بردیا کیارس گفت: اگر از من دعوت و شرایط لازم فراهم شود، با کمال میل دوباره در ارکستر سمفونیک تهران خواهم نواخت. همانطور که برای یک ورزشکار افتخار است که در تیم ملی بازی کند، برای یک نوازنده طراز اول هم افتخار است که در ارکستر دولتی کشورش بنوازد.
این رهبر ارکستر و نوازنده در گفتوگویی که با ایسنا داشت، دیدگاههای خود را درباره موضوعهایی مانند ارکستر سمفونیک تهران، دستمزد نوازندگان و بهرهبرداری از تالار وحدت مطرح کرد.
بردیا کیارس گفت: از زمانی که ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر موسیقی ملی تحت اختیار بنیاد رودکی قرار گرفتهاند، متاسفانه بنیاد شروع کرد به آزمون و خطا کردن تا به راه درستی برسد. در حالی که این راه درست را به راحتی میتوانستند از دیگر نقاط دنیا که ارکسترهایشان قدمت زیادی دارد، پیدا کنند.
او تاکید کرد: امروزه تمام مسائل مدیریتی ارکسترداری در دنیا، رفع شده و با جستوجو در اینترنت میتوان به آن نتایج دست یافت. به عبارتی، آزمون و خطاها دیگر انجام شده است. ما میتوانستیم مفاد اصلی قضیه را داشته باشیم و بنا بر ردیف بودجه و شرایط کشور، ارکسترها را اداره کنیم.
این نوازنده ادامه داد: بهرام جمالی (مدیرعاملی پیشین بنیاد رودکی) آدم دلسوزی بود و میخواست کار مهمی انجام دهد، اما با تمام این اوصاف، آزمون و خطاهای درستی انجام نشد. در حالی که میتوانستند جلوی بسیاری از مسائل را بگیرند.
او با بیان اینکه وقتی مدیر بنیاد عوض شد، من از ارکستر بیرون آمده بودم، ادامه داد: میشنوم که حقوق نوازندگان را بهموقع میدهند و بیمههایشان درست شده است؛ اما زمانی که من در ارکستر بودم، امکان داشت در یکماه، فقط چهار روز بیمه برای بچهها رد شود. ارکستر به مشکلاتی خورد، وضعی بود که آدم به خودش میگفت من اصلا چرا به ارکستر آمدهام.
کیارس اظهار کرد: بعد از اینکه من از ارکستر بیرون آمدم، صرفا کنسرتهایی برگزار میشد تا بگوییم، ارکستر هست و وجود دارد. بعد از اینکه آقای رهبری – رهبر پیشین ارکستر سمفونیک تهران – از ایران رفت، این ارکستر چه اتفاقهایی برایش افتاد؟ چه همکاریهایی را انجام داد؟ چه رپرتوارهایی را اجرا کرد؟ این مسائل جای تأمل و تعمق دارد که متأسفانه ما چنین چیزی را شاهد نبودهایم.
او بیان کرد: در جریان قرار گرفتم که در دوره جدید، یکسری نوازنده از ایتالیا به ایران آمدند و یکسری نوازنده از ایران به ایتالیا رفتند که به نظرم اقدامات خیلی خوبی بود؛ اما ای کاش این ارتباط در پیشبرد تکنیکال، موزیکال و ذهنیت نوازندهها تأثیرگذار بود؛ اما ما چنین چیزی را ندیدهایم. در واقع اینطور بود که نوازندههای ایرانی دو جلسه با معلم کار کنند، آنها هم دو شب بیایند و در کنار بچهها ساز بزنند و بگویند تبادل فرهنگی انجام دادهایم.
این نوازنده درباره مسترکلاسهای برگزارشده، گفت: این مسترکلاسها را برای اساتید میگذارند و با ورکشاپ متفاوت است. متأسفانه مسترکلاس در ذهن ما بهگونهای دیگر جا افتاده، مثل اینکه بخواهم یک موسیقی دهنپرکن بسازم و نام یک قطعه دو دقیقهای را سمفونی بگذارم! با یکی – دو جلسه اتفاقی در نوازندگی کسی رخ نمیدهد. ما در نوازندگی آکادمیک، مشکل و نیاز داریم که معلمی بهشکل طولانیمدت حتی با بچههای حرفهای ما کار کند. البته بودن این کلاسها و حضور نوازندگان خارجی، خیلی بهتر از نبودنشان است. همین قدم هم برای این ارتباط، خیلی بزرگ است؛ اما باید ارتباط طولانیمدت داشته باشند.
این رهبر ارکستر با اعتقاد به اینکه اداره کردن ارکسترها به روش شورایی خیلی خوب است، ادامه داد: زمانی که قرار شد این ارکسترها شورایی اداره شوند، خیلی خوب بود؛ اما نمیدانم چرا شورا یکباره کنار رفت و مسائل بههم ریخت.
کیارس با بیان اینکه باید تمام تلاش خود را برای پیشرفت این ارکسترها بگذاریم، اظهار کرد: در زمان آقای رهبری، اگر دچار مشکلات مدیریتی نمیشدیم، امور خوب پیش میرفت. حالا این مدیریت به شخص خاصی وابسته نیست و میتواند از هر سمت و سویی باشد.
او بیان کرد: ارکسترهای خصوصی که در ایران فعالیت میکنند، از هیچجا حمایت مالی نمیشوند و برای اینکه بتوانند کنسرت برگزار کنند، باید اجاره وحشتناک تالار وحدت را هم بپردازند که این منصفانه نیست. برخی از این ارکسترهای خصوصی، موسیقیهایی کار میکنند که مخاطبشان را قشر خاصی از جامعه تشکیل میدهد. این ارکسترها برای پر کردن گیشه بهدلیل محدودیتهای مالی نمیتوانند هفت تا هشت بیلبورد وسط شهر بزنند و بگویند کنسرت داریم. بنابراین مجبور هستند در فضای مجازی تبلیغ کنند و این عادلانه نیست. بنیاد رودکی و مدیریت هنری باید برای آنها امتیاز قائل شوند.
این نوازنده در ادامه گفت: آن نوازندهای که در جشنواره فجر حاضر شده و نفر اول میشود، کجا میرود؟ چرا نباید در یک ارکستر سولو بنوازد، آن هم روی معروفترین سن کشور، چرا او نباید رسیتال بدهد؟ باید به او یارانه داد. اگر میخواهیم در موسیقی آینده داشته باشیم، این افراد نباید پول تبلیغات و سالن بدهند، بلکه باید به آنها دستمزد داده شود.
کیارس با بیان این پرسش که به چه دلیل نوازندهها دانهدانه از ارکستر فاصله میگیرند؟ گفت: کاری که آقای رهبری میکرد، کار سادهای نبود و مانند جراحی مغز بود؛ نوازنده نباید به تمرینهای ارکستر بسنده میکرد و مجبور بود، در خانه هم تمرین کند. از طرفی باید در چند جای دیگر هم کار میکرد تا خرج خود را درآورد. معلوم است که این نوازنده بعد از سه – چهار ماه دیگر نمیتواند جلوتر برود.
او اظهار کرد: باید برنامهریزی آنقدر درست باشد که نوازندگان بزرگ که حالا در ارکستر سمفونیک نیستند، به این ارکستر بیایند. البته منظور، نوازندگانی است که در ایران بزرگ هستند، زیرا ما هنوز کمی و کاستی داریم تا به جایی برسیم که با نوازندگان بینالمللی بتوان ما را مقایسه کرد. همه نوازندگان دوستان من و افراد قابل احترامی هستند، اما همه میدانیم توانایی ارکستر خیلی ضعیفتر از قبل است.
این رهبر ارکستر ادامه داد: این کار پشتوانه مالی نیاز دارد و باید حقوق نوازندگان را بالا ببرند. یکی از مشکلات مدیریتی ما همین است. اگر پایه حقوقی برای نوازندگان ما تصویب شده است، من نمیدانم با کدامیک از نوازندگان درجه یک کشور، درباره این حقوق صحبت کردهاند.
او تاکید کرد: باید دید در دیگر نقاط دنیا، حقوقی که نوازندگان ارکستر میگیرند، در چه سطحی از جامعه قرار میگیرد. سپس همان را اینجا پیاده کنیم. اکنون اختلاف دستمزد نوازندگان ایرانی و خارجی، از زمین تا آسمان است.
کیارس با تاکید بر اینکه ارکستر سمفونیک و ارکستر ملی آبروی ایران هستند، گفت: وقتی ارکستر پایش را از ایران بیرون میگذارد، بهدلیل اینکه اطلاعی از کیفیت نوازندگان ما ندارند، هر اجرایی با هر کیفیتی که باشد، مورد تشویق قرار میگیرد. حتی اگر یک ارکستر ضعیف را هم بهعنوان ارکستر سمفونیک به خارج از کشور بفرستیم، آنها همچنان خودشان را مشتاق نشان می دهند؛ اما آیا واقعا این پتانسیل موسیقی کشور ماست؟ مسلما خیر.
این رهبر ارکستر با اشاره به تصمیم جدید بنیاد رودکی مبنی بر اجرا نشدن موسیقی پاپ در تالار وحدت، بیان کرد: این اقدام، بهنظر من اقدام خوبی بود تا شأنیت تالار وحدت حفظ شود. وقتی به تالار وحدت میروید و لوستر، چراغها، صندلیها و موکت را میبینید، واقعا به شرایط کنسرتهای پاپ که در آنها لیزر میاندازند، نمیخورد و هر کسی به فکر فرو میرود که چرا این دو فرهنگ باید با یکدیگر قاطی شوند؟ هر چیزی به جای خودش زیباست. باید برای اجرا در تالارهایی که پیشینه و سابقه دارند، فیلتر وجود داشته باشد. از طرفی هم میبینیم که ماشین روی سن تالار وحدت میآورند. این همان آزمون و خطاست. کسی که این کار را میکند، سوال نمیپرسد که آیا اجازه دارد ماشین روی سن ببرد یا خیر. من یادم است زمانی که میخواستیم اجرا کنیم، برای چرخاندن سن هم با احتیاط عمل میکردیم. ساختمان تالار وحدت، قدیمی است و بهروز هم نشده، آن وقت یک تُن ماشین آن وسط میگذارند!
او در بخش دیگری از سخنانش، اظهار کرد: مردم معمولا کلام را بیشتر از موسیقی دوست دارند؛ امیدواریم در آینده خواننده سر جای خود و موسیقی بدون کلام هم سر جای خودش باشد. وقتی یک خواننده معروف با چهار نوازنده روی سن تالار وحدت میرود و ۱۰ شب کنسرت میگذارد، راحت پول نوازندگان و سالن را میدهد، اما گاهی یک ارکستر ۱۰۰ نفره بدون خواننده روی صحنه میرود و موسیقیای را اجرا میکند که عوام آن را نمیپسندد. این ارکستر چگونه میتواند خرج خود و اجاره سالن را درآورد؟
دیدگاهتان را بنویسید