پویان بیگلر، آهنگساز و نوازنده تار و سهتار که مدیر اجرایی گروه مضراب را برعهده دارد، در نخستین اجرای تور کنسرت “تو” به آهنگسازی حمید متبسم، این هفته در قزوین روی صحنه میرود.
بیگلر آلبوم جدید خود به نام “عارف شیدا” را همین روزها منتشر میکند که اجرای آثار عارف قزوینی با صدای “صدیق تعریف” است. پویان بیگلر در گفتوگو با هنرآنلاین از آلبوم “عارف شیدا” خود و کنسرت “تو” میگوید:
آلبوم “عارف شیدا” بازسازی آثار ابوالقاسم عارف قزوینی است؛ چرا بازسازی و چرا عارف قزوینی؟
شخصا عقیده دارم هر نسلی وظیفه دارد آثار گذشتگان را احیا کند. این باعث میشود تا نگاه عمیقتری به گذشته داشته باشد و در نتیجه آیندهاش را در مسیر درستتری پیش ببرد. مثل آثار بتهوون و موتزات و باخ و شوپن که جزو آثار کلاسیک موسیقی غرب هستند و همچنان بازنشر میشوند، آثار عارف جزو آثاری است که برای موسیقی ما حکم مرجع را دارد.
چه آثاری از عارف در این آلبوم بازسازی شده است؟
در این آلبوم آثاری از عارف بازسازی شدهکه کمتر شنیده شدهاند و کیفیت مطلوبی از آن موجود نبوده است. این آثار روی صفحات قدیمی ضبط شده بودند و نسخه دیگری از آن در دسترس نبود.
چه عاملی باعث شد برای خواندن آثار عارف به سراغ صدیق تعریف بروید؟
دو عامل مهم در این همکاری نقش داشتند. اول اینکه آقای تعریف سالهاست که در زمینه حفظ و اشاعه آثار قدما کار میکنند و طی ۳۰-۳۵ سال فعالیت هنری خودشان همیشه به این موضوع همت ورزیدند؛ بنابراین تجربه بالایی در شناخت تصانیف و نگاه جامعی به بازسازی آثار قدیمی دارند. اولین اثری که از صدیق تعریف منتشر شده بازسازی آثار درویشخان و حسین طاهرزاده بود که با همکاری گروه شیدا و محمدرضا لطفی انجام شد. علت دوم جدیت کاراکتر هنری آقای تعریف است. ایشان در طول عمر فعالیتشان در حوزه موسیقی از حیطه موسیقی دستگاهی خارج نشدند و هرگز برای جذب مخاطب از اصول و معیارهای حرفهای شان عدول نکردند.
آیا از شیوههای تازه اجرا و تنظیم در بازسازی این آثار استفاده شده است؟
از نظر من موسیقی هر زمان باید بر اساس المانهای همان دوره اجرا شود، البته با کیفیت بالاتر. من در تنظیمها دست نبردم، اما صدادهی با کیفیت مطلوب مورد نظر بوده؛ بنابراین کار به صورت آنسامبل ضبط شده؛ یعنی ۱۰ نفر اعضای ارکستر همزمان کار را در استودیو اجرا کردند. همین موضوع هم باعث شد ضبط و انتشار مجموعه با تاخیر انجام شود؛ چون حدود یک سال و نیم زمان صرف ضبط زنده کارها شده است.
همانطور که مطلع هستید، طی سالهای اخیر آثار بسیاری در قالب آلبوم یا کنسرت در حوزه بازسازی آثار قدیمی تولید شده به طوری که گاه به نظر میرسد موزیسینهای ما به نام حفظ و بازسازی آثار گذشته به نوعی در صدد جبران کمبود خلاقیت خود برآمده اند. در این خصوص چه نظری دارید؟
بازسازیها به دو دسته تقسیم میشوند: کارهای تجاری و کارهای غیرتجاری. بازسازی میتواند دارای المانهای هنری باشد و به لحاظ هنری چیزی به مجموعه بیفزاید؛ یا اینکه همان مقدار زیبایی و هنر را هم از آن بگیرد. این روزها درصد بالایی از کارهای بازسازی شامل آثاری است که نه تنها نسخه خوب و با کیفیت مطلوب آن اثر در دسترس همگان هست، بارها نیز بازسازی و شنیده شدهاند. در این قبیل کارها معمولا به سراغ آثاری میروند که محبوبیت بالایی در میان مردم دارد یا اینکه در گذشته با صدای خوانندگان زن اجرا شده و الان امکان انتشار آن وجود ندارد و بهانه خوبی است برای بازنشرهایی که با هدف تجاری صورت میگیرد. اما گاهی موزیسین به سراغ آثاری از قدیم میرود که به علت در دسترس نبودن در تهدید نابودی قرار دارند و در واقع به حفظ آن کمک میکند.
این روزها شاهد به کار رفتن انواع ژانرهای موسیقی در قالب موسیقی ایرانی هستیم. این فرایند را چطور ارزیابی می کنید؟
متاسفانه موسیقی ما موسیقی فقیری است، چون تنوعی در موسیقی نداریم. تنوع وقتی که از موسیقی گرفته شود، حکم اتاقی را پیدا میکند که به ناچار هم در آن آشپزی میکنند، هم غذا میخورند، هم حمام میکنند و هم میخوابند! این نتیجه محدودیتهاست. این محدودیتها باعث شده مخاطبان موسیقی جدی در ایران رفته رفته ذائقهشان تغییر کند و به موسیقی غیرجدی گرایش یابند. از طرفی موسیقی ایرانی هم رنگ و بوی پاپ و راک و رپ پیدا میکند. جامعه به انواع موسیقی نیاز دارد، و طبیعی است که موسیقی ایرانی جوابگوی همه سلیقهها نیست و وقتی مسئولیت موسیقی به دوش موسیقی ایرانی میافتد نتیجه این میشود که این موسیقی شبیه موسیقی پاپ و راک و رپ میشود و دیگر موسیقی ایرانی نیست. اخیرا شنیدم وزارت ارشاد قرار است به موسیقی رپ مجوز انتشار بدهد، من از این خبر خیلی خوشحالم، چون باعث میشود ژانرهای مختلف به موسیقی خودشان بپردازند و سرگردان نباشند.
ملغمهای که به آن اشاره میفرمایید، اغلب تحت عنوان تلفیق در موسیقی انجام میشود که این روزها به شدت در بین موزیسینها گسترده شده.
آنچه این روزها به نام تلفیق در موسیقی انجام میشود، برای موسیقی ما خطرناک است. تلفیق در تمام دنیا یک تخصص جداگانه است و هنرمندان شاخص موسیقی تلفیقی در دنیا فقط تلفیقی کار میکنند؛ یعنی کسی که در حوزه موسیقی دستگاهی، مقامی، پاپ و راک کار میکند نمیتواند مدعی شناخت موسیقی تلفیقی باشد. علاوه بر آن یک موزیسین تلفیقی باید سالها صرف شناخت موسیقیهایی کند که قصد تلفیق آنها را دارد. آیا این اتفاق در اینجا می افتد؟ خیر.
شنیدم کنسرت گروه مضراب و آقای متبسم قرار است این هفته در قزوین اجرا شود. آیا گروه به آمادگی کامل رسیده؟ چرا از شهرستان آغاز کردید؟
گروه پایان این هفته به آمادگی کامل میرسد. از آنجا که روند اخذ مجوز کنسرت در شهرستانها با تهران متفاوت است، کنسرت قزوین کمی به جلو افتاد.
چه کارهایی در این کنسرت اجرا خواهد شد؟
این مجموعه شامل مجموعهای از آهنگسازیهای آقای متبسم که تم مشترکی را از زبان شاعران پارسیگو در دورههای مختلف پی میگیرد که این تم مشترک خطاب قرار دادن و سخن گفتن با یک “تو” است. “تو” همان گمشده یا دیریافته همه دورانهاست.
این روزها آیا کار دیگری هم در دست انتشار دارید؟
قصد دارم مجموعهای از تکنوازیهایم در کنسرتهای داخل و خارج کشور را آماده انتشار کنم که اغلب در حوزه بداههنوازی است.
شبیه آنچه به نام “سفر خاموش” با پژمان حدادی منتشر کردید؟
البته “سفر خاموش” در استودیو ضبط شده بود اما کاملا بداههنوازی بود. اما قصد دارم تعدادی از کارهای صحنهای گذشته که همگی شامل دونوازی تار و تمبک (یا سازهای کوبهای دیگر) هستند را منتشر کنم. همانطور که میدانید این روزها به علت امکانات ضبط دیجیتال، ضبط صحنهای بسیار کم انجام میشود. آلبوم دیگری هم در دست ساخت دارم که هنوز خوانندهای برای آن انتخاب نکردم.
دیدگاهتان را بنویسید