فرزانه ابراهیمزاده: به یاد بیاور… به یاد آور که زندگی من باد است/ مانند مرغ سقای صحرا و بوم خرابهها گردیدهام… بیاد بیاور این شعر شاید دردناکتر از نام فیلمی بود که فروغ ساخت. فیلمی سیاه درباره بیماریای که هنوز درمانی در قرن بیستویکم هم ندارد. بیماری سیاهی که ذرهذره، جان بیمار را در خود میخورد و فرومیبرد و کسی نیست که جلو آن را بگیرد. بیماریای که خیلی از ما حتی از تکرار نامش هم میهراسیم و بیمارانش را فراموش میکنیم؛ اما نه همه ما. انگار هنوز هم کسانی هستند که به یاد بیاورند بیماران جذامی را که در خاکستر زندگی میکنند. آدمهایی که با یک نیت آمده بودند: کمک به ساکنان آسایشگاه جذامیان مهاباد. این جمع به همت شهرام ناظری، میهمان روزنامه «شرق» شده بودند که مدتی پیش گزارشهایی را درباره این آسایشگاه منتشر کرده بود. ناظری که پیش از این هم برای کمک به دختران «شینآباد» آستین بالا زده بوده و مبلغی را به همراه گروهی از دوستان و روزنامه «شرق» جمع کرده بود؛ این بار به کمک جذامیان مهاباد آمد. او چندی قبل کنسرتی را برای این بیماران برگزار کرده بود. در این جلسه بهجز خیرانی که به دعوت ناظری آمده بودند؛ هنرمندانی چون نادر مشایخی، ناصر ملکمطیعی، محمد معتمدی، شاهرخ تویسرکانی و پازوکی حضور داشتند و در این حرکت خیرخواهانه همراه او شدند. ناظری در این جلسه، از سال گذشته گفت که پیشقدم شد تا به دختران «شینآباد» کمک کند: «ما در روزنامه «شرق» از بچهها و خانوادههایشان دعوت کردیم تا بیایند و ببینیم چه کمکی میتوانیم کنیم. در حد مختصری حدود ۵۰میلیون جمعآوری کردیم.» البته این کمک نقدی همانطور که ناظری گفت علاوه بر کمک پزشکیای بود که از سوی پزشکانی که در ادامه حرکت او و دوستانش از این ماجرا خبردار شدند، صورت گرفت. ناظری بعد از این از بیماران جذامی کرد مهاباد گفت که در سالهای اخیر در یک روستا جمع شدهاند و از کمکهای دولتی سهم چندانی نداشتند: «در این روستا حدود ۱۱۳نفر بیمار هستند که در وضعیت بسیار بدی زندگی میکنند. جدا از بیماری، دختر و پسرانی دارند که خوشبختانه بیماری ندارند اما در همین روستا زندگی میکنند. اگر این بهداشت ناکافی و دیگر مشکلات موجود ادامه پیدا کند، وضعیت ساکنان بدتر میشود»شوالیه آواز به درد بزرگی هم اشاره کرد و آن؛ ترس مردم از این بیماری و طرد بیماران بود: «مردمی که در اطراف اینها زندگی میکنند هم میترسند به این روستا نزدیک شوند. این بیماران طرد شدهاند. برای همین فکر کردم که اگر بشود قدمی بگذارم و بتوانیم کمکی را جمعآوری کنیم.»او بار دیگر به یاد بچههای «شینآباد»و وضعیت ناگواری که داشتند، افتاد: «بچههای «شینآباد» وضعیت نامناسبی داشتند. اگر کسی آنها را میدید دلش میگرفت. متاسفانه امکانی نبود که همه، آنها را ببینند. ما تا جایی که در توانمان بود یک تیم پزشکی هماهنگ کردیم تا رایگان برخی از امکانات درمانیشان بهصورت مختصر انجام شود. همین مختصر خوشحالشان کرد. خوشحالکردن دیگران، واقعه بسیار مهمی است. در این سالها به جذامیها توجهی نشده است. آدم دلش برای بچهها میسوزد که جذام ندارند و اینجا زندگی میکنند. باید کاری برای اینها انجام دهیم.» او از همراهی همیشگی آقایان مظاهری و رحمانیان در همراهی هنرمندان در کارهای خیریه تشکر کرد. داوود محمدی سردبیر «شرق» نیز با اشاره به تلاش روزنامه برای بازتابدادن مشکلات کسانی مانند دختران «شینآباد» و بیماران جذامی، افزود: «خبرنگاران «شرق» میکوشند، افکار عمومی را متوجه وضعیت خاص اینگونه افراد کنند و ضمن برانگیختن حساسیت اقشار مختلف مردم، نیکوکاران در مسیر یاریرساندن به آنان گام گذارند تا روحیه آسیبدیدگان تقویت شود و بخشی از مشکلاتشان نیز کاسته شود.» محمدی از همراهی هنرمندان و خیرین تقدیر و بر ضرورت تداوم سازماندهیشده فعالیت خیران تاکید کرد. شبنم رحمتی، دبیر اجتماعی «شرق» که انتشار گزارشهای وضعیت دختران «شینآباد» و جذامیهای مهاباد، حاصل تلاش خبرنگاران سرویس وی بود از دیگر حاضران در جلسه بود. وی پس از ارایه توضیحی پیرامون روند پوشش خبری این رخدادها گفت: «بعد از انتشار این گزارشها بسیاری از هنرمندان از جمله آقای ناظری و انسانهای نیکوکاری مثل شما حاضران، پیشقدم شدند تا کمک کنند. این فتح بابی شد تا ما به کمک کسانی برویم که دچار بیماریهایی هستند و خیلی در مرکز توجه قرار ندارند. ما تلاش میکنیم پلی ارتباطی باشیم برای آشنایی نیکوکاران با مشکلات چنین افرادی» رحمتی افزود: «در موضوع جذامیها هم خبرنگار روزنامه – آقای حسین نجاتی – به منطقه رفت و از نزدیک با زندگی آنها مواجه شد و گزارشهایی را منتشر کرد و نگاه بسیاری را به این موضوع جلب کرد. در آسایشگاه جذامیهای مهاباد وضعیت مناسبی نیست و مردم فقط چشم امیدشان به نیکوکاران و خیرانی است که متوجه مشکلاتشان میشوند. این گزارشها باعث شد تا شما حساس شوید و به فکر کمک به این افراد بیفتید. فکر میکنم این جلسه تشکیل شده تا کمکها را هرچه سریعتر به دست این بیماران برسانیم و این کمکها استمرار داشته باشد. آدمهایی که مشکلات زیادی دارند و دور از پایتخت زندگی میکنند و به امکانات دسترسی ندارند. ما حلقهای کوچک هستیم در زنجیرهای که برای کمک به این افراد تشکیل میشود.»
ادای دین به مردم
ناصر ملکمطیعی، هنرمند پیشکسوت سینما یکی از میهمانان این نشست بود که توسط روزنامه دعوت شده بود تا در جریان وضعیت بیماران جذامی قرار گیرد. او گفت که مانند خیلیها دوست دارد که همراه دیگر هنرمندان و مردم اگر کمکی از دستش برمیآید، انجام دهد و این را ادای دینی به مردم دانست: «۳۵سال در سکوت بودم. نمیدانستم چه باید بکنم. دلم میخواهد اگر کاری از دستم برمیآید، انجام دهم. باید به علاقهای که مردم به من دارند، ادای دین کنم. در این مورد بخصوص هنوز وارد نشدم.» ملکمطیعی جذام را یک بیماری با نامی ترسناک دانست و گفت: «وقتی اسم این بیماری میآید میترسیم که به ما سرایت کند. درحالیکه این بیماری همینطوری سرایت نمیکند. خیلی از کسانی که میشناسم رفتند و در میانشان زندگی کردند و با رعایت، بیمار هم نشدند.»
حضور مغتنم جوانان
حضور محمد معتمدی به عنوان هنرمند جوان در این برنامه خیریه از نظر ناظری یک اتفاق مهم بود. معتمدی هم با ابراز خرسندی برای دعوتش در این جمع گفت: «همه کسانی که اینجا هستند استادان من هستند و همه مردم ایران استاد ناظری را بهعنوان هنرمند برجسته میشناسند و واقعا یکی از خوشقلبترین و خیرترین هنرمندان ایران هستند که قلب بزرگی دارند. شاید خیلیها از این خصلت استاد ناظری خبر نداشته باشند. اما قلب بزرگی دارند. من توفیق نداشتم شاگرد ایشان باشم. این جلسه را به عنوان جلسه اول شاگردی خودم به حساب میآورم و اولین درسی که از ایشان گرفتم درس انسانیت و بزرگواری و انساندوستی بود. هر وقتی هم که تاریخ تعیین کنند درسمان را پس میدهیم.»ناظری حضور جوانانی مثل معتمدی را بسیار مهم دانست اما گفت که نباید از آنها انتظار کمک داشته باشیم: «آنها کمک را به وقتش انجام میدهند. این حضور برای یک هنرمند جوان خوب است برای اینکه ته ذهنش بماند و در زمان لازم کارش را انجام دهد. هنرمندان مورد اعتماد مردم هستند. بهخصوص هنرمندانی که امتحانشان را پس دادهاند. مثل جناب ناصرملکمطیعی. مردم اعتقادی نسبت به افراد شاخص و هنرمندان دارند. زمانی بود تختی در زلزله بویین زهرا به خیابان آمد تا کمک جمع کند. هرچقدر که او میگفت مردم کمک میکردند. زنها دستبندشان را هم باز میکردند و هدیه میدادند؛ چراکه تختی این کمکها را جمع میکرد؛ آدمی که امتحانش را پس داده بود؛ آدمی که امتحان وفایش را پس داده و جامعه دوستش دارد. هنرمندان هم بهخصوص آنهایی که سابقه پیدا میکنند همینطور هستند و میتوانند موثر باشند. من از هنرمندان دیگر چون حسین علیزاده که میتوانند تاثیر بگذارند، دعوت میکنم.»محمد معتمدی در ادامه صحبتهای ناظری یک پیشنهاد به اهالی موسیقی داد: «همیشه این در ذهنم به عنوان طرح وجود داشته که کنسرتهایی که در ایران برگزار میشود گردش مالی بالایی دارد اما یکدرصد هیچ نیست اما در کل کنسرتهایی که در ایران برگزار میشود خیلی میشود. ما بیاییم صندوق خیریهای تاسیس کنیم و هنرمندانی که دوست دارند، عضو آن شوند و کمپینی را راهاندازی کنند که یک درصد از هر کنسرت را به این صندوق تقدیم کنند. این صندوق بابت کارهای خیریه برای موسسه خیریه محک و کودکان نقص ایمنی و کودکان کار باشد. این یکدرصد خیلی مهم است.»بعد از این کمکهای هنرمندان و خیرین و روزنامه شرق جمعآوری و قرار شد که این کمکها در اولین فرصت در اختیار بیماران جذامی مهاباد قرار گیرد.
دیدگاهتان را بنویسید