موسیقی ایرانیان – بیتا یاری: قرارگرفتن باگت رهبری ارکستر در دستان فرهاد فخرالدینی و رهبری او در تالار رودکی رویداد فرخندهای برای اهالی موسیقی بود که شامگاه ۵شنبه ۹ آبان ماه رقم خورد و حدس و گمانههایی را نیز به دنبال داشت. حدس و حاشیه هایی که البته سخنان داوود گنجهای، عضو شواری عالی خانه موسیقی، در انتشار آن بیتاثیر نبود!
پس از رونمایی کتاب “تجزیه و تحلیل و شرح ردیف موسیقی ایرانی”، نوازندگانی که سالها پیش در ارکستر ملی به رهبری فرهاد فخرالدینی به اجرای نوازندگی میپرداختند به صورت خودجوش گردهم آمده بودند تا جشن رونمایی کتاب رهبر اسبق ارکسترملی را هر چه باشکوهتر برگزار کنند. و ای بسا به روی سن رفتن اعضای ارکستر با رهبر پیشین که از آخرین همکاریشان بیش از ۴سال میگذشت حرکتی درخور ستایش بود که با نوستالژی یادآوری روزگار گذشته درآمیخته بود. آنچنان که شور و شعف حاضرین و همچنین برق چشمان فرهاد فخرالدینی که برای دقایقی به رهبری حاضرین در سالن که همصدا با ارکستر به خواندن تصنیف ملی-میهنی “ای ایران” پرداخت، مثال زدنی بود.
یادآوری روزگار خوش ارکستر ملی که در سال ۷۸ تشکیل شد و تا سال ۸۸ ادامه یافت، و پس از اتفاقات ریاست جمهوری فرهاد فخرالدینی دیگر حاضر به همکاری با ارکستر نشد و تاکنون درخصوص علت کنارهگیری خود تنها جسته و گریخته اشارههایی داشته و اغلب سکوت اختیار نموده است.
اما پس از اجرای پنج شنبه نهم آبان، در حضور علی مرادخانی معاونت هنری و در میان شور و شوق جمعیت، بلافاصله داوود گنجهای خبر بازگشت فرهاد فخرالدینی به ارکستر ملی را مطرح نمود و عنوان کرد حالا که استاد فخرالدینی به تالار رودکی بازگشته میتوان نوید بازگشت وی به ارکستر ملی را داد! اما هنگامیکه با پرسش نگارنده برای اطمینان ازاین خبر و همچنین تکلیف آقای شهبازیان رهبر فعلی ارکستر ملی را مواجه شد مجبور به عقب نشینی از گفته اش گشت.
ناگفته پیداست که کادر فعلی خانه موسیقی و علاقه شخصی علی مرادخانی, معاون هنری وزیر ارشاد سعی در بازگرداندن استاد فخرالدینی به جایگاه رهبری ارکستر ملی دارد که می تواند در حین بازگشت شکوه دوران گذشته، نوازندگان از کار برکنار شده را دوباره به صحنه بازگرداند. اما در این میان چند پرسشی که تاکنون به انحا مختلف از معاونت هنری پرسیده شده است و همچنان راهکاری برای آنها مشاهده نمیگردد مطرح می شود که بهتر است با مشخص کردن آنها، وضعیت ارکسترها بخصوص ارکستر ملی مشخص گردد.
۱- شنیده ها حاکیست موسسه ارکسترها تا کنون به ثبت نرسیده است و آنچه در دولت قبلی بر اساس آن ارکسترهای ملی، سمفونیک تهران و رودکی تعطیل شد، طرحی بوده که تا رسمی شدن و برداشتن موانع قانونی جهت ایجاد موسسه خصوصی برای ساماندهی ارکسترها فاصله زیادی دارد. لذا درحال حاضر اولین گام مثبت معاونت هنری می تواند مشخص کردن تعلق ارکسترها باشد که آیا باید همچنان دولتی بمانند و یا موسسه ای خصوصی آنها را هدایت نماید؟ تعلل و بلاتکلیفی که تاکنون در این حوزه رخ داده نشان از موانع گستردهای میدهد که کمبود بودجه معاونت هنری مزید بر علت شده است.
۲- در روزهای پایانی دولت دهم، قرارداد همکاری جهت رهبری ارکستر ملی با فریدون شهبازیان، آهنگساز، که در کارنامه خود رهبری ارکستر بزرگ و سمفونیک رادیو را دارد منعقد گردیده، لذا رهبری ارکستر ملی فعلا ایشان است؛ که شایسته بود اگر معاونت هنری مخالفتی با ایشان دارند در همان روزهای ابتدایی آغاز فعالیت دولت دهم وضعیت این قرارداد را نیز مشخص میکردند تا شاهد رفتارهای احساسی و بعضا هیجانی که در شب رونمایی رخ داد و موجب دلگیری استاد شهبازیان که اتفاقا در مراسم نیز حضور داشت، نگردیم.
۳- هربار که فرهاد فخرالدینی از ارکستر یاد مینماید، از همکاری اعضا ارکستر که تنها به خاطر او حاضر به همکاری بودند سپاسگزاری می نماید اما تاکید دارد که تا زمانیکه وضعیت پرداخت و حقوق نوازندگان ارکستر مشخص نباشد حاضر به همکاری نخواهد بود و با توجه به اینکه بودجه ارکسترها در دوسال گذشته آنرا به تعطیلی کشاند و امسال نیز کسری بودجه از سه ماهه اول سال گریبانگیر دولت شده است لذا تا ایجاد گشایشی در وضعیت مالی وزارتخانه فرهنگ و ارشاد نشود امکان همکاری ایشان متنفی است.
ناگفته پیداست که که باتوجه به شرایط سه ماه ابتدایی روی کار آمدن دولت تدبیر و امید که در آن وضعیت ارکسترها بهبودی پیدا نکرده، لذا تا پایان سال نیز اگر اتفاق مثبتی در این حوزه روی دهد بسی جای خوشحالی برای دوستداران موسیقی است؛ که امید است این باردست تدبیر از آستین معاونت هنری بیرون بیاید چرا که وی تجربه مدیریت در دوره آقایان رفسنجانی و خاتمی را دارد.
دیدگاهتان را بنویسید