چندی قبل «پژمان حدادی» – آهنگساز و نوازندهٔ برجستهٔ سازهای کوبهای – «فریم درام»ها یا «دوایر کوکی» را رونمایی کرد. دوایر کوکی (پژواک) که درگذشته با نام «پنداریک» شناخته شده بود در حال حاضر توسط شرکت هاپا تولید و آماده عرضه شده است. ساخت این سازها توسط شرکت پادوک انجام میگیرد و از لحاظ کیفی دقت و تلاش زیادی در ساخت آنها بکار رفته است.
پوست این دوایر ساخت شرکت Remo است که مواد اولیه آن از الیاف مصنوعی مایلار ساخته میشود. از خصوصیات این پوستهای مصنوعی (Fiber Skin) کیفیت صدا دهی گرم، پرحجم و مطلوب است که صرفا به منظور استفاده در سازهای کوبهای ساخته میشوند و قبل از ارائهٔ نهایی از آزمایشات زیادی عبور میکنند. مقاومت بسیار بالا از دیگر خصوصیات این پوست است و در شرایط متفاوت آب و هوایی هیچگونه تغییری نمیکند که نتیجه آن صدایی ثابت و یکسان است. قابلیت کوک شدن ساز کوبهای صرفاً برای شل و سفت کردن پوست نیست. با بالا و پایین بردن کوک میتوان نتهای متعددی را به دست آورد. در نتیجه چیدن چند دایره در کنار هم امکان اجرای ملودیک/ریتمیک را فراهم میکند. این امکان سبب میشود که ذهن نوازنده امکان ساختار یا کمپوزیسیون پیدا کند و از خلاقیت بیشتری بهرهمند شود. ضمن اینکه در همراهی با یک ارکستر ملودیک، هنگامی که ساز کوبهای با ارکستر کوک شود، میتواند فواصل صوتی یا هارمونیک مطلوبی بوجود بیاورد که نتیجه آن همگونی و نداشتن صدای اضافی و غیر موسیقایی است. به همین بهانه با این نوازنده به گفتوگو نشستهایم:
- به نظر میرسد در سالهای اخیر، ریتم و سازهای کوبهای در ایران با تحولات بسیاری مواجه شدهاند و رنگآمیزی صوتیِ بیشتر و ریتمهای متفاوتتری شنیده میشود، شما نیز در عین تلاشهایی که در این سالها انجام دادهاید، به تازگی فریم درامها دوایر کوکی را رونمایی کردهاید. انتظار دارید این ساز چه نقشی در فضای ارکسترال موسیقی ایران ایفا کند؟ حضور آن در آثار خودتان به چه شکل خواهد بود؟
من از سالهای پیش از دوایر کوکی استفاده میکردم. این طرح دایرههایی است که قابلیت کوک شدن داشته باشند و به دلیل اندازههای مختلفی که از لحاظ قطر دارند، نتهای مشخصی از این سازها میتوان استخراج کرد و به دست آورد، برای مثال ساز بمدایرهای که قابلیت کوک شدن دارد و قطر دایره به ۲۰ اینچ میرسد روی نتها ی دو تا میجواب میدهد و خوشصدا است و قابلیت کوک شدن دارد. بعد از آن نتهای بعدی به دایرههای دیگری که از لحاظ قطر دایره کوچکتر هستند. بنابراین شما با در اختیار داشتن سه دایره به راحتی میتوانید یک اکتاو کامل را داشته باشد و بنا بر نت شاهد و فواصل مختلف هارمونیکی که میتوانید مابین این دایرهها داشته باشید با یک آنسامبل همنوازی کنید. آن اوایل که از این طرح استفاده کردم بیشتر به منظور رنگآمیزیای بود که در خدمت ساز تنبک بود. کماکان این حالت وجود دارد، اما از لحاظ حجم و صدادهی میتواند رنگ خاصی به یک آنسامبل استفاده کند و به شکل مستقل به عنوان یک کمپوزیسیون سازهای کوبهای هم میتواند مورد استفاده قرار گیرد و فضای کوبهای ملودیک ایجاد کند. از لحاظ کمپوزیسیونِ یک قطعهٔ کوبهای هم میتواند امکانات بیشتری را با یک فضای ذهنی دیگری (به دلیل صرفن کوبهای – ملودیک بودنش) در اختیار یک نوازنده قرار دهد و اصولا رنگآمیزی و ترکیب این ساز فضای خاصی را ایجاد میکند.
- یعنی این ساز میتواند به عنوان یک ساز ریتمیک در تمامی ارکسترها استفاده شود؟
خیر، این معنا نیست که همیشه و در تمام آنسامبلها استفاده شود. من خودم نیز همیشه از این ترکیب استفاده نمیکنم و گاهی اوقات تنها با تنبک به فراخور قطعهای که وجود دارد و کارهای ساختاریای که احتیاج به سازهای کوبهای دارند اگر فضا و نیازش وجود داشته باشد از اینها بهره میگیرم. به خصوص اینکه اگر به شکل دایم بخواهد مورد استفاده قرار گیرد، یکنواخت میشود.
- شما در گفتوگویی این مساله را بیان کردهاید که ساز تمبک در گروههای ایرانی چندان جدی شمرده نمیشد؛ اما رفته رفته اتفاقاتی رخ داد که دیدگاه هنرمندان به مقوله ریتم تغییر کرد؛ آیا این به معنای رضایت شما از آن چیزی است که هم اکنون در ریتم موسیقی ایران رخ میدهد؟
قطعا حضور سازهای کوبهای در موسیقی ایرانی نسبت به گذشته بیشتر شده است و در این مساله تردیدی وجود ندارد. البته موسیقی ایرانی موسیقی ملودی محوری است و شعر و ملودی در آن نقش پررنگتری دارند و شاید در این میان به قضیه ریتم کمتر توجه شده است. با اینکه ما در گذشته ریتمهایمان به صورت ادواری بوده است و به آن توجه میشده است و به همین خاطر است که در فرمت موسیقی دستگاهی ما ریتم به اندازهٔ ملودی و شعر نقش پررنگی ندارد، اما با گذشت زمان، امروز احساس نیاز به این سازها بیشتر شده است و سازهای کوبهای مورد استفاده قرار میگیرند. البته احساس میکنم شنیدن موسیقیهای دیگر نیز در این میان بیتاثیر نبوده است. به نظر میرسد نوازندههای دیگر با شنیدن موسیقیهای دیگر از طریق اینترنت دربارهٔ موسیقیهای دیگر کنجکاو بودهاند و حتما این کنجکاوی و علاقهمندی به سازهای کوبهای بیشتر شده است و ساز کوبهای توانستهاند نقش بیشتری در آنسامبلها داشته باشد. اصولا ساز کوبهای به دلیل داشتن ریتم و هیجانی که میتواند ایجاد کند این نیاز را در زمان خودش به وجود آورده و سبب شده است تا بیشتر از ریتم و سازهای کوبهای استفاده کنیم. البته نکتهای که خیلی مهم است این است که حتمن باید تجربههای بیشتری در این زمینه کسب کنیم، به خصوص از لحاظ فرم و ارکستراسیون و چیدمان سازهای کوبهای، چون به همان دلیلی که گفتم سازهای کوبهای بسیاری ممکن است در یک آنسامبل چیده شوند و تنها تنبک نیست. دراین سالها دف اضافه شد و رفتهرفته سازهای دیگری چون دمام و… در آنسامبلها استفاده میشود و از لحاظ چیدمان ما حتمن نیاز داریم تا بتوانیم با سلیقهٔ بهتر و دانش بیشتری به ارکستراسیون سازهای کوبهای توجه کنیم و نوع استفاده از آنها مناسب با موسیقیای باشد که اجرا میشود.
- چقدر از خلایی که در ریتم وجود دارد و خوشبختانه در حال حاضر همانطور که شما اشاره کردید در حال برطرف شدن است به فعالان این عرصه باز میگردد؟
موسیقی ایرانی موسیقیای است که ملودی و شعر در آن نقش مهمی دارد، ضمن اینکه نوازندهٔ ساز تنبک به شکل جدی وجود نداشته است – در این میان چند استثنا وجود دارد- اما به ظور کلی نوازندهٔ مستقل ساز تنبک وجود نداشته و اکثر کسانی که ساز تنبک را در گروه یا ترکیبی مینواختند، آوازخوانان و ضربیخوانانی بودند که برای حفظ ریتم و ضرباهنگ یک قطعه از تنبک استفاده میکردند تا ضرب صحیح نگاه داشته شود. وقتی آثار ضبط شدهی قدیمی که در اختیار داریم را میشنویم، متوجه میشویم که بیشترشان از لحاظ تکنیکی حرفی برای گفتن ندارند و به صورت بسیار بدوی و ساده نواخته میشد و به ظرایفی که امروز در تنبک شکل گرفته است توجهی نداشتهاند. تکنیکهای تنبک هماکنون بسیار جوان است و نقطهٔ عطف آن به زمان زندهیاد استاد «حسین تهرانی» باز میگردد. ایشان تنبک را متحول کردند و از زمانی که تنبک به صورت یک ساز جداگانه در آن تکنوازی صورت گرفت و قطعاتی به صورت گروهنوازی تنبک در زمان زندهیاد تهرانی اتفاق افتاد از آنجا این ساز مورد توجه قرار گرفت و اندکاندک موسیقیدانان و شنوندهها متوجه شدند که تا چه اندازه این رنگآمیزی میتواند موثر باشد. این روند ادامه پیدا کرد و میشود گفت تکنیک به رشد بالایی رسید و امروز از لحاظ تکنیکی قابل مقایسه با گذشته نیست.
- به نظرتان رشد تکنیکی این سازها هماکنون به اندازهٔ کافی با رشد همراه بوده است؟
نظر شخصی من این است که ما حتمن نیاز به تجربههای بیشتری داریم و پیشرفتهایی که از لحاظ فرم تکنیکی در این ساز صورت گرفته است شاید همچنان کافی نیست و ما همچنان نیازمند محتوا و فرم در اصول ریتمان هستیم.
- دوایر کوکی تا چه اندازه برگرفته از سازهای کوبهای ایران است و چه نشانههایی از سازهای دیگر گرفته است؟
ساز دایره از اولین سازهایی بوده است که بشر به آن رسیده است و به همین دلیل هم گوناگونی و انواع مختلف دایره را در کشورهای دیگر هم مشاهده میکنیم. این ساز در تمامی فرهنگهای موسیقایی وجود دارد و در مناطق مختلف هر کشوری میبینیم که این ساز با اندازههای گوناگون و صدادهی متفاوت وجود دارد. در ایران به عنوان مثال میبینیم که فرمهای مختلف دایره از شمال خراسان گرفته تا دف که در اصل دایرهٔ کردستان محسوب میشود، دیده میشود و شاید به دلیل اینکه بیشتر در سالهای اخیر مورد استفاده قرار گرفته است از دایرههای دیگر شناخته شده است. دایره در آذربایجان نیز به شکلهای گوناگون وجود دارد و در جنوب ایران و استانهای مرکزی نیز دایره به شکلهای گوناگون وجود دارد. بنابراین تنوعی که در سازهای دایرهای شکل است اصولا میتواند در قالب موسیقی ایرانی استفاده شود. دایرههایی که من در اختیار داشتم فکر نمیکنم از لحاظ فضا چندان از این سازها دور باشد، چون همان خصوصیات را با همان مشخصات صدای دایره دارند، منتها با تفاوتهای جزیی. ممکن است دایرهای که من استفاده میکنم یا پژواکهای کوکی طنین بیشتری داشته باشند، این به خاطر ساختاری که دارند، نوع ساخت، پوستی که در آن به کار رفته و همچنین کوکی بودنشان است و باعث میشود تا یک رنگآمیزی و صدای دیگری بدهند، اما از طیف دایرههایی که استفاده میکنیم دایرههای کوچک به خاطر صدای تیزی که دارد به گوش ما بیشتر آشناست و صدای نزدیکی به دایرهٔ آذری دارد.
- به تفاوتهای رنگآمیزی این ساز با دایرههایی که از گذشته در فرهنگ موسیقاییامان میشناسیم، اشاره کردید. ممکن است در این باره توضیح بیشتری دهید؟
صدایی که شاید تازهتر باشد یک دایرهٔ بم طنیندار است، اما صولا بافت و صدای اصلی از سازهای دایرهای شکلی که ما در فرهنگ موسیقایی خودمان داریم دور نیست، تنها تفاوتش این است که خب قابلیت کوک شدن دارد و این به منظور شلی یا سفتی پوست نیست بلکه برای به وجود آوردن فواصل صوتی است، چون شما بر کنار یا مرکز هر دایره یا استوانهای که یک پوستی که در آن کشیده شده باشد و ضربهای بزنید روی نت مشخص میایستد یعنی میتواند فرکانس آن اندازهگیری شود و گوش به خصوص اکر اندکی حساستر باشد میتواند تشخیص دهد که روی نت مشخصی ایستاده است. وقتی شما قابلیت کوکشدن در دایره یا هر ساز پوستی دیگر داشته باشید این امکان را به شما میدهد که اگر به صورت تک دایره استفاده میشود روی نتی باشد که هنگام همنوازی با یک گروه یا یک ملودی بر اساس نت شاهد تناسب داشته باشد یا اگر چند دایره چیده میشود بین خودشان این فاصله مطلوب را اجرا کرد که باز با ملودیای که نواخته میشود فاصلهٔ مطلوب و موسیقایی ایجاد کند. کلا هدف من از دوایر کوکی این بوده است.
- ایدهٔ اصلی دوایر کوکی چگونه شکل گرفت؟
خیلی سال پیش تقریبا ۱۸-۱۹ سال پیش دنبال صدایی میگشتم که به عنوان یک صدای مکمل و به عنوان یک رنگ صوتی باشد. امروز برایم جالب است که همین طرحی که استفاده میکنم از همان روز اول در ذهنم نقش بسته بود و دنبال چنین چیزی بودم تا قادر باشم بدون اینکه بخواهم تنبک را زمین بگذارم دایرهای را در کنارم داشته باشد که به عنوان یک رنگ به الگوهای ریتمیک و رنگآمیزی که هست صدای دیگری اضافه کنم. فکر میکردم به عنوان همنوازی با آنسامبل میتواند تاثیر خوبی داشته باشد. این ایده را از سالیان پیش داشتم و صدایم را در سرم میشنیدم تا اینکه در آن سالها شرکتهای سازهای کوبهای دایرههای زیادی نمیساختند به خصوص دایرهای که کوکی باشد.
- چرا «پنداریک» به دوایر کوکی تغییر نام داد؟
من مدتی قبل موفق شدم دایرهای پیدا کنم که یک کمپانی در آلمان این دایره را ساخته بود و برایش یک فرمی که میتوانست روی یک پایه قرار گیرد، طراحی کرده بودند. البته من آن طرح را تغییر دادم تا از لحاظ صدادهی بهتر باشد. اولین سازی که من موفق شدم پیدا کنم از طرف دوستی که خود نوازندهٔ سازهای کوبهای در امریکا بود با من تماس گرفت و گفتم من چنین طرحی در ذهن دارم و اگر شما چیزی میدانید با من تماس بگیرید، ایشان با من تماس گرفتند و گفت که من این ساز را تهیه کردم و اگر دوست داری آن را ببین. من آن ساز را مشاهده کردم و دیدم دقیقن همان چیزی است که دنبالش میگردم و خیلی هیجان زده و خوشحال بودم، سازندهٔ آن ساز یک شرکت آلمانی بود، من بلافاصله با آنها تماس گرفتم و در سفری که به این کشور داشتم به آن کارخانه رفتم و دیدم علاوه بر آن سایزی که دوست نوازندهٔ سازهای کوبهای من پیدا کرده بود، چهار سایز متفاوت دارند. یکی از آن سازها با خط فارسی \نداریک نوشته شده است. گفتند این سایز به خصوص برای امضای حکیم لودین است (که بعدها ما با ایشان در گروه ضربانگ همکاری داشتیم) طراحی این ساز به شکلی بود که ترکیبی از دایره و پندره و ریک عربی بود که به نظر من از نظر صدادهی ربطی به آنها نداشت، من وقتی این سازها را تهیه کردم همان سازی که امضای حکیم را داشت و رویش نوشته بود پنداریک برای اولین بار در گروه دستان در کنسرت نیاوران استفاده کردم و کنجکاوی نوازندههای سازهای کوبهای را جلب کرد و این اسم روی آن ماند اما بعدن به دلیل اینکه پست طبیعی داشتند ود صدایشان البته خیلی گرم و خوب بو دایما روی قطر دایره پست نازک بز کشیده شده بود و دایما در حال بازی و تغییر بود، طبیعتن نت آن عوض میشد و فواصل مطلوب به فواصل نامطلوب بدل میشد و من به آنها پیشنهاد دادم که با پوست مصنوعی بسازند که قبول نکردند. بعدن با شرکت ریمو صحبت کردم و دیدم چنین چیزی را در سایزهای مختلف ساخته است. پوستی که هم در آن استفاده میشد، مصنوعی بود، اما به هر حال نام پنداریک باقی ماند. من هر چه تلاش کردم توضیح دهم سایز آن دایره متعلق به حکیم بوده و چیز دیگری است فایدهای نداشت، اما حالا این سازها با همان پستهای مصنوعی ریمو در ایران تولید میشود نامش به دوایر کوکی پژواک تغییر کرده است. از لحاظ کیفی ساختار چوب بالا رفته است و رواقهای کوک خوشصداتر شده است و امیدواریم که نام فارسیتری است و امیدواریم که ادامه پیدا کند.
- دربارهٔ اثر مشترکتان با آقای شعاری نیز توضیح دهید؟
این اثر ساختهٔ پسر آقای شعاری و این اولین همکاری به صورت مستقلی است که من بعد از سالها با آقای شعاری انجام میدهم. ما یک دورهای از تور کنسرتهای گروه موسیقی دستان با آقای شهرام ناظری با ایشان همکاری داشتم ولی بعد از این زمانی که گذشت با دیداری که با یکدیگر داشتیم بنا شد تا این ویدیو را تهیه کنیم البته یکی از مسببان این طرح آقای آرش گنجیمنش بودند که طراح کوزههای دو- یک بودند و پس از آن قرار شد پروژههایی را با همکاری آقای شعاری به اجرا در بیاوریم. طبیعتا منجر به ضبط هم خواهد شد. اجراها بخشی به صورت بداهه خواهد بود و بخشی هم به صورت آهنگسازی خواهد بود. در این میان بخشی از آثار قدما را نیز اجرا خواهیم کرد. ولی تازه این همکاری به شکل دویت شکل میگیرد و بعد از نشستهایی که با هم خواهیم داشت فرم و ساختمان کار بیشتر مشخص میشود.
- این همکاری ادامه خواهد داشت؟
خب این همکاری وقتی شروع شود حتمن ادامه دار خواهد بود. چون طبیعتا وقتی صحبت اجرا میشود به یک اجرا ختم نخواهد شد و احتمال اینکه ما برای اجرا به شهرهای دیگر هم برویم زیاد خواهد بود و احتمالا وقتی تهران اجرا بگذاریم شهرهای دیگر هم خواهد بود. برنامهای برای ضبط اجراها نخواهیم داشت اما احتمالا هر دو تمایل خواهیم داشت تا ضبط شود. در این میان کیفیت ضبط و اجرا مهم خواهد شد. وقتی این همکاری گستردهتر شود، مجموعهٔ این همکاری به صورت آلبوم نیز به انتشار درخواهد آمد.
دیدگاهتان را بنویسید