ناصرعبداللهی خوانندهای محبوب با صدایی بم و دوست داشتنی بود که در زمان فعالیت حرفهایش توانست به خوانندهای محبوب بدیل شود. اما گویا دست سرنوشت مدت زمان طولانی را برای وی در نظر نگرفت، چرا که ناصر در سوم آذرماه ۱۳۸۵ در بندرعباس به دلایل نامشخصی بیهوش شد و به کما رفت. او پس از گذراندن ۲۷ روز در کما سرانجام در بیمارستان هاشمینژاد تهران در روز ۲۹ آذر ۱۳۸۵ و در ۳۶ سالگی درگذشت.
به گزارش حدیدنیوز، بعد از مرگ خاموش و غریبانه این خواننده، حاشیهسازیها و شایعات سالهای اخیر، همواره زخمی بر بدن خانواده و دوستداران وی میزد تا جایی که فرزند ارشد این خواننده میگوید: هضم مرگ پدر به اندازه دست و پنجه نرم کردن با این شایعات برایش سخت نبوده است.
در سالهای اخیر با توجه به تداخل سالگرد فوت این خواننده با ماه رمضان، مجوز برگزاری سالگرد برای وی صادر نشد تا حرف و حدیثهای فراوانی در رسانهها به وجود بیاید. سال گذشته نیز سه روز مانده به تاریخ برگزاری برنامه و در حالی که تبلیغات فراوانی برای برپایی این یادمان انجام شده بود، برنامه لغو و به تاریخ دیگری موکول شد. پس از پیگیریهای فراوان ، سرانجام برنامه به مرحله اجرا در نیامد تا علاقمندان این خواننده از تصمیمات گرفته شده مسئولین دلگیر شوند. به گفته نوید عبداللهی فرزند ارشد ناصر عبدالهی، یادمانی که برای این خواننده، شهریور امسال در کیش برگزار شد بیش از پرداختن به شخصیت این خواننده مردمی، نوعی فستیوال تبلیغاتی بود.
کار کردن در حوزه موسیقی چه میزان بر رفتارهای مرحوم عبداللهی تاثیر داشت؟
اگر بخواهم به عنوان یک سوم شخص راجع به ایشان صحبت کنم، باید بگویم پدرم یک کاراکتر مردمی و یک شخصیت مردمدوست بود. در واقع فردی چون ناصر یک هدف روشن با قلبی پاک داشت که طبیعتا این امر روی کار و موسیقی وی تاثیر عمیق و شگرفی داشت.
برای تحلیل شخصیت ناصر در جایگاه یک پدر چه میتوان گفت؟
پدر یکی از شوخترین کاراکترهایی بود که تا امروز دیدهام. با اینکه رایج است که بیشتر هنرمندان پس از شهرت در کار خود غرق میشوند و وقت خود را دور از خانواده میگذرانند اما خدا را شکر پدر همیشه در کنار ما حضور داشت. در واقع با وجود پدر یک جمع کاملا گرم و شوخ را در کنار خود داشتیم. وی بسیار خانواده دوست بود و وقتی را که باید، برای ما صرف کرد و ما نمیتوانیم بگوییم که از خانواده کم گذاشته است چرا که دین خود را به ما ادا کرده است.
جایگاه موسیقی ناصر عبداللهی در کشور را چگونه میدانید؟
زمانی که پدر به سبک خود در خوانندگی رسیده بود در میان مردم ایران شناخته شد. در واقع وی جزو ۱۰ نفری بود که در حوزه پاپ از کسی تقلید نمیکرد؛ صدا متعلق به خودش بود و اشعار تاثیرگذار را برای کارهایش انتخاب میکرد.. پدر معتقد بود جایگاه شعر برای بالا بردن کار مهم است به همین خاطرصدایش هنوز هم ماندگار است. در واقع مصاحبه امثال شما نشانگر جایگاه پدر در موسیقی کشور است که در نبود ایشان نیز همچنان ادامه دارد و این ما را بسیار خوشحال می کند که پدرم نیست اما یاد وی هنوز زنده است و مردم با گوش دادن آهنگها، به ایشان فکر میکنند.
در برخی از آهنگ های ایشان نظیر «یا فاطمه» برداشت عرفانی خاصی وجود داشت، آیا ایشان تاکید خاصی روی ائمه داشتند؟
نوشتن و تنظیم این آهنگ را به خوبی یادم میآید. پدر سر ناهار یکباره به فکر فرو رفت و برای نوشتن و کار کردن به اتاق خود رفت. شاید هفتهها در اتاق بود تا جایی که وقتی از فضای کاری خارج شد، ترانه و آهنگ کار را کاملا ساخته بود. در واقع به نظر میرسید یکباره موج و حسی زیبا و معنوی ایشان را در بر گرفت. البته به طور کلی ایشان برای سادات احترام زیادی قائل بود و همانطور که میدانید آهنگهایی درباره حضرت علی(ع) و ائمه خواندهاند و هر کدام حس معنوی و عرفانی خاصی دارد که ناشی از ارادت قلبی پدر به ائمه است.
ایدئولوژی ایشان در عرفان چقدر با دیگران تفاوت داشت؟
در مورد عرفان نمیتوان گفت شبیه دیگران بودند و قطعا شیوه خاصی داشتند که باید تخصصی به آن پرداخت. اما میدانم حس و حالی که داشت برای خودش بسیار باارزش بود. آهنگهای مربوط به آلبوم «بوی شرجی» نشانگر همین حس عرفانی است که آن را به گونهای متفاوت میتوان مشاهده کرد. در واقع ایشان دوست داشتند که عرفانی کار کنند اما با توجه به سلیقه مردم کمی کارها را تغییردادند. در واقع کاری که ایشان دوست داشتند همین آلبوم «بوی شرجی» بود که به لحاظ فضای عرفانی قابل تحسین است.
با توجه به فضای عرفانی کار استقبال مخاطبان در کنسرتهای خارجی از کارهای ناصر چگونه بود؟
۷۰ درصد از مخاطبان پدرم شیفته حس عرفانی کارهای ایشان شدهاند تا جایی که میتوانم بگویم استقبال از کنسرتهای پدرم در خارج از ایران بسیار زیاد بود.
شما کدام آهنگ پدر را بیشتر دوست دارید؟
تقریبا برای من همه آهنگهای پدر دوست داشتنی است چرا که میدانم پدرم بر کدام کار عشق بیشتری داشت. با این همه آلبوم «بوی شرجی» و اخیرا «بچههای خیابان» را بیشتر دوست دارم و با آنها ارتباط بهتری برقرار می کنم.
واکنش مردم به اینکه شما پسر ناصر عبداللهی هستید، چطور است؟
قطعا در چنین شرایطی یک سری سوالات برای افراد پیش میآید. البته بایدها و نبایدهایی نیز در این بخش تعریف میشود چرا که باید به عنوان خانواده ناصر دور از حواشی باشیم اما قطعا وقتی مردم در نگاه اول متوجه این امر میشوند حس خوبی برای من به دنبال دارد چرا که به نحوی خوشحالی در نگاه مردم پیداست و این باعث غرور و افتخار من است.
واکنش شما و خانواده در مقابل شایعاتی که پس از مرگ پدرتان اوج گرفت چه بود؟
نمی خواهم وارد جزئیات شوم اما قطعا پشت سر تمامی مردان بزرگ، شایعاتی وجود دارد. این شایعات کملطفی برخی از افراد را میرساند که در سختترین برهه زمانی این حرفها را زدند. در حقیقت ما در آن شرایط سخت نبودن پدر سعی کردیم که این مسائل را نادیده بگیریم و به نوعی برطرف کنیم اما امیدوارم که خداوند از باعث و بانی این شایعات نگذرد.
چه تاثیری این مسائل بر زندگی شما گذاشته که تا این حد رنجیده خاطر هستید؟
این شایعات در تمام زندگی ما تاثیر داشت. به نحوی که برای مشغول شدن به کار با کنکاش افراد مختلف، حول و حوش این شایعات رو به رو شدم و این امر باعث شد بسیار اذیت شوم و اتهاماتی را پاسخ دهم که از پایه نادرست بود. در واقع دوسال ابتدایی پس از مرگ ناصر به پوشش و بر طرف کردن شایعات گذشت که خود به سختیها افزود.
پس از فوت ناگهانی ایشان چه کسانی از شما و خانواده ناصر حمایت کردند؟
این سوال باعث میشود سفره دل ما باز شود. ۵ سال در هیچ سالگردی شرکت نکردم به جز امسال که حاشیههای زیادی به همراه داشت. پس از مرگ پدرم افراد زیادی از ارگانهای دولتی گرفته تا شرکتهای خصوصی حرفهایی در باره حمایت زدند، وعدههایی که ما هرگز روی آنها حساب نکردیم و روی پای خودمان ایستادیم تا منت کسی بر بالای سر ما نباشد. اما به نظر میرسید این قول و قرارها بیشتر جنبه تجاری داشت که به آن عمل نشد. در این بین نیز افرادی پدر را پله ترقی خودشان کردند.
در مورد روزهای آخر عمر ناصر برای ما بگویید؟
پدر کارش را در خانه انجام میداد. از تهران به بندرعباس آمدیم تا پدر در خانه از شلوغی، کار و حواشی دور باشد و استراحت کند. در واقع این حاشیهسازیها در زمان حیات وی نیز به نوعی وجود داشت. تازه ایشان داشتند به یک آرامش نسبی میرسیدند که متاسفانه و به صورت ناگهانی به یک آرامش ابدی رسیدند.
درباره آلبوم جدید ناصر عبداللهی بفرمایید؟
آخرین پروژه های ناقص ما در قالب یک آلبوم هفته پیش وارد بازار شد. به لحاظ تنظیم و آهنگسازی تضمینی ندارم اما هنوز صدای ناصر آشناست و مردم آن را میشناسند و معتقدم که این صدا روی هر آهنگ یا سازی باشد فرقی ندارد. انشاالله که مورد پسند مردم و هواداران قرار بگیرد.
در مورد چاپ اشعار و ترانههای ایشان تا امروز اقدامی انجام دادهاید؟
یک سری اشعار هستند که هنوز منتشر نشده است و امیدوارم که تا انتهای سال جدید بتوانم این اشعار را که به جز ترانههای ایشان بالغ بر ۳۰ قطعه است به چاپ برسانم.
چرا در یادمانی که به نام پدر مرحومتان در کیش برگزار شد، شرکت نکردید؟
میخواهم از سالگردی که چند روز پیش در جزیره کیش برگزار شد گله کنم. برای برگزاری این یادمان یا سالگرد تبلیغاتی در فضای مجازی شد که من بنابردلایلی در آن شرکت نکردم. واقعیت این است که این سالگرد فستیوال از آب درآمد. عده بسیاری مردم را به نام ناصر عبداللهی جذب کردند اما هیچ اقدامی برای وی انجام نشد و این چندان جالب نبود. در واقع وقتی سالگرد برای کسی گرفته میشود، خانواده وی در اولویت قرار دارند اما در این سالگرد هیچکدام از افراد خانواده ناصر حضور نداشتند و کسی پیگیر این مسئله نشد. البته یک تماس کوتاه با من گرفته شد که این جای سوال دارد. حتی از دوستان نزدیک پدرم آقای کریمی، مدیر برنامههای ایشان در این سالگرد حضور داشتند که کم لطفی بزرگی کردند و من این را فراموش نمیکنم. این حرکت از رفاقت و همراهی ناصر دور بود. اینکه به اسم ناصر فستیوالی برگزار شد که حواشی بسیاری به همراه داشت و من همواره گفتهام که خاک پدرم را به یادمانهای تجاری وی ترجیح میدهم.
دیدگاهتان را بنویسید