×
×

مگــر در ایران موسیقی راک داریم!؟

  • کد نوشته: 44707
  • موسیقی ایرانیان
  • شنبه, ۱۸ام آبان ۱۳۹۲
  • ۳۲ دیدگاه
  • ی: وقتی قرار گفت‌وگو با رضا یزدانی را گذاشتیم با توجه به آثارش، تصور می‌کردم با خواننده‌یی روبه‌رو هستم که با دغدغه‌های اجتماعی پا به عرصه موسیقی راک گذاشته است. دغدغه‌هایی که نمودشان را در آثارش می‌بینیم. با این پیش‌فرض گفت‌وگو آغاز شد، اما هرچه گفت‌وگو پیش می‌رفت.رضا یزدانی نه‌تنها خودش بلکه همه تاریخچه موسیقی «راک» در ایران را نفی کرد.
    + یزدانی: شما می‌خواهید برای من حاشیه درست کنید؛ این از سوال شما مشخص است!

    مگــر در ایران موسیقی راک داریم!؟
  • رضا یزدانی

    رضا یزدانی

    نیوشا مزیدآبادی: وقتی قرار گفت‌وگو با رضا یزدانی را گذاشتیم با توجه به آثارش، تصور می‌کردم با خواننده‌یی روبه‌رو هستم که با دغدغه‌های اجتماعی پا به عرصه موسیقی راک گذاشته است. دغدغه‌هایی که نمودشان را در آثارش می‌بینیم. با این پیش‌فرض گفت‌وگو آغاز شد، اما هرچه گفت‌وگو پیش می‌رفت.رضا یزدانی نه‌تنها خودش بلکه همه تاریخچه موسیقی «راک» در ایران را نفی کرد. انگار می‌خواست همه‌چیز را انکار کند… حتی در برخی مواقع خودش را! شاید هنرمندی که اینچنین سال‌های پیش از خود را نفی می‌کند در حال تجربه کردن روزهایی از زندگی هنری‌اش است که می‌تواند نقطه عطفی برایش باشد. نقطه‌یی که ممکن است جایگاه او را از آنچه هست بالاتر ببرد یا بالعکس. شکی نیست همان طور که ماندگاری یک اثر هنری را زمان مشخص می‌کند، ماندگاری هنرمند و جایگاهش هم نیازمند گذشت زمان است. رضا یزدانی پیش‌تر در گفت‌وگوهایش خودش را مولف سبک کاری امروزش دانسته و معتقد است کسی تا به امروز به شیوه او کار راک نکرده است. به هر روی او در گفت‌وگوی پیش رو (که قبل از اجرای پاییزه‌اش انجام شد) موسیقی راک ایرانی را فاقد تاریخچه و بزرگ‌تر می‌داند و معتقد است زمانی سرزمینی موسیقی راک دارد که حداقل ۵۰۰ گروه راک در آن فعالیت کنند و کنسرت بدهند. شاید چنین آرزویی در فضای امروز موسیقی ایران کمی بعید به نظر برسد اما بی‌گمان امید داشتن، کاری بعید و دور از دست نیست…

    • وقتی کارهای شما را به لحاظ شعر یا فضای موسیقایی در هر آلبوم بررسی می‌کنیم، متوجه می‌شویم که این فضاها شامل چهار فضای مختلف می‌شود؛ فضای اجتماعی، نوستالژیک، عاشقانه و تفننی یا به قول شما! fun (مثل قطعات جردن یا میعادگاه). این روندی است که می‌خواهید همچنان در انتشار آلبوم و نگاهتان به آثاری که منتشر می‌کنید، داشته باشید؟

    بله، این روندی است که من برای ترکیب آلبوم‌های خود در نظر گرفته‌ام و هرگز آن را نمی‌شکنم چون اگر کار نوستالژیک نخوانم مخاطبان علاقمند به آن را از دست می‌دهم یا اگر کار اجتماعی نخوانم مخاطبانم ناراحت می‌شوند که چرا دغدغه‌های اجتماعی‌ام را در موسیقی فراموش کرده‌ام.

    • ولی اگر کار به قول خودتان «فان» نخوانید کسی نمی‌گوید که چرا کار فان نخواندید؟

    نه، ولی من دوست دارم که حتما در آلبوم‌هایم کار «فان» باشد کمااینکه در آلبوم جدید هم باز یک اثر با این سبک و سیاق دارم.

    • موفقیت دو آلبوم اول شما به نوعی مدیون همکاری با یغما گلرویی و استفاده از اشعار او بود اما وقتی مشکلاتی بین شما پیش آمد شما با اندیشه فولادوند همکاری کردید. به نظر می‌رسد باری که یغما گلرویی در کارهای قبلی به روی دوش داشت حالا در آلبوم جدید به دوش اندیشه فولادوند افتاده است…

    این طور نیست. من در آلبوم «خاطرات مبهم» با اندیشه فولادوند و کارن همایون فر زندگی کردم. همان طور هم که می‌بینید ۴۰ درصد ترانه‌های این آلبوم (یعنی چهار ترانه از ۱۰ ترانه) ترانه‌های اندیشه فولادوند هستند. راستش این طور نیست که همه بار ترانه‌ها روی دوش اندیشه فولادوند باشد چون در آلبوم جدید من، هیچ ترانه‌یی از او وجود ندارد. زمانی که این آلبوم در حال جمع شدن بود بچه‌های گروه داشتند روی آلبوم قبل کار می‌کردند.واقعا هم نمی‌شود یک ساله یک آلبوم را جمع و جور کرد. کارهای آلبوم جدید به مانند آلبوم «خاطرات مبهم» هم دو سال طول کشید. در این آلبوم اندیشه فولادوند اصلا حضور ندارد چون زمانی که این آلبوم داشت، جمع می‌شد ما درگیر «خاطرات مبهم» بودیم و این طور نیست که بار ترانه‌ها و شعرهای یغما گلرویی روی دوش اندیشه فولادوند افتاده باشد.

    • اما زمانی که شما با یغما گلرویی همکاری می‌کردید به عنوان یک خواننده فضایی را تجربه می‌کردید که خاص خودتان بود. اما بعدها همکاری با ترانه‌سرایان مختلف این فضا را تغییر داد…

    من کارهای اخیر را بیشتر از کارهای سابق‌ام می‌پسندم چرا که در آن‌ها تنوع تفکر، تنوع واژه و تنوع فضا را تجربه کرده‌ام در صورتی که قبلا چنین نبود و چنین تنوعی را نداشتم.

    • یعنی حس می‌کردید اگر این همکاری ادامه داشته باشد ممکن است به ورطه تکرار بیفتید و کارهایتان تکراری شود؟

    بله. ولی این دلیل نمی‌شود که من نخواهم با یغما گلرویی کار کنم اتفاقا در حال‌حاضر هم داریم با هم کار می‌کنیم.

    • در اجراهایی که دارید معمولا انتخاب قطعات بر چه اساسی است؟ یعنی از هر آلبومی هر کاری را که دوست داشته باشید برای اجرای زنده انتخاب می‌کنید؟

    بله. من براساس سلیقه مخاطبانم و آنچه آن‌ها می‌پسندند قطعات را انتخاب می‌کنم. برای این منظور هم یک نظرسنجی در سایت خودم گذاشته‌ام که براساس این نظرسنجی‌ها قطعاتی را که می‌خواهم در کنسرت اجرا کنم، انتخاب می‌کنم.

    • یعنی ترجیح می‌دهید که براساس سلیقه عامه مردم کارهای اجرایی‌تان را انتخاب کنید؟

    معلوم است که مخاطبان چه کارهایی را بیشتر می‌پسندند. اگر کفه ترازویی هم در کار باشد باز معلوم می‌شود که کدام کارها وزن بیشتر و مخاطبان بیشتری دارند و کدام‌ها کمتر. من هم براساس همین نظرسنجی‌ها که روی سایت می‌گذارم، متوجه می‌شوم که مردم کدام کارها را بیشتر می‌پسندند و آن‌ها را اجرا می‌کنم.

    • این عام‌گرایی نیست؟ چون در مقوله هنر همیشه این بحث وجود دارد که اگر هنرمندی براساس سلیقه عامه مردم حرکت کند هنرش توده‌یی می‌شود و کیفیت کارش افت می‌کند. شما بیم این را ندارید که این اتفاق درباره کارهای شما هم رخ دهد؟ فکر می‌کنید صرفا رفتن به آن سمتی که مخاطب می‌پسندد کار درستی است؟

    من معمولا ۶۰ تا ۷۰ درصد کارها را براساس نظرسنجی انتخاب می‌کنم و ۳۰ تا ۴۰ درصد را براساس علاقه و خواست خودم، بنابراین صرفا به دنبال مخاطب نمی‌روم. وقتی ۶۰ درصد نظر مخاطبان را رعایت کنید دنبال مخاطب نرفته‌اید. حتی اگر بخواهیم به دنبال مخاطب هم برویم از نظر شما چه اشکالی دارد؟ کسانی که بلیت کنسرت را می‌خرند و می‌آیند تا اجرا را ببینند باید چیزهایی را بشنوند که دوست دارند.

    • اما وقتی نظرسنجی را روی سایت برای همه مردم باز گذاشته‌اید. به نوعی براساس نظر مخاطبان عام موسیقی قطعاتتان را انتخاب می‌کنید…

    مخاطب من عام نیست. مخاطب من، مخاطب خاص است.

    • خب نظرسنجی شما روی همه باز است چطور می‌فهمید کسی که نظر داده مخاطب عام است یا مخاطب خاص؟

    کسانی که به سایت من می‌آیند طرفداران من و موسیقی من هستند، بنابراین مخاطبان خاص من محسوب می‌شوند. من که نظرسنجی‌ام را در مجلات منتشر نمی‌کنم. در سایت شخصی خودم می‌گذارم و بالطبع کسی که به سایت من می‌آید به من و موسیقی من علاقه دارد.

    • با توجه به اینکه در آلبوم‌های منتشر شده شما هم کار راک وجود دارد و هم پاپ، شما خودتان را خواننده کدام سبک می‌دانید؟ پاپ یا راک…

    هردو. یعنی من در اصل خواننده «پاپ- راک» هستم. چون هم در آلبوم‌هایم کار «پاپ» دارم و هم کار کاملا «راک» و هم «پاپ-راک». گاهی هم به سمت «سافت راک» و «فلامینکو» هم می‌روم. در اصل من در آلبوم‌هایم همه نوع سبکی دارم. اساسا هم چیزی را می‌خوانم که دوست دارم. علاقه و اصراری هم ندارم که مرا به عنوان خواننده راک بشناسند.

    • اما بیشتر مخاطبان شما، شما را به عنوان خواننده راک می‌شناسند…

    من هرچه از دلم برآید را می‌خوانم. وقتی احساس کنم که یک ترانه را باید به سبک راک اجرا کنم به صورت راک می‌خوانم. اما وقت‌هایی هم هست که ترانه‌هایی مثل «کوچه ملی» یا «لاله زار» حال و هوایشان طوری است که باید پاپ اجرا شوند و من هم آن‌ها را پاپ اجرا می‌کنم. بنابراین به واسطه فضا و موسیقی‌ای که آن ترانه دارد و بر حسب حس و حالش حرکت می‌کنم چون نمی‌شود ترانه‌یی مثل «کوچه ملی» را راک خواند.

    • موسیقی راک المان‌های خاص خودش را دارد. چه به نظر ارکستراسیون و سازهایی که استفاده می‌کنید و چه به نظر پرفورمنس. شما فکر می‌کنید که در اجراهایی که داشته‌اید، توانسته‌اید کار پرفورمنس راک را به همان قدرتی که در غرب می‌بینیم، انجام دهید؟

    در ایران هیچ کس پرفورمنس من را روی صحنه ندارد. این را با تمام قوا می‌گویم.

    • منظورتان در سبک و ژانر خودتان است یا انواع موسیقی‌ها؟

    کل سبک‌ها را می‌گویم. شک نکنید. من ادعا دارم! چرا که به واسطه سال‌ها کار سینمایی و دیدن استیج گروه‌های غربی، به این توانایی رسیده‌ام که با کلمات درست بازی کنم و سعی کنم که حرکت‌های صورت و بدنم- با تمام محدودیت‌هایی که هست- درست باشد.

    • اینکه می‌گویید شما بهترین پرفورمنس در ایران را دارید ادعای بزرگی است. فکر می‌کنید این به خاطر ضعف هنرمندان دیگر است یا قوت شما؟

    درباره هنرمندان دیگر کاری ندارم اما جنس موسیقی من طوری است که پرفورمنس در آن به خوبی جواب می‌دهد. بنابراین موسیقی‌های دیگر را نمی‌توان با موسیقی راک مقایسه کرد. بدون شک موسیقی پاپ که «ترنس» دارد با موسیقی راک که گیتار برقی و… دارد، قابل مقایسه نیست. در اصل حرکت بدن و انتقال واژه‌ها به وسیله صورت و بدن به مخاطب با موسیقی‌های دیگر فرق دارد که در بحث ما نمی‌گنجد و مفصل‌تر از این حرف‌هاست.

    • هوادارانتان را در کنسرت‌هایتان با عنوان «سلطان راک» صدا می‌زنند اما شما تا به حال واکنشی در این زمینه نداشته‌اید. این به این مفهوم است که خودِ شما قبول دارید که «سلطان راک» هستید؟

    مردم لطف دارند اما من نمی‌توانم به مخاطبانم بگویم مرا چطور صدا کنند یا نکنند چون این مخاطب است که تصمیم می‌گیرد چه لقبی به خواننده یا هنرمندی که دوست دارد، بدهد. مثلا وقتی به رضا صادقی می‌گویند «سلطان مشکی پوش» باید به همه بگوید که من «سلطان مشکی پوش» نیستم؟ یا وقتی به محسن چاووشی می‌گویند «سلطان چاووشی» باید بگوید که چرا می‌گویید «سلطان چاووشی»؟

    • نه. بحث مشکی پوش و… فرق می‌کند اما وقتی بحث بر سر یک ژانر و یک سبک از موسیقی است، موضوع جدی‌تر و حساس‌تر می‌شود چون آن ژانر و سبک پیشینه‌یی دارد و هنرمندان دیگری هم در آن حیطه کار کرده‌اند و بالاخره باید یک واکنشی نشان داد. مثلا اگر موافق نیستید در گفت‌وگوهای خودتان می‌توانستید به آن اشاره کنید…

    الان شما می‌خواهید برای من حاشیه درست کنید. این از سوال شما مشخص است. من خودم نمی‌توانم جلوی مخاطب را بگیرم و بگویم که من را این طور صدا نکنید!

    • بدون شک در زمینه موسیقی راک محدودیت‌های زیادی در ایران وجود دارد. شما با وجود این محدودیت‌ها سعی کرده‌اید در این زمینه کارهایی انجام دهید و به نوعی وارد این ژانر موسیقی شده‌اید. شاید بهتر باشد که این طور بپرسم که بعد از گذشت این چند سال جایگاه خودتان را در این موسیقی چگونه می‌بینید؟

    در کدام موسیقی؟ راک؟ مگر ما در ایران موسیقی راک داریم؟

    • بالاخره هر چند در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ موسیقی سنتی در میان مردم محبوب بود اما به دلیل برپایی کنسرت‌های موسیقی خوانندگان غربی تبادل موسیقی و فرهنگ و هنر بین ایران و سایر این کشورها به وجود آمد. چنان که افراد زیادی بودند که «بیتلز» و «پینک فلوید» گوش می‌دادند و آلبوم‌هایشان را می‌خریدند. در همان دوران می‌بینیم با آثار هنرمندانی چون کوروش یغمایی رگه‌هایی از موسیقی راک وارد موسیقی ایران شد و او به نوعی راک ایرانی را پایه‌گذاری کرد…

    «یارم می‌آید- دلدارم می‌آید» کار راک است؟

    • نه. اما مثلا «پاییز» که کاملا راک است…

    به نظر شما چه کسی با یک اثر می‌تواند خواننده راک باشد؟ ما موسیقی‌ای با عنوان «راک» نداریم که بخواهیم درباره‌اش صحبت کنیم. در اصل وقتی موسیقی راک نداریم، نمی‌توانیم بگوییم چه کسی بالاتر یا چه کسی پایین‌تر. باید بستر و زمینه‌یی باشد که در آن بستر بتوانیم مقایسه‌یی انجام دهیم.

    • اما شما اعتقاد دارید که کار راک هم انجام می‌دهید…

    جنس موسیقی من هم پاپ است و هم راک. اما در ایران ما موسیقی راک نداریم. وقتی در یک کشور می‌توان ادعا کرد که موسیقی راک وجود دارد حداقل باید ۵۰۰ خواننده راک داشته باشد. آن وقت می‌گویند فلان مملکت موسیقی راک دارد. ما در کل ۱۵-۱۰ تا خواننده راک داریم که کنسرت می‌گذارند و آلبوم منتشر می‌کنند. اما در کل اصلا بحث کمیت و کیفیت نیست. بحث من این است که موسیقی راکی نداریم که حالا بخواهیم سلطان آن را مشخص کنیم؟ وقتی چیزی وجود ندارد چطور می‌شود که کیفیت‌ها را ارزیابی کرد؟

    • بنابراین معتقد هستید که باید مولفه‌هایی به این موسیقی اضافه شوند. چه مولفه‌هایی باید به کارهایی که شما می‌گویید راک نیستند، اضافه شود تا بتوان نام «راک» را روی آن‌ها گذاشت؟

    باید یک جریان حرفه‌یی و درست از موسیقی وجود داشته باشد. من که نباید تعیین کنم چه چیزهایی باید اضافه شود. شما درباره موسیقی سنتی می‌توانید این صحبت را بکنید چون از سال‌ها پیش در این سرزمین وجود داشته و برای مردم ایران بوده و اساتید خاص خودش را دارد. در این صورت است که می‌توانیم درباره این نوع موسیقی بحث کنیم. اما درباره موسیقی‌ای که ۱۰ سال هم عمر ندارد چطور می‌توان صحبت کرد؟

    • البته کمی پذیرش این قضیه سخت است که موسیقی راک ایرانی سابقه ۱۰ ساله هم ندارد اما با همین پیش‌فرض اگر بخواهیم بررسی کنیم، می‌بینیم که موسیقی تلفیقی هم با توجه به اینکه سابقه چندانی ندارد هم مخاطبان خاص خودش را دارد و هم درباره‌اش بحث و تبادل نظر می‌شود. این طور نیست که بگوییم چون سابقه طولانی مدتی ندارد کلا درباره‌اش بحث نمی‌کنیم…

    هر زمان این سرزمین، سرزمینی شد که در آن ۱۵۰ خواننده راک بتوانند بلیت بفروشند و مردم کنسرت‌هایشان را بروند و آلبوم‌هایشان به خوبی به فروش برود و چرخه اقتصادی شان به گونه‌یی باشد که بتوانند کار کنند و کنسرت‌هایشان لغو نشود، می‌توانیم بگوییم در این مملکت موسیقی راک داریم.خوشبختانه تا امروز من برای گرفتن مجوز یا اجرای کنسرت مشکلی نداشته‌ام. اما در کل بحث من این است که موسیقی راک در ایران قدمتی ندارد که بخواهیم در آن «سلطان» تعیین کنیم. اصلا آدم بزرگ و درجه یکی وجود ندارد. باید یک مقیاس بزرگی باشد که کوچک‌ترها را براساس آن مقیاس بررسی کنیم. وقتی دامنه این موسیقی کوچک است چه چیزی را می‌خواهید بررسی کنید؟

    • اما براساس تاریخچه‌یی که از راک یا پاپ راک وجود دارد…

    ما اصلا در ایران خواننده راک نداشتیم. چه کسی گفته است که کوروش یغمایی خواننده راک است. اصلا موضوع این حرف‌ها نیست. به نظرم چون آنقدر این بحث حقیر و کوچک است که نیازی به ادامه ندارد.

    https://musiceiranian.ir/?p=44707
       
    برچسب ها رضا یزدانی

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *