سحر میرهاشمی میگوید: کشورهایی که از ساز قانون در موسیقیشان استفاده میکنند تکنیکهای نوازندگی خودشان را دارند، و به نظرم این تکنیکهای نواختن است که باعث ایجاد لهجه میشود.
به نقل از ایلنا، در میان سازهای متنوع ایرانی، قانون یکی از پرقدمتترین هاست که توسط هنرمندان مقاطع مختلف از گزند آسیب و فراموشی در امان مانده است. ملیحه سعیدی یکی از معدود استادان ساز قانون که برای ارتقا آن و نوع نواختن آن تلاشهای نتیجه بخش بسیار کرده، او پیشتر طی گفتگو با ایلنا درباره قدمت و پیشینه ساز قانون گفته است: این ساز بر اساس تحقیقات من از دوران آشور در ایران وجود داشته است. اگر این قدمت را هم مد نظر قرار ندهیم، اختراعش را به فارابی نسبت دادهاند. در کتاب فارابی عکس این ساز درج شده است.
سحر میرهاشمی یکی از شاگردان ملیحه سعیدی است که فارغ التحصیل هنرستان موسیقی و پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران است و طی سالهای فعالیتش با گروههای مختلف همکاری کرده و در جشنوارههای مختلف حضور یافته است. او به تازگی کتاب «قطعاتی برای قانون» را به رشته تحریر درآورده و آن را با همکاری انتشارات آروَن منتشر کرده است. این اثر آموزشی که توسط صالح آسترکی نتنویسی شده، شامل ۲۵ قطعه است. در این اثر تعدادی از قطعات فولکوریکی که به شیوه سینه به سینه به نسل ما رسیده و درباره آنها منابع مکتوبی وجود نداشته، انتخاب شدهاند و بخش دیگر قطعات مربوط به موسیقی فیلمهای جهان است.
میرهاشمی که پیشتر نیز کتاب «آموزش مربیگری موسیقی کودک» را تالیف کرده، در گفتگوی پیشرو درباره ساز قانون، اهمیت وجود منابع مکتوب برای ماندگاری و ارتقا این ساز، همچین جزییات کتاب «قطعاتی برای قانون» توضیحاتی داد که در پی میآید.
به نظر میرسد ساز قانون طی سالهای اخیر به لحاظ وجود منابع مکتوب وضعیت بهتری پیدا کرده است.
بله حتما همینطور است. در گذشته کتابهای کمتری در رابطه با آموزش ساز قانون داشتهایم و در این زمینه محدودیتهایی وجود داشته است. یکی از آثار آموزشی نوشتهی استادم خانم ملیحه سعیدی است و دیگری اثری است که خانم پریچهر خواجه تالیف و نگارش آن را به عهده داشته و در آن به قطعات خانم سمیمین آقارضی یکی از استادان مطرح ساز قانون پرداخته است.
خودتان چندی پیش کتابی را منتشر کردید که «آموزش مربیگری موسیقی کودک» نام دارد. این اثر درباره چیست؟
من در زمینه موسیقی کودک نیز فعالیت دارم. من و برخی دوستان به جز اینکه به آموزش موسیقی کودک میپرداختیم، دورههای مربیگری نیز برگزار میکردیم. رویه اینگونه بود که متقاضیان مدت زمانی را به کارآموزی میپرداختند و پس از آن در رابطه با مربیگری موسیقی کودک مشغول به کار میشدند. طی این روند و پس از انجام امور مربوط به این نتیجه رسیدیم که حاصل تجربیات خود و مقولات آموزش داده شده در رابطه با مربیگری کودک را، در قالب کتاب منتشر کنیم و این اتفاق افتاد.
آیا کتاب روی ساز قانون تمرکز دارد یا موضوعیت همه سازها را مدنظر دارد؟
این کتاب در کل درباره آموزش موسیقی به کودکان است.
در ایران آثار مکتوب کمی درباره موسیقی کودک وجود دارد. آنچه طی سالها و دهههای اخیر همواره وجود داشته و تکرار شده و در آموزشگاههای موسیقی عمومیت دارد، متد کارل ارف است که شاید شیوهای قدیمی و منسوخ است.
بله. کتاب «آموزش مربیگری کودک» برای مقطعی است که کودکان هنوز ساز تخصصی خود را انتخاب نکردهاند و طی آموزشهایی که میبینند برای این تصمیم، آماده میشوند. یعنی کودک پس از یادگیری نکات و موضوعات مهم بر اساس شیوههای ارائه شده، ساز تخصصی خود را انتخاب خواهد کرد. انتخاب ساز نیز بر اساس علاقه و استعداد کودکان، همچنین شناختی که مربیان از آنها پیدا کردهاند، صورت میگیرد.
کتاب «قطعاتی برای قانون» شامل قطعات شنیده شده فولکوریک ایرانی است و بخش دیگر آن مربوط به قطعاتی است که برای فیلمهای مطرح جهان ساخته شده است. با توجه به این جزییات از قابلیتها و محدودیتهای ساز قانون بگویید. چه موسیقیهایی با ساز قانون قابل اجرا هستند؟
قانون نیز مانند سازهای دیگر قابلیت اجرای هر نوع موسیقی و هر سبکی را دارد، چه آن آثار سنتی و محلی باشند یا مقامی و غیر ایرانی. در کل ساز قانون برای اجرای موسیقیهای و سبکهای مختلف هیچگونه محدودیتی ندارد.
درباره کتاب عنوان کردهاید که قطعات فولک از آثاری انتخاب شدهاند که منبع مکتوبی درباره آنها نیست و سینه به سینه آموزش داده میشدهاند. این آثار مربوط به کدام مناطق ایران هستند؟
همانطور که گفتم ساز قانون برای اجرای انواع سبکهای موسیقیها محدودیتی ندارد و به همین دلیل آثاری از موسیقی مناطق مختلف ایران را انتخاب کردهام تا در ارائه آثار به مخاطبان تنوع ایجاد کرده باشم. مثلا اینکه قطعهای را از موسیقی جنوب کشور و آثار محلی بندرعباس انتخاب کردهام یا به سراغ آثار فولکوریک کردی و لری رفتهام. به طور معمول گاه آثار انتخابیام را به صورت اجرا شده جاهایی شنیدهایم، اما اغلب آنها نوشته و نتنگاری نشدهاند. برخی از آثار فولک منبع مشخصی ندارند، ولى برخى از آنها داراى پیشینه خاصى هستند که در کتاب به معرفى نام اثر و آهنگساز آن پرداختهام.
برخی استادان هم نسبت به نت نگاری قطعات نظر توافقی نداشتهاند و شاید این اتفاق را باعث تحریف اثر میدانستهاند. به هرحال تاکید اغلب اساتید گذشته بر آموزش سینه به سینه یا همان شیوه گوشی بوده است.
درست است. نتنگاری باعث ماندگاری اثر و جلوگیری از تحریف آنها میشود.
بسیاری از آثار گذشته ضبط نشدهاند و منابع شنیداری موثقی هم ندارند. باتوجه به این کاستی نت نگاری قطعات برایتان سخت نبود؟ و چگونه بر آن دشواریها فائق آمدید؟
از آنجایی که در مناطق مختلف نوازندگی کردهام، تعدادی از قطعات را قبلا نواختهام یا با جستجوهایی که داشتم، درباره آنها منابع صوتی پیدا کردهام. گاه منابع صوتی مذکور را تغییراتی اندک دادهام یا همانها را نتنویسی کردهام. آثار فولکی را که حفظ بودهام یا منابع صوتی نداشتهاند را نیز نوشتهام، یعنی اینکه همه قطعات کتاب نتنویسی شدهاند و درباره آنها تحقیق شده است.
انتخابها و نت نگاریها چقدر زمان برد؟
بیماری کرونا طی یک سال و نیم گذشته باعث شد بیشتر در خانه بمانم و مشغول جمعآوری قطعات و نتنویسی آنها باشم. برای انجام این امور تقریبا شش ماه زمان صرف شده است. نتهای هرقطعه را که مینوشتم آن را سریعا به فردی که نتنویسی آثار را به عهده داشت، ارائه میدادم و این روند به صورت موازی پیش رفت. طی این روند، اشعار قطعات را نیز به رشته تحریر درآوردم و مقابل نت قطعات در کتاب، شعر آن نیز آمده است.
در کتابتان به موسیقی فیلم نیز پرداختهاید و آثاری را برای قانون آوردهاید که نشان از تواناییهای این ساز دارد.
کلا موسیقی فیلم مبحث گستردهای است و به همین دلیل برای این بخش از کتاب قطعاتی را انتخاب کردهام که بیشتر شنیده شدهاند. از طرفی میخواستم دست نوازنده و هنرجو در انتخاب قطعات، بر اساس سلیقهای که دارد باز باشد.
این تنوع در انتخاب و ارائه قطعات اتفاق خوبی است، اما باعث محدودیت هنرجویان مقاطع مختلف آموزشی نمیشود؟
در ابتدای کتاب توضیح دادهام که استاد اگر میخواهد قطعات را به هنرجویان یاد دهد، یا اگر هنرجو خودش کتاب را خریده باشد، بنا به تواناییهایی که دارد، میتواند آثار را انتخاب کرده و بیاموزد و بنوازد.
برای انجام این اتفاق و امکان انتخاب آثار توسط هنرجویان و نوازندگان مقاطع مختلف چه تمهیدی را به کار گرفتهاید؟
من برای همه قطعات نتهای زینت نوشتهام و هنرجو بنا به تواناییهایش آنها را مد نظر و مورد استفاده قرار میدهد. مثلا اگر هنرجو مبتدی است میتواند نتهای مذکور را ننوازد و در غیر این صورت از وجودشان در اجرای بهتر و حرفهایتر بهره ببرد. چه بسا اگر هنرجو خیلی پیشرفته باشد استاد میتواند زینتهای بیشتری به نتها اضافه کند.
پرداختن شما به موسیقی فیلمهای مطرح جهان انتقاداتی از سوی اساتید متعصب موسیقی ایرانی را به همراه نداشته است؟
این تاکید همچنان از سوی اساتید وجود دارد که باید با ساز قانون قطعات سنتی اجرا شود و چنین نظرات و مخالفتهایی همچنان و کم و بیش وجود دارد. ترجیح و تاکید من این است که نوازنده بتواند هر نوع موسیقی را با سازش بنوازد. از آنجایی که کتاب «قطعاتی برای قانون» به تازگی منتشر شده انتقادهایی درباره آن مطرح نشده است. درباره بازخوردها و واکنشها نیز باید بگویم که پس از انتشار تیزر کتاب در صفحه شخصیام، از شهرهای مختلف سفارشهای متعددی داشتهام و کتاب را برایشان ارسال کردهام.
مخالفتهایی که در رابطه با نواختن موسیقیهای دیگر توسط سازهای ایرانی وجود دارد، چه آسیبهایی را در پی داشته؟
تفکرات این چنینی روی سازهای ایرانی باعث شده، گرایشها به سمت پیانو و گیتار یا سازهای کلاسیک متمایل شده است. اما زمانی که مخاطبان، علاقمندان و نوازندهها ببیند میتوانند آثار کلاسیک و غیر ایرانی را با ساز ایرانی بنوازند بیشتر به یادگیری آنها ترغیب خواهند شد.
معمولا دربارهسازی چون عود که طی سالیان بسیار در کشورهای عربنشین همجوار مورد توجه بوده، بحثهایی درباره لهجه عربی و فارسی آن وجود دارد. آیا این چالش درباره ساز قانون نیز مطرح است؟ به هرحال قانون نیز مانند عود یکی از سازهای مورد توجه کشورهای همجوار بوده و هست.
موضوعی که وجود دارد نحوه به کارگیری تکنیکهای ساز قانون در کشورهای مختلف است. کشورهایی که از ساز قانون در موسیقیشان استفاده میکنند، تکنیکهای نوازندگی خودشان را دارند، مانند ایرانیان که برای بهرهگیری از قانون در موسیقی ایرانی تکنیکهای مختص به خود را دارند. به نظرم این تکنیکهای نواختن است که باعث ایجاد لهجه میشود. من هنرجوی موسیقی بودهام و از محضر استادی چون خانم ملیحه سعیدی بهره بردهام و بر اساس سیستم موسیقی سنتی و ایرانی آموزش دیدهام. درست است که مثلا آثار عربی را نیز نواختهام، اما بستری که در آن آموزش دیدهام موسیقی ایرانی بوده است. شاید تحریرهایام در برخی قطعات لهجه عربی داشته، اما اساس کارم موسیقی ایرانی بوده است. مثلا چندی پیش برای یکی از برنامههای ماه رمضان تیتراژی را ساختم. اثر مذکور زبان عربی و آیات قرآن داشت و آن را با تم عربی نواختم تا با تحریرهای موجود هم خوانی داشته باشد.
شما در مقطعی نیز شاگرد داریوش طلایی بودهاید.
من در دانشگاه شاگرد آقای داریوش طلایی بودم و از ایشان ردیف آموختم. به نظرم ایشان همچنان در دانشگاه تهران مشغول تدریس هستند زیرا مقوله آموزش برایشان اهمیت دارد.
شما نوازنده سازهای کوبهای نیز هستید و طی فعالیتهایتان با خوانندگان پاپ نیز همکاریهایی داشتهاید. از فعالیتهای اخیرتان در این زمینه بگویید.
فعلا که کرونا همچنان وجود دارد و به همین دلیل هم کنسرتی برگزار نمیشود، اما این احتمال وجود دارد که با یکی، دو خوانندگان پاپ همکاری کنم. در حال حاضر به دلیل عدم برگزاری کنسرتها مشغول تولیدات شخصی هستم و آثاری را به صورت تک ترک در دست ساخت دارم و آنها را به مرور منتشر میکنم.
دیدگاهتان را بنویسید