جهانشاه صارمی معتقد است: استادان موسیقی در ایران مثل باغبانانی هستند که کسی محصولاتشان را نمیخرد.
سرپرست گروه موسیقی «نهفت» که تمرکزش بر آموزش دادن موسیقی به کودکان است، اظهار کرد: ۲۰ سال است مشغول کار با کودکان هستم و گروه «نهفت» نمونهی بارزی از فعالیتهایم در این زمینه است و اکنون هم سومین نسل این گروه در حال فعالیت است. کودکانی را از حدود ۱۲ سالگی تعلیم دادهام که بیشتر آنها در گروه ما برای اولینبار به استودیو رفتند و امروز به جایگاههای هنری رسیدهاند؛ اما حالا قرار است برای این بچهها چه کنیم؟ امروز شرایط معلم و استاد در موسیقی ما درست مثل باغداری است که باغی را اجاره کرده است و نهالهای سیب را میآورد و در این باغ میکارد. با مراقبتهایی که انجام میدهد، باعث میشود محصولات سیب درجه یکی را برداشت کند.
او ادامه داد: باغدار باید سیبها را بچیند و عرضه کند. اگر هیچ کسی سیبهای باغبان را نخرد، این میوههای درجه یک خیلی زود گندیده میشوند و از بین خواهند رفت. باغبان وظیفهاش را انجام داده و با کار و تلاش زیاد بهترین محصول را بهدست آورده است. در این شرایط، او موظف نیست به مسؤولان وزارت کشاورزی راه حل ارائه دهد. کارشناسان و مسؤولان وزارت کشاورزی باید از او حمایت کنند تا بتواند به کارش ادامه دهد و محصولات عالی تولید کند.
صارمی دربارهی جشنوارهی «جوان» و «نوای خرم» که با محوریت کودک و نوجوان فعالیت میکنند نیز بیان کرد: جشنوارهی «جوان» را در مقایسه با «نوای خرم» باید وسیعتر در نظر بگیریم. گاهی دستاندرکاران چنین جشنوارههایی بهشکل مقطعی فکر میکنند و آینده را در نظر نمیگیرند. باید دید جوانانی که در این جشنوارهها بهعنوان نفرات برتر شناخته میشوند، ۱۰ سال بعد کجا هستند. نبودن شرایط حمایتی کافی، این افراد را از موسیقی زده میکند و باعث میشود کار را رها کنند و بهدنبال شغلی باشند که با آن، حداقلهای یک زندگی معمولی را بهدست آورند و لااقل بتوانند یک اتاق برای زندگی اجاره کنند.
وی افزود: نوجوانان و کودکان هنرجو بهخاطر علاقه و اشتیاقی که دارند، کار میکنند؛ ولی وقتی بزرگتر شدند، میبینند هیچ زمینهای برای کار در این حوزه وجود ندارد. فرض کنید آنها در دورهی جوانی به نوازندگان خوبی تبدیل شوند، اما وقتی فضای لازم وجود ندارد، چه کار باید کنند؟
صارمی با اشاره به لزوم هدفگذاری و نگاهی عمیق به آیندهی این کودکان، گفت: اگر فضای لازم برای فعالیت در اختیار کودکانی که ۱۰ سال دیگر بهعنوان هنرمندان و نوازندگان موسیقی معرفی میشوند، وجود نداشته باشد، جذب کارهای دیگری خواهند شد.
این هنرمند همچنین اظهار کرد: ممکن است کودکانی در این جشنوارهها معرفی شوند که شرایط لازم را برای موفقیت در زمینهی نوازندگی داشته باشند؛ اما آنچه مهم است، آیندهی این استعدادها است. چنین جشنوارههایی میتوانند افراد با استعداد را معرفی کنند، اما ما باید فکر کنیم که در آینده برای این هنرمندان چه اتفاقی خواهد افتاد؟ برنامهریزی و آیندهنگری، حلقهی گمشدهی این جشنوارهها است. متأسفانه روال جشنوارهها در کشور به این صورت است که به نفرات برتر جوایزی داده میشود و به امان خدا رها میشوند. باید برای آیندهی کودکان مستعد در این جشنواره فکری کرد. وقتی مثلا یک نوازندهی کمانچهی توانا با ۱۵ سال سن میآید و در چنین جشنوارههایی خودش را نشان میدهد، باید مورد حمایت قرار گیرد و برای آینده هنریاش فکری شود.
صارمی در پایان اضافه کرد: برگزاری جشنوارههایی مانند همایون خرم و … برای زنده نگه داشتن یاد استادان بزرگ موسیقی ایران بسیار خوب است؛ اما برای مثبت ارزیابی کردن یک جشنواره فقط این نقطه قوت کفایت نمیکند. این جشنوارهها در حقیقت باید بهعنوان یک بهانه برای کشف و رشد استعدادها در نظر گرفته شود که به نظر من، متأسفانه این بخش کار میلنگد.
دیدگاهتان را بنویسید