شده اند. ببینید البته آن نکته ای که در مورد عشق ها ذکر کرده ام واقعا مهم است. این روزها بنا به دلایل گوناگون عشق حقیقی کم شده است و این مساله روی تمام بخشهای هنر تاثیر منفی می گذارد.

    • *این نکته ای که در مورد عشق گفتید به ترانه سراها هم مربوط می شود؟

    به نظر من ترانه سراهای الان خوب و در حال پیشرفت هستند ولی اینقدر که معانی و مفاهیم نزدیک به هم است در یک ترانه کم پیش می آید که شما بتوانید حرف راست زیادی بشنوید. شرایط به گونه ای است که همه یک نفر را الگو قرار می دهند و از او الگوبرداری می کنند. این یکنواختی به وجود می آورد. ترانه سی درصد است و مشکلات تنظیم و آهنگسازی و نحوه خواندن هم در این ضعف کارها بی دلیل نیست.

    • *چرا در نوع خواندن و آهنگسازی و ترانه های آثار شما از همان ابتدا فعایتتان تقلید وجود نداشت؟ آیا به فکر تقلید نبودید؟

    تقلید در فکر من نبود و می توانستم خیلی خوب این کار را انجام بدهم و توانش را نیز داشتم و این را هم بگویم که تقلید در ابتدا خیلی جذاب است. وقتی خودم می توانم برای خودم کار خوب انجام بدهم و شرایط دارم دیگر دلیلی بر تقلید وجود ندارد. شاید دوستانی که در گذشته تقلید می کردند امروز پشیمان شده باشند و بگویند ای کاش آن روز اینگونه نمی خواندیم. من از همان ابتدا استایل این چنینی را داشتم مخصوصا این که سعی میکردم به زبان«لری» هم بخوانم  و کار متفاوتی محسوب می شد. من صدای خودم را در چند سال قبل از موسیقی پیدا کرده بودم یعنی این نبود که بیایم و برسم ببینم این موسیقی است پس حالا شروع کنم بخوانم. یا اینکه بگویم صدای فلان کس کم است پس مثل او بخوانم. ولی چون از قبل خودم را پیدا کرده بودم و می دانستم چه سبک و سیاقی به صدایم می آید این اتفاق برای من رخ نداد.

    • *فکر نمی کنید اگر در کارهایتان تقلید وجود داشت موفقیتتان بیشتر می شد؟

    تقلید قضیه یک شبه مشهور شدن است. آن چیزی که متعلق به خودت است و از دل آدم بر می آید ماندگاری بیشتر دارد. تقلید عین یک بادکنک است که ابتدا بزرگ است اما خیلی زود فروکش می کند. مردم اگر بخواهند کار تقلیدی گوش بدهند خب می روند نسخه اورژینال را گوش می دهند. تقلید در اول کار خوب جنجالی به وجود می آورد و اسم طرف را مطرح می کند ولی بعد خیلی زود فراموش می شود و من به طور کل مخالفم.

    https://musiceiranian.ir/?p=37133
       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *