×
×

قسمت آخر مصاحبه با صادق طباطبایی یکی از نزدیکان امام خمینی

  • کد نوشته: 13551
  • شادروان موسوي
  • چهارشنبه, ۱۲ام مرداد ۱۳۹۰
  • ۷ دیدگاه
  • ترجمه‌ی متن چکامه‌ی شیرر، نوشتن جزوه‌ای برای سمفونی بتهوون، توصیه‌های امام موسی صدر به طباطبائی برای آموزش موسیقی و… مواردی هستند که در مصاحبه با صادق طباطبائی خواهید خواند

    قسمت آخر مصاحبه با صادق طباطبایی یکی از نزدیکان امام خمینی
  • موسیقی ایرانیان- امین موسوی: تا به حال  دو مطلب «مقدمه‌ی پرونده فقه و موسیقی»، «نوشته‌ی دکتر صادق طباطبائی در باب شناخت اسلام‌ و رابطه‌اش با موسیقی» را در سایت منتشر کردیم، پس از مطالعه‌ی آن دو مطلب که پیش‌نیازی برای مصاحبه‌ی پیش‌رو بودند، قسمت اول و دوم گفتگو با ایشان را مطالعه کردید. در ادامه توجه شما را به قسمت آخر مصاحبه که دارای نکات جالبی هم هست جلب می‌کنیم.

    یک نکته ای که در این بحث وجود دارد این است که اینکه اهالی موسیقی می گویند دولت باید از موسیقی سالم حمایت کند فقط بحث تبلیغ و ترویج صرفاً موسیقی و آموزش آن نیست، بحث اصلی این است که دولت با ضعیف کردن موسیقی مجاز بطور مستقیم در اصل دارد از موسیقی مبتذل حمایت می کند، که اگر یک ایرانی بخواهد به موسیقی مبتذل دست پیدا کند بدون صرف هیچ هزینه و زمانی از طریق ماهواره یا اینترنت یا رایت کردن سی دی هزاران آلبوم مختلف مبتذل را می تواند تهیه کند، ولی اگر یک شخصی بخواهد موسیقی سالم گوش کند، باید همه ی محله های اطراف خانه اش را بگردد تا شاید بتواند یک سی دی موسیقی اصیل (با چند آهنگی که شاید بعدا هم نپسندند) با قیمت حداقل ۴۰۰۰ هزارتومان بخرد، این در حالیست که اصلا رسانه ای یا محلی برای معرفی موسیقی سالم وجود ندارد، در اصل سیاستی که دولت های مختلف بعد از انقلاب در مورد موسیقی داشته اند باعث شده است که موسیقی مجاز کشور بسیار ضعیف شود و در عوض موسیقی مبتذل در دسترس همگان باشد، این کار مثل این است که ما غذای حلال را از سطح جامعه جمع کنیم و تنها غذای حرام مثل گوشت خوک به مردم بدهیم.

    از این بحث بگذریم، آقای طباطبائی در مورد نظر امام موسی صدر نسبت به موسیقی صحبت کنید. علت اینکه نظر امام موسی صدر در مورد موسیقی با بقیه ی علما و فقها و بزرگان متفاوت است را در چه می دانید؟

    در توضیحات مقدماتی خود گفتم که آرای فقهی یک فقیه به حوزه دانش او نسبت به موضوع و نیز نوع دیدگاه او به اجتماع و جهان و همچنین برداشت او از آیات و روایات بستگی دارد. و چون نقش عقل و سیطره بر امور حادث و دانش عمومی بر استنباط فقهی اثر گذار است، لذا با چنین تفاوتی در آراء فقها مواجه هستیم. مقایسه کنید حوزه دیدگاه فقیهی را که شعار دادن خانم ها را در خیابان دوشادوش مردان – به عنوان نامحرم – جایز نمی داند با فقیهی که به خواهر زاده اش در پنجاه سال پیش توصیه می کند به آموزش موسیقی دستگاهی ایران روی آورد و او را تشویق می کند که برود و قوانین موسیقی کلاسیک غرب را بیاموزد. تردیدی نباید داشت که امام صدر با عنایت به همان منابع فقهی به این نظر می رسد که حکم شرع چنین و چنان است؛ که فقیهی دیگر بر اساس همان منابع شعار دادن خانم ها را در کنار مردان مصداق فعل حرام می داند. آن یکی توصیه به هنر آموزی می کند و این دیگری حتی شنیدن آرم اخبار رادیو را حرام می داند. آن فقیه – آیت الله ملا محسن فیض کاشانی استاد بسیاری از مراجع – نام گوشه ها و مقام های موسیقی ایرانی را در قصیده ای می آورد و این دیگری شنیدن ریتمی موزون را خلاف شرع می پندارد. چه تفاوتی بنیادین هست بین فقیهی که در قنوت نمازهای یومیه خود می خواند: “صبح است ساقیا قدحی پر شراب کن؛ دور فلک درنگ ندارد شتاب کن” و فقیهی دیگر که اصولا” شعر و شاعری را از مصادیق لهو به حساب می آورد.

    در آثار علمی و پژوهش هائی که در باب نغمه و صوت منتشر شده مطالب بسیار مهمی دیده می شود که در این مناسبت قابل طرح است اما در اینجا به دلیل تنگی وقت از آن صرفنظر کرده و به ذکر چند نکته کوتاه بسنده می کنم.

    پروفسور ارشاد خلیفه یکی از استادان و عالمان آمریکائی فیزیک تحقیقات جالبی در مورد موسیقی قرآن به عمل آورده است. او بر اساس قوانین علمی آکوستیک اثبات کرده که قرائت عربی قرآن در جسم و روان قاری (صرفنظر از لهجه و زبان مادری او) بسیار اثر گذار بوده و نوعی آرامش روحی آمیخته با نشاط را در او پدید می اورد. این اثر در قرائت قرآن به زبانهای دیگر دیده نمی شود.

    خود من در یک پرورشگاه گل در هلند مشاهده کردم که چگونه با انتخاب نوع موسیقی رشد گل را تسریع کرده و یا از سرعت نمو آن می کاهند.

    تأثیر نی چوپان در تداوم حرکت حیوانات را همه شاهد بوده ایم…

    موسیقی درمانی امروز یکی از راههای علاج پاره ای بیماری های روحی است.

    تأثیر نغمه لالائی مادر بر روی کودک زبانزد همگان است.

    در روایت و آثار وارده از معصومین؛ در تلاوت قرآن با صوت زیبا بسیار توصیه شده؛

    و ده ها و ده ها موارد دیگر؛ همه نشان از تأثیر سازنده موسیقی بر جسم و روح انسان دارد. البته عکس مسئله هم مصداق دارد. نغماتی هستند که آزاردهنده و مضر برای سلامتی انسان می باشند، که می توان آنها را در زمره آثار لهو به حساب آورد.

    خلاصه این که قضاوت در امر موسیقی و صدور حکم کلی فقهی در باب آن باید با دقت بیشتر و آگاهی کامل بر موضوع و علم موسیقی باشد.

    در مورد خودتان بگویید؛ چطور شد که به آموزش موسیقی روی آوردید و از چه زمانی این کار را شروع کردید؟

    من آموزش موسیقی را در زمانی که در قم هنوز دانش آموز بودم، به توصیه دائی ام امام موسی صدر آغاز کردم. همینجا بگویم که خود ایشان با قواعد موسیقی مقامی ایران کاملا” آشنا بوده و با برخی از اساتید برجسته موسیقی ایرانی دوستی و مراودت داشتند. حتی در یک مورد که به تاریخ و سرگذشت موسیقی اشاره داشتند با عباراتی طنز آلود گفتند: زمانی که موسیقی به دلیل شرایط ویژه ای مورد بی مهری مقامات مذهبی قرار گرفت؛ به زیر قبای امام حسین پناه برد و خود را آنجا محفوظ نگاهداشت تا امروز که به دست ما رسیده است.


    در سرگذشت و تاریخ موسیقی مقامی ایران از زبان مرحوم روح الله خالقی می خوانیم که برجسته ترین مداحان و مرثیه خوانان مذهبی، بهترین حافظان و مدرسان گوشه ها و مقام ها و دستگاههای موسیقی ملی ما بوده اند.

    بله داشتم می گفتم که روزی امام صدر به من گفتند موسیقی مقامی و دستگاهی ایران دریای بی کران و پر مایه ای است؛ برو یک استاد پیدا کن و آن را نزد او بیاموز. من هم از همان زمان آموزش ردیف آوازی را آغاز کردم که شرح مفصل آن را در جای دیگر و در کتاب خاطراتم به تفصیل آورده ام و برای جلوگیری از اطاله کلام از ذکر آن در اینجا در می گذرم.

    در همین باب موسیقی خاطرات جالبی از ایشان دارم که به ایران و لبنان و مصر و آلمان باز می گردد که در جاهای دیگر به آنها اشاره کرده ام. در اینجا مایلم به ذکر این مطلب اشاره کنم که به توصیه ایشان؛ در دورانی که در اروپا به تحصیل مشغول بودم، به آموزش اصول و قواعد موسیقی کلاسیک اروپائی روی آوردم و از همانجا کار بر روی پیانو را هم آغاز کردم که البته بعد ها به نواختن آن با کوک ایرانی و بر اساس ضوابط شادروان مرتضی محجوبی ادامه دادم.


    آیا آثاری هم از خود به یادگار گذاشته اید؟ آیا قصد انتشار آنها را دارید؟

    بله؛ علاوه بر بداهه نوازیها و مرکب نوازی هائی که در دستگاههای مختلف دارم؛ قطعاتی را نیز با شادروانان استادان پرویز یاحقی «ویلون»، منصور صارمی «سنتور»، جهانگیر ملک «تمبک»؛ حسین قوامی (فاخته ای) «آواز» و نیز قطعاتی را با همراهی نی استاد محمد موسوی، آواز استاد شجریان و بیش از همه با آواز برادرم مرتضی دارم. البته تا الآن قصد انتشار آنها را نداشته ام.

    با توجه به اینکه پیانو نوازی شادروان مرتضی محجوبی علاقه داشتید، آیا نزد ایشان هم رفته اید و از محضرش بهره برده اید؟

    من متأسفانه محضر استاد مرتضی محجوبی را درک نکردم؛ چون پس از اخذ دیپلم متوسطه در سال ۱۳۴۰ بلافاصله به آلمان رفتم و در مدت طولانی که در اروپا بودم چنین توفیقی را نداشتم و بعد هم در سال ۱۳۵۷ که به ایران بازگشتم؛ ایشان دیگر در قید حیات نبودند. اما از محضر تنها دست پروده ایشان سرکار خانم فخری مدرس – ملک پور – استفاده فراوانی بردم و چند سالی از لطف و عنایت و فیوضات ایشان بهره مند بوده ام.

    با کدام یک از بزرگان و اساتید موسیقی ایران آشنائی ویژه داشته و یا هنوز هم دارید؟

    قبل از رفتنم به اروپا در سال ۱۳۴۰ توسط دائی ام با شادروانان پرویز یاحقی و حبیب الله بدیعی آشنا شدم که این دوستی بعد ها هم خصوصا” بعد از بازگشتم به ایران در سال ۱۳۵۷ صمیمانه ادامه یافت. علاوه بر این دو هنرمند والامقام، توفیق آشنائی و دوستی با اکثر بزرگان و اساتید موسیقی را داشته ام؛ از جمله: شادروانان استادان احمد عبادی؛ منصور صارمی؛ فرامرز پایور، علی تجویدی، مهدی خالدی، مرتضی حنانه، جواد معروفی، ملک اصلانیان؛ حسین فاخته ای، غلامحسین بنان؛ و بویژه دوست بسیار عزیز و از دست رفته ام پرویز مشکاتیان و همچنین با بزرگان دیگر؛ فرهنگ شریف؛ محمد موسوی؛ اکبر گلپایگانی، محمد رضا شجریان، حسن کسائی، جلیل شهناز، مهندس همایون خرم، فضل الله توکل؛ جهانشاه برومند، کامکاران عزیز؛ کیوان ساکت و دیگر عزیزانی که آرزوی طول عمر و سلامتی برای همه آنها دارم. در همینجا لازم می دانم از دو دوست گرانقدرم که از ترانه سرایان برجسته تاریخ ادبیات کشورمان محسوب می شوند، شادروانان بیژن ترقی و اسماعیل نواب صفا یاد کنم.

    بیشترین انس را در حال حاضر با کدامیک از این عزیزان دارید؟

    من برای همه آنها؛ چه آنها که نام بردم و چه آنها که از یادم افتاده اند، ارزش فوق العاده قائلم و توفیق همه آنها را آرزو می کنم. اما در حال حاضر با استادان فرهنگ شریف، محمدرضا شجریان و محمد موسوی؛ جهانشاه برومند و سرکار خانم فخری مدرس – ملک پور – بیشترین میزان دوستی و مراوده را دارم.

    چقدر موسیقی گوش می دهید؟ چه موسیقی هایی را بیشتر گوش می دهید؟

    در مورد مقدار موسیقی که در روز گوش می دهم نمی توانم به طور دقیق پاسخ دهم؛ ولی به طور کلی در اتومبیل در حال حرکت و متناسب با شرایط، اغلب از نوارها و یا سی دی های موسیقی؛ بیشتر موسیقی مقامی و برنامه های گلها و دیگر آثاری در این زمینه لذت می برم. در منزل و در مواقع استراحت؛ غالبا” موسیقی به اصطللاح لایت گوش می کنم. از موسیقی کلاسیک و آثار بزرگان مغرب زمین چون نیاز به تمرکز و دقت حواس فوق العاده دارد؛ در مواقعی خاص استفاده می کنم. گه و گاه هم به تناسب حال و شرایط و روحیه خود به نواختن پیانو می پردازم.

    در میان آثار بزرگان موسیقی خودمان از نواخته ها و ساخته های پرویز یاحقی، حبیب الله بدیعی؛ مرتضی محجوبی، فرهنگ شریف، محمد رضا شجریان؛ پرویز مشکاتیان و برنامه های گل ها و گروه کامکارها، خصوصا” ساخته های هوشنگ کامکار بیشترین لذت را می برم و بیشترین زمان فراغتم را به شنیدن این آثار اختصاص می دهم.


    چند سال پیش مسئولان تالار وحدت در شبی که سمفونی نهم بتهوون توسط ارکستر سمفونیک تهران به رهبری لوریس چکناوریان اجرا می شد؛ جزوه ای را منتشر کردند تحت عنوان شرحی یا تفسیری بر سمفونی نهم بتهوون که شما آن را تدوین کرده بودید. ممکن است درباره آن کمی توضیح دهید؟

    بله؛ به نظرم سال ۱۳۷۹ یا ۱۳۸۰ بود که روزی برای صرف نهار به اتفاق دوست عزیزم لوریس چکناوریان به یکی از رستورانهای سنتی تهران رفته بودیم. لوریس به من گفت که توانسته است هنرمندانی را از ارکستر سمفونیک گوستاو مالر اتریش و گروه بزرگ کر ارکستر فیلهارمونی ارمنستان به تهران دعوت کند تا به کمک ارکستر سمفونیک تهران، موومان چهارم سمفونی نهم بتهوون را اجرا کنند. من از این امر هم شگفت زده و هم ذوق زده شدم. این که در تهران سمفونی نه بتهوون با آن شکوه و عظمت اجرا گردد؛ آن هم توسط یک رهبر ایرانی و با ارکستر سمفونیک تهران به راحتی باور کردنی نبود. از لوریس پرسیدم با گروه کر که باید تمام متن سروده شیللر را که به زبان آلمانی هست؛ اجرا کنند، چه می کند؛ در جوابم گفت هم گروه کر ارمنستان و هم تعدادی از گروه کر ارکستر سمفونیک تهران آن را به زبان آلمانی اجرا خواهند کرد. همینجا بگویم که چند سال قبل از این تاریخ؛ من متن چکامه شیللر را به درخواست دوست از دست رفته ام پرویز مشکاتیان به فارسی برگردانده بودم که در شماره نوروزی یکی از مجله های آن زمان چاپ شده بود.

    وقتی این موضوع را به لوریس گفتم؛ پیشنهاد کرد آن ترجمه را به او بدهم تا در شب کنسرت در اختیار حاضران در سالن قرار دهد تا با معانی بلند آن قصیده آشنا شوند. پذیرفتم. سپس کمی در باره “سمفونی نه” گفتگو کردیم و برداشت و تفسیرم خودم را به او گفتم. لوریس که از برداشت من خیلی شگفت زده شده بود از من خواست همان مطالب را به عنوان توضیح و شرحی کوتاه بر آن سمفونی روی کاغذ بیاورم تا با ترجمه اشعار شیللر چاپ کند. قبول کردم. پنج یا شش روز هم بیشتر فرصت نداشتیم. اما زمانی که خواستم قلم روی کاغذ بیاورم؛ دیدم عجب قول زیادی داده ام. کار به این سادگی نیست. چگونه می شود بدون بیان شرح حال و روزگار و زندگی سراسر محنت و پر از عسرت بتهوون؛ و بدون توضیحی پیرامون سه موومان دیگر آن اثر بی نظیر، تفسیری ارائه کرد که تا حدودی گویای عظمت کار بتهوون باشد. این بود که با کاری شبانه روزی و استماع مکرر اجرای آن سمفونی توسط ارکستر فیلهارمونی برلین به رهبری هربرت فون کارایان؛ بالاخره جزوه ای به لوریس دادم که خوشبختانه مورد قبول او واقع شد و مسئولان انتشاراتی تالار هم آن را در اسرع وقت چاپ و منتشر کردند.

    آیا ممکن است نسخه ای از آن را در اختیار ما قرار دهید؟

    با کمال میل. البته بعدها کمی آن را تکمیل و اصلاح کردم و مطالبی بر آن افزودم. فکر می کنم اگر بخواهید آن را در مجله تان بیاورید، بهتر باشد یک تجدید نظر اساسی دیگر روی آن انجام دهم.


    به عنوان آخرین سؤال می‌پرسم: علت این را که اکثر مسئولین به موسیقی علاقه چندانی ندارند و آنرا جدی نمی گیرند را در چه می بینید؟

    این امر بیشتر به ذائقه هنری و دانش موسیقی و وسعت دیدگاههای اجتماعی و به طور کلی مقوله های عام هنری از ادبیات و فیلم و سینما و تئاتر گرفته تا موسیقی و نقاشی و حتی گل دوستی و نظایر آن بر می گردد. یک علت این واقعیت؛ ریشه در تربیت خانوادگی دارد؛ دلیل دیگر را می توان در حوزه های آموزشی و برنامه های جانبی و ذوقی دانست. واقعا” نمی دانم کسانی که در این زمینه ها با یک چنین کمبودهائی مواجه هستند؛ چگونه می توانند به تلطیف فضای روحی خود بپردازند؟

    پایان

    – طراحی گرافیکی صفحات پرونده از ابراهیم مولائی

    این مصاحبه قسمتی از پرونده فقه و موسیقی منتشر شده در نهمین شماره مجله موسیقی ایرانیان می‌باشد، در زیر فهرستی از مطالب پرونده‌ را می‌توانید مشاهده کنید.

    1. مقدمه پرونده
    2. آشنایی با دکتر صادق طباطبائی
    3. نوشته ای در باب شناخت اسلام و فقه و رابطه‌اش با موسیقی
    4. مصاحبه موسیقی ایرانیان با دکتر صادق طباطبائی |قسمت اول|قسمت دوم|قسمت سوم
    5. سوالات یک مخاطب موسیقی مسلمان از ولایت فقیه

    برای مشاهده‌ی صفحه‌های اصلی این مصاحبه در نهمین شماره مجله موسیقی ایرانیان بر روی عکس‌های زیر کلیک کنید.

    6564

     

    https://musiceiranian.ir/?p=13551
       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *