×
×

راهکارهای روحانی برای احیای اساسی ارکستر سمفونیک تهران

  • کد نوشته: 57382
  • 29 تیر 1393
  • ۳ دیدگاه
  • شهرداد روحانی از جمله موزیسین‌ها و رهبران ارکستری است که طرفداران زیادی در سرتاسر دنیا – به خصوص ایران- دارد. او که بعد از نخستین بازگشتش به ایران و اجرا با ارکستر سمفونیک تهران توانست مخاطبان زیادی را با موسیقی سمفونیک آشتی دهد و جمعیت زیادی را به تالار وحدت بکشاند امروز دیگر به عنوان یکی از رهبران ارکستر بین ایرانیان شناخته شده است.
    +ما در ایران فقط یک ارکستر سمفونیک داریم که باید هر طور شده حداقل این یک ارکستر را به عنوان نماینده موسیقی جهانی فعال نگه داریم

    راهکارهای روحانی برای احیای اساسی ارکستر سمفونیک تهران
  • شهرداد روحانی

    شهرداد روحانی

    نیوشا مزیدآبادی: شهرداد روحانی از جمله موزیسین‌ها و رهبران ارکستری است که طرفداران زیادی در سرتاسر دنیا – به خصوص ایران- دارد. او که بعد از نخستین بازگشتش به ایران و اجرا با ارکستر سمفونیک تهران توانست مخاطبان زیادی را با موسیقی سمفونیک آشتی دهد و جمعیت زیادی را به تالار وحدت بکشاند امروز دیگر به عنوان یکی از رهبران ارکستر بین ایرانیان شناخته شده است. روحانی در طول سال‌های فعالیتش به عنوان رهبر مهمان در کنار ارکستر سمفونیک تهران به خوبی نشان داد که اگر برنامه‌ریزی و تمرینات درستی برای این ارکستر وجود داشته باشد، نوازندگان آن می‌توانند در حد و اندازه ارکستری که ۸۰ سال سابقه فعالیت دارد، ساز بزنند و هنرشان را به مخاطبان نشان دهند. از آن اجراها تا به امروز سال‌های زیادی می‌گذرد. حالا یا سازهای نوازندگان ارکستر سمفونیک تهران خاک گرفته‌اند یا در جعبه‌ها،نت سکوت را می‌نوازند. نوازنده‌های ارکستر سمفونیک پس از آخرین هیاهو و اعتصاب‌شان دیگر روی سن نرفتند تا دفتر تاریخی فعالیت‌های این ارکستر برای مدت‌ها بسته بماند. پس از روی کار آمدن دولت یازدهم، مسوولان فرهنگی کشور صحبت‌های زیادی برای احیای این ارکستر قدیمی ایران مطرح کردند و قول‌های زیادی دادند. از این قول و قرارها بیش از یک سال می‌گذرد و تنها کاری که برای ارکستر سمفونیک تهران انجام شده، اعلام نام «منوچهر صهبایی» به عنوان رهبر دائم آن است. در این میان اما کسانی که به عنوان رهبر مهمان در کنار این ارکستر فعالیت کرده‌اند می‌توانند بهترین راه‌حل‌ها و ایده‌ها را برای از سر‌گیری کار ارکستر سمفونیک تهران داشته باشند. شهرداد روحانی در گفت‌وگوی پیش رو از این راه‌حل‌ها می‌گوید…

    • شما بارها به عنوان رهبر مهمان در کنار ارکستر سمفونیک تهران برنامه اجرا کرده‌اید که در این بین تجربه‌های دیداری و شنیداری خوبی با این ارکستر برای مخاطبان ایرانی رقم زده‌اید. با توجه به این اجراها کیفیت نوازندگان ارکستر سمفونیک را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

    غیر از چند ارکستر شناخته شده و درجه یک دنیا که تقریبا تمام نوازنده‌هایشان در سطح عالی هستند، بیشتر نوازندگان ارکستر در کشورهای آسیایی (به خصوص کشورهای اطراف ایران) سطوح نوازندگی مختلفی دارند. متاسفانه در آن زمان که من به عنوان رهبر مهمان با ارکستر سمفونیک تهران برنامه اجرا می‌کردم نیز شاهد این چنددستگی بودم. در ارکستر سمفونیک تهران عده‌یی نوازنده انگشت‌شمار در سطح عالی بودند و می‌توانستند در هر ارکستر حرفه‌یی غیرایرانی نوازندگی کنند، عده‌یی نیز سطح نوازندگی‌شان متوسط بود و عده‌یی دیگر ضعیف بودند اما نباید فراموش کرد وظیفه یک رهبر خوب ارکستر این است که بتواند همه نوازنده‌ها را – در هر سطحی از نوازندگی- با هم هماهنگ کند و صدایی از ارکستر بگیرد که کمبودهای نوازنده‌ها به چشم نیاید. بنابراین اگر قرار باشد که سطح نوازندگی همه اعضای ارکستر یکسان باشد، رهبر ارکستر کار چندانی نخواهد داشت.

    ارکستر سمفونیک تهران نوازنده‌های متفاوتی داشت و همین جنبه به نوعی باعث دلگرمی من به عنوان رهبر این ارکستر می‌شد چرا که این وظیفه را احساس می‌کردم که باید سطح نوازنده‌های ارکستر را با هم هماهنگ و کمبودهای آنها را جبران کنم. بعد از همه این تجربه‌ها امروز با کمال خوشبختی می‌توانم بگویم که نتیجه این همکاری و فعالیت‌ها به صورت چند سی‌دی صوتی و تصویری در دسترس مردم قرار گرفته است. به نظر من انتشار این آثار نیز خود اتفاق مهمی بود چون بعد از ۸۰ سال فعالیت ارکستر سمفونیک تهران برای نخستین بار، سه سی‌دی از اجرای زنده این ارکستر منتشر شد. زمانی که من به عنوان رهبر مهمان در ایران حضور داشتم پیشنهاد این کار را به آقای رضایی، مدیر انجمن موسیقی وقت دادم و ایشان هم از آن استقبال کردند و خوشبختانه همان طور که گفتم الان نمونه‌ و سند صوتی‌ای از کار ارکستر سمفونیک تهران موجود است که هر کس علاقه‌مند باشد می‌تواند به آنها رجوع کند و ببیند که اجرای زنده این ارکستر در آن زمان در چه سطح و کیفیتی بود. نکته مهم دیگری که باید به آن اشاره کنم استعداد ذاتی نوازندگان ایرانی بود. بدون شک اگر نوازنده‌های ارکستر سمفونیک پتانسیل‌های لازم نوازندگی را نداشتند حتی اگر بهترین رهبر ارکستر هم آنها را رهبری می‌کرد، آن طور که باید از ارکستر صدا نمی‌گرفت. من مطمئنم اگر ارکستر سمفونیک برنامه‌ریزی درستی داشته باشد و درست حمایت شود این شانس را دارد که بتواند پیشرفت کند. خیلی از کشورهای اطراف ایران مثل عراق، سوریه و… ارکستر سمفونیک دارند اما وقتی آثار آنها را گوش می‌کنیم از یک ارکستر درجه ۳ هم ضعیف‌‌تر هستند و این در حالی است که ما ارکستر سمفونیکی داریم که سابقه چندده ساله دارد و سطح نوازندگان آن در خاورمیانه نسبت به بقیه نوازنده‌ها بالاتر است. البته امروز نوازنده‌های قدیمی ارکستر دیگر فعال نیستند اما تاریخچه‌یی که پشت فعالیت‌های ارکستر سمفونیک تهران وجود دارد امتیاز ویژه‌یی برای آن محسوب می‌شود.

    • شما به حمایت‌ها و برنامه‌ریزی‌های درستی برای ارکستر اشاره کردید، مشخصا فکر می‌کنید این حمایت‌ها باید در چه زمینه‌هایی باشد؟

    تنها کاری که می‌تواند به ارکستر سمفونیک کمک کند این است که مسوولان واقعا بخواهند سازمانی مثل ارکستر سمفونیک تهران در این کشور وجود داشته و فعالیت کند تا بتواند فرهنگ این مملکت را ارتقا دهد. ارکستری که آثار آهنگسازان ایران را اجرا کند و به جهانیان نشان‌دهد که در کشور ما هم فعالیت‌های اینچنینی انجام می‌شود. اصلا چه چیزی بهتر از اینکه از طریق هنر و موسیقی بتوانیم فرهنگ خودمان را به جهانیان معرفی کنیم؟ بد نیست مقایسه‌یی از کشورهای دیگر نسبت به ایران داشته باشیم. کشوری مثل قطر با آنکه وسعت کمی دارد برای ارتقای موسیقایی کشورش بسیار تلاش می‌کند تا به مردم دنیا ثابت کند از فرهنگ جهانی عقب نیفتاده‌ است. مسوولان این کشور چند سال است که یک خانه اپرای خیلی مجلل ساخته‌اند و هر ماه اپراهای جدیدی در آن روی صحنه می‌برند. جالب‌تر اینکه ۹۵ درصد نوازندگان ارکستر فیلامورنیک قطر نیز که چند سال پیش تشکیل شد اروپایی هستند، این نوازنده‌ها با حقوق‌های بالا استخدام شده‌اند و رهبرهای بزرگی از کشورهای مختلف به عنوان رهبر مهمان به طور مرتب با این ارکستر برنامه اجرا می‌کنند تا فقط اسم کشورشان در دنیا مطرح شود. اما من مطمئنم که این کار پایه‌یی نیست هر چند نوازندگان اروپایی ارکستر فیلارمونیک قطر می‌توانند به مردم آن کشور تعلیم ‌دهند اما سال‌ها طول می‌کشد تا یک نوازنده قطری برای نواختن در ارکستر تربیت شود. در این بین خوشبختانه همه نوازندگان ارکستر سمفونیک تهران ایرانی هستند و پتانسیل پیشرفت دارند. من نگاه تعصب‌آمیزی به این قضیه ندارم اما نباید فراموش کنیم که در ایران نیروهای مستعد و جوانی داریم که اگر برنامه‌ریزی درستی داشته باشند می‌توانند ارکستر سمفونیک ما را به کیفیت مطلوب برسانند.

    • اما این نگاه تعصب‌آمیز به هنر در ایران همچنان وجود دارد. چنان که وقتی ارکستر سمفونیک فعال بود و نوازنده‌یی از خارج از ایران برای اجرا در این ارکستر دعوت می‌شد رسانه‌ها این مساله را مورد انتقاد تند و تیز خود قرار می‌دادند. علاوه براین همواره نقدهایی نیز به لوریس چکناواریان وارد می‌کردند که چرا بیشتر با ارکستر غربی برنامه اجرا می‌کند…

    این تعصب اشتباه است. گاهی پیش آمده که ما از کشورهای غربی نوازندگانی را برای همراهی با ارکستر سمفونیک تهران دعوت کرده‌ایم. مثلا در یکی از اجراهایی که من با این ارکستر داشتم چون تعداد نوازندگان سازهای بادی برنجی مثل ترومپت و ترمبون کم بود و دو نفر از نوازنده‌های ترومپت ارکستر سمفونیک جای دیگری برنامه داشتند، مجبور شدیم دو نوازنده از کشور ارمنستان دعوت کنیم تا با ما برنامه اجرا کنند. اساسا نوازنده مهمان در بسیاری از کشورهای اروپایی و امریکایی مرسوم و جا افتاده است. حتی نوازنده‌های دائمی‌ برخی ارکسترهای درجه یک دنیا نیز خارجی هستند.

    من وقتی می‌گویم که خوب است که تمام نوازنده‌های ارکستر سمفونیک تهران، ایرانی هستند به این دلیل نیست که نگاه تعصب آمیزی به این قضیه دارم بلکه معتقدم ما در ایران به اندازه کافی نوازنده داریم که همه آنها می‌توانند یک ارکستر را تشکیل دهند و در سطح دیگر کشورهای اطراف ایران برنامه اجرا کنند. من در موقعیت‌های زیادی با ارکستر سمفونیک تهران به عنوان رهبر مهمان کار کردم اما شاید باورتان نشود که بعضی روزها که سر تمرین می‌رفتم، می‌دیدم که گروه کنترباس‌ها یا ویولن آلتوها زودتر آمده‌اند و با هم تمرین می‌کنند. این نشان‌دهنده این است که باید علاقه و انگیزه‌یی در بین نوازنده‌ها وجود داشته باشد تا کمبودهایشان را درک کنند و در پی رفع آن باشند. طبیعتا همین ایجاد انگیزه باعث می‌شود سطح ارکستر تغییر کند. هر چند من معتقدم معجزه هم نمی‌توان کرد اما صد درصد راه‌های بیشتری برای بالا بردن سطح ارکستر سمفونیک تهران وجود دارد که نمی‌توان در کوتاه‌مدت به آنها دست یافت. علاوه بر وظایفی که مسوولان فرهنگی دولت برعهده دارند، رهبر ارکستر نیز وظیفه دارد که بلافاصله ایرادهای کار و گروه نوازندگان را تشخیص دهد و برای رفع آن راه‌حلی پیدا کند تا کم‌کم سطح کار را بالا ببرد. نکته جالب دیگر این بود که وقتی من برای دومین بار با ارکستر سمفونیک تهران اجرا داشتم تعداد تمرینات‌مان بسیار زیاد بود اما خوشبختانه رفته رفته سطح نوازندگان تغییر کرد و تعداد تمرین‌ها کمتر شد تا جایی که حتی آخرین برنامه‌مان را با چهار تمرین روی صحنه بردیم. این تعداد جلسات تمرین برای یک ارکستر معمولا استاندارد در تمام دنیاست و یک ارکستر با این تعداد تمرین باید این توانایی را داشته باشد تا بتواند یک برنامه کنسرت دوساعته را آماده کند. تعداد تمرینات یک ارکستر برای اجرای یک برنامه به سطح کیفی نوازنده‌ها برمی‌گردد.

    • همواره یکی از مسائلی که نوازندگان ارکستر سمفونیک تهران با آن دست به گریبان بودند، دستمزد پایین آنها بود و همین دستمزد پایین نیز به سختی پرداخت می‌شد. این مساله تا جایی ادامه پیدا کرد که حتی باعث اعتصاب آنها نیز شد. مسوولان فرهنگی دولت جدید از زمانی که روی کار آمدند بحث‌های مختلفی پیرامون بودجه ارکستر سمفونیک تهران و از سر‌گیری کار این ارکستر مطرح کردند. شما با توجه به اینکه سال‌ها با ارکسترهای غربی کار کرده‌اید، فکر می‌کنید بودجه دولتی می‌تواند حمایت درست و کافی برای ارکستر سمفونیک باشد؟

    در کشورهای اروپایی تمام مخارج اداره یک ارکستر سمفونیک بر عهده دولت است ولی در امریکا کاملا این قضیه برعکس است و دولت هیچ دخالتی در شکل‌گیری و اداره یک ارکستر ندارد. در اصل این بخش‌های خصوصی و شرکت‌های بزرگ هستند که به جای پرداخت مالیات به دولت، مالیات‌شان را به سازمان‌های هنری مثل ارکستر سمفونیک، تئاتر، اپرا و… پرداخت می‌کنند تا کار فرهنگی کرده باشند. به عنوان مثال بودجه ارکستر سمفونیک لس‌آنجلس سالانه۵۵ میلیون دلار است که از این میزان حتی یک دلار را هم دولت پرداخت نمی‌کند چون همان طور که گفتم دولت هیچ دخالتی در کارهای فرهنگی ندارد و در حقیقت این بودجه از طرف شرکت‌های بزرگ تامین می‌شود. مردم هم ترجیح می‌دهند به جای اینکه به دولت مالیات دهند به صورت مستقیم فعالیت‌های هنری را حمایت کنند. حتی گاهی پیش می‌آید که اشخاص متمول نیز یکباره از درآمد شخصی خود چند میلیون دلار به ارکسترها کمک می‌کنند تا از مالیات‌شان کم شود. بنابراین با این روش یک ارکستر می‌تواند پیشرفت کند، برنامه‌های متنوع داشته باشد و هر هفته به روی صحنه برود. این سیستم را نمی‌توان هرگز با سیستم حاکم بر ارکسترها در ایران مقایسه کرد. اما در کشورهای اروپایی، برعکس امریکا دولت تمام مخارج ارکسترها، نوازندگان، سولیست‌ها و رهبران‌شان را پرداخت می‌کند البته در این بین ممکن است بخش‌های خصوصی نیز گاهی حمایت‌هایی در این باره داشته باشند اما بیشتر مخارج ارکستر بر عهده دولت است چون دولت به مسائل فرهنگی بسیار اهمیت می‌دهد. مثلا دولت آلمان بودجه بالایی را برای فعالیت‌های فرهنگی و هنری در نظر گرفته است. علاوه بر اینها نباید این نکته را نیز فراموش کرد که با توجه به اوضاع اقتصادی جهان خیلی از ارکسترهای اروپایی و امریکایی با مشکلات مالی مواجه شده‌اند اما با این حال، ارکسترهای اصلی شهرهای بزرگ با حمایت‌های دولتی و سازمان‌های خصوصی توانسته‌اند به فعالیت‌های خود ادامه دهند. در طول چند سال گذشته اوضاع بسیاری از ارکسترهای دنیا به دلیل نداشتن بودجه به هم ریخته است اما ما در ایران فقط یک ارکستر سمفونیک داریم که باید هر طور شده حداقل این یک ارکستر را به عنوان نماینده موسیقی جهانی فعال نگه داریم. ارکستر سمفونیک باید از هر لحاظ تامین باشد تا بتواند به کارش ادامه دهد و فرهنگ مردم ایران را به جهانیان معرفی کند. نوازنده‌ها باید دستمزد خوب بگیرند، رهبران و سولیست‌ها تامین باشند تا با فراغ بال فعالیت کنند چرا که جامعه‌یی که به هنر اهمیت نمی‌دهد جامعه‌یی مرده‌ است.

    • شما در اجرای سوییت سمفونی خلیج فارس تجربه همکاری با بخش خصوصی را داشته‌اید. این تجربه را چطور ارزیابی می‌کنید؟ و فکر می‌کنید اگر ارکستر سمفونیک به بخش خصوصی واگذار شود می‌تواند بخشی از مشکلات خود را از پیش رو بردارد؟

    اجرای سوئیت سمفونی خلیج فارس متاسفانه با اعتصاب نوازندگان ارکستر سمفونیک تهران همزمان شد و من که به سبب دوری از ایران هیچ اطلاعی از این مساله نداشتم وقتی برای اجرای این برنامه به تهران دعوت شدم با این اوضاع رو به رو شدم و چون ارکستر سمفونیکی وجود نداشت، مجبور شدم از نوازنده‌های ارکسترهای مختلف دعوت کنم تا این سوئیت سمفونی را روی صحنه اجرا کنیم. در این برنامه تعدادی از این نوازنده‌ها در ارکستر سمفونیک تهران فعالیت داشتند و تعدادی نیز نوازنده‌های آزاد بودند. به هر حال این سوییت سمفونی فقط با چهار جلسه تمرین و به نحو احسنت اجرا شد چون تمام نوازنده‌ها از دل و جان برای این کار، مایه گذاشتند.

    از بحث دور نشویم، من فکر می‌کنم واگذاری ارکستر سمفونیک تهران به بخش خصوصی کار دشواری است چون تعداد نوازنده‌های این ارکستر زیاد است و باید تمام وقت کار کنند. از طرف دیگر مدیر ارکستر، برنامه‌ریز، آرشیو، کتابخانه و… مخارج بالایی را می‌طلبد که هیچ بخش خصوصی به تنهایی قادر به پرداخت این هزینه‌ها نیست. بنابراین اگر یک بخش خصوصی بتواند حداقل به مدت دو سال تمام مخارج ارکستر را تقبل کند قدم مثبتی در این زمینه خواهد بود اما همان طور که گفتم من بعید می‌دانم که یک سازمان خصوصی بتواند تمام مدت، ارکستر را تحت حمایت خود قرار دهد. من فکر می‌کنم حمایت بخش خصوصی برای برنامه‌های موردی می‌تواند وجود داشته باشد، چنان که همانطور که شما اشاره کردید برای اجرای سوییت سمفونی خلیج فارس یک بانک خصوصی به عنوان حمایت‌کننده مالی تمام مخارج اجرای ما را بر عهده گرفت اما واگذاری کامل ارکستر به صورت دائم به بخش خصوصی کار دشواری است چون لازمه کار یک ارکستر سمفونیک این است که حداقل هفته‌یی پنج روز تمرین داشته باشد و نوازنده‌ها آخر هر ماه حقوق‌شان را به طور کامل دریافت کنند. به عقیده من راه‌حل درست این است که به غیر از حمایت‌های دولتی، بخش خصوصی هم حمایت‌هایی در پیشبرد اهداف ارکستر سمفونیک داشته باشد. مثلا بخش خصوصی می‌تواند از اجراهای ارکستر «سی‌دی» یا «دی‌وی‌دی» تهیه کند تا با انتشار آن، هم برای خود درآمد ایجاد کند و هم باعث ایجاد انگیزه در نوازندگان شود. پس همان طور که گفتم بهترین راه، همکاری بخش خصوصی و دولتی است اما متاسفانه تا به امروز از طرف بخش دولتی هیچ همکاری موثری در زمینه ارکستر سمفونیک صورت نگرفته است.

    • اما متاسفانه در تمام این سال‌ها دولت نه‌تنها برای پیشبرد اهداف ارکستر سمفونیک کمکی نکرده بلکه برای رهبران مهمانی هم که به ایران آمده‌اند تا به ارکستر و نوازنده‌های آن کمک کنند حاشیه‌هایی نیز درست کرده است. این حاشیه‌ها هم برای شما به وجود آمد و هم برای آقای علی رهبری که باعث شد ایشان از ایران بروند. فکر نمی‌کنید این مسائل نیز می‌تواند باعث دلسردی هنرمندان ایرانی شود؟

    این قضیه به هدف هنرمند بستگی دارد. اگر هدف هنرمند این باشد که برای مردم مملکتش فعالیت کند متاسفانه باید بپذیرد که این حواشی نیز جزیی از فعالیت‌های او خواهد بود؛ حواشی‌ای که ممکن است او را دلسرد و پشیمان کند. متاسفانه حرف‌ها و تهمت‌هایی که مطرح می‌شد عموما در فضایی مطرح می‌شوند که ما نمی‌توانیم به آنها پاسخ دهیم و آنها را برطرف کنیم. این ظاهرا به شرایط کشوری برمی‌گردد که برای اشخاصی که با هدف خدمت به مردم به ایران می‌آیند، حاشیه درست می‌کنند. من به عنوان یک ایرانی همیشه آرزو داشتم که وقتی اسم ایران برده می‌شد در هر زمینه‌یی اعم از ورزشی، هنری، پزشکی، تجارت و… جزو بهترین‌ها باشد. من با اینکه دو‌سوم عمرم را خارج از ایران سپری کرده‌ام و تنها یک سوم از زندگی را در ایران بوده‌ام اما همیشه سعی کرده‌ام هدفم در زندگی این باشد که اسم مردم کشورم و کشورم را به بهترین شکل در دنیا مطرح کنم. وقتی کسی مثل من با چنین طرز فکری پا به وطنش می‌گذارد تا کار کند اگر حاشیه‌هایی برایش درست شود نه‌تنها باعث تعجبش خواهد شد بلکه او را آزرده هم می‌کند. حاشیه‌هایی که درباره من مطرح شد نیز آنقدر خارج از حقیقت بود که راستش بعد از مدتی دیگر حتی به آن فکر هم نمی‌کردم چرا که هدف من بالاتر از این مسائل بود و می‌خواستم به سهم خودم در زمینه موسیقی، کارم را طوری عرضه کنم که هم در ایران و هم در خارج از آن نام کشورم به بهترین شکل مطرح شود. این مساله همیشه اولویت اول من در زندگی بوده و هست.

    طبیعی است وقتی کسی راه پیشرفت را انتخاب می‌کند در این مسیر عده‌یی از سر حسادت مانع فعالیت‌های او می‌شوند اما من ترجیح می‌دهم همین راهی را که در پیش گرفته‌ام، ادامه دهم چون اگر کسی بخواهد به این مسائل فرعی و بی‌ارزش اهمیت دهد، از هدف اصلی‌اش دور می‌شود. من آنقدر هدفم بزرگ و زیباست که به نظرم خیلی از حاشیه‌هایی که در این راه مطرح می‌شوند، بی‌ارزش می‌آیند و اصلا دلسرد نمی‌شوم. امروز وقتی رجوع می‌کنم و می‌بینم که سال‌هایی که به عنوان رهبر مهمان در ایران حضور داشته‌ام نتیجه داده و سند آنها به صورت صوتی و تصویری موجود است، خوشحال می‌شوم.

    از طرف دیگر نباید فراموش کرد آهنگسازان بزرگی مثل شوستاکوویچ، پرکوفیف و… نیز در زندگی هنری‌شان مشکلات زیادی داشته‌اند اما به کارشان ادامه داده‌اند و در نهایت آثارشان آنچنان ماندگار شده است که سال‌های سال توسط ارکسترهای مختلف دنیا اجرا شده و می‌شود. تمام این حرف و حدیث‌ها در نهایت از بین می‌رود و تنها کارنامه کاری یک هنرمند است که او را ماندنی و تاثیرگذار می‌کند

       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *