×
×

گفت‌وگو با «شهرداد روحانی» آهنگساز و نوازنده‌ی نامی ایرانی:

  • کد نوشته: 103030
  • 25 اسفند 1394
  • ۰
  • آخرین سفر «شهرداد روحانی» به ایران سفر پرباری بود؛ همراه با برگزاری کنسرت با ارکستر بزرگ و البته رسیتالِ پیانویی که برای اولین بار در چند جای دیگر هم جز تهران برگزار شد و همان‌طور که انتظار می‌رفت با استقبالِ خوبی مواجه شد؛ حالا اما مدتی است که رهبر و آهنگسازِ محبوب ایرانی به خارج […]

    گفت‌وگو با «شهرداد روحانی» آهنگساز و نوازنده‌ی نامی ایرانی:
  • A_KH9927_0_0آخرین سفر «شهرداد روحانی» به ایران سفر پرباری بود؛ همراه با برگزاری کنسرت با ارکستر بزرگ و البته رسیتالِ پیانویی که برای اولین بار در چند جای دیگر هم جز تهران برگزار شد و همان‌طور که انتظار می‌رفت با استقبالِ خوبی مواجه شد؛ حالا اما مدتی است که رهبر و آهنگسازِ محبوب ایرانی به خارج از کشور برگشته؛ اما در سال جدید هم برنامه‌های بسیاری برای برگزاری کنسرت در کشور خودش دارد.

    می‌گوید: «اتفاقا آخرین سفری که به ایران داشتم برای انجام تعدادی از کارهای شخصی‌ام بود؛ اما خوشبختانه درگیر برنامه‌های زیادی شدم. برای مثال همراه با یک ارکستر زهی در ایام جشنواره کنسرت دادم که در آن برای اولین بار اثری از استادم «مصطفی کمال‌پورتراب» را با نام «کاپریس ایرانی» اجرا کردم و علاوه بر آن قطعاتی از باخ و بارتوک اجرا کردیم و همچنین یک قطعه از «اینو موریکونه». نکته‌ای که در این اجرا برای من اهمیت داشت، قدرت نوازندگانِ جوانی بود که به عنوان سولیست در این برنامه حضور داشتند و از جمله‌ی آنان «آرین قیطاسی» و «میلاد عازمی» بودند. هر بار که به ایران می‌آیم از قدرت و تکنیک نوازندگانی ایرانی سرخوش و هیجان‌زده می‌شوم و فکر می‌کنم که حالا نوازندگان ایرانی به درجه‌ای از توانایی رسیده‌اند که می‌توانند از پس اجرای هر قطعه‌ای برآیند.»

    «شهرداد روحانی» البته تاکید دارد که به خصوص نوازندگان سازهای زهی در ایران به توانایی بسیار بالایی دست یافته‌اند: «متاسفانه برگزاری کنسرت‌ در ایران همواره با مشکلاتی مواجه است که ممکن است این امکان را فراهم نیاورد تا تمرینات منسجم و هماهنگی انجام شود؛ اما باز توانایی آنان قابل ستایش است. ما باید به نوازندگانمان با خوش‌بینی نگاه کنیم و من تاکید می‌کنم که هر سال که به ایران می‌آیم، با تعدادی نوازنده‌ی جدید آشنا می‌شوم که دلگرمم می‌کند  انگیزه‌هایم را برای کار و کنسرت، بیشتر می‌کند. البته من هم امیدوارم که روزی تعداد نوازندگان ما ده‌ها برابر آنچه هم‌اکنون هست، شود و از آن طرف تعداد ارکسترهایمان بیشتر شود تا بتوانیم از حضور آنان به بهترین شکل استفاده کنیم.»

    رهبرِ کارکشته‌ی موسیقی کلاسیک، البته با تمام امیدواری‌هایی که درباره‌ی نوازندگان ایرانی دارد، به شکل واقع‌بینانه‌ای به این مساله نگاه می‌کند و برای همین توضیح می‌دهد که در کشورهای اروپایی، موسیقی کلاسیک و تربیت نوازنده دارای سابقه‌ای بسیار طولانی است و اهتمام بسیاری در این زمینه انجام می‌شود: «برای تربیت یک موزیسین حرفه‌ای دست کم ده سال زمان نیاز است، در کشورهای اروپایی کنسرواتوارهای بسیاری وجود دارند که به شکل مداوم موزیسین تربیت می‌کنند؛ اما ما در تهران تنها دو هنرستان داریم که فعالیت می‌کنیم و با توجه به جمعیت این شهر و همچنین تعداد علاقه‌مندان موزیک، ناکافی است. من امیدوارم روزی در ایران و به خصوص تهران، چندین هنرستان دختران و پسران وجود داشته باشند که فعالیت‌های مداومی انجام دهند و علاوه بر آن ارکسترهای دولتی با جدیت و بدون هیچ مساله‌ای کارشان را ادامه دهند و از آن مهم‌تر ارکسترهای خصوصی این توانایی را داشته باشند که حضوری جدی در زمینه‌ی موسیقی کلاسیک داشته باشند.»

    او وقتی در برابر این پرسش همیشگی و تکراری قرار می‌گیرد که اگر قرار باشد، سطح نوازندگی امروز ایران را با کشورهای پیشرفته در زمینه‌ی موسیقی کلاسیک مقایسه کنیم، به چه نتیجه‌ای می‌رسیم، می‌گوید: «بهتر است ما مقایسه‌ای با کشورهای اطرافمان داشته باشیم، همین روزها در کشورهای همسایه‌ی ایران ارکسترهای سمفونیک و فیلارمونیک بسیاری فعالیت می‌کنند و دولت‌ها از آن برای نشان دادن وجوه فرهنگی کشور خودشان بهره‌‌های بسیاری می‌برند. البته کشورهایی مثل قطر و دبی، از موزیسین‌های غیر محلی استفاده می‌‌کنند که خوشبختانه ما این مشکل را نداریم و حالا پتانسیل آن را داریم تا ده‌ها ارکستر با حضور نوازندگانِ خودمان برگزار کنیم. به همین خاطر است که من همواره تاکید بسیاری به حضور و استفاده از نوازندگان داخلی دارم و در این میان گمان می‌کنم که چیزی که ما را از هدف‌هایمان دور کرده است، مشکل بودجه است و این هم نه به این خاطر که کشور ما توانایی و امکانات مالی در این زمینه را ندارد، ماجرا به این برمی‌گردد که هنوز ضرورت این ماجرا درک نشده است.»

    اما با توجه به اینکه به هر روی موسیقی کلاسیک در ایران، همواره مخاطبانی خاص داشته است؛ آیا می‌توان امیدوار بود که ارکسترهای خصوصی بتوانند به فعالیت‌های خودشان ادامه دهند؟ روحانی پاسخِ روشنی به این ماجرا دارد: «این مساله‌‌ی آسانی نیست؛ اما فراموش نکنید که هیچ چیزی غیرممکن نیست، همان‌طور که ارکسترهای مجلسی بسیاری در این سال‌ها در ایران فعالیت داشتند که به شکل خصوصی اداره می‌شدند و منشاء اتفاقات بسیار خوبی هم در زمینه‌ی موسیقی کلاسیک بودند و از جمله موفق‌ترین آنها می‌توان به ارکستر زهی پارسیان اشاره کرد.»

    این در حالی است که ارکستر سمفونیک تهران هم با وجود آنکه همواره با فراز و نشیب‌های بسیاری همراه بوده است؛ اما در عمر هشتاد ساله‌ی خویش دوره‌های درخشانِ بسیاری را از سر گذرانده و در این میان نمی‌توان این مساله را فراموش کرد که بحران مخاطب، یکی از مهم‌ترین مشکلاتِ این ارکستر بوده است. «شهرداد» در این باره تاکید می‌کند که این مساله باید ریشه‌یابی شود، چون برخلاف آنچه تصور می‌شود، همان‌اندازه که در این سال‌ها تعداد موزیسین‌ها و نوازندگان سازهای کلاسیک افزایش پیدا کرده است؛ تعداد علاقه‌مندان به این نوع موسیقی نیز با افزایش بسیار زیادی روبه‌رو شده است: «ما در سالن میلاد با ظرفیتِ بالای هزار نفر بارها کنسرت داده‌ایم و با اینکه فرصت اندکی برای تبلیغات و بلیت‌فروشی، داشته‌ایم؛ اما مخاطبان استقبال بسیار زیادی از آن کرده‌اند و بلیت‌ها چند روز مانده به اجرا تمام شده است، بنابراین کسی که به عنوان رهبر ارکستر فعالیت می‌کند، باید در انتخاب برنامه دقت بسیار زیادی داشته باشد؛ چون وقتی مردم قطعات برایشان جذابیت نداشته باشد یا کسی که آن را اجرا می‌کند، خواه‌ناخواه آن برنامه برایشان جذابیتی نخواهد داشت؛ طبیعی است که این هرگز به معنای اجرای قطعاتی که از نظر کیفی،‌ استانداردهای لازم را نداشته باشد، نیست؛ مساله اینجاست که یک رهبر علاوه بر توانایی‌های فنی و موزیکال، باید این در زمینه‌ی روان‌شناسی مخاطب هم تبحر داشته باشد و آثاری را اجرا کند که در عین قدرت، توانایی جذب مخاطب را هم داشته باشد.»

    او در آخرین سفرش به ایران، فرصت اندکی در دست داشت؛ اما توانست بیش از ۱۵ کنسرت برگزار کند، در گرگان و اصفهان و غیره و در این میان هفت اجرا در تهران داشت، اما خودش می‌گوید که این بار که به ایران بازگردد در شهرستان‌های دیگر نیز به اجرای برنامه بپردازد: «اجرای کنسرت در شهرستان‌ها، یکی از مهم‌ترین برنامه‌هایی است که به شکل جدی پیگیر آن خواهم بود، به خصوص اینکه تجربه‌ای که در این زمینه از سر گذراندم، برایم بسیار جذاب بود؛ اینکه مردم شهرهای کوچک تا این اندازه به کنسرت‌های سازی علاقه دارند و این میزان با فرهنگ و علاقه بره آن گوش می‌دهند، اتفاق بسیار شگرفی است.»

       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *