امیر بهاری: موسیقی کوچهبازاری ایران یک جریان صنعتی در تاریخ موسیقی ایران است، یعنی در بخش خصوصی و بهواسطه تقاضای مخاطب تولید میشده. نظام تولید و فرهنگ بر هم مطابقت داشتند. مهمترین عامل موسیقی صنعتی زمینه نشر آن است؛ یعنی اینکه این موسیقی در چه بستری تولید شده و در چه بستری به مصرف میرسد. در ایران (مثل همهجای دنیا) موسیقی بعد از برق و بعد از آمدن رادیو به ایران دچار تحول بزرگی میشود. رادیو در ایران از ابتدای کار دولتی بود و تا امروز هم دولتی باقی مانده. رادیو بهمدت سهدهه در مقابل پخش موسیقی کوچهبازاری مقاومت میکرد و این موسیقی را دونمایهتر از آن میدانست که در کنار ترانههای پاپ، پخش کند. اما این موسیقی چگونه صنعتی بود؟ کافهها نماینده پخش اثر در بخش خصوصی بودند. یک خواننده در کافهای میخوانده، موردقبول مردم واقع میشده، دهنبهدهن میچرخیده که فلانی در کافه فلان خوب میخواند. مشتریان کافه زیاد میشده. دهنبهدهن میان صاحبان کافهها میچرخیده که فلانی را مردم دوست دارند و برایش سرودست میشکنند. تعداد اجراهای او نیز زیاد میشده و… .موسیقی ردیف-دستگاهی ایران (همان که سهتار، تار و سنتور و آواز دارد) در واقع موسیقی درباری است. اما پیش از درباریبودن، یک موسیقی محفلی است. به قدوقامت و گستره صدایی ساز سهتار نگاه کنید. در یک محفل جمعوجور اجرا میشده. از این نظر، موسیقی کوچهبازاری کمی شبیه به آن است. درواقع در تاریخ معاصر ما موسیقی کوچهبازاری بیش از هر موسیقی دیگری خاستگاه محفلی داشته است.
داوود مقامی از کشتارگاه میآمد، او برای همکارانش در کشتارگاه غزلخوانی میکرده. در محفلی کوچک صدایش موثر واقع شده و به کافه راه پیدا کرده و… چرخه هم صنعتی و هم بسیاربسیار مردمی است. حالا شاید با مترومعیار زیباییشناسی موسیقی به نتیجه مطلوبی نرسیم، اما آیا این موسیقی ادعایی به جز خودش دارد؟ در دهه۱۳۲۰ تا ۱۳۴۰شمسی در منطقه خاورمیانه، مصر محبوب و میاندار است. او قویترین مخالف اسراییل است و در حوزه فرهنگ بهخصوص سینما و موسیقی تاثیر شگرفی بر منطقه دارد. پدیده خواننده – بازیگر سینما در خاورمیانه اتفاقی مصری است. زبان عربی و موسیقی عربی، زبان و موسیقی اینترتیمنت (سرگرمی) هستند. بحثهای فلسفی- تاریخی اینکه موسیقی اعراب، ترکها و ایرانیها در دوره تیموری یکی بوده را کنار بگذاریم. واقعیت این است که در آن سالها ترکیه و ایران بسیار متاثر از فرهنگ سرگرمیسازی عربی بودند که خاستگاهی مصری داشت. در موسیقی آن دوره ترکیه هم، مثل موسیقی کوچهبازاری، موسیقی عربی غالب است. موسیقی کوچهبازاری هم بر آن مبنا شکل میگیرد. بهرام سیر و قاسم جبلی اولین ستارههای این جریان هستند و این جریان از کافهها با آمدن تکنولوژی ضبط صفحه به ایران و تا حدودی فراگیرشدنش تبدیل به یکی از مهمترین منابع درآمد شرکتهای موسیقی شد. در این جریان، بحث نقاط مختلف شهری یا عادت شهری آن زمان بسیار پررنگ و واقعیت این است که این موضوع از شاخصههای موسیقی پاپیولار پیشرو در اروپا و آمریکاست. در همان زمان موسیقی راک هم در ایران شکل میگیرد که به رقم سبقه بهشدت شهری اروپایی-آمریکاییاش، چندان عامهپسندی در ایران برایش رخ نمیدهد. از آن زمان تا نزدیک انقلاب رادیو و تلویزیون ایران در مقابل پخش ترانههای این جریان مقاومت میکردند، ولی این آثار آنقدر فروش موفقی داشتند که رادیو و حتی تلویزیون در برابر تعدادی از خوانندگان این جریان عقبنشینی کردند. پس واقعیت این است که در زندگی امروز ما حتی در مسند یک روشنفکر، پدیده موسیقی کوچهبازاری را بهواسطه ادبیاتش که ادبیات قشر سطح پایین آن زمان جامعه بوده، پدیدهای نادرست دانست و از تحلیل و بحثونظر در مورد آن پرهیز کرد. این رفتار به نوعی ارتجاعی است؛ همان رفتاری که منتقدان سینما در ۴۰سال گذشته با پدیده بسیار مهم فیلمفارسی کردند؛ پدیدهای که تنها دوران صنعتی تاریخ سینمای ایران را رقم زده بود.
https://musiceiranian.ir/?p=59671
دیدگاهتان را بنویسید