×
×

صحبت از فتوای فقها مبنی بر حرام بودن موسیقی تا گوش کردن کاست مرتضی حنانه توسط امام

  • کد نوشته: 10344
  • 23 اردیبهشت 1390
  • ۴ دیدگاه
  • در یکی از همان روزها شادروان مرتضی حنانه به دفترکار من در نخست وزیری آمد و یک کاست از کارهای بدون کلام خود را برایم هدیه آورد. چند روز بعد آن کاست را نزد امام بردم و از ایشان خواستم آن را گوش دهند. ایشان بعد از شنیدن آن چند قطعه گفتند

  • موسیقی ایرانیان- امین موسوی: تا به حال مقدمه‌ی پرونده فقه و موسیقی را از اینجا و نوشته‌ی دکتر صادق طباطبائی در باب شناخت اسلام‌ و رابطه‌اش با موسیقی را از اینجا مطالعه کردید، پس از مطالعه‌ی آن دو مطلب که پیش‌نیازی برای مصاحبه‌ی پیش‌رو هستند، قسمت اول گفتگو با ایشان را در ادامه می‌توانید بخوانید.

    آقای طباطبائی کمی در مورد نظر گذشتگان، فقها و علمای پیشین در مورد موسیقی صحبت کنید که نظرشان در مورد این شاخه ی هنری چه بوده است؟

    در پاسخ این سؤال به مطلب واحد و روشنی نمی رسیم. به عنوان مثال، می بینیم که فارابی به قوانین موسیقی به مثابه علم ریاضی می نگرد؛ یا مولوی و برخی ادبا و عرفا و حتی فقهای بزرگی نظیر ملا محسن فیض با موسیقی انس و الفت زیادی داشته اند ولی برخی دیگر نه.

    به نظر من علت این امر را هم می توان در شرایط اجتماعی آن زمان جستجو کرد و هم در نوع نگرش و وسعت دیدگاه های اشخاص. مثلا” زمانی که موسیقی فقط در دربار سلاطین و محافل خاص اشرافی آمیخته با می و دیگر ابزار طرب و توسط نوازندگانی دست پرورده شاهان و امرا اجرا می گردید و عامه مردم را نصیبی از آن نبود؛ نگاه به آن از دید مصلحان به کلی متفاوت از شرایطی بود که موسیقی از این جنبه ها عاری بود. در آن زمان نوازندگان را رامشگر یا در ردیف عوامل طرب دانسته و به آنان مطرب می گفتند. امروز ابزارهای موسیقائی و دایره موسیقی دان ها و نوازندگان آنچنان گسترده است که دیگر اختصاصی به آن محافل ندارد. و لذا طبیعی است که حکم پیشین فقها مصداق خود را از دست داده و به اصطلاح موضوع حکم عوض شده است.

    در دنیای امروز؛ موسیقی از آن خصلت انحصاری طرب انگیزی مخصوص مجالس لهو؛ خارج شده و به صورت علمی، با قواعد و اصول مخصوص علم مطرح است. هم چنین گستردگی انواع و حالات آن، چه در زمینه علمی محض و چه در حوزه کاربردی، موضوع حکم را از حالت قدیم خارج کرده است. به عنوان مثال، وقتی به موسیقی توصیفی با تم های فلسفی مواجه می شویم و یا اپراها و باله ها که به صورت متون ملودیک و یا حرکات سمبلیک، بیانگر حقایقی انسانی و یا تراژدی های ملی و فرهنگی می شوند؛ با نوعی از موسیقی مواجه هستیم که در فرهنگ گذشته ما جایگاهی نداشته است و بدیهی است نظرات فقهی هم در باب آنها در آراء پیشینیان مشاهده نمی کنیم.

    آثاری دیگر در ساختار سمفونی یا راپسدی و یا سونات، به کلی با آنچه موسیقی فولکلور و یا موسیقی محلی خوانده می شود؛ تفاوت دارد. موسیقی های بدون کلام که انسان را به درون خود سوق می دهد و حالاتی عرفانی و ملکوتی در انسان پدید می آورد؛ در تاریخ گذشته ما مصداقی نداشته است. آنچه رایج بوده همان ترانه های ریتمیک با اشعار متناسب با همان محافلی که ذکر شد و آنهم مخصوص محافل شاهان و امرا و درباریان و غیره بوده است که فقهای هادی مصالح مردم؛ شنیدن آن را جایز نمی دانسته اند و آن را از مصادیق لهو به شما می آوردند.

    باید توجه داشت که این امور کلیت خود را از دست داده اند. مثلا” وقتی امام خمینی از ترانه ای که در سوگ شهید مطهری ساخته و اجرا شده؛ به عنوان موسیقی مجاز و سازنده روح انسانی نام می برند؛ درمی یابیم که حکم حرمت و یا حلّیت این نوع موسیقی ( ترانه سازی و ترانه سرائی )؛ عام نیست، بلکه توجه اصلی به محتوای شعر و رسالت آهنگ و کلام معطوف است.

     

    چه شد که امام خمینی در ماههای اول انقلاب – در بهار ۱۳۵۸ – فتوا بر حرام بودن مطلق موسیقی دادند ولی بعد در سال ۱۳۶۰ تغییر نظر داده و برخی از انواع موسیقی را مجاز شمردند؟

    با عنایت به مطالب گفته شده در سوال قبل، اگر فرض را بر این بگذاریم که امام خمینی به عنوان یک فقیه؛ روزگاری نظری آنچنان داشت و در مرحله ای بعد؛ نظرش را گسترش داد. هیچ اشکالی در اصل این مسئله به وجود نمی آید. همانطور که در مثال مربوط به خاویار عرض کردم.

    بگذارید در همین زمینه خاطره ای را برایتان بازگو کنم:

    زمانی که از قول امام این فتوا در مورد موسیقی در یکی از روزنامه های آن زمان منتشر شد؛ من می دانستم که نظر امام خمینی در باره موسیقی به درستی بیان نشده است؛ زیرا همان زمان در برنامه های رادیو و تلویزیون موسیقی پخش می شد و مورد اعتراض امام هم قرار نمی گرفت. گرچه بودند مراجع و فقهائی که همان اندازه موسیقی را هم بر نمی تافتند و اصولا” نسبت به کل موسیقی فتوائی قاطع داشتند و انواع موسیقی را از هم تفکیک نمی کردند.

     

    ولی مرداد سال ۵۸ امام انواع موسیقی ها را حرام دانسته و گفته بودند از صدا و سیما هم موسیقی پخش نشود، این گفته ها در روزنامه ی اطلاعات آن زمان هم منتشر شده است، این جریان چطور است؟ بالاخره امام، موسیقی را در سال ۵۸ حرام می دانسته اند و جلوی پخش موسیقی را از صدا و سیما را می گیرند یا خیر؟

    اتفاقا” در یکی از همان روزها شادروان مرتضی حنانه به دفترکار من در نخست وزیری آمد و یک کاست از کارهای بدون کلام خود را برایم هدیه آورد. چند روز بعد آن کاست را نزد امام بردم و از ایشان خواستم آن را گوش دهند. ایشان بعد از شنیدن آن چند قطعه گفتند؛ این آثار اشکال شرعی ندارد. بعدها که در مورد انواع موسیقی نظیر قطعه ای که در رثای شهید مطهری اجرا شده بود و حتی در مورد موسیقی حماسی و مشوق روحیه سلحشوری و نیز موسیقی عرفانی از ایشان سوال شد؛ آن نظر معروف خود را اعلام کردند که به آن اشاره کرده اید.

    در پی این موضوع در دیداری دیگر که با ایشان داشتم؛ چند سوال دیگر از جمله تک خوانی زن و مرد، از ایشان پرسیدم که در هر مورد نظر فقهی خود را دادند که در نوشته های دیگرم به تفصیل آورده ام.

     

    اگر امکانش هست نظر امام را در مورد تک خوانی زن و مرد کمی توضیح دهید.

    به طور مشخص از ایشان پرسیدم تفاوت حکم تک خوانی مرد با تک خوانی زن در نظر ایشان چیست. در جواب نوشتند این ها با هم فرقی ندارند و مشمول همان حکم کلی موسیقی لهو و موسیقی سازنده می باشد. در مورد کل موسیقی هم ایشان حکم کلی بر حرام بودن مطلق موسیقی ندادند؛ کما این که دیدید و امروز هم می بینید که همه نوع موسیقی، با کلام و بی کلام و حتی متأسفانه موسیقی پاپ – به نسبت بسیار نامتجانس با موسیقی اصیل – پخش می شود. من مخالف موسیقی پاپ نیستم ولی نگرانی ام از پخش همه گونه آثار پاپ با این وسعت و میزان این است که؛ ذائقه جوانان ما را از موسیقی ملی و مقامی مان دور می کند. و این خیلی حیف است. آثار باشکوهی داریم از گذشتگان و معاصرین بی کلام و با کلام، که در مقیاس بین الملل قابل اجرا و ارائه کردن هست. همین چندی پیش بود که سمفونی زیبای مولانا؛ که توسط هوشنگ کامکار تصنیف شده بود توسط ارکستر سمفونیک و فیلهارمونی-کرال جوانان دوسلدورف در سالن بزرگ “تن هالــه” دوسلدورف آلمان اجرا شد و به شدت مورد تشویق و استقبال آلمانی ها قرار گرفت.

     

    چه تفاوتی هست بین فتوای ولی فقیه در حال حاضر و حکم فقهی امام خمینی؟

    من در این مورد اطلاع دقیقی ندارم ولی از آنچه از سیما و صدای جمهوری اسلامی پخش می شود؛ که قاعدتا” نمی تواند بر خلاف نظرات فقهی آیت الله خامنه ای باشد، چنین استنباط می کنم که تفاوتی بین آراء ایشان و فتاوی امام خمینی وجود ندارد.

     

    یعنی امام هم مثل رهبری اعتقاد داشتند که نشان دادن ساز از تلویزیون ممنوع است؟

    من به خاطر ندارم که در زمان امام منعی برای نشان دادن آلات موسیقی از تلویزیون وجود داشت.

     

    آیا با نشان ندادن ساز در تلویزیون و با گسترش ندادن و عدم تبلیغ موسیقی سالم فقط به این بهانه که موسیقی مخدر است و انسان را از خدا دور می کند، باید زمینه را برای رشد موسیقی های مبتذل و مضر آماده کرد؟

    در مورد کاربرد ساز و آلات موسیقی هم واقعا” نمی دانم اشکال کار در کجاست.

    در همان سال های صدر انقلاب، روزی مسئولان اصناف از امام کسب تکلیف کردند که با فروشندگان آلات موسیقی چه باید کرد؟ امام در پاسخ قریب به این مضمون جواب دادند که سازها و ادوات موسیقی فی نفسه مشمول حکم حرمت قرار ندارند. نوع استفاده و موارد مصرف و شرایط جانبی است که تعیین کننده نوع حکم می شود. مانند تخته و مهره های شطرنج و بازی شطرنج که اگر به قصد قمار نباشد مشمول تحریم فقهی نمی گردد؛ بلکه هدف و نوع استعمال است که تعیین کننده است.

    حتی به یاد دارم که گروهی از نظامیان در حضور ایشان با ارگ به اجرای سرود پرداختند و یا این که در روز افتتاح اولین دوره مجلس شورای اسلامی؛ ارکستر سمفونیک تهران در جایگاه هیئت رئیسه مجلس، قطعاتی را اجرا کرد؛ در حالی که برنامه به طور زنده از تلویزیون پخش می شد و فقهای سخت گیر شورای نگهبان همگی در آن مجلس حضور داشتند و امام خمینی هم آن را مشاهده می کردند و آن را منع نکردند.

    نمی فهمم چرا می توان در سالن اجرای یک کنسرت در تهران یا در شهرستانها، شاهد اجرای نوازندگان بود ولی نشان دادن آن کنسرت از سیمای جمهوری اسلامی با اشکال شرعی مواجه است؟

     

    به طور کلی شما نشان ندادن ساز در صدا و سیما را مسئله ی حکومتی می دانید یا شرعی؟ یعنی شرع با این قضیه مشکل دارد یا حاکم نظام بر اساس مصلحت کشور این حکم را صادر کرده است؟

    علی الاصول در جمهوری اسلامی آنچه از ناحیه حکومت صادر می شود؛ نمی تواند مغایر با احکام شرع و آراء ولی فقیه باشد. البته ممکن است در برخی موارد، همانطور که گفتم “مصلحت جامعه” – بر اساس فتوای امام خمینی – مبنای صدور حکمی قرار گیرد که در گذشته چنان نبوده است؛ نظیر قوانین مربوط به ملی کردن – یا دولتی کردن – تجارت خارجی، قوانین کار و کارگر، مالکیت بر اراضی؛ مصادره اموال و دیه و مهریه و نفقه و… که هر کدام بر اساس ضرورت های زمان و مصالح جامعه تدوین شده و متفاوت با آرای پیشینیان می باشد. همین گونه است مسئله موسیقی و حکم فقهی آن.

    در مورد نشان ندادن ادوات موسیقی و سازها در حال اجرای قطعات؛ در سیمای جمهوری اسلامی؛ واقعا” دلیل آن را نمی فهمم.

     

    این مصاحبه قسمتی از پرونده فقه و موسیقی می‌باشد، در زیر فهرستی از مطالب پرونده‌ را می‌توانید مشاهده کنید.

      1. مقدمه پرونده
      2. آشنایی با دکتر صادق طباطبائی
      3. نوشته ای در باب شناخت اسلام و فقه و رابطه‌اش با موسیقی
      4. مصاحبه موسیقی ایرانیان با دکتر صادق طباطبائی |قسمت اول|قسمت دوم
      5. سوالات یک مخاطب موسیقی مسلمان از ولایت فقیه

      برای مشاهده‌ی صفحه‌های اصلی این مصاحبه در نهمین شماره مجله موسیقی ایرانیان بر روی عکس‌های زیر کلیک کنید.

      • طراحی و صفجه آرایی: ابراهیم مولائی

      http://musiceiranian.ir/images/news-pic/2011/05/60s.jpg http://musiceiranian.ir/images/news-pic/2011/05/61s.jpg http://musiceiranian.ir/images/news-pic/2011/05/62s.jpg

         

      مطالب مرتبط

      دیدگاهتان را بنویسید

      نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *