قرار بود آلبوم «یک خانه پُر ز مَستان» با آهنگسازی «کیوان ساکت» و با صدای «سالار عقیلی» بعد از ایام محرم و صفر منتشر شود که این اتفاق رخ نداده و این در حالی است که این آهنگساز همچنان امیدوار است که اثرش پیش از پایان سال به انتشار عمومی در آید. این اثر موسیقایی شامل ۱۲ قطعه است که یک خانه پر ز مستان، افسوس، هامون و… از جمله قطعات این آلبوم است.
از جمله ویژگیهای این اثر میتوان به قطعهی «یک خانه پر ز مَستان» اشاره کرد که زندهیاد «غلامعلی پورعطایی» آن را اجرا کرده است. اشعار این اثر از فریدون مشیری، مولانا و… است که در دستگاه نوا، اصفهان، دشتی و شور اجرا شده.
به همین بهانه با «ساکت» به گفتوگوی کوتاهی نشستهایم که در ادامه میخوانید. او از اتفاقاتی که در جشنوارهی موسیقی فجر در سال جاری رخ داده گلایهمند است و در عین حال نظرات متفاوتی دربارهی احتمال اعطای مجوز به موسیقی «رپ» دارد.
- آقای ساکت! ابتدا لطفاً دربارهی آلبوم «یک خانه پر ز مَستان» توضیح دهید و دلیل تعویق انتشار این اثر.
کنسرت این اثر با نام «دستهای بههم پیوسته» اردیبهشتماه سال ۹۱ به همراه ارکستری بزرگ و با حضور نوازندگان سرشناسی چون زندهیاد علیرضا خورشیدفر، کریم قربانی، سیاوش ظهیرالدینی و… برگزار شد. همچنین در این کنسرت دو هنرمند فقید موسیقی نواحی یعنی استادان ذوالفقار عسگریان و پورعطایی نیز حضور داشتند. به هر روی ما ۶ اجرای موفق از این برنامه داشتیم. از این کنسرتها به شکل حرفهای فیلمبرداری شد که تدوین آن حدود هشت ماه به طول انجامید و بعد وارد مراحل دریافت مجوز شدیم. همرمان، ناشر اثر تصمیم گرفت تا سیدی صوتی آن را نیز منتشر کند که همین بار دیگر پروسهی دریافت مجوز را طولانیتر کرد.
- اما طبق گفتههای مدیر مرکز موسیقی قرار بوده تا روند دریافت مجوز کوتاهتر از قبل شود.
بههیچوجه اینطور نیست و من به پروسهی دریافت مجوز و ممیزیها برای آهنگسازان شناختهشده اعتراض دارم و امیدوارم که در دولت تدبیر و امید، برای این مسأله تدبیری اندیشیده شود تا این سنگ بزرگ که همواره موجبات گلهمندی همهی موسیقیدانان را به وجود آورده، از سر راه برداشته شود. خوب است یکبار هم که شده، مسئولان موسیقی به این سوال پاسخ دهند که «هدفشان از ممیزی چیست؟» اگر هدفشان این است که آثاری برخلاف شئونات جمهوری اسلامی انتشار نیابد و هنری فاخر و باکیفیت تولید شود، باید قبل از آنکه این سنگاندازیها را مقابل هنرمندان پیشکسوت قرار دهند، چند مأمور ساده سر چهارراهها و خیابانها بگذارند تا دیگر سیدیهای غیرمجاز و همچنین مجوزدار با قیمتهایی بسیار اندک به فروش نرود و به این ترتیب، صدمهی بزرگی به هنر و فرهنگ این کشور وارد نشود. این شکل از اعطای مجوز، گذاشتن سنگ لای چرخ هنرمندانی است که تمام زندگی خودشان را صرف هنرشان کردهاند.
- و در این میان، تکلیف «این خانه پر ز مَستان» چه میشود؟
همچنان امیدوارم این اثر تا پیش از عید منتشر شود؛ هرچند که مراحل تولید یک اثر موسیقی صرفنظر از مرحلهی مجوز، زمانبَر و طولانی است. بههرحال من امیدوارم که متولیان موسیقی، این مانع بزرگ را از سر راه هنرمندان دلسور برای فرهنگ و هنر ایران بردارند. بهخصوص اینکه این روزها اعلام شده که موسیقی «رپ» هم میتواند مجوز بگیرد که این باعث تأسف است.
- چرا باعث تأسف؟
چون به تازگی محققان به این نتیجه رسیدهاند که موسیقی رپ، ذهن افراد را تخریب میکند؛ برای مثال تعدادی از کسانی که هماکنون از اروپا عضو گروه داعش شدهاند، در انگلیس و کشورهای اروپایی جزو فعالان موسیقی رپ بودهاند!
- فکر میکنید این دلیل کافی است برای اینکه فعالان این عرصه، امکان فعالیت به صورت مجاز نداشته باشند؟
تاکنون، هنرمندی که موسیقی ملی و کلاسیک کار میکرده، هیچ عمل جنایتکارانهای انجام نداده است.
- مگر نه اینکه همواره خواستهی هنرمندان این بوده که هیچ ممیزیای در هیچ حوزهای وجود نداشته باشد؟
من هم به آزادی و دموکراسی اعتقاد بسیار زیادی دارم؛ اما نمیتوانم به این مسأله تأکید نکنم که گاهی برخی چیزها به ضرر جامعه است؛ مثلاً دادن چنین مجوزهایی به موسیقی لطمه وارد خواهد کرد. ضمن آنکه برخی موسیقیها برای ذهن جامعه خطرناک است؛ همانقدر که موسیقی «موتسارت» در آرام کردن بیماران روحی تأثیر دارد و حتی محققان کشف کردهاند که موسیقی خوب روی مولکولهای آب یا در رشد گیاهان هم تأثیر مثبت خواهد گذاشت، همانطور هم اثبات شده که کسانی که دست به اعمال خشونتبار میزنند، کسانی هستند که به موسیقیهایی مثل رپ یا هاردراک علاقه دارند.
- اما ما نامهای بزرگی در زمینهی موسیقی رپ در دنیا داریم.
من اصلاً نام هنرمند را برای فعالان این عرصه مناسب نمیدانم. هیچکس در زمینهی موسیقی رپ نتوانسته به جایگاهی دست پیدا کند که مثلاً پاواراتی، امکلثوم و شجریان به آن دست پیدا کردهاند. حتی ما در موسیقی رپ، هنرمندی معادل هنرمندان فعال در موسیقی راکاندرول هم نداریم. رپ موسیقیای است که در آن بیشتر توهین و فحاشی دیده میشود و حتی گاهی تعدادی از فعالان این نوع موسیقی از به کار بردن الفاظ مستهجن و توهینآمیز هم ابایی ندارند. از طرف دیگر، شما هیچ ملودیای در این نوع موسیقی نمیشنوید.
- خب صرفنظر از این موضوع، جشنوارهی موسیقی امسال هم به پایان رسید. شما این جشنواره را چطور ارزیابی میکنید؟
من مسایلی در خصوص جشنواره دارم که آنها را با مسئولان جشنواره نیز در میان گذاشتهام. فکر میکنم با کمال تأسف مسئولان جشنواره از کسانی کمک فکری گرفتهاند که نظراتشان چندان به این رخداد مهم فرهنگی کمکی نکرده است. برای مثال، دلیل دعوت از گروههای داخلی و خارجی چندان مشخص نیست. هیچ هنرمند تأثیرگذار داخلی و خارجی در جشنوارهی امسال حضور نداشت. از سوی دیگر، بودجهی جشنواره بسیار اندک بود و همین لطمات بسیاری را به کیفیت جشنواره زد. ضمن آنکه سالنهای معتبر و متعدد به کنسرتهای بخش پاپ داده شد که البته بنا به استدلال آقای ترابی، این ماجرا به خاطر درآمدزا بودن این گروهها بود.
همچنین تنها در بخش نوازندگان کلاسیک، بخش استعدادهای جوان وجود داشت. مگر ما در بخش نوازندگان سنتی استعدادهای درخشان نداریم؟ ضمن اینکه حضور هنرمندان بالای ۳۰ سال در این بخش هیچ توجیهی ندارد، همچنین بلیت سالنهای کنسرت به آموزشگاههای موسیقی داده شده بود که این مسأله در جشنوارهای چون فجر، اصلاً محلی از اعراب ندارد. میتوان به مشکلات دیگر در جشنوارهی امسال، حضور ارکستر سمفونیک عراق را هم اضافه کرد. درست است که ما به خاطر مشکلاتی نظیر تحریم با مشکلات مالی مواجه هستیم، اما با دعوت از گروههای نامعتبر همان بودجهی اندک را هم دور ریختهایم. اگر ما قبول داریم که انقلاب یکی از مهمترین اتفاقات قرن بیستویکم است، باید جشتی در همان سطح برگزار کنیم که متأسفانه این اتفاق در جشنوارهی امسال رخ نداده است.
دیدگاهتان را بنویسید