×
×

گفتگو با «منتشری» ردیف دان، مدرس آواز و از شاگردان استاد اسماعیل مهرتاش

  • کد نوشته: 42500
  • 03 مهر 1392
  • ۰
  • محمد منتشری ردیف دان، مدرس آواز و از شاگردان استاد اسماعیل مهرتاش است. این خواننده صاحب سبک همیشه می‌گوید اگر به جایی رسیدم به خاطر وجود پربرکت استاد گرامی ام بوده است. در هر جا و در هرمکانی قبل از هر صحبتی از استاد بنام خود یاد می‌کند و می‌گوید استاد مهرتاش دست همه ما را گرفت و وارد دنیای دیگری کرد که در آن دنیا با زیبایی‌های موسیقی آشنا شدیم. در مورد مشکلات موسیقی با وی گفت‌وگویی انجام دادیم که از نظرتان می‌گذرد:

    گفتگو با «منتشری» ردیف دان، مدرس آواز و از شاگردان استاد اسماعیل مهرتاش
  • IMAGE634128874403750000غزاله سعادتی: محمد منتشری ردیف دان، مدرس آواز و از شاگردان استاد اسماعیل مهرتاش است. این خواننده صاحب سبک همیشه می‌گوید اگر به جایی رسیدم به خاطر وجود پربرکت استاد گرامی ام بوده است. در هر جا و در هرمکانی قبل از هر صحبتی از استاد بنام خود یاد می‌کند و می‌گوید استاد مهرتاش دست همه ما را گرفت و وارد دنیای دیگری کرد که در آن دنیا با زیبایی‌های موسیقی آشنا شدیم. وی معتقد است رادیو و تلویزیون، حوزه هنری، وزارت ارشاد، فرهنگستان هنر و… می‌توانند به بهبود وضعیت موسیقی کشور کمک کنند اما هیچ ارگانی خود را متولی موسیقی نمی‌داند و نمی‌خواهند هیچ کمکی در این زمینه به هنرمندان موسیقی کنند. زمانی‌که پای صحبت‌هایش می‌نشینی از وضعیت بد موسیقی می‌گوید و از اوضاع نابسامان این هنر گله می‌کند. معتقد است صداسازی فتنه‌ای است که گریبان هنرجویان آواز را گرفته است و به همه هنرجویان پیشنهاد می‌کند تا خود را از مسیر صداسازی دور کنند. در میان صحبت‌هایش از مسئولان می‌خواهد که نیم‌نگاهی به هنرمندان جوان داشته باشند و می‌گوید در کشورما آهنگسازان جوان با استعداد زیاد داریم ولی انگیزه‌ای در وجود آنها دیده نمی‌شود. خوانندگان قدیمی و جدید همه متعلق به این آب و خاک هستند فقط باید شرایط را برای آنها فراهم کنیم. این مدرس آواز هم اکنون در حال تدارک برای انتشار آثار موسیقایی خود است و بیشتر وقت خود را به آموزش و تدریس می‌گذراند. آشنایی‌اش با اسماعیل مهرتاش برمی‌گردد به سال‌های خیلی دور یعنی در واقع سال‌های ۳۸ و ۳۹؛ آن زمان جوانی هفده، هجده ساله بود. ابتدا که در سال ۱۳۳۲ از شهرستان لنگرود با خانواده به تهران آمد خیلی به کار تئاتر علاقه‌مند بود. البته موسیقی هم در خانواده اش موروثی بود. پدرش صدای خوبی داشت و زمانی که در شهرستان بود آهنگ‌های خوانندگان آن دوران را می‌خواند؛ مثل بدیع زاده، طاهر زاده و تاج اصفهانی که آهنگ‌هایشان در خارج از کشور روی صفحه‌های مومی ضبط می‌شد و از گرامافون‌های بوقی پخش می‌شد و صدا را هم از پدرش به ارث برده است. در مورد مشکلات موسیقی با وی گفت‌وگویی انجام دادیم که از نظرتان می‌گذرد:

    به عنوان سوال اول، با توجه به وضعیت موسیقی در داخل کشور چه کسانی می‌توانند به بهبود وضعیت موسیقی کمک کنند؟

