سال ۸۵ بود که تکآهنگی به نام «تمنا» از خوانندهای جوان و گمنام خیلی سریع گل کرد و با استقبال خوب مردم مواجه شد. علاقهمندان این تک آهنگ منتظر بودند تا آهنگهای دیگری از این خواننده بشنوند تا اینکه سه سال بعد، آلبوم «عشق من باش» توسط بهنام صفوی روانه بازار شد. آلبوم «عشق من باش» با استقبال خوبی روبه رو شد و علاقهمندان موسیقی پاپ، صفوی را به عنوان یک خواننده بااستعداد و با سبک کاری خاص خود شناختند. صفوی امسال دومین آلبوم خود به نام «آرامش» را تولید کرد. در واپسین روزهای سال۹۱ با او درباره موسیقی پاپ در سالی که گذشت و برنامههایش برای سال آینده گپ و گفتی انجام دادیم. سالی که صفوی آن را سالی خوب و موفق برای موسیقی پاپ میداند
امسال سال پر آهنگ و پرآلبومی برای موسیقی پاپ بود. شما آلبومها را از نظر کیفی چگونه ارزیایی کردید؟
فکر میکنم امسال اتفاق خوبی افتاد و من از این بابت خیلی خوشحالم. کیفیت کارها نسبت به آلبومهای گذشته خوانندگان خیلی بالاتر رفته و به قول معروف کسی کم کاری نکرده است. همه دوست داشتهاند کارهایشان را عالی انجام بدهند و این اتفاق هم افتاده است.
همه آلبومها خوب بود، البته نظر اصلی را باید مخاطبان و طرفداران آن خواننده بدهند. طرفداران هر خوانندهای نشان میدهند که میزان رضایتشان از یک آلبوم چقدر است. اگر طرفدار هر خوانندهای از آلبوم راضی باشد یعنی آلبوم موفق است.از دید من همه عالی بودند. اگر بخواهم نگاه هنری و تخصصی داشته باشم فکر میکنم بینظیر بوده و تمام خوانندگانی که آلبومهایشان را بیرون دادهاند چیزی کم نگذاشتهاند و بیشترین انرژی را برای بهترین تنظیمها، ملودیها و ترانهها گذاشتهاند. این خیلی خوب است و رشد موسیقی پاپ را میرساند.
خودتان کدام آلبوم یا آهنگ را بیشتر از بقیه دوست داشتید؟
یکی از کارهایی که خیلی دوست داشتم آهنگی از آلبوم سیروان خسروی به نام «روزهای رویایی» بود.
امسال دیدیم که موسیقی پاپ پتانسیل بالایی برای جذب و راضی نگه داشتن مخاطبانش دارد. چه کارهای دیگری میشود انجام داد تا سطح کارها از چیزی که امروز هست بالاتر برود؟
اگر ما نگاه سلیقهای مسئولان در رابطه با موسیقی پاپ را حذف کنیم خیلی بهتر خواهد شد. باید گفت در چند سال اخیر از طرف وزارت ارشاد شاهد کارهای خوب و بزرگی بودهایم. هر روز شاهد برگزاری چندین کنسرت بودهایم و در سالنهای اجرا در همه سبکها به روی مردم باز بوده است. بیانصافی است اگر بگوییم همکاری نمیشود، ولی گاهی در بعضی شهرستانها هماهنگیهایی با تهران که مرکز است، نمیشود و این مسائل سوال برانگیز است. بالاخره باید یک قانون واحدی برای موسیقی کشور وجود داشته باشد. شما نگاه کنید در حوزه سینما وقتی یک فیلمی اجازه اکران میگیرد در همه سینماهای کشور روی پرده میرود. اینگونه نیست که یک شهر سرخود بگوید ما این کار را انجام نمیدهیم. مگر اینکه از تهران تصمیمگیری شود که ظرفیت این شهر برای اکران فلان فیلم خوب نیست ولی خود شهرستان مستقل و بدون هماهنگی اقدام نمیکند. اما در موسیقی گاهی دیده میشود که در منطقهای بدون هماهنگی، علیرغم آنکه تهران مجوز را صادر کرده آن شهر ممانعت از برگزاری برنامه و کنسرت میکند. این به همان نگاه سلیقهای برمیگردد که اگر برداشته شود خیلی به رشد موسیقی پاپ کمک خواهد کرد.
فکر میکنم امسال این هماهنگی بسیار بیشتر از سالهای گذشته بود؟
دقیقا همین طور است. امروز ما صادر کننده موسیقی به خارج کشور شدهایم و خوانندگان خارج کشور از کار بچههای داخل استفاده میکنند. به نظر من یک بخشی از این کار اشتباه است و معتقدم ممانعت مسئولان از فرستادن آهنگهای غیرمجاز خوانندگان به خارج مرزها بهدرستی انجام میشود. ما برای موزیکمان زحمت کشیدهایم. ما هم میتوانستیم از ایران برویم و خیلی کارها بکنیم ولی حالا که در داخل کشور هستیم و در قالب قوانین، قواعد و چارچوبهای موسیقی کشورمان در حال کار هستیم و تا این حد کارهای خوب و متفاوت با موسیقی لسآنجلسی ارائه میدهیم بهتر است کارهایمان را در داخل نگه داریم. خوب نیست یکسری از بچهها به هر دلیلی بخواهند آثاری را در اختیار موسیقی لسآنجلسی بگذارند که در آخر به سود خوانندگان خارجنشین تمام شود.
اگر دقت کنید میبینید در سه، چهار سال گذشته موسیقی لسآنجلسی در حال محو شدن بود. ولی در این دو، سه سال اگر نیمه جانی گرفت فقط و فقط به خاطر کارهای بچههای داخل ایران بود که برایشان ارسال شده بود. من تا حدود زیادی موافق این ممیزیهایی که در ارشاد وجود دارد هستم و معتقدم اگر قرار است کاری ساخته شود در داخل کشور انجام و پخش شود.
از طرف خود خوانندگان و سازندگان چه کارهایی میتواند صورت بگیرد؟
همه سازندگان و موزیسینها باید کارشان را انجام دهند. باید تمام دغدغه کاریمان این باشد که آلبوم و کنسرت خوب برای مخاطبان تدارک ببینیم و به چیز دیگری فکر نکنیم. چون اگر بخواهیم به مسائل دیگر فکر کنیم برایمان خیلی انرژیبر خواهد شد. اگر بخواهیم به روندهای اجرایی فکر کنیم جلوی کارمان گرفته میشود. با تمام این احوال گاهی ناخواسته ذهن بچهها با این مسائل درگیر میشود. بهتر است این اتفاق نیفتد و سازندگان فقط به فکر تولید موزیک و آلبوم باشند.
یکی از ضعفهای موسیقی پاپ تکرار بیش از اندازه است. بعضی خوانندگان فقط در حال تکرار کارهای گذشته خود هستند و هیچ حرف جدیدی را نمیزنند. موافق هستید یکی از عوامل ضربه زننده به موسیقی پاپ همین تکرار است؟
درست است. ولی باید یک موضوع را در نظر گرفت، یک هنرمند در هر زمینهای که کار میکند برای خودش یک امضایی دارد. ما این موضوع را در تمام دنیا میبینیم. مثلاً وقتی موسیقی فلان فیلم را گوش میکنیم هر کسی که آشنا به موسیقی باشد میگوید آهنگساز آن فلان شخص است.
ولی بعضی اوقات به یک تکرار خیلی ملموس میرسیم. انگار خواننده از ملودی خودش چندین و چندین بار استفاده کرده است. این اشتباه و کم کاری است. اهل فن به خوبی میتوانند تشخیص دهند که یک موزیک امضا شده هنرمند است یا از روی قطعه دیگر خودش کپی کرده و مشابه است. اینها قابل تفکیک است. متاسفانه دیده شده که خوانندهای خودش را تکرار کند و من نیز با چنین آثاری روبه رو بودهام و متوجه شدهام که ۸۰ درصد کارهای جدید یک خواننده به آهنگهای قبلیاش شباهت دارد. این کم کاریهایی است که برای موسیقی کشور نتیجه خوبی نخواهد داشت.
با این حساب قطعاً ورود نگاهها و ایدههای جدید تا حد زیادی به پیشرفت موسیقی پاپ کمک خواهد کرد؟
همینطور است! البته شرایط تولید کار هم شرایط پیچیدهای است. یک هنرمند نباید پشت سر هم کار تولید کند و باید یک فاصله و طمانینهای بین کارهایش بیندازد.
فکر میکنم موسیقی لسآنجلسی به همین تکرار رسیده بود و هیچ حرف تازهای برای گفتن نداشت که تعداد زیادی از طرفدارانش را از دست داد؟
موسیقی لسآنجلسی به تنگنا رسیده بود و با اینکه همه امکانات و تریبونها را در اختیار داشت هیچ چیزی برای عرضه نداشت. در خصوص سینما نیز چنین اتفاقی افتاده است. با اینکه یکسری محدودیتهای ظاهری در سینمای کشور داشتیم ولی توانستیم فیلمهای بسیار خوبی بسازیم که شاید در سینمای آزاد و روشنفکرانه این اتفاق نمیافتاد. در موسیقی هم این جریان ایجاد شد که خارج مرزها هم از همین جریان تغذیه کردند.
طی چند سال اخیر شاهد ورود چهرههای جدیدی به عرصه موسیقی پاپ بودیم. ورود افرادی از حوزههای دیگر که با استفاده از مشهور بودن یا برای مشهور شدن، آلبومی بیرون میدهند. این اتفاق میتواند مثبت باشد یا منفی؟
کشورمان استعدادها و طرفداران زیادی در حوزه هنر دارد. در همه کشورها هم به همین شکل است. ولی به نظر من باید ورود هنرمندان حساب شده باشد. سلیقهها مختلف است و بد نیست اشخاص بیشتری بیایند و کارهایشان را عرضه کنند. ولی باید به گونهای باشد که حداقل استانداردها را داشته باشند و ضربهای به بدنه اصلی موسیقی وارد نشود. مثلاً کشور ترکیه و کشورهای عرب اطرافمان که موسیقی پاپ کار میکنند، وقتی موزیکهایشان را گوش میکنیم، نمیتوانیم بگوییم از لحاظ موسیقی افت داشتهاند. سلیقههای مختلف میآیند، آلبومهایشان را ارائه میدهند ولی همه استانداردهای لازم را دارند. وقتی آلبوم غیراستانداردی بیرون میآید موسیقی آن کشور زیر سوال میرود. در کل هنرمندان باید بتوانند استانداردها را رعایت کنند و کار قابل دفاع عرضه کنند.
بعضیها علاقه زیادی به تجربه چیزهای جدید دارند. شاید ایرادی هم نداشته باشد ولی تجربه نشان داده که کارها زیاد مورد قبول مردم نبوده است. خواننده سراغ بازیگری میرود، بازیگر سراغ خوانندگی میرود ولی تجربه نشان داده مخاطبان از نظر روانی یک هنرمند را در قالب اولیه خود میشناسند. مثلاً مردم، یک نفر را یا به عنوان خواننده قبول میکنند یا بازیگر و یا فوتبالیست. معتقدم کمتر پیش میآید یک هنرمند در حوزههای مختلف فعالیت کند و در همه آنها بتواند به موفقیت بالایی دست پیدا کند.
امسال اتفاق خیلی خــــوبی دیگری در عرصه موسیقی پاپ افتاد و هنرمندان خیلی سریع به یک حادثه عمومی ماننــد زلــزله آذربایجان واکنش نشان دادند و توانستند کارهای قابل قبولی در رابطه با آن حادثه اجرا کنند. بر این اساس فکر میکنم پتانسیل خوبی در موسیقی پاپ وجود دارد که بتواند کارهایی هماهنگ و تاثیرگذار انجام دهند. نظر شما چیست؟
کسانی که کارهای هنری انجام میدهند باید در تمام صحنهها حضور داشته باشند. تجربه نشان داده هر جا نیازی به کمکی بوده، حتی کمکهای معنوی، هنرمندان همیشه حاضر بودهاند. بعضی از هنرمندان خیلی سریع خود را به مناطق آسیبدیده رساندند و بعضی دیگر با تولید آهنگ با مردم و بازماندگان همدردی کردند. آن زمان خودم دوست داشتم در منطقه حاضر شوم و کمکرسانی کنم ولی شرایط آن برایم فراهم نشد. ضمن اینکه آهنگی از من در همین رابطه در ایام نوروز از شبکه سیما پخش خواهد شد.
در آهنگهای گروهی سال ۹۱ با خوانندگان دیگر همکاری داشتید؟
تنها آلبوم گروهی که در آن خواندم، آلبوم «دلصدا» با موضوع دفاع مقدس بود. با دوستان خواننده دیگر در این آلبوم همکاری کردم و آهنگم در این آلبوم از کارهایی بود که خودم خیلی دوستش داشتم. کار خیلی حسی و دلی بود و هر جا که بتوانم دین خود را نسبت به شهدا و کسانی که به جنگ رفتهاند ادا کنم نخستین کسی خواهم بود که در آنجا حضور دارد.
چگونه میتوانیم در موسیقی پاپ آثاری قابل قبول با مضامین ارزشهای ملی و دینی بسازیم؟ آثاری که سفارشی تولید نشده باشند و قابلیت برقراری ارتباط با مخاطبان را داشته باشند؟
این یک کــــار فرهنگی است که همه باید دست به دست هم دهند تا به سرانجام برسد. فقط یک هنرمند به تنهایی نمیتواند این کار را انجام دهد. قرار است یک نسل جدید را با ارزشهایمان به خصوص جنگ آشنا کنیم. ارزشهایی که واقعیت بوده و هیچ ارتباطی به مسائل سیاسی ندارد. قرار است نسلهایی که در آن دوران نبودهاند و از آن روزها دور بودهاند، بدانند چه اتفاقی افتاده است. بنابراین تنها با هماهنگی و برنامهریزی خوب و مناسب برای تولید آثاری از این دست میتوان به نتیجه مطلوب دست یافت.
ضمن اینکه کارها نباید طوری باشد که مخاطب احساس کند در حال نصیحت شدن است چرا که در آن صورت نمیتوان تاثیرگذاری لازم را به دست آورد. باید صمیمانه و خالصانه در این زمینه کار کرد و واقعیت را انعکاس داد تا مخاطب با آغوش باز آن را بپذیرد و دوست داشته باشد. این مسائل از کارهای حساسی است که باید زمان و انرژی بسیاری را برای آن صرف کرد.
شما امسال آلبوم «آرامش» را روانه بازار کردید. استقبال از این آلبوم چگونه بوده است؟
به استناد شرکت پخش و تهیهکنندگی، آلبوم شمارگان خیلی خوبی را در آن فصلی که پخش شد داشته است. خودم هم بازتابهای خوبی را از آلبوم گرفتم. میخواستم در این آلبوم فضای جدیدی نسبت به آلبوم «عشق من باش» ایجاد کنم که فکر میکنم موفقیتآمیز هم بوده است.
اکنون که آلبوم بیرون آمده خودتان از آن رضایت دارید؟
قطعاً! به خصوص از آهنگ «آرامش». آهنگهایی که خیلی ریتمیک نیستند و آرام حساب میشوند اگر بخواهند به خودی خود بدون کلیپ و تیتراژ فیلم و سریالی جواب بدهند کمی سخت است. خدا را شکر برای این قطعه این اتفاق افتاد و خیلی مورد لطف مخاطبان قرار گرفت.
در کل خودتان علاقه دارید در سبک آهنگ آرامش کار کنید؟
بله، خودم چنین کاری را دوست داشتم و آن را انجام دادم. موزیک «آرامش» در یک سبک کاملاً کلاسیک با استفاده از سازهای آگوستیک و نوازندگان ارکستر سمفونیک نواخته شد که یکی از پرهزینهترین آهنگهای آلبوم بود. اگر بخواهم بدون اغراق بگویم من فکر میکردم تنها افرادی که موزیسین هستند این قطعه را گوش کنند ولی مردم عادی هم آن را گوش دادند و نظر خوبی نسبت به آهنگ داشتند.
برنامه خودتان برای سال آینده چگونه است؟ آلبومی را روانه بازار خواهید کرد؟
آلبومی در دست تهیه دارم و تمام تلاشم این است که آلبوم در سال ۹۲ به بازار بیاید. فضا و سبک کاری آن هم نسبت به کارهای گذشتهام متفاوت است ولی امضای بهنام صفوی پای آن هست و تغییری نخواهد کرد. جزئیات بیشتر را تا زمان انتشار آلبوم نمیگویم.
ضمن اینکه تور کنسرتهایم را نیز آغاز کردهام. من بعد از آلبوم «عشق من باش» که سال ۸۸ روانه بازار شد به خاطر یکسری مشکل که با تهیهکنندگی کارم داشتم، زیاد نتوانستم به اجرای کنسرت در شهرستانها بپردازم. اکنون آن مسائل حل شده و به توافق رسیدیم و من اجرای کنسرتهایم را از امسال به خصوص از بهمن ماه شروع کردم و تابه حال چندین شهر را پشت سر گذاشتهام که هنوز هم ادامه دارد. به واسطه همین اجراهای شهرستان، کنسرت اسفند ماه در برج میلاد را به بعد از عید موکول کردم.
دیدگاهتان را بنویسید