×
×

نمایش فیلم «مرز پرگهر» در خانه‌ی هنرمندان ایران

  • کد نوشته: 29368
  • 18 بهمن 1391
  • ۱ دیدگاه
  • «مستند مرز پرگهر»، ساخته‌ی هومن ظریف، به زندگی زنده‌یاد حسین گل گلاب، کوشش‌های علمی او و چگونگی شکل‌گیری سرود و آهنگ «ای ایران» می‌پردازد. این مستند، پسین سه‌شنبه ۱۷ بهمن‌ماه در خانه‌ی هنرمندان ایران نمایش داده شد.

    نمایش فیلم «مرز پرگهر» در خانه‌ی هنرمندان ایران
  • شهداد حیدری: «مستند مرز پرگهر»، ساخته‌ی هومن ظریف، به زندگی زنده‌یاد حسین گل گلاب، کوشش‌های علمی او و چگونگی شکل‌گیری سرود و آهنگ «ای ایران» می‌پردازد. این مستند، پسین سه‌شنبه ۱۷ بهمن‌ماه در خانه‌ی هنرمندان ایران نمایش داده شد. شماری از برجستگان علمی و فرهنگی ایران، در مستند «مرز پرگهر» به یادکرد از خدمات علمی گل گلاب و جایگاه سروده‌ی «ای ایران» او می‌پردازند.


    پس از نمایش فیلم «مرز پرگهر»، نشست نقد و بررسی آن، با باشندگی کارگردان و منتقدان سینما انجام شد. در آغاز این نشست پدرام اکبری درباره‌ی کار هومن ظریف و شیوه‌ی مستندسازی او گفت: «ظریف با این فیلم دلبستگی خود را به گل گلاب نشان داده است. فیلمی که می‌تواند برای نسل جوان بسیار آموزنده باشد. زنده‌یاد روح‌اله خالقی زمانی حسین گل گلاب را ”معجون“ نامیده بود. چون گل گلاب بسیاری از دانش‌های زمان خود را می‌دانست و زبان فارسی را خوب می‌شناخت. نشانه‌ی این شناخت، واژگان دلنشین و سخته‌ای است که برای سروده‌ی ”ای‌ ایران“ خود برگزیده است.»

    برخی شخصیت‌ها در دوربین هیچ کارگردانی جای نمی‌گیرند
    اکبر عالمی، منقد سینما و استاد دانشگاه، که گویندگی مستند «مرز پرگهر» را انجام داده است، سخنران دیگر این نشست بود. او درباره‌ی حسین گل گلاب و جایگاه او گفت: «برخی شخصیت‌ها در دوربین هیچ کارگردانی جای نمی‌گیرند. گل گلاب یکی از آن شخصیت‌هاست. برخی از انسان‌ها نیز تک‌ساحتی هستند و برخی چندساحتی. گل گلاب چند ساحتی بود. او نه تنها شعر می‌گفت بلکه کتاب بسیار ارزنده‌ای درباره‌ی عکاسی نوشت. این کتاب چنان ارزش و اهمیتی دارد که پس از آن هیچ کتابی در موضوع شیمی و فیزیک عکاسی نوشته نشد که همتای اثر گل گلاب باشد.»
    عالمی با اشاره به فیلمی که هومن ظریف درباره‌ی گل گلاب ساخته است، افزود: «در فرصت کم یک فیلم مستند، نمی‌توان شخصیت هیچ کس را به تمامی نشان داد. اما هومن ظریف، با روح و قلب و دانش و هنر و آفرینشگری خود، به موضوع نزدیک شده و تکه‌پاره‌های تاریخ را از گوشه و کنار گردآوری کرده و ساختار فیلم‌اش را شکل داده است. به گمان من این مستند یک یادگار است. ظریف به من اجازه داد که در این فیلم سخن بگویم. این آزمون بسیار سختی برای من بود.»
    عالمی در پایان با اشاره به این که افزون بر مونتاژ و چکیده‌گویی(:ایجاز) فیلم، برگردان‌ها و زیرنویس‌های درست آن هم ارزش والایی دارد، افزود: «چنین دستاوردی آسان به‌دست نمی‌آید. می‌دانیم که پژوهش، ستون خیمه هر مستند است. ظریف در این کار نیز کم‌فروشی نکرده است. او فیلم ماندگاری ساخته است که دانستنی‌های ما را درباره‌ی گل گلاب افزایش می‌دهد.»
    اخلاق بدی دارم، مجلس خراب کنم!
    آن‌گاه خسرو سینایی، کارگردان و مستندساز، به نقد و بررسی مستند هومن ظریف پرداخت و در آغاز گفت: «من اخلاق بدی دارم. مجلس خراب کنم! جایی که همه خوشحال‌ و سرحال‌اند، من حرف‌هایی می‌زنم که شاید به دل کسانی خوش نیاید. اما از سر راستی می‌گویم. در این‌جا هم تنها از تجربه‌ها و آموخته‌هایم می‌گویم و به خودم اجازه نمی‌دهم که بررسی این فیلم را با تعارف برگزار کنم.»
    سینایی سپس افزود: «من از آقای ظریف می‌پرسم؛ چه اندازه از حرف‌‌هایی که در این مستند گفته شد، در ذهن بیننده‌ می‌ماند؟ در این‌جا یک اصل وجود دارد. دانشی هست به نام آگاهی‌هایی که مغز انسان می‌گیرد. شما اگر به نمایشگاه عکس بروید که ۵۰ تابلو دارد، بیرون که بیایید ۴ یا ۵ تابلوی آن در ذهن‌ شما می‌ماند و تابلوهای دیگر را فراموش می‌کنید. یک زمانی هست که ما آگاهی‌هایی را گردآوری می‌کنیم. اما این تنها گام نخست است. پس از آن باید اتفاق دیگری رخ دهد. در یک فیلم مستند باید آگاهی‌ها را گردآوری کرد، سپس دست به تجزیه آن‌ها زد؛ آن‌گاه به این نکته پرداخت که چه می‌خواهیم بگوییم؟ برگزیدن شماری از داده‌های به‌دست آمده، گام بعدی است. در گام دیگر برگزیده‌ها را ترکیب می‌کنیم تا بتوانیم ساختار منسجمی به فیلم خود بدهیم. اگر همه چیز را بخواهیم بگوییم و همه‌ی آگاهی‌های به‌دست آمده را بخواهیم به بیننده بدهیم، نمی‌داند چه چیز را دنبال کند.»

