زینب مرتضایی فرد: همیشه میگویند گوشی برای نشنیدن داشته باشید. بعضی حرفها را نشنوید. آن حرفهایی که ناامیدتان میکند و بلای جانتان میشود را نشنیده بگیرید. نمونهاش را در ضرب المثلهای فارسی هم زیاد داریم مثلا میگویند یک گوشت در باشد و دیگری دروازه.
اما هیچ وقت هیچ جای دنیا نگفتهاند کنسرت یا موسیقی برای نشنیدن است. یا بروید کنسرت و نشنوید، چون همه به کنسرت میروند که موسیقی بشنوند و لذت ببرند. تهرانیها هم در اوج ترافیک و مشغلههای زندگی در یک شهر شلوغ و بزرگ رفتن به کنسرتهای مورد علاقهشان را غنیمتی میدانند که بروند و لحظاتی دور از همهمه و هیاهوی شهر در مهمانی نتها شرکت کنند.
پنجشنبه شب هم وقتی بعد از یک سال و نیم قرار بود شهرداد روحانی روی صحنه برود، خیلیها به تالار کشور آمدند، دقایق زیادی را صرف پیدا کردن جای پارک برای اتومبیلشان کردند و حتما مثل ما با خودشان فکر کردند چرا سازندگان سالن به این بزرگی به ذهنشان نرسیده جمعیت انبوهی که به این سالن میآید به پارکینگ هم نیاز پیدا خواهد کرد، اصلا این جمعیت به کنار، آن جمعیتی که کنسرت هم نمیخواهند بروند و مدتها در ترافیک ایجاد شده در یکی از مناطق مرکزی شهر میمانند چه گناهی کردهاند؟!
بگذریم، ما هم بالاخره جای پارک پیدا کردیم آن هم در مسافتی که فاصله زیادی با تالار کشور داشت، سمت تالار رفتیم و روی صندلیهایمان نشستیم تا اجرا شروع شود. تالار بزرگ کشور ۳۲۰۰ صندلی دارد که همه پر بود، همه آمده بودند تا شاهد اجرای شهرداد روحانی باشند. اجرا مثل همه کنسرتهای دیگر کشورمان با تاخیر شروع شد. نوازندهها روی صحنه آمدند، سازهایشان را آماده کردند و بعد شهرداد روحانی روی صحنه آمد و اجرا شروع شد.
از همان لحظه اول نشنیدنها شروع شد. در واقع نشنیدن در این سالن به طور کامل صرف میشد نه من میشنیدم نه صندلی کناریام و نه حتی شاید خود رهبر ارکستر که بارها مجبور بود تا با حرکت چشمها، اشارهها و دستهایش گلایه خود را بروز دهد.
صدای سالن به قدری بد بود که مرتبا قطع و وصل میشد. یک بار صدای سه ویلون را میشنیدی، لحظهای نگذشته بود که صدا قطع میشد و صدای یک طرف دیگر صحنه وصل میشد. در اصل از تمام اجرا فقط بریدههایی از صدای سازها شنیده میشد که اصلا مفهوم نبودند. فقط باید منتظر میماندی شاید لحظهای متوجه شوی که گروه چه قطعهای را مینوازد و یا از روی برخی قسمتها خودت حدس بزنی قطعهای که نواخته میشود، چیست. مثلا با خودت حدس بزنی این قطعه علی مولا علی مولا علی جان است و حسرت بخوری که چرا نمیتوانی آن را درست و کامل بشنوی.
با همه احترامی که نسبت به شهرداد روحانی دارم، نتوانستم بمانم. حدود بیست دقیقه تحمل کردم و خیلی ناراحت راهی خانه شدم، فکر میکردم اجرای خیلی خوبی را ببینم و بشنوم و حالا فقط نتهای پراکندهای را شنیده بودم و دست از پا درازتر برگشته بودم.
شهرداد روحانی رهبر ارکستر ایرانی که در تمام جهان به راحتی و بدون هیچ یک از این مشکلات فنی روی صحنه میرود، دوست دارد در ایران و برای مردمش اجرا کند و این خیلی عجیب است که در بزرگترین تالار کشورمان امکان داشتن یک صدای خوب برای این اجرا را نداشته باشیم. و اینکه کاش مانند چند سال گذشته دیگر هیچ کنسرتی در تالار کشور برگزار نشود، تا مسئولان این سالن که گرانترین سالن کشورمان هم هست، یا به احترام گروههای موسیقی و مردم مشکل صدا را در این سالن برطرف کنند یا بهتر است قید برگزاری کنسرتها و پول باد آورده را بزنند.
دیدگاهتان را بنویسید