×
×

گفتگو با پیانیست مطرح فرانسوی پس از شش شب اجرا در تهران

  • کد نوشته: 183270
  • 20 تیر 1397
  • ۰
  • موسیقی ما – بهمن بابازاده: عشق در پاریس روایت‌های مختلفی دارد… شعار رسمی پاریس یک شعار عاشقانه است که در همه جای شهر نگاه هر توریستی را نوازش می‌کند: «او دستخوش امواج می‌شود اما غرق نمی‌شود». بعد از برج ایفل «دیوار عشق» در منطقه مونمارتر، مهم ترین جاذبه توریستی پاریس است که بر روی این […]

    گفتگو با پیانیست مطرح فرانسوی پس از شش شب اجرا در تهران
  • موسیقی ما – بهمن بابازاده: عشق در پاریس روایت‌های مختلفی دارد…

    شعار رسمی پاریس یک شعار عاشقانه است که در همه جای شهر نگاه هر توریستی را نوازش می‌کند: «او دستخوش امواج می‌شود اما غرق نمی‌شود».

    بعد از برج ایفل «دیوار عشق» در منطقه مونمارتر، مهم ترین جاذبه توریستی پاریس است که بر روی این دیوار جمله «دوستت دارم» به ۲۵۰ زبان دنیا از جمله فارسی بر روی کاشی‌های آبی رنگ حکاکی شده است.

    پاریسی‌ها علاوه بر قهوه و پیاده‌روی، جزو اصلی‌ترین نمادهای موسیقی خیابانی در جهان‌اند. تمِ عاشقانه عمده آثار موسیقی در این کشور تنها و تنها روایت‌های عاشقانه‌ایست که متاثر از رمان‌های پرطرفدار و سورناک است و امکان ندارد در شانزه‌لیزه قدم بزنید و آوای ملایم موسیقی عاشقانه فرانسوی ها به گوش‌تان نرسد و حالتان خوب نشود.

    حالا که با حال و هوای پاریس بیشتر آشنا شدید حتما هیجان خواندن این گفتگو با ریچارد کلایدرمن برای شما بیشتر و بیشتر خواهد شد. هنرمندی که «نانسی ریگان» همسر رونالد ریگان رئیس‌جمهور سابق آمریکا پس از تماشای کنسرت باشکوه و خیابانی‌اش در پاریس لقب «شاهزاده رمانس» را برایش استفاده کرد تا آوازه کلایدرمن خیلی زود از مرزهای فرانسه و اروپا بیرون بزند و او تبدیل به هنرمندی جهانی شود.

    کلایدرمن با «چکامه‌ای برای آدلین» کشف شد و حالا با فروش بیش از ۸۰ میلیون نسخه از آثارش جزو محبوب ترین پیانیست های دنیاست.

    در کتاب رکوردهای جهانی گینس، از وی به عنوان «موفق‌ترین نوازنده پیانو در سراسر دنیا» نام برده شده‌است. این هنرمند تیرماه امسال با اجرای شش شب کنسرت در تهران و پذیرایی از حدود هجده هزار نفر مخاطب در این کنسرت‌ها میهمان ایرانی‌ها بود و پس از اتمام این کنسرت‌ها، در گفتگویی تفصیلی و اختصاصی با سایت «موسیقی ما» درباره همه ماجراهای این کنسرت سخن گفت که در ادامه می‌خوانید:

    • * برگزاری کنسرت در تهران از سوی شما سال‌های زیادی‌ خبرساز شد و سرانجام امسال در تهران روی صحنه رفت. پروژه برگزاری اجرای زنده در ایران چه زمانی برای شما جدی شد؟

    دوست دارم قبل از اینکه به سوال شما جواب بدهم بگویم که در ۸ سال گذشته یا شاید بیشتر ۱۰ سال گذشته علاقه مند بودم که به ایران بیایم. من از طریق وب سایت و نامه‌های متعددی که ازطرفدارانم در ایرانیان دریافت کرده بودم خیلی شگفت زده شدم که در ایران من را می‌شناسند. من درباره فرهنگ پارس، اصفهان، درباره موزه‌های زیبا و کاخ های قدیمی این کشور شنیده بودم و همه این‌ها باهم به من انگیزه آمدن به این کشور را داد و خیلی خوشحالم که این کشور و مردم این کشور را دیدم که خیلی خوب‌اند و خیلی خونگرم. انرژی مردم ایران به من احساس امنیت فوق العاده‌ای می‌داد.

    • * بزرگترین دغدغه شما پیش از اجرا در ایران چه بود؟ چه چیزی بیشتر از همه ذهن شما را درگیر خود درباره اجرا در‌ ایران کرده بود؟

    در واقع استرس که نمی‌شود گفت ولی من این دغدغه را داشتم که واکنش مردم نسبت به اجرای من چگونه خواهد بود؟ آیا اجرا را سرسری گوش می‌کنند یا نه عمیقا و قلبا گوش میکنند؟ سپس متوجه شدم که با اجرای من خیلی خوشحال می‌شوند و خیلی احساساتی شدم وقتی دیدم که تماشاگران با دیدن اجرای من خیلی خوشحال هستند. بعضی اوقات می‌دیدم که از جای خودشان بلند می‌شوند و تشویق می‌کنند. با آهنگ‌ها کف می‌زنند‌، می‌خندند و بعضی‌ها هم داد می‌زدند و این نشان می‌داد که اجرای من را دوست دارند و به من انگیزه بازگشت به ایران را داد.

    • * اجرای قطعه «ای ایران» بازتاب‌های زیادی در رسانه‌های داخلی و خارجی داشت. چه اتفاقی افتاد که شما تصمیم به اجرای این اثر ایرانی گرفتید؟

    سالها پیش من ایرانیانی را در پاریس ملاقات کردم و ازشان درخواست کردم که چند آهنگ محبوب ایرانی را به من معرفی کنند که اگر روزی در ایران کنسرت داشتم بتونم اجرایشان کنم. پنج یا شش تا آهنگ دریافت کردم و من «ای ایران» را انتخاب کردم به این خاطر که با پیانو من و ارکستر جور در می‌آمد.

    • * شما در روزهای ملتهب و پرخبری در ایران روی صحنه رفتید. روزهایی که اسم ایران در جهان در راس اخبار بود و حواشی مختلفی در رسانه‌ها مطرح می‌شد. چقدر درباره اتفاقات و اخبار ایران در روزهای برگزاری کنسرت‌تان مطلع بودید؟

    مثل همه افراد دنیا من هم در رسانه‌ها (رادیو،پرس، تی وی) دیدم که ترامپ تصمیم گرفته که قراردادی که بین آمریکا و اروپا و بعضی کشورها با ایران بسته شده را زیر پا بذارد. من خیلی ناراحت شدم که این اتفاق افتاد و این باعث محترم شدن ایران و ایرانی‌ها برای من شد. احترام دیگری که من برای ایران قائلم این است که ایران یک کشور خیلی قدیمی و ریشه دار بوده و هست، با فرهنگ قدیمی و هنر و معماری قدیمی و این را باید بگویم که زبان فارسی در فرانسه خیلی شناخته شده است و در ادبیات قرن ۱۷ و ۱۸ ما اغلب به فرهنگ فارسی اشاره شده است و من واقعا دوست داشتم که بیایم و این کشور را ببینم.

    • * تجربه اجرا در ایران جوری بود که شما در روز انتهایی دل‌تان بخواهد بار دیگر به ایران بیائید؟

    من به مدیر برنامه‌هایم آقای اولیور تویسنت گفتم که برای برنامه بعدی ما در ایران با آقای عبدی صحبت کنند و بهترین زمان ممکن برای کنسرت بعدی در ایران را انتخاب کنند. چون ما برنامه‌های زیادی در کشورهای دیگر داریم ولی مطمئنم در آینده با افتخار در ایران اجرا خواهیم کرد.

    • * امکانات سخت افزاری ایران را چطور دیدید؟

    ایران در قیاس با استانداردهای جهانی برای برگزاری یک کنسرت چقدر فاصله دارد؟ صادقانه می‌گویم سالنی که در آن اجرا داشتیم یکی از بهترین سالن‌هایی بود که تا به حال اجرا داشتیم و خیلی خوب بود که دیدم سالن‌های اینجا به روز هستند و درباره معرفی کنسرت و نحوه تبلیغات اطلاعی ندارم. فقط چند جای شهر پوستر و بیلبورد اجرای خودمان را دیدم. درباره کنسرت اگر اشاره کنم به تکنسین‌ها منظورم صدابردارها، نورپردازها و ویدیو تکنسین‌ها در واقع بهترین بودند و این خیلی من را خوشحال می‌کرد که آنها بهترین‌ها را انجام میدهند که کنسرت ما بهتر برگزار شود و در بالاترین سطح هم تیم تهیه کننده و شرکت برگزار کننده بود که همه اینها را در کنارهم جمع کرده بود و برای من و تیم من و همه اعضای گروه همکاری با آنها خوشایند بود.

    • * انتخاب رپرتوار قطعا بخش مهمی از اجرای شما بود. معیار انتخاب آثاری که در ایران اجرا کردید چه بود؟

    در حقیقت اکثر قطعاتی که من در ایران اجرا کردم در کشورهای دیگر هم اجرا می‌کنم. البته “ای ایران” به صورت اختصاصی در ایران اجرا شد ولی ممکن است روزی آنرا در کشورهای دیگر هم اجرا کنم. باید در این زمینه فکر کنم و این میتواند راهی برای معرفی فرهنگ ایرانی به دیگر کشورها باشد . تنها تفاوتی که بین کنسرت در ایران و دیگر کشورها وجود داشت محدودیت پخش ویدئو کلیپ بود ولی در آینده راهی برای پخش آن هم خواهیم یافت. فقط تنها نکته در انتخاب رپرتوار برنامه عدم اجرای قطعه «نامزدی عشق» بود. این اثر یکی از بهترین قطعات من است ولی من نمیدانستم که در ایران تا اید حد مورد توجه قرار گرفته و طرفدار دارد. قول می‌دهم که در اجرای بعدی در ایران این قطعه را اجرا کنم.

    • * در ایران با همراهی ارکستر خصوصی «ایستگاه» به سرپرستی مهدی نوروزی روی صحنه رفتید. این انتخاب از کجا اتفاق افتاد؟

    تهیه کننده کنسرت ما در ایران آقای مجید عبدی کیا ارکستر ایستگاه را به مدیر برنامه من معرفی کردند. شاید در ابتدا نگرانی هایی را داشتم که ارکستر ایرانی چطور با من هماهنگ خواهند شد ولی در پایان باید بگویم که خیلی ارکستر خوبی بودند و هرکدام به تنهایی میتوانند موزیسین بزرگی بشوند. با اینکه بعضی جاهای موزیک خیلی سخت بود ولی من همیشه میدیدم که لبخند به لب و همیشه با روی خندان با من مواجه می‌شدند و این برای من خیلی خوشایند بود که با این ارکستر همکاری کردم. ارکستری به واقع حرفه‌ای و قوی.

    • * پرفورمنسی هم که در این اجرا داشتید خیلی مورد توجه قرار گرفت. شما برگه‌های نت‌هایی که اجرا می‌کردید را به کودکان حاضر در سالن هدیه می‌دادید و جو جالبی در سالن بود.

    این ایده حدودا بیست سال پیش به ذهن من آمد وقتی که دیدم یک دخترجوان آمد جلوی استیج و از من درخواست کرد که نت‌ها را به او بدهم. در آن لحظه من خیلی خجالت کشیدم. من نت ها را به آن جوان دادم و وقتی کمی تامل کردم فهمیدم که چقدر خوشحال شد و همان دختر این فرصت و این ایده را به من داد که در بسیاری از کنسرت هایم این کار را انجام بدهم. در ابتدا این کار را با بی میلی انجام میدادم ولی الان خیلی راضی و خوشحالم که نت‌ها را به مردم میدهم. برای مثال من ایرانی بلد نیستم صحبت کنم و خواننده هم نیستم. بهترین راه ارتباط من با مخاطبان موزیک من و همچنین نت‌های من هستند.

    • * برنامه‌های بعدی‌تان مشخص شده؟ بعد از کنسرت در ایران چه اتفاقاتی قرار است بیفتد؟

    این روزها پشت سرهم کنسرت هایمان را در سراسر دنیا برگزار می‌کنیم. بعد از ایران ما باید به چین برویم و بعد از آن مسکو، آمریکا، استرالیا، نیوزیلند، بلغارستان، رومانی ،عربستان صعودی و کوالالامپور. در واقع زندگی من در سفر به همه جای دنیا و برگزاری کنسرت برای مردم مختلف می‌گذرد و این بالاترین تفریح و افتخار من است. درحال حاضرهیچ برنامه‌ای برای توقف این مسیر ندارم. منظورم این است که فردا نمیخواهم بازنشسته بشوم. شاید در سال‌های آینده این کار را انجام بدهم ولی معلوم نیست چه زمانی. در واقع تهیه کننده فرانسوی من می‌گوید که من تا زمانی که ۱۰۰ ساله بشوم میتوانم پیانو بنوازم ولی خوب زمانی را برای بازنشستگی انتخاب نکرده‌ام.

    • * شما از معدود اهنگسازان و نوازندگان فرانسوی هستید که تم‌های تکراری فرانسوی که بیشتر نواختن اکاردئون در خیابان های پاریس را به ذهن متبادر میکند در کارهایتان شنیده نمیشود. چطور به این ویژگى رسیدید؟

    با سوال‌تان خوشحالم کردید. چون تصویر موزیک فرانسه در ذهن مردم آکاردئون است. به هر حال پدر من هم آکاردئون می‌نواخت ، او یک قهرمان بود و خیلی خوب آکاردئون می‌نواخت و نحوه آشنایی من با آکاردئون پدرم بود. البته پدرم معلم موزیک و پیانو بود ولی من تحت تاثیر آکاردئون قرار نگرفتم. من جذب پیانو شدم و برای همین پیانیست شدم. باید این را بگویم این درست است که آکاردئون ساز قدیمی فرانسه است ولی در طول زمان ناپدید شد و این روزها جای خودش را به پیانو و گیتار داده است. در واقع تعداد خیلی خیلی زیادی پیانیست در فرانسه وجود دارد (کلاسیک،راک اند رول). نواختن کیبورد و سینتی‌سایزر هم خیلی باب شده و تعداد کمی از مردم آکاردئون می نوازند. از پنجاه سال پیش تا الان تعداد خیلی کمی از مردم آکاردئون می‌نوازند.

    • * دلیل ارادت‌تان به موسیقی فیلم چیست؟ آیا بهتر نبود در زمان اجرای قطعات موسیقی فیلم بخش‌هایی از فیلم‌ها هم پخش می‌شد؟

    اول از همه من بهترین قسمت‌ها را برای رپرتوارم انتخاب می‌کنم که شامل موسیقی فیلم هم می‌شوند. چون ساختن این موسیقی‌های فیلم یک تصویر ذهنی از آهنگ برای مخاطبان میسازد. به همین دلیل است که موسیقی‌های فیلم هیت می‌شوند و خیلی محبوب. به همین خاطر من به ساخت موسیقی فیلم علاقه زیادی دارم . من آهنگ های رمانتیک زیادی برای فیلم ها ساخته‌ام و از نواختن آنها لذت می‌برم.

    • * خاطره خاصی از نوازندگی قطعه تایتانیک دارید؟

    در سال ۱۹۹۸ فیلم تایتانیک را دیدم و من هم مثل میلیون‌ها نفر در سراسر جهان احساساتی شدم. همیشه دوست داشتم آهنگی را بسازم که مثل سمفونی تایتانیک باشد و تم های زیادی را باهم میکس کنم که با موسیقی، عشق بین دو شخصیت اصلی را نشان بدهم و همانطور که می‌دانید فیلم تایتانیک پایان تراژدیکی داشت.در پایان فیلم می‌بایست غرق شدن کشتی و مرگ وحشتناک قهرمان داستان را به زبان موسیقی ترجمه می‌کردم.

    • * ممنون از وقت و انرژی ای که برای این گفتگو گذاشتید. آخرین جملات شما را درباره حضور و تجربه یک کنسرت با بیش از هجده هزار مخاطب بیننده و مخاطب درایران می‌شنویم.

    حضور در ایران برای من لحظات بسیار خوب و خوشحال کننده‌ای داشت و یکی از رویاهایم بازگشت دوباره به ایران است.

       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *