×
×

گفتگو با «سیروس سلیمی»

  • کد نوشته: 105762
  • 06 اردیبهشت 1395
  • ۰
  • گشودن پرونده یک صدای حاشیه ساز پس از ۲۲ سال

    گفتگو با «سیروس سلیمی»
  • سیروس سلیمی

    سیروس سلیمی

    «توی فصل بی‌حقیقت، توی فصل خنجر و خون، ریشه کردم توی غربت …»

    این ترانه را مسعود کیمیایی برای تیتراژ فیلم «تجارت» نوشت. «تجارت» اولین فیلم سینمایی پس از انقلاب اسلامی است که تیتراژش با موسیقی پاپ همراه شد و آن زمان حاشیه‌های خاص خود را هم داشت و در واقع حاشیه ساز شد.

    آن سال‌ها شرایط مثل امروز نبود که از هر طرف موسیقی پاپ گوش‌تان را پُر کند و به راحتی روی تیتراژ فیلم‌ها قرار گیرد؛ از اوایل دهه‌ی ۷۰ صحبت می‌کنیم که مسعود کیمیایی تصمیم گرفت، در فیلم جدیدش با عنوان «تجارت» ترانه را به سینمای ایران باز گرداند، اما کیمیایی کدام خواننده را برای اجرای این ترانه انتخاب کرد؟

    سیروس سلیمی کسی است که برای اجرای این ترانه انتخاب شد. خواننده‌ای که امروز خبر چندانی از او در دنیای موسیقی نیست و به طراحی گرافیک مشغول است. شاید نام او در موسیقی خیلی برای‌تان آشنا نباشد، اما او طراح پوستر فیلم‌های «محمد رسول‌الله»، «آواز گنجشک‌ها»، «ناهید»، «خون بازی» و صدها پوستر فیلم و کاور آلبوم‌های موسیقی پاپ و کلاسیک است.

    سلیمی در گفت‌وگویی با خبرنگار ایسنا به ۲۲ سال قبل بازگشت و از تجربه خوانندگی در «تجارت» گفت.

    آقای سلیمی! چه شد که پای شما به فیلم‌های آقای کیمیایی باز شد و شما خواننده «تجارت» شدید؟

    سال ۱۳۷۳ بود؛ آن زمان موسیقی جایگاه چندانی در سینمای ایران نداشت و خبری هم از ترانه نبود. در همان سال مسعود کیمیایی فیلم «تجارت» را ساخت. سامان مقدم که دوستم است، با من تماس گرفت و گفت که کیمیایی دنبال یک صدای تازه است تا تیتراژ «تجارت» را برایش بخواند. دو ترانه را بدون ساز خواندم و برای‌شان فرستادم. چند روز بعد، سامان مقدم زنگ زد و گفت، خودش است؛ همان که کیمیایی می‌خواست.

    اولین دیدارتان با آقای کیمیایی چگونه شکل گرفت؟

    در خانه بهرام سعیدی (آهنگساز) قرار گذاشتیم. علاوه بر مسعود و پولاد کیمیایی، محمود کلاری و کارن همایونفر هم بودند. آقای کیمیایی ترانه‌ای را که با دست‌خط خودش نوشته بود، به من داد و من یک ملودی با ریتم دوچهارم به او پیشنهاد کردم و همه پسندیدند.

    شما آن زمان چند ساله بودید؟

    ۲۴ ساله بودم.

    بخشی از آن ترانه را بخوانید.

    توی فصل بی‌حقیقت، توی فصل خنجر و خون، ریشه کردم توی غربت، فصل دوری تن از خون، میون وسعت تنهایی من، گل داده ریشه من، گل مدفون زیر خاک، که چکیده خون من، چیکه چیکه زیر خاک ، زیر خاک …

    قطعا این ترانه، آن هم در سال ۷۳ یک اتفاق محسوب می‌شد و شما واکنش‌های زیادی از این کار گرفتید که هم مثبت بوده و هم منفی. دقیقا فضا پس از انتشار این کار چگونه بود؟

    آن ترانه یک اتفاق خیلی تازه محسوب می‌شد و بیشتر بازخوردهایی که می‌گرفتم، مثبت بود. این قطعه شنیدنی بود و تنظیم خوبی هم داشت. خیلی سروصدا کرده بود. مردم که به سینما می‌آمدند تا «تجارت» را ببینند، تا پایان تیتراژ روی صندلی‌های‌شان می‌ماندند تا ترانه را تا انتها بشنوند.

    موسیقی و تنظیم قطعه را چه کسی انجام داده بود؟

    ترانه را خود کیمیایی سرود. ملودی از خودم بود، اما تنظیم را بهرام سعیدی انجام داد.

    قطعا اجرای این اثر در تیتراژ فیلم «تجارت» یک ساختارشکنی محسوب می‌شد و مخالفانی هم داشته است. خبر ندارید که اجرای این اثر برای فیلم آقای کیمیایی محدودیتی به‌وجود آورد یا خیر؟

    مشکلاتی وجود داشت؛ می‌دانم مدتی هم فیلم اکران نشد و یکی از مشکلات‌شان هم، همین ترانه‌ی روی فیلم بود، اما پس از مدتی این موضوع حل شد.

    پس شما یک‌جورهایی خط‌ شکن هم بودید.

    بله؛ من جزو اولین کسانی هستم که پس از انقلاب، موسیقی پاپ اجرا کردم.

    اجرای این ترانه می‌توانست برای شما یک سکوی پرش باشد و شاید خیلی‌ها انتظار چنین فرصتی را می‌کشیدند، اما چرا پس از اجرای آن اثر، دیگر از شما خبری نشد؟

    آن زمان که این کار را اجرا کردم، فضای مجازی معنایی نداشت و وسیله‌ای هم نبود که بتوانم این قطعه را به گوش همه برسانم. مگر آن زمان به‌جز کاست، وسیله‌ی دیگری برای شنیدن موسیقی وجود داشت؟ این ترانه فقط روی فیلم شنیده شد و میان اجرای آن و انتشار آلبوم نخست من، سال‌ها فاصله افتاد. البته دلیل اصلی‌اش کوتاهی خودم بود و گرفتاری‌های شخصی که داشتم.

    آلبوم اول را چه سالی منتشر کردید؟

    سال ۹۳ آلبوم «صدای بی‌صدا» را منتشر کردم.

    یعنی ۲۰ سال فاصله؟

    بله؛ کوتاهی کردم.

    در همه این سال‌ها به کار خاصی مشغول بودید؟ یعنی به جز موسیقی حرفه دیگری برای امرار معاش دارید؟

    بله؛ حرفه من نقاشی، خوشنویسی و طراحی گرافیک است و پوسترهای سینمایی و کاور آلبوم‌های زیادی را هم طراحی کرده‌ام.

    فکر می‌کنم که «صدای بی‌صدا» آن‌طور که باید شنیده نشد.

    نه؛ آن‌طور که باید دیده نشد. مشکلاتی هم که در پخش آلبوم وجود داشت به آن ضربه زد.

    با این تفاسیر باز هم قصد انتشار آلبوم دارید؟

    اکنون در حال تولید یک قطعه جدید هستم.

    آقای کیمیایی بعد از آن فیلم، سراغ‌تان را گرفت؟

    قرار بود، این فعالیت ادامه‌دار باشد و موسیقی فیلم «ضیافت» را براساس تم ترانه «نفرین» با صدای آرتوش بازخوانی کنم، اما وزارت ارشاد برای آن ترانه مجوز صادر نکرد.

       
    برچسب ها

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *