سید محمد تنکابنی که با هنرجویان نسلهای جدید فاصله سنی کمی دارد، معتقد است دانش و آگاهی دانشجو باعث ارتقای دانش استاد میشود. او معتقد است طی این سالها اتفاقات خوبی در عرصه آموزش موسیقی رخ داده است.
به نقل از ایلنا، متدهای آموزشی برای تدریس رشته مهمی چون موسیقی اهمیت بسیاری دارد. لذا اینکه آیا سیستم آموزشیِ رشتههای هنری در کشور، طی چندین سال گذشته تغییرات رو به رشدی داشته یا خیر؟ سوالی است که مدرسان و استادان هنرستانها و دانشگاهها باید به آن پاسخ دهند.
سیدمحمد تنکابنی یکی از هنرمندانی است که علاوه بر فعالیتهای اجرایی و تولیدی، در زمینه آموزش و تدریس هم بسیار فعال است. او که موسیقی را از کودکی با ساز سنتور شروع کرده، دانشآموخته کارشناسی ارشد رشته آهنگسازی از دانشگاه هنر تهران است.
او همچنین سرپرست ارکستر پرجمعیت «پارسوآ» است و به اتفاق اعضای آن از سال ۱۳۹۷ تاکنون مشغول فعالیتهای حرفهای در عرصه تولید و اجراست.
تنکابنی در پاسخ به این سوال که آیا زمان آن نرسیده تا متدهای آموزشی هنر، بخصوص موسیقی مورد تغییرات محتوایی و حتی ساختاری گیرند، گفت: آن تغییراتی که باید، هم در هنرستان موسیقی و هم در دانشگاه به صورت گسترده رخ داده و نتیجهاش این است که کم و کیف آموزش و یادگیری هنرجویان و دانشجویان نسبت به قبل بالا رفته است.
وی درباره جزییات بیشتر تغییرات رخ داده در عرصه آموزش موسیقی و شیوه تدریس خود نیز گفت: در حال حاضر هنرجویان در هنرستان هم با موسیقی کلاسیک و هم با موسیقی ایرانی آشنا میشوند. الان درسهایی را داریم که هنرجو بالاجبار باید آنها را فرا گیرد و پاس کند. مثلا نوازندهای داریم که سازهای بادی چون «کلارینت»، «ابوا»، «فاگوت» و هر ساز دیگری را مینوازد. ما چنین هنرجویی را با فضای موسیقی ایرانی مرتبط میکنیم و اینطور نیست که او صرفا به فراگیری سازهای بادی غربی بپردازد.
این نوازنده درباره چگونگی ایجاد ارتباط با هنرجویان و دانشجویان موسیقی، تصریح کرد: برای مرتبط کردن هنرجو با موسیقی ایرانی ساز دوم برایش تعریف میکنیم.
او درباره جزییات این روند گفت: این اتفاق طی مشاورهای رخ میدهد. بچهها میآیند و با هم صحبت میکنیم. مثلا یکی از آنها میگوید ساز اصلی من گیتار است و ساز دوم چه بنوازم؟ شخصا برای همه بچههایی که کلاسیک مینوازند استدلال میآورم و به آنها میگویم ساز دومت حتما باید ایرانی باشد. برعکس این رویه هم وجود دارد. اگر فردی ساز ایرانی مینوازد به او میگوییم ساز دومت حتما باید کلاسیک باشد.
ایجاد تغییر در شیوههای آموزش موسیقی یک نیاز است
تنکابنی با تاکید بر اینکه برای انجام کارها و انتخابها از سوی او (به عنوان استاد) اجبارهایی وجود دارد که هدفمند است، گفت: هنرجو از این طریق به صورت عملی با زبان موسیقی ایرانی، و اگر نوازنده سازهای ایرانی باشد با موسیقی کلاسیک عملا آشنا میشود. این موارد همان تغییراتی هستند که به واسطه وجود نسل جوان و فعالیتهایشان، طی چند سال گذشته رخ داده است.
او گفت: تغییراتی که دربارهاش صحبت میکنیم، نیازی است که وجود دارد. ما درسی داریم که مصوب آموزش پرورش است و «مبانی موسیقی ایرانی» نام دارد و به «تئوری موسیقی ایرانی»، «دستگاهها»، «گوشهها» و دیگر موارد میپردازد. این کتاب یکی از واحدهای مهم درسی برای همه رشتههاست. اینطور نیست که کلاسهای این واحد درسی را جداگانه قلمداد کنیم و بگوییم فقط هنرجویان موسیقی ایرانی سر این کلاس حاضر شوند!
تنکابنی گفت: اگر از منظرهای دیگر هم به اتفاقات رخ داده در حوزه آموزش موسیقی طی سالهای گذشته توجه کنیم، در خواهیم یافت که تغییرات رخ داده، گسترده است.
این استاد دانشگاه درباره ارتباط دو سویه استاد و دانشجو و تاثیر علم و دانش آنها بر کیفیت کلی آموزش نیز اینگونه توضیح داد: زمانی نسلهای جدید (که برخی در آموزشگاهها آموزش دیدهاند) وارد دانشگاه میشوند خواهناخواه اتفاقات بهتری میافتد. طی این اتفاق افرادی به دانشگاه راه مییابند که هم در «موسیقی ایرانی» و هم در «موسیقی کلاسیک» دارای آگاهی هستند. طبیعتا استاد دانشگاه هم در مواجه با این دسته از دانشجویان سطح علمی و دانش خود را بالا میبرد و سعی در به روز شدن دارد.
کانون پرورش فکری بخش موسیقیاش را تعطیل کرده!
او که در گذشته مسئولیتهای مدیریتی هم داشته، درباره حضورش در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به عنوان یکی از اعضای شورای سیاستگذاری، اینگونه توضیح داد: چنین شورایی دیگر وجود خارجی ندارد. حدود شش ماه هم هست که کانون آن بخش مربوط به موسیقی را تعطیل کرده است.
تنکابنی درپاسخ به این سوال که آیا کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان (که زمانی یکی از مراجع و دستگاههای مهم کشور بوده) طی سالهای اخیر، سیری نزولی آن هم با شیب تند را پیش گرفته، گفت: متاسفانه این اتفاق افتاده و همینطور هم هست. قضیه این است که متولی فرهنگ و هنر بودن و در موقعیتهای خاص تصمیم درست گرفتن، کار دشواری است. نتیجه اینکه ناآگاهی مسئولان باعث تصمیمگیریهای غلط میشود که قطعا به ضرر هنر و موسیقی کشور خواهد بود.
ناآگاهی و عقبگرد مسئولان در بسیاری از نهادها
این نوازنده در ادامه گفت: ما در بسیاری مواقع با بسیاری از ناآگاهیها مواجه هستیم که تصمیمگیریهای غلطی را رقم میزند. این ناآگاهیها گاه باعث عقبگرد است. گاه آدم اشتباها کار درستی انجام میدهد و گاه بر عکس است! این اتفاقات در بسیاری از نهادها رخ داده است.
او اذعان داشت: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هم یکی از نهادهایی است که به نمایندگی بخش مهمی از جامعه فرهنگ و هنر تمایل دارد. اما گاه تصمیمگیری در چنین نهادهایی متناسب با نیازهای جامعه نیست.
تنکابنی در ادامه، درباره اهمیت نهادهای فرهنگی و تاثیر آنها روی کم و کیف موسیقی، حتی ارتباطش با مقوله آموزش گفت: من فکر میکنم یک نهاد فرهنگی باید تا حد زیادی نیازهای جامعه را خیلی هوشمندانه شناسایی کند. پس از این اتفاق هم باید اتاق فکری تشکیل شود تا به این ترتیب، درباره بهجا یا نابجا نبودن نیازها صحبت و تعامل شود.
باید درباره مخاطبان بسیار «تتلو» آسیبشناسی شود!
این نوازنده و آهنگساز گفت: اتفاق مهمی که باید طی این روند رخ دهد، آسیبشناسیها و ارزیابیهای درست است که به تصمیمگیریهای درست منجر خواهد شد. مثلا اینکه چرا خوانندهای به اسم «تتلو» تا این حد مخاطب دارد؟! سوالی است که به تحلیل نهادهای فرهنگی نیاز دارد. پس از تحلیل و مطالعه روی این موضوع است که میتوانیم متناسب با چنین اتفاقی و با توجه به نیازهای پیرامون، تصمیمهای درستِ زیر ساختی اتخاذ کنیم.
سرپرست ارکستر «پارسوآ» درباره ارتباط موضوعات مطروحه در این مطلب با کم و کیف موسیقی رده سنی کودک و نوجوان نیز توضیحاتی داد که در پی میآید.
سلیقه شنیداری کودکان را تغییر دهیم تا «تتلو» گوش نکنند!
تنکابنی تاکید کرد: با انجام چنین کارهایی است که میتوانیم سلیقه شنیداری یک کودک خردسال را به سمتی سوق دهیم که خوانندهای چون «تتلو» و آثارش را نپذیزد. یا حتی اگر میپذیرد، این پذیرفتن آگاهانه باشد. این آگاهانه پذیرفتن وضوع خیلی مهمی است.
او در ادامه گفت: خیلی وقتها مخاطبان نسبت به موسیقی که دوستش دارند آگاهی ندارند و از فلسفه وجودی آن بیخبرند. در این بخش با همان وجه سرگرمکننده موسیقی و چنین محاورهای نزد مخاطبان مواجه میشویم.
تنکابنی ادامه داد: به نظرم همانطور که قبلا هم اشاره کردم، آنچه منجر به تصمیمگیریهای غلط میشود نا آگاهی است. فرض کنید هیچ آگاهی از رشته موسیقی ندارید و به شما بگویند بیا و درباره فلان مسئله در حوزه موسیقی تصمیمگیری کن! البته که چنین اتفاقاتی در کشور مرسوم است. اصلا فرض را بر این میگیریم شما آدم بدی نیستی! اصلا شما انسان خوب و درستکار و راستگو! اما تصمیمگیری شما به عنوان آدمی خوب، اما غیر مطلع و غیر متخصص، تصمیم درستی نخواهد بود. کلا تصمیمگیری درباره مسائل فرهنگی به دیتاهایی دارد و فرد مورد نظر باید نسبت به آنها دانش داشته باشد. باید توجه داشته باشیم که این دانش یک شبه و در کمترین زمان نمیآید.
او ادامه داد: حال شما تصمیمی را متصور شوید که در یک محله، شهر، استان یا یک کشور ابعاد خیلی گستردهای دارد. به نظرم دنیای امروز جایی برای آزمون و خطا وجود ندارد. ما باید خیلی علمی با موضوعات روبرو شویم. فرد مسئول هم باید بر اساس یکسری پارامترها و دیتاها در مورد مسائل و موضوعات مختلف تصمیمگیری کند. در خلال این تصمیمگیری است که باید بر اساس کارشناسیها به نتیجه و خروجی کار فکر کنیم.
تنکابنی با تاکید بر اینکه باید مشکلات مطروحه و چالشهای متعدد عرصه موسیقی را بیشتر مورد توجه قرار دهیم، توضیح داد: نمیگویم این توجهها وجود ندارد، اتفاقا برعکس؛ یعنی خیلیها هستند که دلسوزند و مطلع هم هستد، اما شاید توانشان در آن حد نیست که به انجام کارهای مدیریتی را ندارند.
سامان دادن به اوضاع موسیقی همفکری همهجانبه میخواهد
او ادامه داد: اینکه میگویم سر و سامان دادن به اوضاع موسیقی به همفکری همهجانبه میخواهد، منظور بهرهگیری از همه پتانسیلها و افراد است. این همفکری به اتاق فکری رنگارنگ نیاز دارد که واقعا تفکرهای مختلف در حوزه موسیقی را شامل شود، نه اینکه در این زمینه هیچ تنوعی در نوع افکار نداشته باشیم.
او گفت: با وجود تفکرات مختلف است که ارزیابیها و آسیبشناسیها شکل بهتر و موثرتری به خود میگیرد و برنامهریزیها به درستی انجام میشود.
تنکابنی بیان کرد: بدون شک انجام این کارها در صورت برنامهریزیها و طی مسیر درست خیلی سخت نیست و نتیجهبخش خواهد بود. موضوع این است آن ارادهای که به انجام کارها و هماهنگیهای درست برای انجام امور لازم است، وجود ندارد. منظورم این نیست که این خواست اصلا وجود ندارد! خیر اینطور نیست و آن اراده لازم به صورت جدی وجود دارد و حتی در برخی بخشها به اتفاقات خوبی هم منجر شود. مسئله این است که این خواست و اراده در کلیت ماجرا وجود ندارد.
شاید بهتر باشد معاونت هنری ارشاد به امور موزیسینها بپردازد
تنکابنی در بخش دیگری از صحبتهایش درباره اهمیتها و اولویتهای نهادهای دولتی در رابطه به توجهشان به موسیقی و چالشهای آن گفت: وزارت ارشاد متصدی امور فرهنگی و هنری است و برای پرداختن به مشکلات نهادی است که به درستی انتخاب شده است. مثلا شاید بهتر باشد معاونت هنری وزارت ارشاد که خیلی بیشتر با هنرمندان و موزیسینها در ارتباط است، انجام امور خرد و کلان حوزه موسیقی را عهدهدار شود. در ادامه مسئولان مربوطه در معاونت هنری ارشاد میتوانند اتاق فکری که گفتم را تشکیل دهند.
او افزود: کلا بهتر آن است نهادهای مربوطه بیش از قبل برای حل مشکلات با هم همراه شوند. انجام این کار و تشکیل یک اتاق فکر با هم تفکرات و عقاید کار خیلی سختی نیست.
او گفت: موضوع این است که باید مشکلات ساختاری را جدی بگیریم؛ چون پس از چند سال، مثلا ده سال به ناگاه منجر به بروز مشکلاتی میشود که الان و در حال حاضر، با منشاء و ریشه آن مواجهیم، بنابراین الان این امکان وجود دارد که چنین مشکلات مهمی را حل کنیم.
تنکابنی در پایان نسب به بهتر شدن اوضاع و حل مشکلات حوزه موسیقی ابراز امیدواری کرد.
دیدگاهتان را بنویسید