×
×

«گیس را شانه بزن و سرمه بکش»

  • کد نوشته: 42559
  • 04 مهر 1392
  • ۳ دیدگاه
  • حضور دو خواننده یعنی سالار عقیلی و رضا صادقی به مناسبت یک اجرای مشترک، انتقاد بسیاری از مخاطبان، هنرمندان و روزنامه‌نگاران را برانگیخته است. با این دو هنرمند گپی درباره این انتقادات زده‌ایم که در زیر می‌خوانید
    + سالار عقیلی: من از ۵‌سالگی تا ۱۴ سالگی که وارد هنرستان موسیقی شدم پاپ می‌خواندم

    «گیس را شانه بزن و سرمه بکش»
  • abdolvahed mirzazadeh-21-30موسیقی ایرانیان – آمن خادمی: حضور دو خواننده یعنی سالار عقیلی و رضا صادقی به مناسبت یک اجرای مشترک، انتقاد بسیاری از مخاطبان، هنرمندان و روزنامه‌نگاران را برانگیخته است. کنسرت عشق من،‌ ایران من کنسرت مشترکی است که این دو هنرمند شب گذشته (سوم مهر) و امشب (چهارم مهر) در برج میلاد برگزار می‌شود. در این کنسرت سالار عقیلی ترانه‌های خوشه چین، تبریز در مه، چله به چله، عشق دیرین و خاک مهر آیین را می‌خواند و رضا صادقی ترانه‌های دودکش، با اجازه خدا، لب دریا، مبتلا، ایرانی و خدا با منه را می‌خواند. همچنین ترانه‌های‌ای ایران و ایران ایران را هر دو خواننده با هم همخوانی می‌کنند. با این دو هنرمند گپی درباره این انتقادات زده‌ایم که در زیر می‌خوانید.

     آقای عقیلی شما این روزها به خاطر برگزاری این کنسرت از طرف هنرمندان و اهالی رسانه مورد نقد قرار گرفته‌اید …

     انتقاد همیشه هست اما من توجهی به این موضوع نمی‌کنم. وقتی کسی از غذایی در رستوران لذت نمی‌برد که نمی‌شود به زور آن غذا را به خورد مشتری داد. الان هم از چند روز قبل‌تر برخی از منتقدان نسبت به برگزاری این کنسرت و حضور من در آن انتقاد کرده‌اند اما نکته اینجاست که این گروه پیش از اینکه حتی کنسرت را ببنند دست به قلم شده‌اند و می‌تازند. من انتقاد سازنده را می‌پذیرم به همین دلیل انتظار دارم که اول کنسرت را ببینند بعد اگر جای نقد داشت آنرا به نقد هم بکشند نه اینکه پیش از برگزاری کنسرت و اتفاقات حاشیه‌ای اینطور نگاه منفی‌شان را در همه رسانه‌ها منعکس می‌کنند به همین دلیل این انتقادهایی که پیش از شروع کنسرت مطرح شده بود برایم اهمیت چندانی ندارد. دوستی دو روز پیش در یادداشتی گفته که سالار عقیلی با شرکت در این کنسرت در لبه پرتگاه قرار گرفته است. سوال من این است که کدام پرتگاه؟ من در تمام این سال‌ها به همه احترام گذاشته‌ام و می‌گذارم اما برخی به نظر می‌رسد تنها به دنبال تخطئه هنرمندان هستند. صحبت من این است که اول کار را می‌دید اگر در آن اتفاق خاصی می‌افتاد آن وقت دست به انتقاد می‌برد که قابل احترام هم بود اما نه وقتی که هیچ از چگونگی و محتوای کار نمی‌داند و تنها انتقاد می‌کند.

     درباره این کنسرت توضیح دهید؟

     این کنسرت با عنوان «عشق من، ایران من» برگزار می‌شود و در آن دو خواننده که ترانه‌های وطنی بیشتری دارند به روی صحنه می‌آیند و هر کدام جداگانه آهنگ‌هایشان را می‌خوانند. داستان به همین سادگی است. هر چند که شکل کار بزرگ و متفاوت و البته ارزشمند است. با این حال بارها گفته‌ام، شاید اگر هر کس دیگری از حوزه پاپ غیر از رضا صادقی بود حاضر نبودم در کنارش در چنین کنسرتی شرکت کنم. برخی خواننده‌های پاپ شاید در نگاه مردم جایگاه خاصی داشته باشند اما در نگاه من این جایگاه را ندارند. اما رضا کسی است که هم در میان مردم و هم نزد من انسان بسیار موجهی است. این شناختی است که طی سال‌ها فعالیت و ملاقات رضا صادقی در محافل مختلف پیدا کرده‌ام و البته در روزهای اخیر که به سبب برگزاری این کنسرت در تعامل مستقیم با یکدیگر بودیم نسبت به نظرم و درستی کارم بیشتر اطمینان پیدا کردم.

     به نظر شما آیا شرکت در این کنسرت مشترک ارزش این همه انتقادها را داشت؟

     من با اینترنت و رسانه‌ها سالار عقیلی نشده‌ام که نگران چیزی باشم و تاکید می‌کنم که همان طور که شب اول کنسرت را هم دیدید قرار نیست هیچ اتفاق غیر عادی در آن بیفتد و ذره‌ای از ارزش‌های دو خواننده کم شود بلکه امید داریم که برپایی این کنسرت آشتی باشد برای طرفداران هر دو گروه. کسانی که سال‌هاست طرفدار موسیقی سنتی هستند با دیدن کارهای سنگین رضا صادقی به پاپ علاقه‌مند شوند و کسانی که به موسیقی پاپ علاقه دارند با دیدن کارهای من شاید به موسیقی سنتی بیش از پیش علاقه‌مند شوند. من با شرکت در این کنسرت تنها می‌خواهم نشان دهم که هنرمندان موسیقی سنتی و پاپ پشت هم و در کنار هم قرار دارند نه در مقابل هم. چرا که برای سال‌ها مردم تصور می‌کردند که موسیقی سنتی با پاپ دشمنی دارد با این کار ثابت می‌کنیم این طور نیست چرا که من به پاپ جدی و خوب علاقه زیادی دارم و گاهی در خودروام موسیقی پاپ گوش می‌دهم.تا به حال این موضوع را مطرح نکرده بودم اما باید بگویم که من از ۵‌سالگی تا ۱۴ سالگی که وارد هنرستان موسیقی شدم پاپ می‌خواندم. این موضوعی است که همه اطرافیانم می‌دانند اما وقتی به هنرستان موسیقی رفتم انگار وارد یک دنیای جدید شدم و گرایشم به موسیقی اصیل زیاد شد. به همین دلیل اطمینان دارم که اگر به سمت موسیقی پاپ بروم و پاپ بخوانم هم به قدر موسیقی سنتی پیشرفت می‌کنم.

     بسیار اعتقاد دارند شما به خاطر مسائل مادی تن به این کنسرت داده‌اید؟

     من همیشه طرفداران خودم را داشته و دارم. مگر مشکلی برای برپایی کنسرت داشته‌ام که به خاطر پول مجبور شوم در این کنسرت شرکت کنم. مگر وقتی کنسرتی برپا می‌کنم سالن خالی است و پول در نمی‌آورم که اکنون نیاز داشته باشم برای صرفا پول در این کنسرت شرکت کنم. قطعا هر کنسرتی که برپا می‌کنم جنبه مادی آن را در نظر می‌گیرم اما دریافتی من از این کنسرت با کنسرت‌های قبلی‌ام تفاوتی ندارد. صادقی برای برپایی این کنسرت تشبیه جالبی آورد. او گفت ایران در این کنسرت همچون مادری است که من گیسش را شانه می‌زنم و عقیلی چشم‌هایش را سرمه می‌کشد همین.

     بسیاری معتقدند که شما در سال‌های اخیر بسیار در چشم بوده‌اید و کنسرت‌ها و آلبوم‌های زیادی را اجرا کرده‌اید؟چرا!

     هر کسی شغلی دارد. من هم مانند جواهر فروش یا کارخانه تولید خودرو که هر روز کار می‌کنند و محصولاتش را تولید می‌کنند کارم برگزاری کنسرت در شهرها و تولید آلبوم‌های جدید است. من هم مانند هر کس دیگری باید امرار معاش کنم. مگر برگزاری کنسرت و انتشار آلبوم چه ایرادی دارد که باید مورد انتقاد باشد. شغلم این است. کسی بیاید ماهی ۵۰ میلیون تومان به حسابم بریزد من هم گوشه خانه می‌نشینم و کار نمی‌کنم. در سال‌های اخیر و در کنسرت‌هایی که خوانندگان مختلف برگزاری می‌کنند هر کدام آهنگ‌های معروفشان را هم دوباره برای حاضران می‌خوانند و اتفاقا مورد استقبال هم قرار می‌گیرد هر خواننده‌ای در میان آثاری که خلق می‌کند ترانه‌هایی دارد که به طور ویژه‌ای مورد توجه قرار می‌گیرند. مانند ترانه وطنم وطنم که من سال ۱۳۸۵ خواندم و از آن زمان بسیاری این ترانه در ذهنشان باقی ماند یا ترانه خوشه چین. این ارتباطی به ذائقه مردم و اینکه نسبت به ترانه‌ها و آهنگ‌های امروزی ارتباط خوبی برقرار نمی‌کنند، ندارد. چرا که آهنگ وطنم هم یک روز برای اولین بار خوانده شد و آن زمان نمی‌دانستم که آنقدر مورد توجه قرار می‌گیرد. این خاصیت برخی ترانه‌هاست که ماندگار می‌شود و افرادی که در کنسرت‌ها حضور پیدا می‌کنند از خواننده انتظار دارند که آن آهنگ را در هر کنسرتی تکرار کند و هر بار هم از شنیدنش لذت می‌برند.

     با توجه به تغییر دولت،توقع و پیش‌بینی شما از اواضاع آنیده چه خواهد بود؟

     در جامعه‌ای که زندگی می‌کنیم هر کس تفکر خاص خود را دارد. من هم خط مشی خودم را در زندگی دارم اما باید در کل به سلایق مردم احترام گذاشت. به نظر می‌رسد دولت جدید از قبل بسیار بهتر کار می‌کند. به خصوص با آمدن آقای جنتی و همچنین مرادخانی که از مدت‌ها قبل او را می‌شناسم امیدوارم که شاهد تحول خوبی در هنر و به خصوص در موسیقی باشیم. چرا که با توجه به شناختی که دارم این افراد بسیار نسبت به هنر دلسوز هستند. این روزها نسبت به آینده کشور و موسیقی احساس خوبی دارم و به آینده چشم و دلم روشن است و تصور می‌کنم روزهای خوبی رقم خواهد خورد.

     آقای صادقی بسیاری معتقدند که شما بعد از ترانه «مشکلی رنگ عشقه» کاری که بتواند ماندگار بشود و در ذهن جاری شود، منتشر نکرده‌اید…

     ماندگاری یک اثر بستگی به زمانه دارد. مشکی رنگ عشق است زمانی خوانده شد که کسی جرات گفتن این حرف را نداشت. یادم می‌آید که در ارشاد به این ترانه ایراد گرفتند و گفتند این شعر سخیف است اما وقتی خوانده شد و بازخوردهایش را دیدند شعرهای بسیاری نزدیک به این ترانه سروده و خوانده شد. بعد از آن تصمیم گرفتم اتفاقات دیگری پیش بیاورم. ایرانی‌ها عادت به اعتراض دارند و من نمی‌خواستم این موضوع در ترانه‌هایم وجود داشته باشد. وایسا دنیا را خواندم و ترانه‌هایی با مضمون عرفانی را عامی‌تر کردم ترانه‌هایی مانند خدا را دوست دارم. تا این اواخر برای اولین بار از کلمه رقص استفاده کردم و گفتم «برقص من با تو بیدارم» و تعبیر آن را آزاد گذاشتم. این حرف زبان ساده‌ای است که هرکس تعبیر خودش را دارد. کسی می‌تواند تعبیر عرفانی داشته باشد و کسی دیگر تعبیر عامی. در این ترانه هر کسی از ظن خود شد یار من. پس از آن کم کم زمانه تغییر کرد. با وجود فضای رسانه‌ای و اینترنت شاهد فعالیت‌های جسورانه‌ای بودیم. زمانه تغییرات جدی داشت. افسار جهان تفکر موسیقایی کشورم رها شده بود. دیگر حرف‌های خاص برای افراد خاص بود. باید لحظه‌های خاص در کنار هم پیش بیاید تا ترانه‌ای خاص شنیده شود. در این میان مردم از هر خواننده‌ای انتظاری خاص دارند. فرزاد فرزین خواننده بسیار خوبی است اما مردم از من کارهایی از جنس آثار فرزین را نمی‌پسندند. هر کدام از ما در قالب شخصی خودمان نگاهی داریم و آثارمان را در آن زمینه سوق می‌دهیم.

     اهمیت زمان و مکان ارائه آثار و ارتباط آن با ماندگاری اثر چگونه است؟

     اینکه ترانه‌ای ماندگار شود به زمان و مکان مناسب نیاز دارد. برای تاثیرگذاری هم زمان و هم مکان مهم است. گاهی ترانه‌ای در زمان مناسب خوانده می‌شود اما به این معنا نیست که در مکان مناسب هم خوانده شده است یا برعکس. خلاصه این روزها ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند تا موسیقی پاپ به جای اینکه برای صعود اوج بگیرد برای سقوط اوج گرفته است.

     چرا برخی خوانندگان نسل‌های قبل‌تر پاپ مانند خشایار اعتمادی به مرور در سایه می‌روند،این خصوصیات موسیقی پاپ است یا هنرمندان آن؟!

     اگر خواننده‌ای مانند خشایار اعتمادی در سایه رفت به این دلیل بود که برای چند سال نه آلبومی داد و نه روی صحنه رفت به قول معروف دست‌ مخاطبانش را یک مقدار خالی گذاشت. ولی به طور کلی با توجه به اینکه ۲۰ سال است که در زمینه موسیقی فعالیت دارم و ۱۰ سال است که رسمی کار می‌کنم هر وقت کنسرتی گذاشتم سالن پر بود و این برایم فوق العاده است. نکته اینجاست که ما برای مخاطبان خودمان کار می‌کنیم و اگر بخواهیم مخاطبان دیگر را به سمت خودمان بکشیم این وظیفه خواننده است که خود را به مخاطب نزدیک کند و بعد او را به سمت خود بکشاند. در حقیقت این وظیفه موزیسین است که این فرصت را فراهم کند و الا جوانان امروز فرصت‌های و آپشن‌های بسیاری دارند. الان خواننده‌های زیادی حضور دارند همین موضوع هم باعث شده تا موسیقی کشورمان را بی‌هدف تلقی کنم. به طور مثال اگر بخواهم به جوانی که به ترانه‌ای مانند «دل رو بلوتوث کن» علاقه دارد نزدیک شوم باید علائقش را تا حدودی در نظر بگیرم و با ترانه‌ای مهربان و در عین حال محترم به او نزدیک شوم. در واقع باید نگاه مان به روز باشد و موسیقی مدرن را به مخاطب ارائه دهیم اما با کلامی در حد فرهنگ محترمانه خانواده‌اش تا در ادامه بتوانم او را به سمت خود بکشانم. ما اکنون حدود ۷۵ میلیون جمعیت داریم اما وقتی خواننده پاپی آلبومی منتشر می‌کند و صد هزار تا فروش داشته باشد دیگر جواب سلام کسی را هم نمی‌دهد. باید در موسیقی به سمت جهانی شدن حرکت کنیم در حالیکه عکس این قضیه در حال اتفاق است. به شخصه اگر فردی تنها ۲۴ ساعت کامل به صدای من گوش دهد برای من کافیست. شاید برخی آلبوم‌ها به دلیل کیفیت پایین خیلی زود محو می‌شوند اما واقعیت این است که در جهان پرسرعت امروز جوان‌ها با وجود اینترنتی که در دسترس شان است دیگر نمی‌توان انتظار داشت که جوانی دو سال به آلبومی گوش دهد و از آن لذت ببرد. به همین دلیل معتقدم در شرایطی که در ۳ ساعت ۳۰ آلبوم منتشر می‌شود اگر آلبومی بتواند ۳ ماه مخاطب را با خود درگیر کند آن آلبوم شاهکار است. به شخصه اگر فردی تنها ۲۴ ساعت کامل به صدای من گوش دهد برای من کافیست.

     برنامه‌های دولت جدید را چطور ارزیابی می‌کنید؟

     بعد از امید به خدا و همت خودم به امیدی که روحانی داده امیدوارم. نگاه‌ها نسبت به روحانی به‌گونه‌ای است که انتظار می‌رود تدبیر و امید را در کنار هم برای موسیقی به ارمغان بیاورد. تدبیر موسیقی پاپ که کاری حرفه‌ای است با ما، اما امید داریم که به یاری روحانی این موسیقی را جهانی کنیم. الان جوانان ما خوانندگان عرب و ترک را می‌شناسند اما سوالم این است که چند جوان عرب یا ترک خوانندگان ما را می‌شناسند. از همین جا از آقای روحانی می‌خواهم که با درک عمیقی که از مسائل دارند موسیقی را برای اختتامیه و افتتاحیه در نظر نگیرند. امید است که ایشان تدبیری بیندیشند تا بتوانیم موسیقی مان را جهانی کنیم.

       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *