موسیقی ایرانیان – مصطفی امامی: او یکی از خوانندگانی بود که اواخر سال گذشته آلبومش را روانه بازار کرد و اتفاقاً به عنوان یکی از بهترین و پر فروش ترین آلبوم های سال ۹۱ هم لقب گرفت. فرزاد فرزین را می گویم. همان خواننده ای که با انتشار «شلیک» به عنوان چهارمین آلبوم خود نشان داده، دارد روز به روز به بلوغ کاری نزدیک تر می شود و با استفاده از اشعار ترانه سرایی همچون روزبه بمانی در آلبومش، اثبات کرده دغدغه ترانه دارد و با استفاده از ترانه های خوب و بکر می خواهد دوباره دل هوادارانش را به دست بیاورد. فرزاد فرزین سال گذشته در یک فیلم سینمایی به نام «کنسرت روی آب» هم بازی کرد که البته این فیلم چندان فیلم خوب و دلچسبی نبود و از قرار معلوم فرزاد خودش هم زیاد از این فیلم دل خوشی ندارد! فکر می کنم همین دو بهانه برای گفت و گو با فرزین کافی است اما اگر از آن دست انسان ها هستید که به شدت دنبال علت هر معلول می گردید باید برایتان بگوییم بهانه دیگر این مصاحبه حاشیه ای بود که بین محسن یگانه و فرزاد فرزین در سال گذشته رخ داد و رابطه دوستانه این دو خواننده خوب کشورمان را تیره کرد. بدون هیچ حرف اضافه دیگری این شما و این حرف های صریح و رک ِ فرزاد فرزین.
- شراره،شوک، شانس، شلیک… چرا اینقدر «ش»؟
وقتی « شراره» را منتشر کردیم بدون فکر کردن روی این موضوع که حرف اولش « ش» هست این کار را انجام دادیم و فقط چون نام یکی از آهنگ ها شراره بود، نام آلبوم اینگونه انتخاب شد. « شوک» هم همچین شرایطی را داشت اما بعد از آلبوم « شوک» احساس کردم استفاده از « ش» در ابتدای نام آلبوم می تواند نکته جالبی باشد. ببین در مجموع هر چیزی که برای خواننده منحصر به فرد محسوب شود، به شرط این که به هویت آلبوم و خواننده ضربه ای وارد نکند به نظرم مشکلی ندارد و اتفاقاً خیلی هم خوب و جالب است.
- بین آلبوم هایت معمولاً بیش از یک سال فاصله می افتد،مثلا بین شانس و شلیک حدود دو سال وقفه بود، به نظرت بهتر نیست سالی یک آلبوم منتشر کنی تا بازار را از دست ندهی؟
به نظرم این که کار با کیفیت منتشر شود خیلی مهم تر از این است که مثلاً هر سال یک آلبوم منتشر کنم. البته اگر فاصله بین دو آلبوم بیش از حد هم باشد به نفع خواننده نیست اما فکر می کنم دو سال فاصله بین دو آلبوم، فاصله زیادی نیست. ما در این دو سال داشتیم روی آلبوم کار می کردیم تا کار خوبی منتشر کنیم و این طور نبود که یک سال بیکار بنشینیم و سال بعد به فکر انتشار آلبوم جدید بیفتیم. البته ممکن است در آلبوم بعدی این فاصله کمی کمتر.
- «شلیک» آلبومی است که این روزها خوب شنیده می شود، از این ماجرا خوشحالی؟
البته فکر می کنم آلبوم « شانس» هم این پتانسیل را داشت که خوب شنیده شود اما در زمان خودش به اندازه شلیک شنیده نشد. ما امروز گول این را نمی خوریم که الان مردم دارند کارمان را گوش می دهند. ما یک تیمی هستیم که بعد از پایان کار دور هم جمع می شویم و نظرات منتقدین و مردم را می شنویم و آن ها را تحلیل می کنیم تا ایرادهای کارمان را بفهمیم. مثلاً زمانی که « شانس» منتشر شد با این نظر مواجه شدیم که ترانه های آلبوم ضعیف بود و به همین دلیل برای آلبوم « شلیک» خیلی روی مساله ترانه دقت کردیم و فکر می کنم در شلیک الان آهنگ هایی وجود دارد که مردم ترانه اش را بیش از ملودی دوست دارند. نکته مهم برای من و همکارانم این است که هر آلبومی که منتشر می کنیم، نسبت به آلبوم قبلی یک گام رو به جلو برایمان محسوب شود. ما نقد را دوست داریم و برعکس خیلی از خواننده ها که نسبت به نزول کارشان گارد منفی می گیرند، واقع گرا هستیم و وقتی می بینیم کارمان افت کرده مشکلات را بررسی می کنیم تا دوباره به اوج بازگردیم. زمانی که « شوک» منتشر شد به این نتیجه رسیدیم که کار افت کرده است و شیوه کار را ۱۸۰ درجه تغییر دادیم تا دوباره بتوانیم نظر مخاطبین را به خود جلب کنیم و با انتشار « شانس» یک ورود تازه به عرصه موسیقی داشتیم و توانستیم آلبوم نسبتاً موفقی منتشر کنیم. درباره « شلیک» هم باید بگویم که ما سعی کردیم در تولید این آلبوم از تجربه هایی که زمان انتشار « شانس» کسب کرده بودیم بهره ببریم و با اضافه کردن ایده های جدید و حفظ هویت موسیقی امان شلیک را تولید و منتشر کردیم.
- یکی از دلایلی که آلبوم خوب شنیده شد این نبود که در دوره پخش « شلیک» آلبوم قدرتمند دیگری وجود نداشت که بخواهد با شلیک رقابت داشته باشد؟
موضوع این است که اساساً امسال آلبوم قدرتمندی منتشر نشد و من امسال هر زمانی آلبوم را منتشر می کردم همین وضع بود! تا آنجایی که خاطرم هست بعد از « رگ خواب» یگانه آلبوم موفق دیگری نداشتیم. البته آلبوم هایی بودند که قطعات خوبی در آن ها وجود داشت اما در کل آلبوم های خوبی نبودند، مثل آلبوم « مهدی یراحی»!
در سالی که خوانندگان زیادی آلبوم هایشان را منتشر کردند به نظرم بیشترین آلبومی که قبل از شلیک شنیده شد آلبوم «شهرام شکوهی» بود.
- این اظهار نظرت احتمالاً باعث ناراحتی بعضی از خواننده ها خواهد شد…
من اصولاً واهمه ای از ارائه نظرات خودم ندارم و با هیچ کس هم الکی دوستی و رفاقت ندارم. مثلاً همین چند وقت پیش نظر سنجی در سایت های موسیقی انجام شد که از بعضی فعالان موسیقی که اکثراً هم به جناح و گروهی وصل هستند، در مورد بهترین های موسیقی سال ۹۰ سوالاتی پرسیده شده بود! در این نظرسنجی قطعه ای به عنوان بهترین قطعه سال انتخاب شده بود که اصلاً با این عنوان نسبت نداشت. یا آلبومی به عنوان بهترین آلبوم انتخاب می شود که بیشتر از ۲۰ هزار نسخه فروش نداشته! چرا این اتفاق می افتد؟ چون کسانی که نظر دادند کسانی بودند که به نفع دوستانشان نظر داده بودند! نظرات هنرمندانمان یا جناح بندی می شود یا اساساً اشتباه است. معیار اشتباه بودن نظرات نظر مردم است که ۱۸۰ درجه به نظر دوستان متفاوت است. ما داریم در عرصه موسیقی پاپ کار می کنیم، نمی توانیم بگوییم نظر مردم برایمان مهم نیست و نظر منتقدانی برایمان اهمیت دارد که منصفانه اظهار نظر نمی کنند! فکر می کنم ما اول باید این موضوع را در جامعه موسیقی حل کنیم و با واقعیت ها رو به رو شویم و بعد بیایم به این فکر کنیم که چرا وضع موسیقی اینطور است.
- چه اتفاقی می افتد که خواننده هایی سطح بالا کارهای ضعیفی از خود تولید می کنند؟
ما این روزها شاهد این هستیم که یک خواننده ای می آید و با یک قطعه بازار را تسخیر می کند و بعد از آن فکر می کند بهترین خواننده دنیا است و با توجه به افرادی که اطرافش هستند و فقط از او تعریف می کنند، کار می کند و یکی پس از دیگری کارهای بی کیفیت منتشر می کند. بدترین چیز هم این است که عده ای باشند که فقط از تو تعریف کنند و مثلاً به تو بگویند استاد یا سلطان!
- این القاب از کجا می آید؟
این القاب از طرف خود خوانندگان داده می شود و خودشان هستند که باعث می شوند این کلمات در موردشان استفاده شود.
- در « شلیک» برخلاف بقیه آلبوم هایت فقط یک قطعه را خودت تنظیم کردی، چرا؟
در این دو سال خیلی درگیر مسائل مربوط به کنسرت ها بودم و این موضوع خیلی وقتم را گرفته بود و نمی توانستم به طور مستمر کارهای آلبوم را پیگیری کنم. اما این که فقط تنظیم یکی از قطعات را خودم انجام دادم به این معنا نیست که روی بقیه کارها نظارت نداشتم و روی کار همه قطعات نظارت کامل داشتم.
- یکی از آهنگ های « شلیک» که خیلی هم مورد توجه قرار گرفته است، آهنگ «یک زن» بود، کمی در مورد این آهنگ برایمان بگو.
ترانه این آهنگ متعلق به حامد رجبی و مسعود محمدی است. یک روز مهمان دوست و همکار خوبم هژیر مهر افروز بودم که یک کاری را برایم پخش کرد که ترانه آن آهنگ خیلی توجه ام را به خود جلب کرد، وقتی از هژیر پرسیدم ترانه سرای این آهنگ کیست او حامد رجبی و مسعود محمدی را به من معرفی کرد. این دو دوست عزیز که به نظرم خیلی هم در زمینه ترانه سرایی مستعد هستند، سه ترانه در آلبوم شلیک دارند که یکی از آن ها ترانه «یک زن» هست! دفعه اول که این ترانه را از بچه ها گرفتم، نتوانستم ملودی خوبی روی آن بسازم و برای مدتی آن را کنار گذاشتم و روی ترانه های دیگر کار کردم اما باتوجه به اینکه خانواده ام خیلی روی این ترانه نظر مثبتی داشتند، یک بار دیگر و این بار به همراه عباس لطیفی روی ساخت ملودی این ترانه کار کردیم. عباس قسمت اول ملودی را ساخت و قسمت دوم ملودی را هم به همراه هم ساختیم و شد چیزی که امروز دارید آن را می شنوید. به نظر من در قطعه « یک زن» ترانه نسبت به موسیقی کار برجسته تر است.
- و چی شد که در « شلیک» به سراغ روزبه بمانی رفتی و از حضور او بیشتر در آلبوم استفاده کردی؟
روزبه از دوستان خوبم است و قبل از این هم در« شانس» یک ترانه از روزبه خوانده بودم. قبل از آن هم چند ترانه با او کار کرده بودم و همکاری خوبی با هم داشتیم. ترانه « بچه» یکی از ترانه هایی است که روزبه در آلبوم شلیک دارد و به شدت هم مورد توجه مردم قرار گرفته است. پر رنگ تر شدن حضور روزبه در این آلبوم دقیقاً به دلیل همان ایرادی بود که در آلبوم « شانس»حس کردیم. همانطور که گفتم آلبوم « شانس» از نطر ترانه یک مقدار ضعف داشت و خواستیم با بهره بردن بیشتر از روزبه در آلبوم این نقص را تا حدی رفع کنیم که فکر می کنم ۵۰-۶۰ درصد هم در این امر موفق بودیم.
- « شلیک» چقدر فروخت؟
بگذار اول کلی صحبت کنیم و بعد در مورد فروش شلیک توضیح بدهم. بعد از آلبوم « یه شاخه نیلوفر» محسن چاوشی که حدود ۷۰۰ هزارنسخه فروش داشت با همه گیر شدن اینترنت، فروش آلبوم ها افت چشمگیری داشت. بیاییم به خودمان دروغ نگوییم فروش آلبوم ها به طور کل پایین آمده است. فروش « شلیک» بیشتر از ۴۰۰ هزار نسخه نیست و نخواهد شد چون ما کلاً ۴۰۰ هزار نسخه منتشر کرده ایم. هرکسی امروز بگوید آلبوم ام بیشتر از ۵۰۰ هزار نسخه فروخته دروغ گفته است چون با وجود سی دی های ام پی تری و سرعت بالای دانلود این رغم فروش ممکن نیست.
- زمانی که « شلیک» منتشر شد محسن یگانه از کاور شدن آهنگ «سکوت» در آهنگ « دوریت» توسط تو گلگی کرد…
من محسن یگانه را خیلی بیشتر از شما می شناسم و اگر حرفی در این مورد نمی زنم به این دلیل است که چند سال از او بزرگترم و خوب می دانم ماجرا چیست! اگر بخواهم جواب حرف های ایشان را بدهم فرقی با محسن یگانه ندارم! مگر من تا امروز از محسن یگانه برداشت موسیقایی می کردم که بخواهم بیایم در « شلیک» آهنگ او را کاور کنم؟ محسن یگانه خواننده ای است که مدتی با هم کار می کردیم ولی سبک کاری امان هیچ شباهتی به هم ندارد. فکر می کنم محسن خودش خوب می داند که « دوریت» کاور آهنگ او نیست و این صحبت ها خودش را زیر سوال می برد. شما خودت ترانه سکوت را روی ملودی « دوریت» بگذار، واقعاً این آهنگ کاور است؟
- اگر کاور هم نباشد، وزن دو ترانه به هم نزدیک است…
وزن دو ترانه شبیه به هم بود و من این را همان ابتدا هم متوجه این موضوع شدم و اگر محسن این را می گفت من ناراحت نمی شدم و این نقد را قبول می کردم اما ما که موزیسین هستیم خوب می دانیم که ملودی این دو آهنگ با هم متفاوت است، چرا یکدیگر را تخریب می کنیم؟ البته آن هم دلیل دارد…
- خب دلیلش را برایمان بگو…
نمی خواهم زیاد این ماجرا را باز کنم! فرض کن ما دو نفر با هم یک دوستی داریم اما سر مساله ای با هم دچار مشکل می شویم، این دلیل نمی شود مشکلمان را به مسائل دیگر هم تعمیم دهیم.
- رفاقت شما خیلی خوب بود، حتی کنسرت دو نفره هم با هم برگزار کردید…
الان هم من با محسن مشکلی ندارم چون من اخلاق آدم ها را می شناسم. یکسری رفتارها و واکنش ها بچه گانه است و اگر قرار باشد من هم اینطور رفتار کنم کار بچه گانه ای کرده ام.
- با این تفاسیر تو دلیل صحبت های محسن را می دانی اما فعلاً می خواهی سکوت کنی؟
من هیچ وقت در این مورد صحبت نخواهم کرد چون به نظرم موضوع مهمی نیست. این خیلی بد است که قبل از انتشار یک آلبوم در مورد آن سم پاشی کنیم.
- چراغعلی یکی دیگر از نقاط مشترک کاری تو و محسن بود که دعوایش با محسن علنی شد اما جدایی اش با تو بدون جنجال صورت گرفت، نمی ترسی مشکلاتی که برای محسن به وجود آمد برای تو هم ایجاد شود؟
به نظر من رفتار آدم ها تعیین می کند که چه اتفاقاتی در آینده برای آن ها می افتد. اول این را بگویم که من با آقای چراغعلی هیچ قراردادی نداشتم، ما باهم دوست بودیم و یک مدتی باهم کار کردیم، الان هم هیچ مشکلی با هم نداریم و فقط ترجیح دادیم دیگر باهم همکاری نداشته باشیم. مطمئن باش امروز نه من پشت ایشان بد می گویم نه ایشان پشت من چون قطع همکاری نباید باعث شود که دوستی ها هم خراب شود! ما اگر توانایی این را نداشته باشیم که مشکلات کاری امان را بین خودمان حل کنیم و مسائل را به رسانه ها بکشانیم مشکلات زیادی برایمان ایجاد می شود! ما باید یاد بگیریم جنبه کار گروهی را داشته باشیم.
- چرا اینقدر فضای موسیقی غبار آلود است و خوانندگان مختلف با هم اینقدر مشکل دارند؟
من اگر یک آدم باجنبه و باشخصیت باشم خیلی از این مسائل برایم اتفاق نمی افتد، خیلی ها هستند که دارند در بازار موسیقی کشورمان فعالیت می کنند و کوچکترین حاشیه ای برایشان پیش نیامده! یک سری از خواننده ها هستند که باید بزرگ شوند، میانگین سنی خواننده هایی که امروز دارند کار می کنند کمی پایین است و اگر یک مقدار سن و سال دوستان بالا بیاید بخش بزرگی از این مسائل پایان می یابد. نکته بعدی این است که خیلی از ما فکر می کنیم با تخریب یکدیگر موقعیت خودمان را بهبود می بخشیم در صورتی که اینطور نیست! مردم وقتی می بینند من با آقای فلانی دعوا می کنم، نسبت به من بدبین می شوند وچیزی که از من در ذهنشان ساخته اند تخریب می شود. من به شخصه به این مسائل دامن نمی زنم و فقط از این ناراحت می شوم که حرمت ها دارد از بین می رود. ما حرمت همکار بودنمان را که نگه نمی داریم، حرمت بزرگ و کوچکی هم از بین رفته است و حالا دیگر حرمت رفاقت ها را هم نگه نمی داریم. با این وضع چطور انتظار داریم مردم حرمت ما را نگه دارند؟
- « نفس بریده» آهنگی بود که تو با محسن چاوشی به صورت مشترک اجرا کردی. اول تو با چاوشی خواندی یا یگانه؟ اصلاً ماجرا چه بود؟
اول یگانه خوانده بود اما محسن چاوشی نظرش عوض شد و به سراغ من آمد. من هم به دلیل اینکه آن روزها خواننده مجاز بودم گفتم با آن شعر اولیه نمی خوانم، محسن شعر را تغییر داد و « نفس بریده» را باهم خواندیم.
- چرا همکاری ات با چاوشی ادامه پیدا نکرد؟
چرا همکاری ما ادامه داشت. تمام کارهای میکس و مستر آلبوم «متاسفم» را من انجام دادم و محسن چاوشی هم یک آهنگ در « شوک» برایم ساخت.
- همخوانی چه؟
بدم نمی آید دوباره با محسن چاوشی یک کار مشترک بخوانم اما به نظرم در این مورد باید باهم به یک تفاهم و اشتراکی برسیم و کاری کنیم که بهتر از « نفس بریده باشد».
- بگذار خیلی از راحت ازت بپرسم، چرا کنسرت روی آب را بازی کردی؟
حالا که اکران فیلم هم به پایان رسیده است خیلی راحت می توانم راجع به آن صحبت کنم. من قبل از اینکه فیلم را ببینم هم حدث می زدم، فیلم، فیلم ضعیفی است اما نه در این حد! وقتی فیلم را دیدم واقعاً عصبی و نارحت شدم…
- مگه تو فیلم نامه را نخوانده بودی؟
واقعاً فکر می کنی آن چیزی که در فیلمنامه بود، ساخته شد؟ شما اصلاً در این فیلم چیزی به نام راکورد صحنه می دیدید؟ این یک بخش ماجرا است! یک بخش دیگر که خیلی من را عصبانی کرده بود، گریم های من بود.
- خب چرا همان موقع که گریم می شدی نسبت به این مساله اعتراض نکردی؟
وقتی من را در پارک گریم می کنند و من دسترسی به آینه ندارم که خودم را ببینم چه اعتراضی کنم؟ این همه آدم واقعاً نابینا هستند و نمی فهمند گریم بد است؟ البته شاید گریمور پیش خودش فکر کرده دارد من زیبا جلوه دهد اما واقعاً این مصداق بارز دوستی خاله خرسه است! وقتی اینقدر شرایط غیر حرفه ای است به نظرم اصلاً نباید به این فیلم پروانه نمایش داده می شد! البته این راهم باید در نظر بگیریم فروش این فیلم در شرایطی که همان زمان فیلمی از حامد بهداد، پژمان بازغی و… روی پرده بود، زیاد هم بد نبود.
- پس از فروش فیلم راضی هستی…
نه، از فروش خودم راضی ام چون آن فیلم به جز فرزاد فرزین ویژگی برای فروش نداشت.
- پسران آجری هم آنچنان فیلم خوبی نبود فرزاد…
پسران آجری فیلم بود، اما فیلم بدی بود. ابتدا و انتهای این فیلم مشخص بود اما ایراداتی هم داشت.
- پسران آجری به عنوان اولین تجربه، برایت تجربه خوبی بود؟
آن روزها تازه من به شهرت رسیده بودم که زایا سلیمان با من تماس گرفت و گفت یک فیلم سینمایی هست، بازی می کنی؟ من هم از آنجایی که همیشه به فیلم و سینما علاقه داشتم بدون هیچ حرف اضافه ای قبول کردم و اصلاً راجع به جزئیات صحبت نکردم! من فقط می خواستم بازی کنم و باقی ماجرا برایم مهم نبود. کی فکر می کرد برای من که برنامه طنز برای تلویزیون می ساختم و تلویزیون آن را قبول نمی کرد، چنین شرایطی به وجود بیاید که نقش اصلی یک فیلم سینمایی را بازی کنم؟ فکر می کنم من در مورد حضور در « پسران آجری» اشتباه نکردم و اشتباهم را سر فیلم « کنسرت روی آب» انجام دادم و شهامتش را هم دارم و اشتباهم را می پذیرم.
- در فیلم جدیدی حضور پیدا نکرده ای؟
فیلم سومی که بازی کرده ام، « صفحه ۱۱۳» نام دارد که کارگردانی آن برعهده رضا توکلی بود و انشالله اگر اتفاق خاصی نیفتد در جشنواره فجر امسال شرکت خواهد کرد. در این فیلم با بازیگران چون نیما شاهرخ شاهی، مهدی سلوکی، علیرضا جلالی تبار، لیلا اوتادی و قاسم زارع هم بازی بودم و فکر می کنم فیلم خوبی از آب در آمده است.
- سینما چه چیزی دارد که با توجه به تجربه بد « کنسرت روی آب» باز هم سینما را رها نمی کنی؟ ماجرا دیده شدن مطرح است؟
دیده شدن هم می تواند روی علاقه ام به سینما تاثیر بگذارد اما همه ماجرا این نیست. رویکرد من نسبت به بازیگری فرق کرده است و از طرفی بین بازی ام در « پسران آجری» و « کنسرت روی آب» به نظرم پیشرفت داشته ام و فکر می کنم هنوز هم می توانم در این زمینه پیشرفت داشته باشم.
- در سینما هم مثل موسیقی به دنبال ستاره شدن هستی؟
این را در خودم می بینم. من بازیگر بسیار خوبی می توانم باشم! این حرف را کسی که با من بدن و بیان کار می کند بهم گفت. رضا اصغری ( مربی بدن و بیان) به من گفت که کلاً فراموش کن که خواننده ای و هر که از تو پرسید چرا توی خواننده آمدی و بازیگر شدی؟ به او جواب بده به تو مربوط نیست.
- پس تو وقتی جلوی دوربین قرار می گیری، از فرزاد فرزین موزیسین فاصله می گیری؟
بله، از فیلم « صفحه ۱۱۳» به بعد این روند را آغاز کرده ام. شاید برایت جالب باشد اما امسال من ۵ فیلمنامه را رد کرده ام و تازه دارم یاد می گیرم در سینما هم حرفه ای فکر کنم.
- قبل از اینکه خوانندگی را آغاز کنی مشغول چه کاری بودی؟
من از دوران نوجوانی موسیقی را دنبال می کردم اما در کنار آن به فیلم و سینما هم علاقه داشتم. آن سال ها اکثر دوستانم در آموزشگاه استاد سمندریان هنرجو بودند و به کمک آن ها در سال ۷۷ وقتی ۱۷ ساله بودم یک فیلم برای جشنواره رشد ساختم که فکر می کنم کار بدی هم از آب در نیامد! بعد از تجربه ساخت آن فیلم،یک سری آیتم های طنز ساختم و حتی یک زمانی این آیتم ها را به تلویزیون هم دادیم اما آن را قبول نکردند.
- اینطور که می گویی، بیشتر از موسیقی، تصویر و سینما دغدغه ات بوده، پس چرا به سمت موسیقی و خوانندگی آمدی؟
من یهو کشف شدم (خنده)! زمانی که برای خودم موسیقی کار می کردم برای خودم آهنگ می ساختم و یک شعر الکی هم روی آن می گذاشتم و میخواندم و همینطور کم کم به سمت حرفه ای شدن حرکت کردم.
- چرا تمرکزت را روی خوانندگی نگذاشتی؟
مطمئناً اگر در سینما موفق شوم هیچ وقت به جایگاهی که در موسیقی رسیده ام، دست پیدا نمی کنم. من برای خودم این را مشخص کرده ام که در موسیقی تا آنجا که دستم باز است و می توانم کارهای جدید، با ایده های نو ارائه دهم. همین الان اگر یک اتفاق مهم در آلبوم بعدی ام نباشد، من دیگر هیچ آلبومی منتشر نخواهم کرد.
- چرا اکثر خواننده ها از اینکه بگویند متاهل هستیم فرار می کنند؟ طرفدارانشان کم می شود؟
بستگی به جنس آن خواننده دارد! ممکن است یک خواننده ای طرفداران دختر زیادی داشته باشد و یک خواننده ای اینطور نباشد. ما باید قبول کنیم که خواننده ها یک شخصیت فیزیکی هم دارند. به نظر من نکته ای که تو گفتی هم می تواند دلیل این ماجرا باشد. من معتقدم مسائل خصوصی هر کسی به خودش مربوط است. تو یک خواننده را دوست داری، قبول! اما اینکه زن او کیست، پدر و مادر و برادرش چه کسانی هستند و چه کار می کنند ارتباطی به تو پیدا نمی کند! مگر من مسائل خصوصی همه طرفدارانم را می دانم؟
- مسیر انحرافی را دیدی؟
خود ِ پوریا می داند که من وقت نمی کنم زیاد تلویزیون ببینم (خنده)! اما شنیده ام که « مسیر انحرافی» سریال خوبی بود.
رضا صادقی: شخصیتش را دوست دارم، اما از نظر موسیقی به شخصه رضا صادقی قدیم را بیشتر دوست دارم
احسان علیخانی: از دوستان صمیمی ام است
محسن چاوشی: از دوستان خوبم است
محسن یگانه: همکار
چراغعلی: همکار ِ سابق
فرزاد فرزین: آدم رک و نقد پذیری و متاسفانه گاهی عصبانی است! رفته رفته هرچه سنش بالا می رود هم واقع گرا تر و صمیمی تر می شود و هم نقد پذیر تر می شود. البته احساس می کنم در بعضی مسائل هنوز کم تجربه است.
دیدگاهتان را بنویسید