بیایید قدر یکدیگر را بدانیم
وی ادامه داد: استاد لطفی نیاز به تعریف و معرفی ندارد؛ چراکه حضور ۴۰ ساله این هنرمند در عرصه موسیقی ایران گواه تاثیرگذاری شگرف او در موسیقی ایران است بنابراین احتیاجی به تعریف این استاد مسلم موسیقی ایرانی نیست. کمااینکه حضور سازهای درخشان او در کنار صدای محمدرضا شجریان عزیز و تکنوازیهایش در ذهن و ضمیر مردم همواره جاری و ساری است.
نوربخش با قرائت یک دوبیتی از عطار توضیح داد: دو نکته را میتوان مورد توجه قرار داد که نکته اول به جوانان پرشوری در عرصه موسیقی برمی گردد که در این راه گام نهادند و تلاش می کنند. دوستان بدانید پیام لطفی بازگشت به اصالت، روح و جوهره موسیقی ایرانی بود پس بیایید بیشتر به جوهر و جانمایههای موسیقی ایرانی توجه کنید.
مدیرعامل خانه موسیقی خطاب به هنرمندان و مردم نیز گفت: عزیزان هنرمند، چنین اتفاقات و ضایعه های هنری باعث این می شود که ما قدر یکدیگر را بیشتر بدانیم. امروز جامعه موسیقی بیش از هر چیز نیاز به وحدت اهل موسیقی دارد و مردم نیز دوست دارند که هنرمندان را با عاطفه و اتحاد در کنار یکدیگر ببینند. از سویی دیگر امروز نهاد مستحکمی مانند خانه موسیقی را داریم و هر روز پربارتر می شود پس بیایید حول این محور مستحکم جمع شده و مهربانانه در کنار هم باشیم.
این خواننده موسیقی ایرانی با اشاره به روزهای بستری شدن استاد محمدرضا لطفی در بیمارستان تصریح کرد: در روزهای بیماری استاد لطفی که روزهای بسیار سختی بود و این هنرمند حاضر نبود کسی را ببیند، داود گنجه ای عزیز که هر روز در کنار این هنرمند حضور داشت از زبان استاد لطفی به ما می گفت که این هنرمند همواره به این پیام تاکید داشت که وحدت، عاطفه و احساس را فراموش نکنیم.
محمدرضا لطفی یکی از نمادهای موسیقی فاخر است
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در این مراسم با ابراز همدردی با خانواده استاد لطفی به مناسبت ضایعه درگذشت این هنرمند خاطر نشان کرد: به حق درگذشت استاد لطفی برای همه ما چه جامعه هنری و چه مردم هنردوست یک ضایعه بزرگ و جبران ناشدنی است. راز محبوبیت استاد لطفی بر باورهای اعتقادی او و ارتباط تنگاتنگش با مردم و سخن از مردم در قالب موسیقی بود.
علی جنتی گفت: استاد لطفی آنچه را در قلب مردم بود با زخمه تارش به عرصه ظهور می رساند و همواره ارتباط نزدیکی با مردم در طول این چهار دهه داشت. مدتی که او در بیمارستان بستری بود توفیق عیادتش را پیدا کردم و نکته ای که در این مدت برای من جالب بود این بود که می گفت من وقتی در آمریکا زندگی می کردم به من الهام شد که باید به ایران برگردم و در میان مردمم به کار مشغول باشم و این چنین بود که استاد لطفی عمر با برکت خود را در خدمت آرمان های انقلاب و مردم عزیزمان قرار داد و این جمعیت عظیمی که برای بدرقه وی اینجا جمع شدند نشاندهنده گوشه ای از علاقه و محبت و عشقی است که مردم ایران به این هنرمند دارند.
وزیر ارشاد ادامه داد: به حق استاد لطفی یکی از چهره های موسیقی ایران است که هنرمندان وظیفه دارند همین راه را ادامه دهند و همین ارتباط مردمی را که لطفی با آحاد ملت داشت، حفظ کنند تا به چنین محبوبیتی دست یابند.
وی تصریح کرد: اگر ما از موسیقی فاخر سخن می گوییم، یکی از نمادهای باارزش آن استاد لطفی بود که زخمه تارش برای همه ما بی نظیر بود و من به عنوان عضو کوچکی از جامعه فرهنگی کشور، درگذشت این استاد فقید موسیقی ایرانی را به خانواده، هنرمندان و مردم کشورم تسلیت می گویم.
استاد بی همتای هنر ایران ما را ترک کرد
داریوش طلایی، نوازنده صاحب نام تار ایران هم در این مراسم گفت: استاد لطفی، استاد بی همتای هنر ایران ما را ترک کرد و تنها گذاشت و حالا ما باید افسوس بخوریم چقدر زود از میان ما رفت. لطفی عاشق ایران و مردمش بود، چه زمانی که قطعه «ایران سرای امید» را ساخت و چه زمانی که در دوری از وطن قطعه «باز هوای وطنم آرزوست» را خلق کرد.
وی ادامه داد: تاثیری که من در این موسیقی ها دیدم در هیچ موسیقی دیگری آن را مشاهده نکردم. عشق لطفی به موسیقی از عشق به مردم ایران بود. او در موسیقی اصیل ایرانی چیزی پیدا کرده که عمیق ترین تاثیر را با قلب و روح مردمش برقرار کرد. عشقی که لطفی به سرزمین خود داشت تا آخرین روزها هیچگاه تنزل پیدا نکرد.
این نوازنده تار در ادامه صحبت های خود تصریح کرد: من شاهد این بودم که وقتی موسیقی را یاد می گرفت به بهترین نحو یاد می گرفت و بدون هیچ چشمداشتی همان موسیقی را که یاد گرفته بود، آموزش می داد و کارهایی را در همین مسیر انجام داد که باعث ظهور و بروز جوانان هنرمندی شد که در کنارش رشد کردند. لطفی هیچ وقت دنبال سوداگری در موسیقی نبود. او هیچگاه دغدغه ای جز اشاعه موسیقی نداشت و کارهای زیادی را در عرصه نوازندگی و حتی آواز انجام داد که نسل های زیادی در پی تلاش های او رشد کردند و به جامعه معرفی شدند.
طلایی افزود: لطفی در زمینه آهنگسازی کارهایی کرد که در روحیه عشق به وطن و تعالی موسیقی ایرانی تاثیر زیادی داشت. او به راه خود بدون خستگی ادامه داد و آنچه که شخصیت هنری او را از دیگران متمایز میکند، در این است که لطفی امتحان خود را خوب پس داد و پای عشق و عقایدش تا آخرین لحظه ایستاد و فکری جز موسیقی نداشت.
مردم با فقدان موسیقی در کشور هنوز مسخ نشدند
محمود دولتآبادی، نویسنده نیز با ابراز تاسف از درگذشت استاد محمدرضا لطفی توضیح داد: من برای گفتن تسلیت به بازماندگان استاد محمدرضا لطفی که هم حوزه خاص را در برمی گیرد و هم یک حوزه عام را به اینجا آمدم. حوزه خاص منحصر به خانواده او، همسر او، برادر او، فرزندان او و بستگان او است که این تسلیت شامل حال آنها می شود. حوزه عامی که تسلیت می گویم ابتدا به شاگردان و سپس مردم ایران است که خوب است در همین جا از همه آنها به خاطر این حضور چشمگیر تشکر کنم که با فقدان موسیقی در کشور هنوز مسخ نشدند و در چنین اتفاقاتی حضور دارند.
وی ادامه داد: انسان بدون حضور و تماس با هنر به تدریج مسخ شده و البته متوجه این مسخ نمی شود. به همین خاطر است که باید این حضور را گرامی بداریم و قدر آن را هم بدانیم. زندگی من با لطفی داستان های فراوانی دارد. داستان هایی که بخاطر تحزب عده ای از دوستان باعث جدایی شد و اتفاقات زیادی را به همراه داشت، اما همین که امثال لطفی و حسین علیزاده از خارج از کشور به ایران آمدند، کاری بسیار هوشمندانه بود که باید آن را ستایش کرد.
این نویسنده صاحب نام ادبیات ایران با بیان اینکه محمدرضا لطفی، قلندری را در جهان آغاز کرد، اضافه کرد: من قلندری را همواره در وجود او دیدم که برای نو کردن دوستی ها تلاش های زیادی کرد. لطفی دیرهنگام به کشور بازگشت، اما به رغم برخوردن هنجارها و دریافتن نابهنجاری هایی که کم نبود، او آمد و سرانجام وظیفه نهایی خود را انجام داد، وظایفی که با آموزش دانشجویان نگران هنرنمایی آنها بودیم، آغاز شد و تا آخرین لحظات زندگانی او ادامه پیدا کرد.
دولت آبادی در بخش پایانی صحبت های خود بیان کرد: تلاش لطفی برای آموزش موسیقی، تلاشی فراموش نشدنی است، گرچه او به سلامت خود زیاد اهمیت نمی داد و آن را رعایت نمی کرد، اما شاید این یک راهی از قلندری او بود که می خواست به این شکل باشد. قلندری که آزادگی اصلی ترین مولفه آن بود.
تمام این سال هایی که گذشت نشان از پریشانی موسیقی است
حسین علیزاده که به عنوان سخنران پایانی مراسم امروز به شدت تحت تاثیر حضور پیکر محمدرضا لطفی در جایگاه سخنرانی قرار گرفته بود، گفت: سلام به محمدرضای عزیز که وقتی به او نگاه می کنم، می بینم که مخاطب تمام صحبت های ما خود ِ لطفی است. امروز همه اقشار مردم با هر سلیقه ای این هنرمند بزرگ را همراهی می کند و این نشاندهنده حضور او در قلب همه ما است. دیدن این صحنه برای من خیلی سخت است و من را به دورانی می برد که با هم در یک مهمانی در خیابان شریعتی تهران آشنا شدیم و این شروع همکاری ما بود.
وی ادامه داد: وقتی که سال دوم هنرستان بودم با محمدرضا لطفی آشنا شدم و جالب است که برخورد ما برخورد زیبایی بود؛ چراکه در ذهن یکدیگر آنچه در خود نداشتیم، از هم طلب می کردیم. البته که او چه خوب، چه بد همه چیز را داشت و به من چیزهای بسیار زیادی آموخت.
این نوازنده پیشکسوت تار به روزهای پایانی عمر استاد محمدرضا لطفی در بیمارستان اشاره و خاطر نشان کرد: بار آخری که در بیمارستان با او صحبت کردم، او از نواری سخن گفت که در آواز افشاری بود و امیدوارم روزی تورج عزیز این نوار را در اختیارم قرار بدهد تا دوباره آن را به علاقه مندان موسیقی ایران معرفی کنم؛ چراکه این نوار یادگار آغاز دوستی ما بود، دوستی که تا سال ها ادامه پیدا کرد و کاری کرد که با همراهی تعدادی دیگر از دوستانم در حوزه موسیقی و در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ایران مردم را با موسیقی ایرانی آشنا کنیم و کاری کنیم که ارگان های دولتی از موسیقی حمایت کنند.
علیزاده با اشاره به دوران حضور وی و محمدرضا لطفی در دانشکده موسیقی ادامه داد: سال ۱۳۴۹ که وارد دانشگاه شدیم و فعالیتی در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی داشتیم، لطفی منزلی در خیابان امیرآباد تهران داشت که وقتی کلاس های دانشگاهمان تمام می شد، عادتمان شده بود که به منزل او برویم و سریعا غذایی را تهیه کرده و بعد از آن تا شب تار می زدیم و وقتی شب می شد هر دو در کنار هم می خوابیدیم و سه تار به دست می گرفتیم و این برای ما زندگی بسیار ارزشمندی را رقم زده بود در واقع موسیقی برای ما در ارتباط با مردم بود. البته یادم می آید وقتی اولین کنسرت را در تالار برج آزادی اجرا کردیم از شدت تراکم جمعیت دچار وحشت بودیم و این برای ما لذت فراوانی داشت.
این هنرمند پیشکسوت موسیقی با بیان اینکه یک هنرمند برای هنرمند شدن همواره مدیون مردم است، گفت: از همه مردم تشکر می کنم که همیشه حرفی از موسیقی اصیل ایرانی بود ما را حمایت کرد، موسیقی که قبل از انقلاب و حتی بعد از انقلاب تلاش های فراوانی برای اظهار وجود کرد و یکی از سردمداران تولد دوباره موسیقی در سرزمین ما محمدرضا لطفی بود که طی سال هایی که موسیقی مجلسی با عنوان موسیقی اصیل تعریف میشد، هسته اصلی گروه چاوش را دو سال قبل از انقلاب تشکیل داد و باعث فعالیت این گروه موسیقایی تا سال های سال شد.
وی با اشاره به دوران فراز و نشیب موسیقی ایرانی طی سال های اخیر خاطر نشان کرد: خدا نکند که چنین جلساتی تکرار شود، اما می دانیم که تکرار خواهد شد. ما اینجا هستیم که به نوعی خانه همه ما است. خانه ای که شاید مسئولان مختلفی در دوران های مختلف از آن عبور و مرور کنند و جاهایی به آن لطف کرده و در جاهایی هم آن را له می کنند، اما در همین سال های سخت بود که مردانی مثل لطفی این پرچم را نگه داشتند و در هیچ لحظه ای به جریانی که بخواهد از او حمایت کند، رجوع نکرد. لطفی هر کاری انجام داد، به صورت مستقل بود.
علیزاده در بخش پایانی صحبت های خود یادآور شد: تمام این سال هایی که گذشت نشان از پریشانی موسیقی است که تقصیر ما هم نیست، اما در سال هایی که گذشت این ایستادگی بود که همچنان ما را در عرصه موسیقی نگه داشت و باعث شد که مردم از ما حمایت کنند این روز یکی از پرشکوه ترین روزهایی است که ما مشاهده کردیم و وقتی که این روزهای مشقت بار می گذرد، ما به نقش لطفی در موسیقی ایران و مردمی کردن آن پی می بریم.
اجرای چند قطعه آوازی به هنرمندی علی اکبر شکارچی و عطا امیدوار از بخش های دیگر مراسم تشییع پیکر استاد محمدرضا لطفی در تالار وحدت بود.
هوشنگ ظریف، بیژن بنفشه خواه، عبدالحسین مختاباد، محمد اصفهانی، فاضل جمشیدی ، علی بوستان، بهرام جمالی، حسین فریدون ، علی مرادخانی، آوا مشکاتیان، پیروز ارجمند، مسعود شعاری، حسین طاهری، حسام الدین سراج، داریوش پیرنیاکان، سعید شریفیان، محمدعلی بهمنی، حمید شاه آبادی، عباس عظیمی و حسن ریاحی از جمله مهمانان ویژه مراسم بودند.
بر اساس این گزارش مراسم یادبود این هنرمند فقید موسیقی ایران روز یکشنبه بیست و یکم اردیبهشت ماه از ساعت ۱۴:۳۰ تا ۱۶:۰۰ در مسجد جامع شهرک غرب برگزار می شود.
گزارش متنی مهر از این مراسم را دنیال کردید، در ادامه هم می توانید مجموعه عکسهای خبرگزاری ایسنا، مهر، فارس، تسنیم و پانا از مراسم تشییع پیکر استاد لطفی را ببینید.
دیدگاهتان را بنویسید