    به‌طور کلی به نظر من مسئولان باید در این زمینه به هنرمندان کمک کنند. در مرحله اول رادیو و تلویزیون، حوزه هنری، وزارت ارشاد، فرهنگستان هنر و… می‌تواند به بهبود وضعیت موسیقی کشور کمک کنند. همچنین کسانیکه در این حوزه فعالیت می‌کنند به‌طور خودجوش کار و فعالیت می‌کنند. به عنوان مثال خود من کارهایی که تا به امروز انجام داده‌ام از روی عشق و علاقه بوده است و هیچ ارگانی از من حمایت نکرده است یعنی اینکه هزینه‌ها را خودمان پرداخت کردیم. من خودم را مثال می‌زنم زیرا این موضوع در میان اهالی موسیقی همه گیر شده است. همچنین در حال حاضر جوانان خوش صدا زیاد داریم این جوانها سال‌ها تمرین کرده‌اند و حالا نیاز دارند هنر خود را ارائه دهند ولی هیچ سازمانی از آنها حمایت نمی‌کند. هنرمندان جوان سرمایه‌ای ندارند و تمام امیدشان به کسانی است که از آنها حمایت مالی و معنوی کنند. جوانان نه جایی برای برگزاری کنسرت دارند و نه می‌توانند آلبومی منتشر کنند حتی اگر هم بخواهند کنسرتی برگزار کنند هزینه اجاره سالن‌های برگزاری کنسرت آنقدر زیاد است که از برگزاری کنسرت منصرف می‌شوند. شاگردان ما آوازه‌خوان‌های خوبی هستند ولی نمی‌توانند هنر خود را عرضه کنند که این مضوع سبب دلزدگی همه شده است. به نظر من جوانان نیاز به انگیزه دارند و این انگیزه به کمک متولیان و مسئولان ایجاد می‌شود.در حال حاضر هنرجویان صدای خوبی دارند، نوازنده‌ها به خوبی ساز می‌زنند ولی به دلیل عدم حمایت ارگان‌های دولتی از مسیر اصلی خود دور می‌شوند در حالیکه ما نباید بگذاریم جوانان هنرمند ما از مسیر هنر موسیقی فاصله بگیرند. همچنین همان طور که می‌دانیم موسیقی به کمک پیشکسوتان پایدار مانده است و این هنرمندان نیاز به توجه دارند، در این سال‌ها برخی از هنرمندان ما در تنهایی از دنیا رفتند و این موضوع باعث دلگیری برخی از پیشکسوتان شده است. همچنین آثار بسیاری از هنرمندان به دلیل مشکلات مالی در گنجه‌ها خاک می‌خورد پس باید مسئولان حمایت کنند تا این آثار که میراث فرهنگی مردم است به مرحله انتشار برسد. به نظر من پیشکسوتان باید تجلیل شوند زیرا بعضی از این هنرمندان سال‌ها تلاش کردند اما حتی مردم نمی‌دانند این هنرمند وجود دارد پس باید با برگزاری مراسم بزرگداشت از این عزیزان قدردانی کنیم. همچنین در این مدت درباره هنرمندان جوان بسیار صحبت کرده‌ایم که این مشکلات باید ریشه کن شود.

    چرا امروزه کمتر شاهد پیشرفت خواننده‌ها و آوازه خوانها هستیم؟

    مهم‌ترین مساله این است که خوانندگان امروزی تقلید می‌کنند یعنی اینکه آوازخوان‌ها خودشان سبکی برای خواندن ندارند و بیشتر آنها از خوانندگان دیگر تقلید می‌کنند که در این زمینه باز من رادیو و تلویزیون را مقصر می‌دانم زیرا نباید صدای کسانی را که تقلید صدا می‌کنند پخش کند. به‌طور کلی در هنر باید صاحب مکتب باشیم و تقلید در هنر جایی ندارد. همچنین یک خواننده ممکن است صدای خوبی داشته باشد ولی اگر تقلید کند در برهه‌ای از زمان از بین می‌رود و تا به امروز در این زمینه نمونه‌های زیادی داشتیم. همچنین این موضوع بسیار نیاز به بحث کارشناسانه دارد که باید در اولین فرصت این مشکلات برطرف شود. همچنین موضوع دیگری که در این زمینه مطرح است این است که از موسیقیدان‌ها حمایت چندانی نمی‌شود و همین امر باعث افت کارها شده است. در گذشته کسانیکه حرفی برای گفتن داشتند به رادیو راه پیدا می‌کردند. همچنین زمانیکه می‌دیدند حرفی را می‌زنیم که تا به حال گفته نشده است می‌توانستیم در رادیو و تلویزیون بخوانیم و آنها هم از ما حمایت می‌کردند. در حال حاضر فقط شرکت‌های خصوصی آثار موسیقایی هنرمندان را منتشر می‌کنند که بیشتر این شرکت‌ها نیز فقط به فکر جیب خودشان هستند و به همین دلیل هنر در وجود هنرمندان رشد نمی‌کند و در نتیجه هنرمندان به دنبال کاری می‌روند که زندگیشان را اداره کنند و از هنر فاصله می‌گیرند. در حال حاضر خواننده‌ای که خودش صاحب مکتب باشد نداریم و در این چند سال فقط مرحوم بسطامی صاحب مکتبی خاص بود و امروزه همه از خواننده‌های قدیمی تقلید می‌کنند.

    موسیقی الان بیشتر تکرار شده است به نظر شما دلیل این تکرار چیست؟ چرا در موسیقی نوآوری نداریم؟

    متاسفانه هنرمندان امروزه آهنگ‌ها و نواهایی که در گذشته خوانده شده است را دوباره بازسازی می‌کنند و می‌خوانند. ما در طول تاریخ موسیقی ایران آهنگسازان برجسته‌ای مانند اسدا… ملک، تجویدی، بدیعی و… داشتیم که قطعات ماندگاری را ساختند اما آهنگسازان امروزه همان آهنگ‌ها را دوباره بازسازی می‌کنند و این موضوع به معنای افت موسیقی است. به همین دلیل است که در موسیقی نوآوری وجود ندارد. همچنین در کشورما آهنگسازان جوان با استعداد زیاد داریم ولی انگیزه‌ای در وجود آنها دیده نمی‌شود. خوانندگان قدیمی و جدید همه متعلق به این آب و خاک هستند فقط باید شرایط را برای آنها فراهم کنیم. به عنوان مثال در مراسمی خواننده‌ای از قم قطعه‌ای را به زیبایی خواند، این خواننده دارای صدای خوبی بود ولی متاسفانه از ایرج تقلید می‌کرد در نتیجه صدای زیبایش شنیده نمی‌شد. همچنین این خواننده باید سبک و شیوه‌ای مخصوص خودش را داشته باشد تا بتواند در دل و جان مردم نفوذ کند. موضوع دیگر این است که بسیاری از این افراد به دلیل هزینه بالای کلاس‌های موسیقی نمی‌توانند آموزش کافی ببینند. متاسفانه آموزشگاه‌های موسیقی ماهیانه ۳۰۰هزارتومان از هنرجوی موسیقی می‌گیرند به همین دلیل خیلی‌ها نمی‌توانند این هزینه‌ها را بپردازند. قبل از انقلاب مرکز حفظ و اشاعه بود که در آنجا به ۸۰۰‌هنرجو مجانی آموزش می‌دادند ولی امروزه این مراکز وجود ندارد. ما چندین سال در این مراکز تدریس می‌کردیم و موسیقیدانهای خوبی برای آینده کشور تربیت کردیم اما امروزه هنرجویان مظلوم واقع شده‌اند و باید هزینه‌های زیادی را برای یادگیری بپردازند.

    در دهه‌های اخیر موسیقی ما همگام با واقعیت‌های اجتماعی پیش نرفته است دلیلش چیست؟ آیا موسیقی ما ظرفیت نداشته یا اینکه هنرمندان ما نخواستند کاری انجام دهند؟

    به‌طور کلی یک آهنگساز خوب همیشه در حال ساختن آهنگ‌های خود است و یا یک شاعر همیشه شعر می‌گوید. این افراد در حوزه واقعیت‌های اجتماعی نیز کار خود را انجام می‌دهند ولی این قطعات در گنجه‌ها خاک می‌خورد زیرا ارگان‌ها باید هزینه‌ها و بودجه‌هایی را در نظر بگیرند تا این آثار منتشر شود اما این اتفاق صورت نمی‌گیرد در نتیجه به این شکل عنوان می‌شود که همگام با واقعیت‌های اجتماعی پیش نمی‌رویم. همچنین شرکت‌های خصوصی نیزبیشتر آثار بازاری منتشر می‌کنند و کارهای پیش پا افتاده را روانه بازار موسیقی می‌کنند پس به این نتیجه می‌رسیم که سرمایه‌گذاری در این زمینه حرف اول را می‌زند. زمانیکه می‌خواهیم برای یک شعر مجوز بگیریم باید از طریق شرکت‌ها اقدام کنیم و شرکت‌ها هم هزینه‌های هنگفتی را برای این کار می‌گیرند. همه این کارها برای آهنگسازان و موسیقیدان‌ها دست و پا گیر است و این به معنای این نیست که آهنگسازان، نوازنده‌ها، نویسندگان، خوانندگان کم کار هستند بلکه این افراد کار خود را به‌خوبی انجام می‌دهند ولی کسی ارزشی برای کار آنها قائل نمی‌شود. هنرمندان به دلیل هزینه‌های بالا مجبور هستند آلبوم‌های خود را گران تر بفروشند ولی قدرت خرید مردم پایین است و در نتیجه آثار خوب شنیده نمی‌شود. به نظر من ارگان‌ها و موسسه‌ها برای زنده کردن و اهمیت دادن به هنر شکل گرفته‌اند ولی کار به‌خصوصی در این زمینه انجام نمی‌دهند.

    به‌طور کلی وضعیت موسیقی را در کشورمان چگونه ارزیابی می‌کنید؟

    موسیقی الان با گذشته اصلا قابل مقایسه نیست. اگر برنامه گلها را در نظر بگیریم متوجه می‌شویم که در آن زمان پیرنیایی متولد شد که در طول ۱۰سال یعنی از ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۵ آثار فاخری را خلق، ضبط و ثبت کرد و نوازندگان درجه یک را جذب کرد.بودجه‌ای که رادیو و تلویزیون به این کار اختصاص داده بود کفاف دستمزد هنرمندان را نمی‌داد و آقای پیرنیا بودجه‌های دیگری در نظر گرفته بود تا بتواند این هنرمندان را راضی نگه دارد. به نظر من در گذشته سطح کارها بسیار بالا بود اما الان سطح کارها پایین است. نسل قدیم ما بنان، قوامی، عبدالوهاب شهیدی بود و کسی که می‌خواست مانند این بزرگان وارد رادیو شود باید کاری انجام می‌داد که هم طراز با کار این بزرگان باشد. در این ۶۰ سال فقط من، محمدرضا شجریان و جمال وفایی توانستیم کارهایی انجام دهیم و تنها موفقیت ما این بود که هرکدام سبک مخصوص خودمان را داشتیم ولی الان هر صدایی که می‌شنویم اگر تصویر را نبینیم نمی‌دانم چه کسی است! در نتیجه تا این مشکلات برطرف نشود نمی‌توانیم کاری انجام دهیم.

    در حال حاضر آموزش آواز در چه وضعیتی قرار دارد؟

    به‌طور کلی من به نوبه خودم هرکاری از دستم بربیاید برای هنرجویانم انجام می‌دهم و مطمئن هستم خیلی‌ها این کار را انجام می‌دهند. همچنین زمانی‌که من شاگرد استاد اسماعیل مهرتاش بودم بدون هیچ هزینه‌ای آموزش دیدم به همین دلیل من الان در آموزشگاه‌های تدریس می‌کنم و اصلا حق التدریس از هنرجویانم نمی‌گیرم زیرا اگر هنرجویی نتواند پولی بپردازد و نتواند به همین دلیل سرکلاس حاضر شود در نتیجه یک استعداد از بین می‌رود. من اصلا سهم خودم را نمی‌گیرم و با جان و دل تدریس می‌کنم. بقیه اساتید هم باید به این موضوع توجه کنند زیرا شاید هنرجویی به جرم نداشتن پول از موسیقی و ارائه هنر خود محروم شود. وظیفه اساتید موسیقی این است که از همه هنرجویان حمایت کنند و به همه در یک سطح آموزش دهند.

    آیا عنصر تقلید و استعداد در یادگیری آواز و آموزش آواز موثر است؟

    هنرجویانی که به ما مراجعه می‌کنند ما در ابتدا مباحثی را ضبط می‌کنیم و در اختیار آنها قرار می‌دهیم. اگر استعداد در میان باشد تا زمانیکه پیش من یاد می‌گیرند از من تقلید می‌کنند اما زمانیکه به مرحله بعدی می‌رسد ما از آنها می‌خواهیم که خودشان کار کنند به عنوان مثال ردیف‌های آوازی را که یاد گرفت از آنها می‌خواهیم شعری پیدا کند و تحریرهایی را بسازد و برای من اجرا کند در این زمان است که خلاقیت او مشخص می‌شود. همه ما از جمله محمدرضا شجریان، عبدالوهاب شهیدی، ملک مسعودی و…. شاگردان استاد اسماعیل مهرتاش بودیم ولی هیچ کدام از ایشان تقلید نمی‌کردیم و سبک مخصوص خودمان را داشتیم زیرا ذات همه ما با خلاقیت گروه خورده بود.

    چرا در چند سال اخیر آوازه خوان خوب و با تکنیک کمتر به وجود آمده است؟ مشکل از آموزشگاه‌ها و استادان است یا هنرستانهای موسیقی؟

    در تهران ۵۰۰ آموزشگاه موسیقی وجود دارد که کلاس‌های آموزش آواز هم دارند ولی استاد ندارند و نوازنده ویولن آواز تدریس می‌کند. این مشکل اصلی ما است زیرا در ایران استاد آواز خوب کم داریم. هنرجویان مقصر نیستند و زمانیکه مراجعه می‌کنند بدون اطلاع آنها نوازنده کمانچه به آنها آواز آموزش می‌دهد.همچنین مشکل دیگر موضوع صداسازی است. به‌طورکلی صداسازی توجیه منطقی ندارد.هیچ کدام از ما صداسازی کار نکردیم و به نظر من ردیف‌ها هستند که صدای هنرجو را می‌سازند و فلسفه وجودی ردیف ساختن صدا است. خوانندگان بزرگ ما مانند قوامی، بنان و… صداسازی کار نکردند و همیشه هم حرف اول را زده‌اند در نتیجه صداسازی معنایی ندارد.صداسازی بعد از انقلاب مد شده است و اگر هنرجویی به دنبال صداسازی رود راه را اشتباه رفته است.

    یک هنرجوی آواز چند ساعت باید تمرین کند؟

    بستگی دارد، به نظر من از حداقل باید حداکثر استفاده را کنیم. حداقل روزی یک ساعت باید تمرین کند. آوازه خوان خوب باید روزی یک ساعت آواز بخواند. در گذشته کلاس‌های آموزشی هفته‌ای دو جلسه بود ولی الان یک جلسه برگزار می‌شود پس باید با تمرین بیشتر پیشرفت کنند.

    یک آوازه خوان خوب باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟

    یک هنرجو باید ذات خوبی داشته باشد اگر ذات خوبی نداشته باشد هیچ اتفاقی برایش نمی‌افتد. بیشتر هنرمندان دارای دو شخصیت اجتماعی و هنری هستند. در مرحله دوم باید حوصله و استعداد داشته باشد و عاشق موسیقی باشد.آوازخواندن با تصنیف‌خوانی بسیار فرق دارد. در آواز خود خواننده آهنگسازی می‌کند. بنابراین این دو مقوله با هم فرق دارد و
    آوازه خوان باید بیشتر تلاش کند، همچنین آوازه‌خوان باید صاحب سبک باشد و بتواند خودش را پیدا کند. مهم‌ترین ویژگی آوازه‌خوان خوب این است که روابط عمومی خوبی هم داشته باشد.

    چه آلبوم‌هایی در دست انتشار دارید؟

    آلبوم چند بهاریه در مراحل نهایی قرار دارد و این اثر موسیقایی اوایل زمستان سال جاری از سوی انتشارات آوای باربد منتشر می‌شود. در این اثر موسیقایی تصانیف فولکلور تهران قدیم وجود دارد وقطعات این اثر موسیقایی در دستگاه شور، ماهورو سه گاه است، همچنین این آلبوم شامل هفت قطعه است و نام قطعات این آلبوم سبزی بهار، بستنی، گلپونه، پول خروس، نرگسی، گردویی،چاغاله بادام است.در این اثر محمد رحمانی (سنتور)، نیما منتشری (تنبک)، بزرگ زاده (سازهای کوبه ای)، شاملو کیا (ویولن)، محمد معتبرزاده ( تار) با من همکاری کرده‌اند.همچنین هم اکنون در تدارک و برنامه‌ریزی برای تولید یک اثر موسیقایی هستم که این اثر به زودی وارد مرحله ضبط می‌شود و سال آینده روانه بازار موسیقی می‌شود. همچنین طی صحبت‌هایی که انجام شده است این اثر موسیقایی از سوی انتشارات ماهور منتشر می‌شود.قطعات این اثر از استاد اسماعیل مهرتاش است، همچنین ۵۰ تصنیف از این استاد گرامی که تا به حال خوانده نشده است در این اثر وجود دارد که اشعار آن از سعدی، حافظ، رهی معیری، مولانا و…. است.همچنین به احتمال زیاد تنظیم قطعات این آلبوم توسط محمد رحمانی انجام می‌شود و من به عنوان خواننده با این گروه همکاری می‌کنم. این خواننده در ادامه درباره آلبوم چند بهاریه افزود: این اثر اواخر اسفند روانه بازار موسیقی می‌شود زیرا محتوای این اثر بهاری است و باید همزمان با عید نوروز و بهار در دسترس علاقه‌مندان قرار گیرد.مهم‌ترین کار منتشری انتشار ردیف‌های مرحوم مهرتاش در هشت آلبوم است که چند سال قبل از سوی انتشارات ماهور به بازار موسیقی عرضه شد.

       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *