بردیا کیارس درباره تأثیر نبود تماشاگران در اجرای اخیر ارکستر ملی میگوید: در این سالها که روی صحنه اجرا کردهام، پس از پایان یک قطعه در کنسرت، تشویق مخاطبان تمام خستگی مرا به در میکرد ولی باز هم باید یاد بگیریم که حتی برای یک تماشاچی هم که شده بهترین کارمان را ارائه دهیم.
این رهبر ارکستر که در پنجمین روز از جشنواره موسیقی فجر به همراه ارکستر ملی به روی صحنه رفت، در مصاحبهای با ایسنا درباره تاکید ارکستر ملی بر حفظ ارتباط با مخاطبان در دوران کرونا و برگزاری کنسرت های مجازی، گفت: با آغاز شیوع ویروس کرونا و نخستین قرنطینه سراسری، جنبشی به صورت خودجوش آغاز شد که بسیاری از هنرمندان موسیقی به حفظ ارتباط خود با مخاطبانشان پرداختند که ما نیز بخشی از این جنبش بودیم؛ البته با این کار تنها توانستیم مخاطبان خود را حفظ کنیم؛ وگرنه اینکه هر کدام از نوازندگان ارکستر جداگانه در خانه ساز بزنند و ویدیوی آنها با تدوین کنار هم قرار بگیرد را نمیتوان، نوازندگی ارکستر نامید. زیرا تا زمانی که نوازنده در ارکستر قرار نگیرد، در کنار همکاران خود ساز نزند و صدای سازهای آنها را جهت هماهنگی نشنود، کلمه همنوازی معنا نخواهد داشت.
مسئولان صداوسیما نگرش خود را نسبت به نشان دادن ساز تغییر دهند
این هنرمند همچنین درباره اهمیتی که موسیقی در دوران کرونا نزد مردم پیدا کرد، چنین گفت: در این مدت مردم تلاش کردند خودشان را با موسیقی زنده نگه دارند؛ مثلا در اینستاگرام میدیدیم که ایتالیا قرنطینه بود و مردم در یک محله به کنار پنجرهها یا در پشت بام رفته و یک نفر آواز میخواند، یک نفر ساز میزد و برخی هم دست میزدند. این امر نشان میدهد که موسیقی جدای اینکه جزو هفت هنر شناخته شده است، یکی از مواردی است که توانست در این مدت به مردم کمک کند. برای همین مسئولان گرامی در صداوسیما باید نگرش خود را نسبت به نشان دادن ساز تغییر دهند. به هر حال که ما ساز را در اینترنت میبینیم پس چه فرقی دارد اگر در تلویزیون ببینیم.
در موسیقی کلاسیک جغرافیا معنی ندارد
او درباره جنبه جهانی بودن موسیقی به عنوان یک زبان گفت: موسیقی یک پدیده جهان شمول است و تنها چیزی که آن را از دیگری متمایز میکند، جغرافیا است. جغرافیا باعث میشود عمده کشورها زبان مخصوص به خود را داشته باشند. هر نوع مختلفی از موسیقی در مناطق مختلف دنیا همانند لهجهها و گویشهای مختلف در ایران است؛ ممکن است یک فارسی زبان، متوجه گویش یک اهل کردستان نشود ولی در نهایت همه اینها یک زبان هستند. چیزی که باعث تفاوت هویت در موسیقی میشود جغرافیا است. ولی در موسیقی کلاسیک همه چیز کاملا آکادمیک است، یک منبع مشخص دارد و دارای چندین شاخه و تخصص است. در این حوزه از موسیقی، جفرافیا معنا ندارد.
این ارکستر، ارکستر ملی ایران با حداقل امکانات نبود!
او همچنین درباره اجرا در این دوره از جشنواره موسیقی فجر گفت: با توجه به شرایطی که به خاطر شیوع ویروس کرونا به وجود آمده است، این شانس را داشتیم که توانستیم حداقل با رعایت پروتکلهای بهداشتی که مدیریت بنیاد رودکی تدابیر آن را اندیشیده بود، تمرینات خوبی داشته باشیم و به اجرای اصلی برسیم. تا به حال درباره کنسرتهایم صحبت نکردهام ولی این بار میتوانم بگویم یکی از اجراهایی بود که وقتی خودم شنیدم لذت بردم و در بعضی جاها احساس میکردم این ارکستر، ارکستر ملی ایران که با حداقل امکانات کار میکند نیست، بلکه ارکستری است که نوازندگان آن درآمد و رفاه خیلی بیشتری دارند.
کیارس ادامه داد: نوازندگان ارکستر ملی ایران با وجود شرایطی که دارند، سنگ تمام گذاشتند. قطعه «شور» از فکرت امیرف اصلا قطعه سادهای نیست و در بین سه قطعه دیگر سختتر بود. چیزی که این قطعه را متمایز میکند این است که مقامهای آذری خیلی جاها برای ارکستر به صورت یک ملودی نوشته شده و کل ارکستر باید با تمام حالتها و ظرافتهایی که وجود دارد، یک ملودی را اجرا کنند.
او تصریح کرد: خیلی اوقات در موسیقی تنها یک خط ملودی میشنویم ولی چندین ساز دیگر در حاشیه، کارهای دیگری میکنند که تنها مخاطب متخصص متوجه میشود و مخاطب عادی فقط متوجه تغییر حال و هوای کار میشود. ولی «شور» امیرف در برخی جاها این جریان را ندارد و همه ارکستر تنها روی یک ملودی متمرکز هستند. اینکه این تعداد نفر بتوانند با یک تفکر، منطق و انسجام آن را درست اجرا کنند واقعا برایم خیلی هیجان انگیز بود.
دیدگاهتان را بنویسید