ارکستر سمفونیک تهران با وجود اینکه عمری ۸۰ و اندی ساله دارد هنوز نتوانسته به روزهای امن و آرامش خود برسد، به طوری که بارها و بارها در تمام طول عمرش بنا به اتفاقات گوناگون تعطیل شده و نوازندگانش برای مدتها او را به اجبار ترک کرده اند. طی یکسال گذشته با آمدن علی رهبری رهبر باسابقه بین المللی این تصور ایجاد شد که بالاخره ارکستر با سابقه کشورمان روی آرامش را به خود می بیند و کارش را به صورت حرفه ای پیش می برد اما این خیال و تصور دیری نپایید که با کابوسی برای ارکستر بدل شد و به خاطر پاره ای از اختلافات و مشکلات اداری و غیر اداری باز هم ارکستر نوای تعطیلی سر داد تا جایی که بالاخره علی رهبری مجبور به ترک ارکستر گرفت و شورای فنی برای سرپا ماندن ارکستر و ادامه حیاتش دست به انتخاب دیگری زدند. این بار نیز این مدیران دست روی هنرمندی گذاشتند که اعتبار بین المللی دارد و می تواند با توجه به تجربیاتش؛ ارکستر را با استانداردهای روز دنیا هدایت کند…
+احساس کردم با نوشتن نامه، بهتر است که مستقیما آقای وزیر در جریان یک تعداد از کارها واتفاقات باشند
+ارکستر سمفونیک فاز جدیدی را طی می کند و نیازمند زمانی است که به فرم اصلی اش برگردد، ارکستری که من دارم ارکستری نیست که قبلا بوده به همین دلیل باید به آن فرصت داد
+هنر در زمینه تبادل فرهنگی، حربه قوی است و اگر درست انجام شود اثرش از صد تا تبلیغ بیشتر و کم خرج تر است
+در روند شناساندن و معرفی هنرمندان ما به جهان دولت باید حمایت کند که متاسفانه تا به امروز این حمایت کم بوده است
شهرداد روحانی موزیسین نام آور ایرانی علاقهمند است نخستین کنسرت موسیقی در فضای تخت جمشید با حضور هنرمندان داخلی برگزار شود.
+در چنین برنامهای باید نوع موسیقی و نوازندگان آن و حتی لباسی که قرار است بر تن هنرمندان باشد و در کل تمام تفکر بر این استوار باشد که معرف معرفت، تاریخ، فرهنگ و تفکر ایرانی باشد