محمد علی بهمنی، شاعر و عضو شورای شعر و ترانهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی معتقد است چیزی که ترانه را ضعیف کرده، نبود بودجه برای انتشار آثار خوب است، نه ممیزی و حذف ترانهها. بسیاری از ترانهسراها با رد آثارشان خوشحال میشوند، چون معتقدند قیمت ترانه آنها بیشتر میشود.
این ترانهسرا درباره وضعیت ترانه گفت: ترانه امروز، ترانه بسیار پیشرفتهای است؛ چون ما ترانهسراهای بسیار خوبی در کشور داریم. اما متاسفانه کارهای آنها شنیده نمیشود. چون ترانه خوب طبیعتا ملودی و آهنگساز خوب میخواهد و باید برای اجرای آن کسانی باشند که تبحر فوق العادهای دارند و ترانه به شرکتی نیاز دارد که سرمایه گذاری کند و هزینه بسیاری صرف کند. اما متاسفانه شرکتهایی که مشغول این فعالیت هستند، چنین سرمایهگذاری انجام نمیدهند. چون انتشار یک آلبوم خوب به ۱۵۰ تا ۱۶۰ میلیون تومان پول نیاز دارد. در نتیجه برای انتشار آلبومها از ترانههایی بهره گرفته میشود که ساخت آنها خرج کمی داشته باشد و به سرعت فروش برود. برای این آلبومها چیزی حدود ۷، ۸ میلیون هزینه میشود که به سرعت این پول برمیگردد. بنابراین معضل ترانه نیست، معضل شرکتهایی است که سرمایهگذاری نمیکنند و یا سرمایهگذاری خود را روی ترانههای بیارزش و کمارزش انجام میدهد و جوانهای ما را به ریتمهای تکراری عادت میدهند که اصلا ملودی نیستند و تنها صداهایی هستند که شنیده میشوند. اما در نهایت همهچیز سر ترانه خراب میشود.
بهمنی در پاسخ به این سوال که او چقدر نقش ممیزی را در انتشار ترانههای ضعیف موثر میداند هم گفت: باید کسانی که ترانههایشان مجوز نگرفته است، این ترانهها را روی صفحه خودشان به نمایش بگذارند و بگویند ترانه آنها به چه دلیلی ممیزی شده، تا آن وقت بهتر بشود در مورد این موضوع حرف زد.
او تاکید کرد: من نمیگویم ممیزی نیست، ممیزی وجود دارد و مسلما کار کارشناسی برای هر نوشتهای لازم است. اما بسیاری از ممیزیها به دلیل ضعف بیان است. گذشته از این باید بدانیم ترانه چیست؟ ترانه مانند شعر نیست. شعر مخاطبهای ناگزیر ندارد. شاعر هرچه پسند درونی خودش است میتواند بنویسد، ولی در ترانه اینگونه نیست. صدایی است که منتشر میشود و مخاطب ناگزیر دارد. یعنی وقتی از ترکیبهایی در ترانه بهره برده میشود که برای مخاطب ناگزیر و برای خانوادههایی که نمیخواهند آن را بشنوند، آزار دهنده است، باید روی آن فکر شود. لازم نیست همه مفاهیم در عریانگی خودش مطرح شود میتوان این مفاهیم را شاعرانه گفت.
این ترانهسرا در پاسخ به این موضوع که بسیاری معتقد هستند شورای کارشناسی نام محترمانه ممیزی هم هست گفت: الان که کسی این شورا را به عنوان کارشناسی نمیشناسد و همه میگویند ممیزی. اما به نظرم یک بیانصافی در میان است، من خودم مخالف هر نوع نگاه تحمیلی به دیگران هستم. اما وقتی که کار ضعیفی که معلوم نیست ترانه هست یا نه، آورده میشود، طبیعی است که به آن ایراد گرفته شود. اما جالب این که بسیاری از کسانی که کارشان رد میشود، جبهه نمیگیرند، خوشحال هم میشوند. وقتی از آنها میپرسیم دلیل خوشحالی شما چیست؟ میگویند تازه کار ما ارزش پیدا کرده و حالا که رد شده قیمت آن بالاتر رفته است. این به این دلیل است که کسی کارشناس را به عنوان کارشناس نمیشناسد و او را ممیز میدانند.
بهمنی درباره تغییر ممیزی در دولت جدید هم گفت: الان اوضاع فرق کرده است، البته این فرق کردن به این معنی نیست که هر کاری میتواند مجوز بگیرد؛ کاری که جاذبه شعری و ترانه بودن ندارد نمیتواند منتشر شود.
این شاعر در پاسخ به این سوال که آیا فهرستی از واژههای ممنوعه برای ترانه وجود دارد، گفت: این واژهها نیست که اهمیت دارند، ترکیب این واژهها مهم است. حسین منزوی میگوید: «مجال بوسه به لبهای خویشتن بدهید، گه این بلیغترین مبحث شناساییاست» کسی این ترکیب را عوض نمیکند. اما شخص دیگری میگوید: «بوسه چیست؟ فشار دو لب این که گنه نیست چه روز و چه شب» آیا مخاطب ناگزیر باید این عبارت را بشنود؟ بنابراین این واژهها مهم نیستند، بلکه ترکیب آنها است که اهمیت دارد.
شورای شعر و ترانه وزارت ارشاد درباره تاثیر ممیزی بر قوت گرفتن انتشار ترانهها به صورت زیرزمینی هم گفت: الان که شرایط عوض شده است و این فرصت فراهم شده که هر کسی که یک تک آهنگ هم منتشر کرده، بتواند مجوز بگیرد. اما این حرف درست است که جلوی هر چیزی را بگیری از سوی دیگری خودش را نشان میدهد و مسلما گیراتر هم میشود. اما مساله اینجاست که تعهد شخصی باید در هر فردی وجود داشته باشد.
او درباره اینکه مخاطبان موسیقی و ترانه هم به شنیدن آثار ممیزی نشده اقبال نشان میدهند چون فکر میکنند به دلیل ممیزی نشدن اصیلتر هم هستند، بیان کرد: این قضاوت درست است، اما میدانید چرا این شرایط ایجاد شده است؟ اگر به جای همه این مقولهها مدیریت فرهنگی میتوانست بودجهای در اختیار داشته باشد که آثار خوب را منتشر کند، شرایط فرق میکرد. فرزندان ترانه امروز آنقدر ترانه خوب دارند که اگر شرایط انتشار آنها وجود داشت، مخاطبان به آنها اقبال پیدا میکردند و اوضاع عوض میشد. اما اجرای این ترانهها هزینه بسیاری میخواهند و چون شرایط مالی شرکتها برای انتشار این آثار فراهم نیست، ترانههایی منتشر میشوند که هزینههای کمی برای آنها صرف میشود حتی بسیاری حاضرند پول بدهند تا ترانهشان خوانده شود.
دیدگاهتان را بنویسید