×
×

خواننده آلبوم «هوادار» در گفت‌وگویی مفصل از تغییر سبک و حواشی مجموعه جدیدش صحبت کرد

  • کد نوشته: 148158
  • 17 تیر 1396
  • ۰
  • پنجم خرداد ماه اولین آلبوم رسمی «شهرام میرجلالی» به نام «هوادار» منتشر شد. این خواننده جوان در آلبوم خود با جمعی از چهره‌های مطرح موسیقی پاپ نظیر محمد علیزاده، شهاب اکبری، کوشان حداد، میلاد ترابی، مهرزاد امیرخانی، محمد کاظمی و سعید زمانی و بهنام کریمی و… همکاری کرده بود. این اثر از سوی موسسه «طنین […]

    خواننده آلبوم «هوادار» در گفت‌وگویی مفصل از تغییر سبک و حواشی مجموعه جدیدش صحبت کرد
  • پنجم خرداد ماه اولین آلبوم رسمی «شهرام میرجلالی» به نام «هوادار» منتشر شد. این خواننده جوان در آلبوم خود با جمعی از چهره‌های مطرح موسیقی پاپ نظیر محمد علیزاده، شهاب اکبری، کوشان حداد، میلاد ترابی، مهرزاد امیرخانی، محمد کاظمی و سعید زمانی و بهنام کریمی و… همکاری کرده بود. این اثر از سوی موسسه «طنین آهنگ پارس» و به تهیه‌کنندگی «علیشاه صمدی» به بازار عرضه شد و مورد توجه مخاطبان شهرام میرجلالی قرار گرفت. چند هفته پس از این اثر به سراغ شهرام میرجلالی رفتیم و با او درباره سوابق کاری‌اش در موسیقی، تغییر سبک خوانندگی‌اش از سنتی به پاپ و همچنین حواشی دیگر درباره همکارانش صحبت کردیم. او همچنین در این گفتگو از برگزاری کنسرت‌هایش در آینده نزدیک و انتشار موزیک ویدئوهایش خبر داد.

    • *تو این حرفه را از موسیقی سنتی شروع کردی، ورودت به آن سبک از چه زمانی و چگونه بود؟
    از همان زمان کودکی خانواده و اطرافیان متوجه استعدادم در موسیقی شدند و چند سال بعد از طریق یکی از اقوام به استاد «رامبد صدیف» معرفی شدم. در سن ۹ سالگی برای تست نزد ایشان رفتم و گفتند هرچه بلد هستی بخوان. بعد از اینکه برای استاد صدیف خواندم ایشان گفتند این همان خواننده‌ای است که می‌خواهم. از همان یکشنبه کلاس‌هایم شروع شد و تا ۲۱ سالگی هر یکشنبه برای آموزش به خانه ایشان می‌رفتم. به نوعی می‌توان گفت نوه استاد بودم، چون همه هنرجویان ایشان که در یک کلاس بودیم بالای ۲۵ سال سن داشتند و نحوه تدریس ایشان نیز با همان سبک مکتب‌خانه‌ای و به اصطلاح سینه به سینه بود. استاد اوایل به علت آموزش و تعلیم بیشتر اجازه نمی‌دادند که به اجرای خاص صحنه‌ای یا تلویزیونی بپردازم ولی از یک سن به بعد دستم را باز گذاشتند و بعد از آن اجرای کنسرت‌ها را شروع کردم.
    • * با گروه خاصی روی صحنه می‌رفتی؟
    در دوران دانش آموزی گروهی تشکیل دادیم، که به اجرای تصانیف قدیمی موسیقی اصیل ایرانی می‌پرداختیم و حدود سال ۸۳ به عنوان خواننده میهمان به گروه «ونداد مهر» دعوت شدم و پس از اجراهای موفق از خواننده مهمان به خوانننده میزبان گروه تبدیل شدم!
    • * بچه‌ها معمولاً در آن سن و سال تو، بیشتر به کارهای ریتمیک و پرهیجان علاقه دارند و کمتر پیش می‌آید بچه‌ای باشد که موسیقی سنتی گوش کند. تو چرا قبول کردی که نزد استاد صدیف آموزش ببینی؟
    در ابتدا سنم آنقدر زیاد نبود که انتخاب کنم ولی مسلماً اگر میل باطنی نداشتم همان‌جا این سبک از موسیقی را پس می‌زدم. مثلاً اولین شعری که سر کلاس یاد گرفتم «غمم دادی و غمخواری نکردی» بود. شاید چنین اشعاری برای سن من سنگین بود، ولی این سبک از موسیقی را دوست داشتم. تفاوت من با بچه‌های دیگر این بود که علاوه بر فراگیری موسیقی سنتی، موسیقی پاپ و سبک‌های دیگر دوره خودم را هم گوش می‌کردم.
    • * موسیقی پاپ را یواشکی گوش می‌کردی؟!
    از کلاس موسیقی سنتی که بیرون می‌آمدم آهنگ پاپ گوش می‌دادم و فکر می‌کنم نگاه باز نسبت به هر دو سبک باعث شد که بتوانم تجربیات خوبی از این دو سبک به دست بیاورم. خیلی از خواننده‌های موسیقی سنتی نسبت به ورود به موسیقی پاپ اینِرسی نشان می‌دهند ولی من اینطور نبودم چون همه کارهای خوب هر سبک از موسیقی را به وقت خودش می‌شنیدم و زمزمه می‌کردم.
    • * با توجه به اینکه ۱۲ سال آموزش موسیقی سنتی می‌دیدی فکر نمی‌کنی اگر آن را ادامه می دادی الان دومین یا سومین آلبومت هم منتشر شده بود؟
    در دوره‌ای که خواننده سنتی بودم هیچ وقت فکر نکردم که به عنوان یک خواننده باید بالاخره روزی آلبوم مستقل منتشر کنم. در آن زمان پس از برگزاری کنسرت‌ها، می‌دیدم که مخاطبان موسیقی سنتی هم در ماشین‌های خود موسیقی پاپ گوش می‌کنند. همان جا فکر کردم که من هم می‌توانم طیف گسترده‌تری را از مخاطبان موسیقی را کنار خودم داشته باشم. از سوی دیگر نمی‌توانستم با اشعار فاخر ایرانی آنچنان که می‌خواستم با مخاطبانم ارتباط کلامی برقرار کنم. اما امروز ساده‌تر و روان‌تر می‌توانم در مورد مادر، عشق آسمانی و زمینی و … برای تمام اقشار جامعه با سلایق و علایق مختلف بخوانم.  این مورد هم یکی از دلایلی شد که به سمت موسیقی پاپ بروم. در این سبک هم تلاش کردم هیچ وقت کاری را نخوانم که پیش خودم شرمنده شوم و بگویم چرا از موسیقی سنتی با آن توانایی به پاپ آمدی و چنین آهنگی را می‌خوانی.
    • *در حوزه موسیقی پاپ هم آموزش آکادمیک دیدی؟
    من تا ۲۱ سالگی افتخار شاگردی نزد یکی از بهترین اساتید آواز اصیل ایران را داشتم و دیگر نیازی به گذراندن دوره آکادمیک خوانندگی سبک پاپ را احساس نکردم. در سال ۸۹ پیشنهاد خوانندگی یک آلبوم پاپ – سنتی به من داده شد  که متاسفانه به سرانجام نرسید ولی باعث آشنایی با دوست عزیزم شاهین اقبال شد که این آشنایی منجر به  تولید قطعه  خاطره  با ترانه‌ای از  میلاد اتنا  با آهنگسازی خودم شد که با توجه به همزمانی این قطعه با فوت پدربزرگم، احساس ورود به عرصه موسیقی پاپ  را برای من و اطرافیانم صد چندان کرد.

    • * از چه زمانی به فکر انتشار آلبوم مستقل پاپ افتادی؟
    از بازخوردهای قطعه خاطره متوجه شدم که می‌توانم در این سبک مستقل‌تر فعالیت کنم. پس از این قطعه با «محمد کاظمی» آشنا شدم و شروع همکاری ما با قطعه «راز خوشبختی» به آهنگسازی شهاب رمضان بود. این شعر به مناسبت ماه رمضان بود و به عنوان تیتراژ برنامه  پرمخاطب رادیو  ۷ برگزیده شد و پس از آن در شبکه‌های مختلف صدا و سیما مورد استقبال مردم نازنین قرار گرفت. در ادامه از طریق محمد با «بهنام کریمی» به عنوان آهنگساز آشنا شدم و استارت تولید آلبوم «هوادار» را زدیم. بهنام کریمی ویلن ایرانی می‌نواخت و همین حس مشترک ما به موسیقی اصیل ایرانی ارتباطمان را بیشتر کرد و نتیجه آلبوم هوادار را امروز می‌بینیم. از همان زمان تصمیم گرفتم که یا وارد موسیقی پاپ نشوم یا با بهترینها کار کنم. کارکردن با بهترین‌ها برایم نتایج خوبی داشت اما بسیار هم سخت بود.
    • * آلبوم هوادار که اوایل خرداد منتشر شد پرستاره بود و در آن چهره‌های مطرحی حضور داشتند. معمولاً خواننده‌های آلبوم اولی عوامل تولید آثارشان را بر اساس علاقه شخصی انتخاب می کنند. تو هم اینطور بودی؟
    یک سری علایق شخصی را نمی‌توانم کتمان کنم اما بیشتر از احساس خودم به این فکر کردم که کدامیک از هنرمندان موسیقی پاپ، سبکشان به سلیقه هنری و موسیقیایی من نزدیکتر است. مثلاً یکی از موزیسین‌هایی که همیشه دوست داشتم روزی بتوانیم همکاری داشته باشیم و کارهایش را ازگذشته پیگیری می کردم، «شهاب اکبری» بود و خدارو شکر نتیجه این همکاری دو قطعه با احساس با نام‌های دلشوره و عشق اول شد. در ادامه اغلب شاعران، آهنگسازان و تنظیم‌کننده‌ها را با مشورت و همفکری با بهنام کریمی که مدیر هنری آلبوم بود انتخاب کردیم و از تجربیات ایشان، با توجه به تجربه و ارتباط خوبش با اهالی موسیقی پاپ برای سهولت روند تولید آلبوم استفاده کردیم. البته در کنار عوامل نامدار حاضر در آلبوم هوادار که افتخار همکاری با آنها را داشتم، در روند تولید آلبوم با استعدادهای فوق‌العاده‌ای هم آشنا شدم و همکاری‌های بسیار موفقی داشتیم. می توانم «سعید زمانی» را مثال بزنم که زمان تنظیم قطعه «هوادار» و «پاتوق» نسبت به او شناخت دقیق نداشتم. اما بهنام می‌گفت که سعید موزیسین با استعدادی است و به من اعتماد کن. پاتوق اولین همکاری ما و اولین تیتراژ من در تلویزیون بود که بازخوردهای مثبت زیادی برایمان داشت و پس از آن، قطعه هوادار که شاید معروفترین قطعه من در مارکت موسیقی نزد مخاطبانم هست و آهنگ یه تصمیم تازه حاصل همکاری با سعید زمانی بود. امروز خوشحالم که آن سعید با استعدادِ چند سال گذشته، یکی از بهترین‌ها است. امیدوارم همین اتفاق هم برای امیرحسین اکبرشاهی تنظیم‌کننده  قطعات گرگ و میش و  فقط با عشق میشه رخ دهد، چرا که او هم به حق بسیار با استعداد و توانا است.
    • * چرا این همه چهره گران قیمت را دور هم جمع کردید؟ چون این روزها خواننده‌های مطرح هم سراغ برخی هنرمندان ناشناخته‌تر می‌روند تا هزینه‌های تولیدشان کمتر شود.
    همیشه برای من جای سوال بوده که چرا خواننده‌های مطرح برای تولید کارهایشان به قول شما هزینه کمتری صرف و با هنرمندان گمنام‌تری کار می‌کنند؟ من از همان روز اول سخت‌گیری زیادی داشتم و تصمیم گرفتم یا با بهترین‌ها کار کنم یا آهنگی را بخوانم که خودم با آن ارتباط برقرار می‌کنم. عوامل آلبومم را طوری انتخاب کردم که پیش وجدان خودم آسوده باشم و بگویم با بهترین‌ها کار کردم. اگر این بهترین‌ها صدای من را در حدی دیدند که برایش بهترین‌ها را بسازند که اتفاقات خوبی رخ می‌دهد. به عبارت دیگر با آدم‌های حرفه‌ای کار کردم تا کار حرفه‌ای دریافت کنم و درصد سعی و خطا و ریسک کار را به علت تجربه عوامل کار بلد پایین بیاورم. اما باز هم این مخاطبان هستند که باید ارزیابی کنند و نظر بدهند، آثار من در چه سطحی بوده است.

    البته باید بگویم همیشه هم اسم‌ها باعث موفقیت یک قطعه هنری نمی‌شوند. متاسفانه تجربه به من ثابت کرد دلسوزانه و متعهد کارکردن عوامل، همیشه با شهرت آنها نسبت مستقیمی نداشته و ندارد. مخصوصاً اگر خواننده هنوز به درجه‌ای از معروفیت در جامعه نرسیده باشد.

    • * این تنوع عوامل در آلبوم باعث شد تا کارها یکدست نباشد و فضای کارها تفاوت‌های زیادی دارند.
    من همیشه با اینکه خواننده خودش را تکرار کند مشکل دارم. اگر خواننده‌ای توانایی دارد باید در سبک‌های مختلف بخواند. تفاوت زیادی بین معنای یکدستی و یکنواختی یک آلبوم وجود دارد.

    برای مثال برخی آلبوم‌های خارجی توسط سه یا چهار نفر تولید می‌شود و زمان زیادی برای بررسی و تولید آثار دارند. اما در ایران شرایط بسیار متفاوت است.  ما در آلبوم اول با حفظ یکدستی قطعات می بایست سلایق متفاوت را با خود همراه می‌کردیم. در این آلبوم قطعاتی شاد و پرانرژی مانند «سلسله چشمات» و «هوادار» را در مقابل قطعاتی احساسی مانند  «مادر» و «دلشوره» داریم. طبیعتاً مخاطب این دو فرم موسیقی با هم تفاوت‌های احساسی دارند، ولی معتقدم می‌توان همزمان هر دو گروه را در کنار هم یا حتی در برخی موارد هم سلیقه هم ، همراه خود داشته باشیم.

    مرز باریکی بین یکدستی و یکنواختی وجود دارد ولی ۹۰ درصد آلبوم‌های داخلی که قرار بوده یکدست باشند، یکنواخت شده‌اند. به این نکته هم اشاره کنم که دلیل ورودم به موسیقی پاپ این بود که می خواستم تمام لایه‌های جامعه را فارغ از هرگونه جایگاه اجتماعی و اقتصادی همراه خودم داشته باشم. به همین دلیل سراغ کارهای متفاوت و متنوع می‌روم که بتوانم دل مخاطبین بیشتری را به دست بیاورم. در کل من از خواندن سبک‌های مختلف ترسی ندارم و دوست ندارم مثل اغلب خوانندگان موسیقی پاپ در یک چرخه تکراری گرفتار شوم. به عنوان مثال دکتر محمد اصفهانی یک خواننده توانا، شجاع و ریسک‌پذیر هستند چون ایشان با قطعاتی مثل فاصله و حسرت به مخاطبان معرفی شدند ولی در ادامه کاری مثل «نون و دلقک» را خواندند. ایشان این روند را در ادامه هم حفظ کردند و به همین دلیل مخاطبان امروز هم کارهایشان را دنبال می‌کنند.

    • * طی روزهای اخیر کدام کارهای آلبوم بازخورد بیشتری برایت داشت؟
    به جرأت می‌توانم بگم از همه قطعات آلبوم از جمله سلسله چشمات، دوست دارم، عشق اول، یه تصمیم تازه و… بازخوردهای خیلی خوبی دریافت کردم. خدا را شکر می‌کنم از لطفی که نصیب حالم شده است و امیدوارم بتوانم به زودی محبت و حمایت‌های مخاطبانم را جبران کنم.
    • *برای آینده چه برنامه‌هایی داری؟
    به همراه بهنام کریمی و علیشاه صمدی تهیه‌کننده محترم آثارم که بی شک در نبودش برای تولید این آلبوم پر هزینه و پر ستاره سخت به مشکل می‌خوردیم، مشغول برنامه‌ریزی برای کنسرت‌های آتی هستیم و همچنین مشغول تولید چند موزیک‌ویدئو به کارگردانی دوست خوبم هادی بردباری هستیم و به زودی تولید قطعات جدید را شروع خواهیم کرد.
    • * در بحث کنسرت‌ها سقف آرزوهایت چیست؟ صرفاً به دنبال چند شب اجرا در تهران و شهرستان هستی یا اتفاقات بزرگتر در ذهن داری؟
    آرزوهای بزرگی در ذهن دارم. در ۱۰ سال گذشته کنسرت‌های متعدد و موفقی در حوزه موسیقی اصیل ایرانی در بهترین سالن‌های تهران و شهرستان‌ها داشته‌ام ولی مسلماً با شروع کنسرت‌های آلبوم هوادار در مسیر رسیدن به هدف‌های بزرگترم قدم بر می‌دارم.
    • * اگر در مسیر کنسرت‌هایت با شکست مواجه شوی باز هم ادامه می‌دهی؟ مثلاً اگر اجرای اولت نفروشد نا امید می‌شوی یا به دنبال برطرف‌کردن مشکلات و نواقصت می‌روی؟
     روز برگزاری مراسم رونمایی آلبوم در سالن جا کم آمد و خیلی‌ها لطف کردند و ایستاده مراسم را دنبال کردند. مسلماً روزی کنسرت برگزار می‌کنم که خیالم راحت باشد مخاطبانی در حد آن سالن خواهم داشت. خدا را شکر تهیه‌کننده ما بیشتر از اینکه به فکر درآمدزایی از موسیقی باشد، به فکر حمایت از هنر و موسیقی است. علیشاه صمدی نیامده است که ضرر کند اما می‌داند بازار موسیقی فراز و نشیب‌های زیادی دارد. طبق برنامه‌ریزی‌ها و هماهنگی‌های صورت گرفته بین ایشان و تیم اجرایی موسسه طنین آهنگ پارس که مدیریت اجرایی فعالیت‌های هنری بنده را بر عهده دارند، تا پایان سال دوم بحث personal branding را لحاظ می‌کنیم. می دانیم برای این موضوع موفقیت‌ها و شاید گاهی شکست‌هایی هم داشته باشیم. خود شما هم به عنوان خبرنگار قطعاً روی خوب و بد این کار را دیده‌اید و امروز به عنوان یک چهره حرفه‌ای فعالیت می‌کنید و برای ما هم شرایط همینطور خواهد بود. مخصوصاًدر مارکت موسیقی که هیچ چیز قابل پیش بینی نیست.
    • *کلاً به نظر می‌رسد که خودت و تیم کاری‌ات واقع بین هستید و بلندپروازی نادرست ندارید.
    همه اتفاقات بازار موسیقی بر مبنای عقل و منطق نیست. به همین دلیل با توجه تجربه برگزاری ده‌ها اجرای مختلف در نقاط ایران امید دارم که بتوانم حرکت رو به جلویی در بازار داشته باشم. قطعاً در این مسیر کارهای خوب مطابق سلیقه مخاطبان منتشر خواهم کرد و حمایت آن عزیزان باعث پرشدن سالن کنسرت ما می شود و مطمئن باشید ما سالن کنسرتمان را به هر شکلی پر نمی کنیم!
    • *در حال حاضر خودت را در رقابت با چه کسانی می‌بینی؟
    هر چند متاسفانه ، ورود برخی به عرصه خوانندگی شأن این حرفه را بسیار پایین آورده و آن را از یک حرفه و هنری که لازمه  آن استعداد و آموزش هست  به یک سرگرمی تبدیل کرده و بدتر از آن باعث خراب شدن سلیقه و گوش موسیقایی مخاطبان موسیقی شده است. همچنین باعث بدبینی مردم به کارهای تولید شده از خواننده‌های ناشناخته اما با استعداد شده است. نشان به آن نشان که امروز جمله‌هایی مثل فلانی هم خواننده شد، تعداد خواننده‌ها از شنونده‌ها بیشتر شده و از این دست متلک‌ها که باعث از بین رفتن اعتماد مخاطبین به موسیقی شده را زیاد میشنویم. اما باز هم معتقدم هیچکسی جای دیگری را در بازار موسیقی نگرفته است. در حال حاضر خواننده‌های جوان قدم‌های خوبی برداشته اند. حجت اشرف زاده، سینا شعبانخانی، بهنام بانی و … از جمله خواننده‌های با استعدادی هستند که پله‌های ترقی را با سرعت در حال بالا رفتن هستند و شاید روزی رقابت هم داشته باشم! اما بسیاری از خواننده‌های نسل جدید علاوه بر موزیسین بودن، واقعاً خواننده هستند و اجرای زنده سالم و فوق‌العاده‌ای دارند و نوید آینده‌ای روشن برای موسیقی پاپ خواهند داشت. بسیاری از خواننده‌های سطح اول پاپ کنسرت‌هایی برگزار می‌کنند که همیشه پر است ولی همیشه و هر جا توانایی اجرای زنده ندارند.
    • * البته یک حاشیه جالب درباره تو این است که یک نوازنده مطرح موسیقی سنتی هم داریم که ایشان هم «شهرام میرجلالی» هستند. با ایشان تا به حال برخورد نداشتی؟!
    استاد شهرام میرجلالی یکی از مشوقین من برای ورود به موسیقی پاپ بودند. از طریق یکی از آشنایان شماره ایشان را گرفتم و تماس گرفتم و گفتم شهرام میرجلالی هستم! ایشان به شوخی گفتند مگر من به سادگی شهرام میرجلالی شده‌ام که شما هم شهرام میرجلالی باشید!(خنده) اما با افتخار قرار ملاقات گذاشتیم و برایشان خواندم و صدایم را دوست داشتند. ایشان از اساتید بزرگ موسیقی هستند و گفتند که نسل جدید بیشتر با موسیقی پاپ ارتباط برقرار می‌کند و پیشنهاد دادند که این سبک را دنبال کنم. همچنین تا چند وقت بعضی از مخاطبان و افرادی که شناختی نسبت به من و کارهایم نداشتند می‌گفتند که آلبوم استاد شجریان را خریدیم و عجب نوازندگی تار زیبایی داشتی!(خنده)
    • *حاشیه دیگر هم این است که از زمان انتشار آلبوم خیلی‌ها تو را متهم کردند که از فریدون آسرایی تقلید می کنی.
    از شباهت صدایم با فریدون آسرایی فرار نمیکنم و این موضوع را به عنوان یک تعریف در نظر میگیرم. چون صدای ایشان بسیار گرم و پر احساس است و مردم همیشه با آن ارتباط برقرار کردهاند. اما هنگام ضبط کارها هیچ وقت به تقلید از آقای فریدون یا تشابه صدایم با صدای ایشان فکر نکردهام . با شنیدن قطعات موجود در آلبوم هوادار حتما متوجه تفاوت های موجود بین صدای بنده و ایشان خواهید شد.
    • *و کلام آخر؟
    شرایط فروش آلبوم در ایران خوب نیست و عملاً از این طریق بازگشت مالی برای آثار و دست اندرکاران وجود ندارد. این اتفاق در دنیا هم هست و میبینیم که خیلی از خوانندگان مطرح بین المللی هم از آلبوم دور شدهاند. اما در ایران یک نکته عجیب وجود دارد و آن هم این است که برای یک آلبوم موسیقی حدود دویست میلیون تومان هزینه میشود اما هیچکس حاضر نیست با پرداخت ۵ هزار تومان یک سرمایه دویست میلیونی را در اختیار بگیرد. واقعاً سوال من این است که چرا مردم بلیت ۱۰۰ هزار تومانی کنسرت را میخرند ولی از خرید یک آلبوم پنج هزار تومانی سر باز میزنند؟ مخاطبان با خرید بلیت کنسرت از خواننده حمایت میکنند و فقط یک شب اجرایش را میبینند اما میتوانند با پرداخت مبلغی بسیار بسیار کمتر هم از هنرمند حمایت کنند و هم آلبومش را همیشه بشنوند. از سوی دیگر شرایط حتی برای رساندن قطعات هنرمندان مجاز به صورت دانلود رایگان به گوش مخاطبین محترم موسیقی هم جالب نیست. امیدوارم با حمایت دفتر محترم موسیقی وزارت ارشاد و دفتر محترم موسیقی صدا و سیما شرایط برای سهولت فعالیت هنرمندان مجاز کشور عزیزمان ایران فراهم گردد. و در پایان آلبوم هوادار تقدیم به تمام مردم مهربان و خوش قلب کشورم ایران.
       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *