شیدا جاهد که این روزها بیماری سرطاناش متاستاز داده، دوست دارد که در عرصه هنر همچون بولدوزر باشد.
شیدا جاهد موسیقیدان و همخوان، مدت زیادی است که درگیر بیماری سرطان است، او این روزها به دلیل متاستاز دادن بیماریاش به کما رفته و در بیمارستان لاله بستری است.
یکی از نزدیکان این بانو آوازهخوان گفت: شیدا جاهد مدتهاست که درگیر بیماری سرطان شده و تنها امید ما به خداست چرا که همه چیز دست خداست.
وی افزود: او در ابتدا مشکلات یوتروس پیدا کرده و بعد این مسئله به مهره کمرش متاستاز داده و در نهایت به ریه رسیده است.
او ادامه داد: فعلا شیدا در مرحله کما در بخش سی بیمارستان لاله بستری است و وضعیت بهبودی و هوشیاریشان تا به امروز تغییری پیدا نکرده است. از همه مردم میخواهم دعاگوی این بانو باشند.
بازخوانی امیدها و گلایههای شیدا جاهد
شیدا جاهد همسر مسعود جاهد و خواننده موسیقی سنتی است. او دورههای آواز را نزد اساتیدی چون احمد ابراهیمی، صدیق تعریف و محمدرضا شجریان گذرانده و سپس با همراهی همسرش “گروه موسیقی کرشمه” را تشکیل داده است. ۵ آلبوم همخوانی با آهنگسازی مسعود جاهد محصول همکاری مشترک این زوج هنرمند است. “شیدا”، “در فکر تو بودم”، خستهام از این کویر”، “پنجره باز میشود” و “کوچه های بینشان” نام این آلبومهاست. جاهدها اولین کنسرت همخوانی با مخاطبان مختلط را سال ۸۰ در تالار وحدت به روی صحنه بردند.
شیدا جاهد که سال گذشته با وجود بیماریاش خیلی پر امید میهمان هنرآنلاین بود، میگفت: من دوست دارم بولدوزر هنر باشم!. هرچه قدر فضا برای ما بانوان باز شود، ما بیشتر انرژی میگیریم. احساس میکنیم که هستیم و خانمها هر قدمی که برایشان برداشته شود، حقشان است.
این هنرمند که بسیاری از سالها عمر خود را به دلیل همخوانی در ممنوعالکاری به سر برد، در این باره توضیح داد: از سال ۷۶ با هر آلبومی که منتشر کردیم مدتی دچار ممنوعیت میشدیم؛ اینکه چرا صدای خانم واضحتر است و … تا اینکه آلبوم “خستهام از این کویر” در سال ۸۸ در دوره دوم آقای احمدینژاد بیرون آمد و ما ۴ سال دچار وقفه ممنوعیت کاری شدیم. بعد از آن آلبوم، سه آلبوم دیگر به نامهای “سرخوشان”، “زلف” و “مجنون” در همان سال ضبط کردیم اما در وزارت ارشاد ماند. بعد از روی کار آمدن دولت آقای روحانی این مشکلات برطرف شد و به حمدالله توانستیم مجوز بگیریم.
وی درباره سالها تلاشش برای به ثمر رسیدن هدفش نیز گفت: اینجا خیلیها از ما ایراد گرفتند که شما که جوان بودید و استعداد داشتید چرا ایران ماندید. آن طرفیها هم از ما ایراد میگرفتند که چرا تن به همخوانی دادید. خیلیها به خاطر همین همخوانی ما را بایکوت کردند. اما معتقدم اگر قدمی باشد که بشود کمک کرد این جریان ادامه پیدا کند و بانوان حضور داشته باشند، چرا که من نباشم.
دیدگاهتان را بنویسید