چندی پیش موزیک ویدئوی «بی غرور» به عنوان اولین اثر رسمی از «پویا کلاهی» خواننده جوان موسیقی ایران، منتشر و در دسترس مخاطبین قرار گرفت که مخاطبین نیز استقبال خوبی از این اثر داشتند. به همین بهانه مصاحبه ای با این هنرمند انجام شده که در ادامه می توانید دنبال کنید.
– موسیقی و خوانندگی را از چه سالی به صورت حرفهای شروع کردید؟
سلام و درود به مردم سرزمین پاکم. موسیقی را مدیون پدرم هستم.البته پدرم ساز نمی زند و موزیسین نیست اما موسیقیهای خوب گوش میکند و به طور کلی موسیقی را خوب گوش میکند. بنا به سلیقه پدرم من با آهنگهای التون جان، ،کریس دی برگ، پینک فلوید، جتروتال، دمیس روزوس، کورش یغمایی و مرحوم فرهاد بزرگ شدم. داستان نویسی و شعر را قبل از موسیقی و خوانندگی شروع کردم ولی همیشه شعرهایی که می سرودم همراه با ملودی خاص خودشان به ذهنم می رسیدند. پدرم از کودکی عاشق پیانو بوده، اما زمانی موفق به خریدن پیانو شد که من ۱۴ سالم شده بود و آنچنان شیفته موسیقی و خوانندگی بودم که با ورود این ساز به منزلمان احساس کردم فصل جدیدی از زندگی در انتظارم است و خوشبختانه پدر و مادرم همیشه حامی من در موسیقی بوده اند. سال ۱۳۷۹ پیانو را شروع کرده و در سال ۱۳۸۱ در ۱۶ سالگی یک آلبوم موسیقی به نام “بالا رفتن از سقوط” شامل تعداد ۱۴ آهنگ به نوازندگی و خوانندگی خودم ضبط کردم که ۱۱ تا از ترانه ها سروده خودم بود که این آلبوم هیچ کجا پخش و شنیده نشد.اگرچه در زمینه خوانندگی هیچ آموزشی ندیده ام اما تمرین و بازخوانی ترانه های خوانندگانی مانند دکتر محمد اصفهانی و کورش یغمایی و … که از دو سبک متفاوت بودند روی خواندن من تاثیر خوبی داشت.رفته رفته به سمت موسیقی راک و سپس موسیقی جَز و بلوز و همچنین موسیقی فولک تمایل پیدا کردم و بعد ها با استاد عزیزم رامین بهنا آشنا شدم که این آشنایی نقطه عطف من در نوازندگی پیانو بود و زحمات بی دریغ ایشان باعث ارتقای وسیعی در شناخت من از موسیقی شد.
– در این مدت که موزیک ویدئوی «بی غرور» را به صورت رسمی و مجاز منتشر کردید، از گوشه و کنار شنیده میشود که قصد دارید آلبومی را به صورت رسمی به انتشار برسانید. چه شد که تصمیم گرفتید آثارتان را در قالب آلبوم تولید کرده و به فکر نشر باشید؟
کارنامه هر خواننده و موزیسینی آلبومهای موسیقی اوست و من با توجه به مسیری که تا به امروز طی کرده ام این قابلیت را در خودم می بینم که بتوانم مجموعه ای از آثارم را در اختیار مردم قرار بدهم که هم شنیده شوم و هم آثارم مورد ارزیابی مردم قرار بگیرد.
– برای پس از انتشار آلبوم به فکر کنسرت هستید؟
اجرای زنده همیشه یکی از علایق من بوده و هست، و با توجه به نوع کارم که خواندن در حین نواختن پیانوست، بسیار علاقه مند هستم که واکنش مخاطب را از نزدیک ببینم و احساسات و افکارم را از نزدیک تقدیم مردم کنم. بدون شک حس فوق العاده ایست که روی صحنه در حال خواندن ترانه ای باشی که آن را در خلوتت و غرق در عمیق ترین احساساتت سروده ای و ببینی که اشخاصی در میان جمعیت هستند که اگرچه تو اصلا آنها را نمیشناسی ولی به تو چشم دوخته اند و فارغ از دنیای اطراف همراه با تو ترانه ات را زمزمه می کنند. این پیوند عمیق بین هنرمند و مخاطب بزرگترین آرزوی من در زندگی هنریم است.
– در ماههای اخیر همکاری خوبی با «شهرام مویدی» داشتهاید و قطعه «بی غرور» دیدگاه های مثبتی را در بین مخاطبان به همراه داشت، کمی درباره این همکاریها توضیح دهید، آیا این همکاری ادامه دار خواهد بود؟
شهرام مؤیدی موزیسین بسیار با تجربه ای است که به تمامی عناصر تشکیل دهنده موسیقی توجه میکند و این از نظر من اولین و مهمترین خصوصیتی است که یک تهیه کننده موسیقی باید داشته باشد. من و شهرام لحظاتی شیرین و مملو از موسیقی را با هم می گذرانیم ،روحیاتمان به هم نزدیک است و این روز ها در حال تهیه قطعات جدید هستیم. من در زمینه شعر و آهنگ همواره سعی می کنم از خلاقیت خودم استفاده کنم اما در زمینه نوازندگی و تولید همیشه از همکاری با افراد مجرب لذت می برم و خوشحال می شوم که در آینده هم افتخار همکاری با نوازندگان و موزیسینهای درخشان و طراز اول کشورم را داشته باشم.
– با توجه به هزینه های بالای تولید موزیک ویدئو، آیا باز هم به فکر انتشار موزیک ویدئوی جدید برای آثارتان هستید؟
من شدیدا به تماشا کردن و همچنین تولید موزیک ویدئو علاقه مند هستم و همیشه برای آهنگهایم ایده های تصویری زیادی در ذهن دارم. دنیای امروز دنیای تصویر است.در گذشته یک آلبوم موسیقی همراه با یک عکس از هنرمند منتشر می شد اما امروز یک تک آهنگ همراه با چندین تصویر از جمله تصاویری از مراحل تولید و ضبط آن آهنگ منتشر می گردد. موزیک ویدیو نیز از مهمترین محصولات تصویری در زمینه موسیقیست. با توجه به هزینه های بالا و سختیهای تولید موزیک ویدیو، نمی توان برای همه ترانه ها نسخه تصویری هم ارائه کرد،اما دلم می خواهد تا جایی که می توانم آثارم را به تصویر بکشم.
– خوانندههایی مثل تو هنوز درآمدی از موسیقی ندارند. سوالی که برای مخاطبان موسیقی وجود دارد این است که هزینههای ویدئوها و تولید قطعات از کجا تأمین میشوند؟
از جیب هنرمند ! تهیه کنندگی موزیک ویدیوی بی غرور را من و مرتضی کلاهی (کارگردان و تدوینگر) به عهده داشتیم. همانطور که اشاره کردم تولید قطعات و خصوصا موزیک ویدئو در سطح مطلوب، هزینه های بسیار بالایی دارد و موانع مالی مهمترین عامل بازدارنده و کاهش سرعت برای پیشبرد کار افرادی مانند من است.چه بسیار ایده های نابی که فقط به دلیل کمبود بودجه به دست فراموشی سپرده می شوند و یا لااقل تولیدشان مدتها به تعویق می افتد. با همه اینها من با تمام انرژی به کارم ادامه می دهم و سعی در بهتر و بهتر شدن کارم دارم.
– وضعیت موسیقی امروز را برای فعالیت خوانندههایی مثل خودت چطور میبینی؟
در چند سال اخیر اتفاقات امیدوارکننده ای در موسیقی کشورمان افتاده و آن تنوعی است که در ذائقه مخاطب ایجاد شده. مخاطبین موسیقی منتظر آثار جدید بوده و از صداهای جدید استقبال می کنند. در فضای امروز ، هنرمندانی موفق هستند که نوآوری و خلاقیت را سرلوحه کار خود قرار بدهند و نه هنرمندانی که کارشان به نوعی تکرار کار هنرمندان قبل از خودشان است. همواره دغدغه من تولید موسیقی در بالاترین سطحی است که بلد هستم و از دستم بر می آید و دلم میخواهد طیف گسترده ای را مخاطب خود قرار بدهم. همیشه وقتی در حال ساخت قطعه جدیدی هستم از خودم می پرسم که آیا چیزی در این قطعه وجود دارد که آن را برای دیگران شنیدنی و جذاب کند؟ اگر پاسخ مثبت نبود قطعا آن قطعه را در آرشیو خودم بایگانی کرده و خودم در خلوتم از آن لذت می برم و یا از آن در پروژه دیگری استفاده خواهم کرد.
– موسیقی پاپ، راک و تلفیقی، چه فارسی و چه خارجی، را دنبال می کنید؟ و انتخاب های شما در این سبک چه افراد یا گروه هایی است؟
البته. قسمتی از وقت من به گوش کردن موسیقی اختصاص دارد. از هنرمندان داخلی علاقه بسیار زیادی به کورش یغمایی دارم، شیفته موسیقی استاد کیهان کلهر هستم. به موسیقی نوآورانه استاد عزیزم رامین بهنا علاقه دارم و همچنین موسیقی میلاد درخشانی و گروه چارتار را دنبال می کنم. از هنرمندان خارجی به هنرمندانی مانند مارک نافلر، نیل مورس، گروه میوز و همینطور به هنرمندان موسیقی بلوز و جَز از جمله کیت جَرت، ژاک لوسیه و ری چارلز علاقه خاصی دارم.
– به عنوان آخرین سوال حرف نگفتهای اگر مانده بگو..
امیدوارم نگرشها به موسیقی روز به روز منصفانه تر و واقع بینانه تر شود. من می دانم که در گوشه و کنار کشورمان هستند هنرمندانی که لایق آموزش صحیح و همچنین لایق فرصتی برای به گوش رسیدن آثارشان هستند. به امید روزی که این استعداد ها کشف شده و مجالی برای کار کردن داشته باشند. درود.
دیدگاهتان را بنویسید