    ذهن بیننده‌ی ‹مرز پرگهر» سردرگم می‌شود
    سینایی در ادامه افزود: «در این مستند بیننده ناچار است هم گل گلاب را تعقیب کند، هم روح‌اله خالقی و هم حسین سرشار و هم دیگران را. به سخن دیگر، ذهن‌اش همه‌جا می‌رود و سردرگم می‌شود. هنگامی که به تالار آمدم که فیلم را ببینم، با خودم گفتم این فیلمی است که هنگامی که به پایان برسد باید خوددار باشم که اشکم سرازیر نشود. اما این فیلم اوج نگرفت و آن حالت پیش نیامد. هیچ اهمیتی ندارد که برخی از تصویرهایی که برگزیده شده بود، کهنه بود. مساله هدایت حس من‌ ِ بیننده بود که باید با پخش سرود ”ای ایران“ گل گلاب، برانگیخته می‌شد. چنین لحظه‌ای شکل نگرفت. چون آگاهی‌هایی که در این فیلم گردآوری شده بود، از ترس گم شدن در فیلم گنجانده شده بود. نه، آقای ظریف! چیزی گم نمی‌شد. فیلم مستند با کتاب فرق دارد. من می‌توانستم به شما بگویم دست‌تان درد نکند، فیلم خوبی بود! اما به پاس هنر چنین نکردم.»
    سینایی در پایان گفت: «یکی از دشواری‌هایی که داریم این است که تجربه‌های تاریخی ما به نسل بعد داده نمی‌شود. نخستین فیلمی که ساختم در جشنواره‌ی کودک و نوجوان ۲ جایزه بُرد. ۲۶ یا ۲۷ سالم بود. با خودم گفتم من این فیلم را برای جشنواره نساخته بودم. سال دیگر فیلمی می‌سازم که جشنواره را فتح کند. یک‌سال بعد هنگامی که فیلم ۳۵ دقیقه‌ای ”فلوت“ را ساختم،  ۳۵ دقیقه تماشاگران من را هو کردند! آن‌جا بود که یاد گرفتم چگونه باید فیلم ساخت.»
    نمی‌توانم جلو خودم را بگیرم!
    در ادامه‌ی این نشست، اکبر عالمی دیگر بار به سخن پرداخت و گفت: «من آموزگارم، نمی‌توانم جلو خودم را بگیرم! زمانی شاگرد استاد باستانی پاریزی بودم. از درس تاریخ او ۱۴ گرفتم. چنان بادی به غبغب می‌انداختم که انگار ۱۰۰ گرفته‌ام. نمره‌ی ۱۴ از باستانی گرفتن آسان نبود. اکنون هم هومن ظریف زیر ذره‌بین و نگاه مرد دانا و استاد توانایی به نام خسرو سینایی قرار گرفته است. او باید سخن‌هایی را که گفته شد تجزیه و تحلیل و هرآن‌چه می‌شنود سرمه‌ی چشم‌ کند! ما نباید تنها کاستی‌های فیلم او را ببینیم. مستند او قوت‌هایی هم دارد. این که او توانسته‌ است همه‌ی ما را زیر یک سقف گرد آورد و فیلمی بسازد که آگاهی های فراوانی به بیننده می‌دهد، از توانایی‌های اوست. من از این مستند بسیار آموختم.»

    درباره‌ی تاریخ موسیقی ایران بسیار کم مستند ساخته‌ایم
    فرید ده‌دیزی، منتقد سینما، سخنران دیگر نشست بود که به تاریخچه‌ی مستندسازی در ایران پرداخت. او گفت: «تاریخ فیلم مستند به پیش از تاریخ سینمای ایران برمی‌گردد. باختری‌ها بودند که سینمای مستند را پدید آوردند. آن‌ها تکنیک بسیار درستی داشتند. ما، با‌ همه‌ی تاریخ خوبی که در سینمای مستند داریم، اما تاکنون بسیار کم درباره‌ی تاریخ موسیقی ایران مستند ساخته‌ایم. نخستین فیلم مستند درباره‌ی موسیقی به سال ۱۳۳۷ بازمی‌گردد. این فیلم درباره‌ی ابوالحسن صبا بود. ۱۰ سال پس از آن در جشنواره‌ی هنر شیراز چند فیلم درباره‌ی بزرگان موسیقی ایران ساخته شد. بدین‌گونه جریان و حلقه‌ای در سینمای مستند ایران پدید آمد. کارگردانان برجسته‌ی مستندسازی ایران هم کسانی چون ری‌پور و سینایی بودند.»
    ده‌دیزی در پایان اشاره‌ای گذرا به مستند «مرز پرگهر» کرد و گفت: «درباره‌ی گل گلاب نکته‌‌هایی در کتاب‌هایی تاریخی آمده است که در این فیلم به آن اشاره نشده بود.»

    در پایان هومن ظریف، کارگردان مستند «مرز پرگهر»، به کوتاهی گفت: «گمانی ندارم که این مستند نقص‌هایی دارد. چون قرار نبود فیلم باشد. می‌خواستم آن‌چه را که گردآوری کرده بودم در کتابی منتشر کنم.»

    آن‌چه در «مرز پرگهر» بازگو شد
    مستند «مرز پرگهر»، ساخته‌ی هومن ظریف، با تصویری از یکسال پایانی زندگی حسین گل گلاب آغاز می‌شود. آن‌چه در نگاه نخست به‌چشم می‌آمد ناخشنودی گل گلاب از قرار گرفتن در برابر دوربین بود. او آشکارا از این که از او فیلم بگیرند پرهیز می‌کرد. زبان طنزآمیز گل گلاب در پاسخ به پرسش‌ها، واکنشی از ناخشنودی او بود.
    مستند «مرز پرگهر» با درنگ‌هایی بر روی نام کوچه‌ها و خیابان‌های تهران و با این اشاره ادامه ‌یافت که: «تنها یکی از کوچه‌های تهران نام گل گلاب دارد، آن هم از سر اتفاق!». سپس ناصر جبلی، زنده یاد پرویز شهریاری، میلاد کیانی، جهانگیر هدایت، هما گل گلاب، گلنوش خالقی و… به بازگویی خاطره‌هایی از حسین گل گلاب و روح‌اله خالقی پرداختند و جایگاه سرود «ای ایران» را در ذهن و یاد مردم ایران یادآور شدند.
    مستند هومن ظریف با پخش سرود «ای ایران»، و با صدای غلام‌حسین بنان، به پایان رسید. باشندگان نشست خانه هنرمندان ایران هنگام پخش این سرود از جای خود برخاستند و سرود «ای ایران» را خواندند.

    مستند «مرز پرگهر» را ساختم چون دلبسته‌ی ایرانم
    هومن ظریف در پاسخ به پرسش «امرداد» درباره‌ی نشست نقد و بررسی مستندش گفت: «نشست بسیار خوبی بود. این مستند را ساختم چون دلبسته‌ی ایرانم. البته ساختار استانداردی ندارد، نه پرتره است، نه ضد پرتره. خواستم کتابی درباره‌ی گل گلاب بنویسم، دیدم کسی آهنگی ساخته و در سرود «ای ایران» دست بُرده است. بهتر دیدم آن‌چه را گردآوری کرده‌ام به صورت فیلمی مستند ارایه کنم. نخستین کارم بود. اکنون که تُوی گود فیلم‌سازی افتاده‌ام، کار بعدی‌ام را درباره‌ی ”یمینی‌شریف“می‌سازم.»
    این که آیا سخن‌هایی که در این نشست گفته شد، دلخوری و رنجش کارگردان را در پی نداشت؟ پرسشی بود که «امرداد» با پدرام اکبری در میان گذاشت. او در پاسخ گفت: «نه، گمان نمی‌کنم. چون آن‌چه آقای سینایی گفت، جنبه‌ی آموزشی و هدایتگری داشت. اگر من می‌خواستم  از زاویه‌ی دید سینمای مستند نقد کنم، بی‌گمان سخنان تندتر و بیشتری می‌گفتم. البته موضوعی که آقای ظریف برگزیده‌اند و تلاشی که کرده‌اند، درخور ستایش است و اهمیت دارد. اما مستندسازان ما، به ویژه آن‌هایی که در آغاز راه هستند، باید بدانند که به اصول فیلم و مستندسازی باید وفادار باشند و با گزینش ساختار مناسب، به بیان درست درونمایه‌ی فیلم خود بپردازند و بیشترین کوشش خود را برای انتقال درونمایه به بیننده‌ی اثر، بکار برند.»
    مستند «مرز پرگهر» در تالار استاد جلیل شهناز خانه‌ی هنرمندان ایران نمایش داده شد. محمد ثریا تصویربرداری، اسماعیل جعفری تدوین و اکبر عالمی گویندگی این مستند را بردوش داشته‌اند.


    ناصر جبلی، در مستند «مرز پرگهر» درباره‌ی حسین گل گلاب سخن گفت

    علی غضنفری، شاعر، از باشندگان نشست

    پرسش باشندگان نشست از کارگردان فیلم

    عکس ها از سوده حاجی کرم است.
       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *