امیرمحمد تفتی خواننده در گفتوگو با خبرنگار هنرآنلاین درباره وضعیت این روزهای ساز و آواز در حوزه موسیقی کشورمان گفت: به نظر من هیچ مرجع و تشکیلاتی برای تولید ساز و آواز نداریم و رادیو و تلویزیون هم هیچگونه حمایتی از ساز و آواز نمیکنند.
خواننده آلبومهای “بیبرگی” و “رسم تو افروختن” ادامه داد: در دهه ۶۰ که موسیقیهای دیگر نبود، ساز و آواز بسیار مورد توجه قرار داشت. بهتر است بگوییم شرایط آن زمان طوری بود که مردم به ساز و آواز، گروهنوازی، تصنیف و…گرایش داشتند. الان نباید انتظار داشته باشیم که مانند آن دهه مردم به سمت ساز و آواز گرایش داشته باشند زیرا فضای مجازی موسیقی آسان و ارزان را در دسترس مخاطبان قرار میدهد. در حوزههای موسیقی پاپ و عامهپسند صدها خواننده تولید اثر میکنند و به همین دلیل تولید آثار موسیقی بسیار زیاد شده است.
تفتی با اشاره به این که عرصه رقابتی شدید میان موسیقیدانهای حوزههای مختلف به وجود آمده است، تأکید کرد: امروز شرایط با دهههای شصت و قبل از آن خیلی فرق کرده است و به دلیل این تفاوتها است که ساز و آواز بازخورد ندارد. سرعت زندگی نیز خیلی بالاتر رفته است. حدود ۲۵ سال پیش که تلفنهای همراه آمد سرعت همه کارها بالاتر رفت درصورتیکه قبل از آن بسیاری از کارها با تأخیر انجام میشد. این تحول که سبب شد سرعت زندگی همه مردم بالا رود معایب و مزایایی دارد. آنچه مهم این است که در کنار این سرعت بالا، صدها شبکه ماهوارهای و فضای مجازی هم قرار گرفت و سرعت دسترسی و انتخاب موسیقی را نیز خیلی بالاتر برد، درصورتیکه ساز و آواز نیازمند یک فضای آرام است و چون ساز و آواز مدت طولانی دارد مردم دیگر صبر و تحمل کافی برای شنیدن آن را ندارند.
او افزود: موضوع دیگر کیفیت پایین ساز و آوازهای امروزی است. متأسفانه یک سری از افراد ساز و آوازهایی تولید و در فضای مجازی پخش کردند که سبب شد ذهنیت مخاطب نسبت به این نوع موسیقی کاملاً تغییر کند. بسیاری از این آثار ممیزی نمیشود و مورد تأیید اساتید قرار نمیگیرند در نتیجه این ساز و آوازهای بیپایه و اساس سبب شد مخاطب این نوع موسیقی کمتر شود. تورم نیز سبب شده همه مردم درگیر مشکلات مالی باشند. مردم بهجای این که به موسیقی خوب گوش کنند فقط به دنبال راهی هستند که شکم خود را سیر کنند. هنر زمانی تأثیرپذیری دارد که مردم شرایط اقتصادی خوبی داشته باشند. مشکلات اقتصادی سبب شده هر روز تعداد هنرجویان موسیقی کمتر شود و آموزشگاهها درگیر قیمت اجاره و دستمزد باشند. زمانی که یک خانواده نتواند زندگی اقتصادی خود را بگذراند بخشهای دیگر زندگی ازجمله هزینه بخش هنر را از سبد خانوار حذف میکند در نتیجه ضربههای جبرانناپذیری به اقتصاد هنر وارد میشود.
وی در پایان گفت: جامعهشناسان باید این عوامل را مورد بررسی قرار دهند تا متوجه شویم چه موسیقی حال شنونده را خوب میکند. الان فقط موسیقیهای مصرفی تولید میشود که اصلاً حال مخاطب را خوب نمیکند. همیشه در هر شرایطی به حوزه هنر بهویژه موسیقی آسیب وارد میشود. این در حالی است که مردم همیشه حافظ هنر هستند و میتوانند از هنر حمایت کنند تا آثار بیشتری تولید شود و فرهنگ گسترش یابد.
دیدگاهتان را بنویسید