بهمن بابازاده: میلاد ترابی از تنظیمکنندههای قدیمی موسیقی پاپ است که آثار موفقی در همکاری با حمید عسکری، شهرام شکوهی، محمد علیزاده، مرتضی پاشایی، رضا صادقی و… در کارنامهاش دارد و پس از تولید قطعات هیت با این خوانندهها، این روزها مشغول همکاری با چهرههای جدید است. آلبوم «گفتم نرو» با صدای محمد علیزاده، همکاری پر سر و صدا و البته پرحاشیهای بود و پس از انتشار این آلبوم اخبار ضد و نقیضی درباره میلاد ترابی و محمد علیزاده در فضای مجازی منتشر شد. این آلبوم به نوعی آخرین همکاری ترابی و علیزاده لقب گرفت و گفته شد که این دو هنرمند دیگر قرار نیست با هم همکاری کنند و اخبار حاشیهای فراوانی نیز منتشر شد تا همه اینها بهانهای برای این گفتگوی مفصل با میلاد ترابی باشد که در ادامه آن را میخوانید.
- * این گفتگو باید درباره محمد علیزاده شروع شود. اتفاقاتی که در ماههای گذشته رخ داد. حواشی عجیب و برخی صحبتها که درباره قطع همکاری تو و محمد علیزاده عنوان شد. لطفاً در این باره واضح حرف بزن.
موضوعی که در دنیای واقعی موزیک وجود دارد این است که بعضی وقتها از بعضی رفتارهای کاری، برداشتهای اشتباهی میشود. من و محمد علیزاده، ۱۰ سال باهم همکاری کردیم، آن هم ۱۰ سال مداوم، و همکاری موفقی هم داشتیم. فکر میکنم در موسیقی بیسابقه بوده و هست. ولی به جایی رسیدیم که باید تغییر فضا میدادیم. حتی از یک سال پیش، خودم تیم کاری جدید را به محمد پیشنهاد دادم. خودم هم حدود ده سینگل تراک با ده خواننده مختلف آماده کردهام و فکر میکنم تا یک سال آینده، همه آهنگها منتشر شوند. اولین آهنگ هم «میدونستم میری» با صدای زانیار بود که منتشر شد. به نظر من این برداشتها به خاطر تغییر شرایط کاری است وگرنه ما با هم مشکلی نداریم و حرف و حدیثی مطرح نیست.
- * اینکه میگویند درصد زیادی از طول کشیدن انتشار آلبوم محمد علیزاده، تقصیر میلاد ترابی بود و اختلاف با او هم از آنجا شروع شد چقدر صحت دارد و چقدر در این نوعِ رفتار از سوی شما تاثیر داشت؟
اصلاً صحت ندارد. ما اصلاً قصد انتشار آلبوم نداشتیم. یکی از پیشنهادهای من این بود که تراکهای آلبوم را به صورت ماهانه به مخاطبین هدیه بدهیم. امروزه، تعداد خوانندهها زیاد شده و از نظر من، مردم هرچقدر خوانندهشان را دوست داشته باشند، در انتخاب هشت آهنگ به یک صدا گوش نمیدهند. چه محمد علیزاده باشد و چه خواننده دیگری. در این سالهایی که پروسه آلبوم طول کشیده، آنقدر تکآهنگ ساختم که کار آلبوم را انجام داده و اینطور نبوده که من چهار سال بنشینم و نگاه کنم. در این مدت از آلبوم «دلت با منه» به بعد، با «هواتو کردم» شروع کردم و بعد از آن «زخم»، «فکرشم نکن»، «همینه که هست»، «برادر» و «عشقم این روزا» را ساختم. با اینکه اصولاً به تولید زیاد اعتقاد ندارم. مردم برایشان عادی شده و میپرسند چرا آلبوم جدید نمیآید؟ تراک دادن اینگونه نیست و بعضی اوقات برای یک تراک باید شش ماه زمان گذاشت تا این تراک بتواند حداقل برای مدتی ماندگار شود. تراکی که یک ماهه و یک هفته و چهار ساعته ساخته میشود به همان سرعت هم محو میشود. برای مثال، آهنگ «نبض احساس» با صدای مرتضی پاشایی بعد از سالها توسط یک خواننده ترک به نام «مصطفی چچلی» کاور شد. این کار را من در سال ۸۶ ساختم و در سال ۹۰ به مرتضی دادم، چون در این فاصله خوانندهای نبود که حق مطلب آن را ادا کند. کمی بحثها از سوال شما جدا شد ولی در کل اینگونه نبوده و ما بیکار ننشستیم و کارهای بسیار خوبی بیرون دادیم.
- * خودت با ضرس قاطع به این آلبوم اعتقاد داشتی؟
من به آلبوم اعتقاد صد در صد داشتم و دارم. ولی دوست نداشتم که به صورت آلبوم بیرون بیاید. همانطور که گفتم قصد داشتم این قطعات را در زمان طولانیتری و به صورت شمردهتر به گوش مردم برسانیم.
- * بعضیها معتقد بودند که این آلبوم به نسبت سایر آثار محمد علیزاده موفق نبود. موافقی؟
اول باید ببینیم این بعضیها چه کسانی هستند که این اعتقاد را دارند؟ به نظر من هر خوانندهای بنا به روند فعالیتش، ریزش مخاطب پیدا میکند. بعد از اینکه آلبوم بیرون آمد، هنوز کنسرتها و سالنها پر است. طرفداران محمد علیزاده هم آلبوم را دوست داشتند و در کنسرتهایش میآیند و میخوانند. من به هیچ عنوان ریزش مخاطبی نمیبینم. چیزی که من میبینم این است که هنوز برنامهها پر است و روال تغییری نکرده است. ضمن اینکه محمد علیزاده یک شبه نیامده که یک شبه ریزش مخاطب پیدا کند.
- موافقی که تعدد آثار موسیقی باعث شد این آلبوم درصدی از مخاطبان را راضی نکند؟
اگرچه با این حرف که میگویی نارضایتی مخاطب، مسئله دارم ولی در این ۴ سال با تکقطعاتم تمام کاری که باید با تولید آلبوم میکردم را انجام دادم. وقتی من یک قطعه مثل «همینه که هست» را میسازم، خودتان بازدهی این قطعه برای محمد را قضاوت کنید. شما آمار بگیرید مگر در کجای دنیا یک خواننده در یک سال ۲۰-۳۰ تراک میدهد و معلوم است که برای ۱۵-۲۰ تای آن اتفاقی نمیافتد. فکر میکنم به نسبت کار کردن و نه صرفاً حضور داشتن در موسیقی، من تنها تولید کنندهای بودم که در ۱۲ سال عمر حضور حرفهای، عین ۱۲ سال را همیشه در یک سطح بودم. تعدد آثار ضربهای به موسیقی میزند که در سالهای آینده تاثیرات آن را میبینید. ما به حد زیادی گوش مردم را با یک سری از آثار خسته میکنیم. در سایت «موسیقی ما» در روز چند قطعه منتشر میشود؟
- * شاید هفتهای ۲۰ الی ۳۰ قطعه.
۲۰ الی ۳۰ قطعه. یعنی در ماه حدود ۱۰۰ قطعه ارائه میکنید. فکر میکنید چند تا از این قطعات بین مردم همهگیر میشود؟ در بیشتر موارد حتی یک قطعه هم شنیده نمیشود! به خاطر جابجایی یک سری پولها آثاری ارائه میشود که هیچ نتیجهای ندارد.
- * به نظرمن همین تعدد آثار موسیقی است که باعث موج زودگذر و دورهای موسیقی است.
تعدد کار، طبیعتاً سطح کیفیت کاری خواننده را پایین میآورد. دقیقاً ۱۱ ماه طول کشید تا من کاری مثل «فکرشم نکن» و «همینه که هست» را تولید کنم.
- * آیا این «ترس از فراموش شدن» است که باعث انتشار زود به زود قطعه میشود؟
فراموش نشدن به چه قیمتی؟ به قیمتی که ذهنیت مخاطب را راجع به خودت تغییر بدهی؟ هیچکس متوجه این اتفاق نیست. چون همه به فکر این هستند در زودترین زمان ممکن به کنسرت برسند.
- * آیا ماجرای تو و محمد عیزاده تمام شده و دیگر با هم همکاری نخواهید کرد؟
اصلاً اینطور نیست. راجع به این اتفاق تصمیمی نگرفتهایم.
- * در ماههای گذشته حرف و حدیث زیادی درمورد کدورت و قطع همکاری شما بوده است.
من آدم بیحاشیهای هستم و از وارد حاشیه شدن خوشم نمیآید. وقتی شما در جایی نباشی حرف و حدیثها بیشتر میشود، چون خودت نیستی که توضیح بدهی. دقیقاً محمد هم از دسته آدمهایی است که مثل من رفتار میکند و ارتباطات زیادی ندارد که همه جا برود و همه جا حرف بزند. من همینجا به حرف و حدیث ها پایان میدهم. ما هیچ تصمیمی درمورد آینده نگرفتیم و با هم هیچ مشکلی نداریم. یک تصمیمِ کاری است گرفته شده و چیز دیگری نیست.
- * خودت بعد از این همه اتفاقات مثبتی که با هم رقم زدید، دلت میآید این اتفاق بیفتد؟ یعنی همکاری شما به اشباع رسیده و ممکن است تا سالیان بعد نتوانید با هم کار کنید؟
من راجع به این موضوع فکر نکردهام. راجع به موضوع دوم هم اینکه در کار حرفهای، باید نتیجه حرف اول را بزند و باید احساسات را کنار بگذاری. اگر بعد ده سال بدانم نمیتوانم کار سال یازدهم را همانطور موفق انجام دهم، کار ده سالم را خراب نمیکنم. این اخلاق من است و فکر میکنم محمد هم مثل من فکر میکند. چیزی که برای من مهم است این است که پشت هر همکاری و اتفاق کاری، موفقیت باشد.
- * فکر میکنم محمد علیزاده طولانیترین همکاری را با تو داشت. درست است؟
دقیقاً.
- * مدت همکاری با حمید عسکری، مرتضی پاشایی که عمرش اجازه همکاری طولانیتر نداد و شهرام شکوهی هم زمان کمی بود.
درست است، هر کدام بنا بر شرایط موجود اینطور بوده است.
- * در این بین محمد علیزاده کماکان با فاصله جلو است.
صددرصد. چون پروژهای که شروع کردیم پروژهای نبود که من صرفاً تنظیمکننده آثار محمد علیزاده باشم. تنظیمکنندگی بخشی از کار من بود که در بعضی پروژهها با اینکه ملودی را ساخته خودم بود، برای تغییر دادن فضا، آن را به همکارانم واگذار میکردم. پروژه به گونهای بود که باهم استایلی را ساختیم و روی آن فکر کردیم و حتی کلمه به کلمه روی ترانهها فکر شده. در «فکرشم نکن» محمد یک ملودی شافل ساخته بود و من با انتخاب کردن یک ریتم دو چهار بر روی این ملودی شافل، احساس کردم تلفیق جدیدی ایجاد میشود و این اتفاق هم افتاد. من روی همه اینها فکر کردم و خیلی فرق میکند که برای شما یک ملودی بیاورند و شما آن را تنظیم کنید. در اصل من در همه این سالها مدیر تولید محمد علیزاده بودم و فکر نمیکنم بعد از انقلاب چنین همکاری در موسیقی وجود داشته باشد. چون معمولاً همه بعد از دو سه سال به مشکل می خورند.
- * بحث بعدی در مورد کوتاه شدن دوره ستاره بودن نسل کنونی خوانندگان پاپ است. فکر میکنی چرا مخاطبان اینقدر زود از آنها اشباع میشوند و ماندگاری در خیلی از آثار نیست؟ میتوان بخشی را به کم حوصلهشدن مخاطب موسیقی ربط داد، که در دورهای چیزی را دوست دارند و بلافاصله در دوره بعدی به سراغ گزینه دیگری میروند. یعنی در مواردی زمان علاقهمند بودن مخاطب هم تاثیرگذار است. با توجه به اینکه تو در شکلگیری دوران طلایی چند خواننده نقش مستقیم داشتی و در بطن موضوع بودی، شاید مخاطبشناسی بهتری داری. نظرت در این باره چیست؟
اینکه مردم کمحوصله شدند، به نظرم مقصر ما هستیم که کمحوصلهشان کردهایم و به همین زیاد خرج کردن خواننده برمیگردد. مثلاً یک خواننده را میآوریم و بزرگش میکنیم. اینکه چه کسی این کار را میکند مهم نیست. چه تهیهکننده، چه آهنگساز و تنظیمکننده و چه خود خواننده، اولین کاری که به ذهنش میرسد این است که از سی روزِ ماه، ۲۵ روزش را در برنامه باشد و این یعنی فقط ۵ روز فرصت داری که به کار تولید برسی و در آن ۵ روزهم که مجموعِ ۴ماهش میشود ۲۰ روز، ۶ کار تولید میشود. این یعنی نزول کیفی. که همین امر باعث بیحوصله شدن مخاطب میشود. یک جمله از مخاطبین همیشه وجود دارد اینکه «آلبوم یا آهنگ جدیدتون کی میاد؟». این نباید پایه و اساس تصمیمگیری شمای خواننده بابت کارهایتان باشد. همه تشنه هستند که کارهای توی خواننده را بشنوند و تو باید بدانی که چه زمانی خودت را به مردم عرضه کنی. این اتفاق متاسفانه نمیافتد و در دورههای مختلف، عمر هنری خواننده کوتاه میشود. یعنی چیزی که باید در ۱۰ سال عرضه کنند را در یک سال عرضه میکنند و تمام میشوند.
- * حرفهایت جامع بود. با تمام این اوصاف، خوانندههایی این روزها میآیند و کارشان به خوبی میگیرد و المانهای جدیدی وارد فضای کاری موسیقی شده. از این فضاها آیا چیزی بوده که مورد توجه تو قرار بگیرد و خاص باشد؟
من برای قرار گرفتن در جریان موسیقی همه جور موسیقی را گوش میکنم. در پارهای اوقات از بعضی آهنگها لذت میبرم ولی در بیشتر موارد، متاسفانه مدیریت روی این فضاها ضعیف است. یعنی شما برای موسیقی ایده داری و این ۲۰-۳۰ درصد کار است و باید آن را پرورش بدهیم. یعنی یکی بیاید آن را به ۶۰ درصد و دیگری به ۸۰ درصد و سرپرستی آن را به ۱۰۰ درصد برساند. این اتفاق متاسفانه در موسیقی نمیافتد و همه چیز نصفه و نیمه است وهمین باعث کوتاهی عمر آن میشود. باید در تولید کار، به جزئیات بیشتری دقت شود که به ماندگاری آن کمک کند. هنوز که هنوز است وقتی اسم تراک «جز تو» می آید شما نمیگویید «اَه»! قطعه خوب باید روح و عمق داشته باشد. الان برخی قطعات روح دارد ولی عمق ندارد و این به انتخاب ترانه برمیگردد. کاملاً مشخص است که در انتخاب ترانه، عجله بوده و بعضی اوقات من در جاهایی میبینم که حتی آکوردها و میزانبندیها اشتباه است، در حالیکه آهنگ، مخاطب زیادی پیدا کرده. این اتفاقات در موسیقی خیلی بد است.
- * به این موضوع از زاویه دیگری نگاه کنیم. معدود خوانندههایی هم هستند مثل محمد عیزاده، احسان خواجهامیری، سیروان، محسن یگانه و… با اینکه دوره کاری طولانی داشتهاند، هنوز توانستهاند خودشان را حفظ کنند. مهمترین المان و فاکتورهایی که در این ماندگاری تاثیر دارند از نظر تو چیست؟
به نظر من اولین چیزی که در ماندگاری تعیینکننده است، شخصیت خود خواننده است. بیشتر خوانندهها و حتی کسانی که موفق میشوند، کاراکتر ماندگاری ندارند. ماندگار شدن، دارای اصول و جزئیاتی است که سوای توانایی خوانندگی، شامل شخصیت، استایل، هوش و حتی برخورد اجتماعی خود خواننده هم میشود. از اینها که بگذریم، «تولید» بخش دوم است که بر اساس شخصیت خود خواننده باید شکل بگیرد. حتی طراحی تحریرهای خواننده.
- * یکی از تهیهکنندهها، چند وقت پیش گفتوگویی تلویزیونی انجام داد و گفت صدای خوب ده درصد قضیه است و بقیه به پیرامون افراد، سیاست، برخورد و نوع استراتژی کاری هنرمند ارتباط دارد. تو چقدر با این موضوع موافقی؟
من با درصدِ آن مشکل دارم. خوانندگی تاثیر زیادی دارد و کاراکتر خواننده، باعث موفقیت میشود. اگر خوانندهای روی استیج برود، آهنگهایش را بخواند ولی برای مردم فضایی ایجاد نکند که به وجدشان بیاورد، فایده ای ندارد. میتوانم در بحث درصدبندی ۵۰ درصد روی آن بگذارم و بگویم ۵۰ درصد یک کار، خواننده است.
- * نسل جدید موزیسینها اعم از آهنگسازها و تنظیم کنندهها، در مارکت موسیقی ایران وارد شدند و بازی در حال تغییر است. لحظهبهلحظه موسیقی پاپ ایرانی درحال پوستاندازی و ورود به فضاهای جدید است. جالب است که مخاطب هم از آن استقبال میکند. چقدر این فضا را رصد کردهای و چقدر احساس میکنی افرادی که وارد این فضا شدند قابلیت ماندگاری دارند و میتوانند مخاطب را با خودشان جلو ببرند؟
من هم در واقع الان وسط همین فضاها هستم و باید بگویم بعضی از فضاهای جدیدی که وارد موسیقی شده خیلی هم خوب هستند. من نمیتوانم راجع به ماندگاری آنها حرف بزنم و زمان آن را مشخص میکند. ضمن اینکه همه آثار که نباید ماندگار شوند. مردم خسته هستند و کار جدید میخواهند. یک سری از خوانندهها هنوز در استایل کارهای ۸ سال پیش خود ماندند و بدیهی است که مردم تمایلی به استقبال ندارند. در دنیای حرفهای، انریکه Bailamos و Ring my bells و خیلی آثار ماندگار دیگر را میخواند، بعد از آن برای رقابت در مارکت و جذب مخاطب، با Pitbull هم میخواند که اصلاً قطعه ماندگاری نیست. خوانندههای ما قدرت ریسک کمی دارند و از ریسک کردن میترسند. ولی تجربه نشان داده که بردها در ریسک کردن شکل گرفته است. شما در سال ۸۵، ریسک خود من با حمید عسکری و چند سال بعد با شهرام شکوهی را دیدید. بزرگترین آنها هم پروژه محمد علیزاده بود که استقبال شد. این ریسکها باعث برد میشود.
- * این روزها با وجود این همه صداها و افراد جدید، احساس میشود که میلاد ترابی کم کار شده و در جاهایی خودش تمایل ندارد کار بیرون بدهد. این نبودن به علت فکر کردن و رصد کردن تو است و درحال چیدن استراتژی هستی؟ تویی که این همه سال بودی، احساس میکنم آرام آرام خودت هم اشباع شدی.
من، بعد از ۱۲ سال حضور موفق در موسیقی آن هم به صورت مداوم، انتظار بسیار بالایی از خودم دارم. گرچه حتماً نیاز به استراحت داشتم ولی امروز، پروژههایی را قبول میکنم که در آن، آیندهای بسیار روشن ببینم. کم کار شدن من کمی به این موضوع برمیگردد. از طرفی دیگر، فوت پدرم شوک بزرگی بود که به زمان زیادی برای برگشتن به شرایط عادی نیاز داشتم. در این مدت ولی بیکار ننشستم. شرکتی به نام «نوتیس» راهاندازی کردهام که بسیاری از استعدادهای موسیقی زیر نظر من کار تولید و… میکنند. یعنی کارها را به صورت تیمورک انجام میدهیم. کار تیمورک انگیزه من را برای کار بیشتر کرده است. البته امسال با سالهای قبل متفاوت است. همانطور که گفتم حدود ۱۰ تکآهنگ با ۱۰ خواننده آماده کردم و در حال رایزنی برای پخش این قطعات هستیم که در خبرهای بعدی توضیح بیشتری خواهم داد. «میدونستم میری» زانیار یکی از آنها بود که منتشر شد.
- * در دورهای، بخش عمدهی تنظیمهای موفق بازار موسیقی توسط میلاد ترابی و سیروان خسروی انجام میشد. حالا بعد از این سالها، همکاری تو و زانیار اتفاق جالبی بود.
در مورد همکاری خودم با زانیار باید توضیحات جامعی بدهم. ابتدا این را بگویم که اصلاً سیروان خسروی، باعث ورود من به موسیقی پاپ شد. همانطور که میدانید شروع کار حرفهای من با آلبوم «کما» حمید عسکری بود. من با سیروان و زانیار، از سال ۸۳ دوست هستیم و رفت و آمد داشتیم. در آن زمان، من کار رسمی در موسیقی نداشتم. گرچه که سیروان از قبل در گروه کاوه یغمایی حضور داشت و یک آلبوم مجاز هم منتشر کرده بود (تو خیال کردی بری). یک روز سیروان با تهیهکننده آلبوم اولش، قرار داشت، به من زنگ زد و گفت بیا اینجا. رفتم و با آقای مشایخی و حمید عسکری در آنجا آشنا شدیم. من آلبوم حمید را کار کردم و آن اتفاقات افتاد. بعد از این همه سال تازه فهمیدم که سیروان قصد کار کردن روی آلبوم حمید را نداشت و من را به آقای مشایخی و حمید معرفی کرد. باید بگویم ما آنقدر با هم رفیق بودیم و همدیگر را قبول داشتیم که هیچوقت برای همکاری مشکل نداشتیم. ولی موضوع اصلی این است که اگر بعد از این همه سال، همکاری من و زانیار، شکل گرفت تنها به همین دلیل است که فرصتش پیش نیامده وگرنه من با زانیار و سیروان دوستان قدیمی هستیم و همیشه حتی در کمترین حالت ممکن، از هم با خبر بودیم. امیدوارم این همکاری که ادامهدار هم خواهد بود اتفاقات خوبی رقم بزند.
- * این همکاری از کجا استارت خورد؟
یک روز که با سیروان صحبت میکردم، گفتم فضاهای جدید خوبی برای کار در ذهنم هست. یک ملودی برای زانیار انتخاب کردم که عماد طغرایی ساخته بود و برای زانیار فرستادم و دوسش داشت. کار را تنظیم کردم و فکر میکنم زانیار در ۱۵ دقیقه آن را خواند. این همکاری از راحتترین و حرفهایترین همکاریها برای من بود و واقعاً در هیچ جای کار هم با هم مشکلی نداشتیم.
- * ممکن است یک کار مشترک از تو و سیروان هم منتشر شود؟
به نظر من سیروان آنقدر خوب هست که دلیلی ندارد این کار را بکند. این را به این خاطر که دوستم است نمیگویم، همه این را میدانند. سیروان کارش را بلد است و چه در رفتارهای کاری، کنسرت گذاشتن، مدل تبلیغاتش و چه مسائل دیگر، حرفهای است. اگر شما با دقت نگاه کنید هیچ خوانندهای مثل سیروان نیست. شخصیت کاریزماتیکی دارد. حتی در ویدئوسازی هم بسیارهوشمندانه عمل میکند.
- * به سوال قبل برگردیم که در مورد نسل جدید تنظیمکنندهها صحبت میکردیم. با توجه به این نسلی که آمدند و وارد مارکت موسیقی شدند، آیا به این فکر نکردی که دورهات تمام شده و شاید نتوانی با آنها رقابت کنی. آیا در یکی دوسال گذشته به این مرحله رسیدی؟
هیچوقت در تمام زندگیم به این مرحله نرسیدم. چون پایه و اساس سیستم فکری من، رقابت نیست. من فقط به کار خودم فکر میکنم، اینکه کاری که تولید میکنم روی مردم تاثیر بگذارد. اصلاً برای من مهم نیست که چه کسی در کجا چه کاری میکند. در مورد کار های دیگر، فقط به لذت بردن اکتفا میکنم و حتی نظر هم نمیدهم. همه کسانی که من را از نزدیک میشناسند این را میدانند. خوشحالم که خیلیها خوب کار میکنند، میترکانند و لذت هم میبرم. حتی با بعضی از آدمهایی که موفق شدهاند ارتباط برقرار کردهام و تبریک گفتم. چون اعتقاد دارم شاید چیزهایی دارند که من هنوز تجربه نکردم. در ایران دیدگاهی وجود دارد که اکثراً فکر میکنند اگر کسی کاری را به خوبی انجام بدهد باید حتماً نفر دیگر را از دور خارج کند یا فضا تنگ میشود. ولی در سطح بینالملل سوپراستارها با هم رفیق هستند و از موفقیت هم خوشحال میشوند.
- * از دوستان قدیمیات این روزها بیشتر با چه کسی در ارتباطی؟ حمید عسکری، شهرام شکوهی و…
با همه. ممکن است به دلیل گرفتاری کمتر به هم زنگ بزنیم ولی اگر فرصتی بشود باهم صحبت میکنیم و حال هم را میپرسیم.
- * ماجرای همکاریهایت با رفقای قدیمی ادامه دارد یا چهرههای جدیدتر را ترجیح میدهی؟
کلاً ترجیح میدهم کار جدید بکنم و اگر نگاه کنید با همه خوانندههایی که کار کردهام، از صفر با آنها بودهام. صفری که نسبت به شرایط آن خواننده بوده یعنی کسی آنها را نمیشناخته. حالا یا ۱۵ قطعه داده یا آلبوم داده و نگرفته و هر دلیل دیگری. شاید بتوانم با قدرت بگویم تنها کسی بودم که اینگونه کار کردم. فقط در مورد یک نفر نه و همیشه اینگونه بودهام. حتی زمانی که مرتضی پیش من آمد فقط کار «یکی هست» را خوانده بود و آهنگ دیگری در بازار نداشت. در کل من عاشق کارهای جدید هستم و از آنها استقبال میکنم. اکنون هم با خواننده جدیدی کار میکنم. اسم نمی برم و نمیخواهم در مورد کارهایی که میخواهم انجام بدهم حرف بزنم. دوست دارم اول کار را انجام بدهم و بعد در مورد آن صحبت کنم و این جز خصوصیات اخلاقی من است. به جز این ۱۰ سینگل تراکی که کار میکنم، با خوانندهای شروع به همکاری کردم که در آینده بیشتر از او میشنویم.
- * به عنوان صحبت پایانی، در مورد آینده صحبت کنیم. شاهد چه اتفاقاتی از میلاد ترابی خواهیم بود؟
همانطور که گفتم من ۱۰ تکآهنگ با خوانندههای مختلف آماده کردهام و هنوز قطعی نشده که بتوانم اسم آنها را بگویم. ولی امسال بیشتر از همه سالها از من خواهید شنید.
دیدگاهتان را بنویسید