اولین نشست از سلسله نشستهای گفتمان ضرب اصول با حضور کامبیز روشنروان، محمد سعید شریفیان، رضا مهدوی و ساسان فاطمی و جمعی از اهالی موسیقی و رسانه در پردیس سینمایی قلهک برگزار شد.
به گزارش خبرنگار «موسیقی ایرانیان» و به نقل از روابط عمومی «گفتمان ضرب اصول»، رضا مهدوی در ابتدای این نشست گفت: اولین نشست گفتمان ضرب اصول را امروز برگزار میکنیم و در هفتههای آتی هم راجعبه موضوعاتی که از قبل طراحی شده در خدمت شما خواهیم بود گفتمان ضرب اصول بنا دارد که گفتمانی را رایج کند که همه ما اهالی موسیقی از کنارش عبور کردهایم و متأسفانه یاد گرفتهایم که در مجالس خصوصی پشتسر یکدیگر حرف بزنیم.
وی افزود: مثل امروز که بسیاری قبل از جلسه مشتاق حضور بودند و از ما حمایت کردند اما همانطور که شاهد هستید در جلسه حضور پیدا نکردهاند ما به این رفتارها عادت داریم اما از طرفی تکلیفی هم بر دوش ما گذاشته شده است. یکی از مباحث مهم این است که به یکدیگر احترام بگذاریم و وقتی به جایگاهی رسیدیم باز در کنار هم باشیم.
این نوازنده سنتور ادامه داد: حکومت مردم بر مردم را باید نهادینه کنیم و همینطور نگوییم که باید دموکراسی باشد دموکراسی یعنی اینکه صحبتهای خودمان را آزادانه بیان کنیم و نقدپذیر باشیم و اشکالاتمان را بپذیریم و اگر ایرادی به ما وارد شده بیاییم و از حق و حقوقمان دفاع کنیم.
مهدوی در ادامه این نشست گفت: ما در این سلسله جلسات بنا نداریم که از واژههای مثل استاد و دکتر استفاده کنیم ما میخواهیم این موضوع را هم نهادینه کنیم و به همه به راحتی بگوییم جناب آقای. مثل حکومتهای پیشرفته که هنرمندانشان را صمیمی صدا میکنند متأسفانه امروز همه بیرویه از واژه استاد استفاده میکنند و بیرویه سبقت میگیرند که دکتر باشند و حق کسانی که واقعاً استاد و دکتر هستند در این میان ضایع میشود.
این پژوهشگر موسیقی در ادامه در خصوص گفتمان ضرب اصول گفت: بنده فقط به عنوان منشی و مجری در این جایگاه هستم گفتمان ضرب اصول متشکل از چندین موزیسین و روزنامهنگار است که چندین ماه قبل فعالیش را آغاز کرده و بنابه ضرورت و نیازسنجی که احساس شد این تشکل شکل گرفت. پس از سپری شدن این چند ماه و آمدن و رفتن افراد مختلف و با مشورتهایی که گرفته شد بنا شد تا اولین جلسه از گفتمان ضرب اصول برگزار شود. در این مسیر با انجام قرعهکشی در بین موضوعات متعدد موسیقی قرعه به نام خانه موسیقی افتاد و اتفاقاً اهالی هنر هم از این موضوع استقبال کردند. امیدواریم که این صبحـتها بتواند به رشد موسیقی کشور کمک کند.
در ادامه این نشست فایل صوتی از سید ابوالحسن مختاباد روزنامه نگار و بازرس سابق خانه موسیقی که در خارج از کشور به سر می برد برای حاضران پخش شد. مختاباد گفت: من از سال ۱۳۸۹ که مجمع عمومی خانه موسیقی را به عنوان بازرس خانه موسیقی برگزار کردم ۱۶ مجمع عمومی، کانونها و همچنین مجمع عمومی نهایی که شخصا عهده دار برگزاری آنها بودم به سلامت هم تمامی آنها را برگزار کردم و حتی انتقاداتی هم که شد را در نشستی به آنها پاسخ داده شد و سلامت انتخابات تایید شد. به دلیل اینکه هیئت مدیره خانه موسیقی قواعد کار صنفی را رعایت نمی کرد در دوره بعدی انتخابات بعدی شرکت نکردم و محترمانه کنار کشیدم.
وی افزود: اما اعتقاد داشتم نقد خانه موسیقی را به به جای نقد درون صنفی باید آورد به بیرون از خانه موسیقی آورد چون در درون مجموعه خانه موسیقی به خصوص در هیئت مدیره گوش شنوایی وجود نداشت؛ بنابراین نقد را در رسانه ها پیگیری کردیم.
بحث اساسی من درباره هیئت مدیره خانه موسیقی و اصولا کار صنفی اینکه نهاد دموکراتیک نیازمند فرد دموکراتیک است. یعنی اگر نهادی اساسنامه خوبی داشته باشد روحیتا و به لحاظ بسترهای نظری قواعد کار دموکراسی و صنفی در آن رعایت شده باشد یک پله کار است؛ پله اساسی دیگرش این است که آدم هایی که در آنجا کار می کنند خود آنها نیز به قواعد کار دموکراسی معتقد باشند.
این روزنامه نگار و منتقد همچنین عنوان کرد: قواعد کار دموکراسی چیست؟ اینکه شما به قرارداد اجتماعی که به بنده و با اعضا پیوستید که به شما رای داده اند یعنی همان اساسنامه خانه موسیقی پایبند باشید. به نظر و انتقاد دیگران احترام بگذارید؛ اینکه بسترها و شرایطی را فراهم کنید تا انتقادها شنیده بشود در همان محافل و مجالس خودتان. و علاوه بر اینها اگر این انتقادات درست است پیگیری شود و به آنها پاسخ داده شود و اگر اشتباهی صورت گرفته از آن اشتباهات عذرخواهی صورت بگیرد و در نهایت در رفع و جبران برای اصلاح و رفع آن اشتباهات کوشش و تلاش صورت بگیرد.
وی افزود: خانه موسیقی به ویژه هیئت مدیره اش چنین ویژگی ندارد. به قول مثنوی صد علانت هست بس نیکوکار را/ صد نشان باشد در او ایثار را . یعنی با یکی دو حرکت شما به یک نفر نمی توانید بگویید نیکوکار؛ و همچنین با یکی دو حرکت که کسی بگوید آخر هر ماه یک نشست می گذاریم نمی توانیم بگوییم که شما روحیه دموکراسی و کار صنفی دارید و قواعد کار صنفی را رعایت می کنید. نه شما باید انتقادات را بشنوید و بسترای شنیدن انتقادات را فراهم کنید و در رفع آن انتقادات بکوشید.
مختاباد ادامه داد: انتقادات فراوان است منتهی من تمرکز می کنم روی انتقادات اصلی که باز می گردد به اساسنامه خانه موسیقی. اساسنامه خانه موسیقی مثل قانون اساسی است. یک رئیس جمهور چگونه به قانون اساسی احترام می گذارد و سعی می کند چگونه آن را اجرا کند نه اینکه یک بخش هایش را اجرا کند و بخش های دیگرش را برگزار نکند. اگر بخش هایی از آن را اجرا نکند با پرسش جامعه، مردم، روشنفکران، خبرنگاران و جناح های مقابل روبرو می شود.
وی افزود: خانه موسیقی هم همین است. نمی تواند بیاید و بگوید من اساسنامه ای دارم که شورای عالی خانه موسیقی دوره فعالیت هر دوره اش سه سال است اما یک سال از دوره فعالیتش قانونی اش بگذرد و هنوز شورای جدید معرفی نشود. مجمع عمومی خانه موسیقی تشکیل دادنش یکی از راحت ترین مجامع در تاریخ فعالیتهای صنفی در تاریخ صنفی معاصر ایران است. بیست و هفت تا سی نفر هستند که با یک تلفن به آنها اطلاع داده می شود که هفته بعد اینها حاضر شوند و جلسه فوق العاده تشکیل بدهند.
این عضو سابق خانه موسیقی تاکید کرد: جمع کردن این آدم ها برای هیئت مدیره خانه موسیقی که هر هفته آنجا جلسه دارد اینقدر سخت است که اینها یک سال قانون رو معطل بگذارند. آیا آقای نوربخش، هیئت مدیره خانه موسیقی، آقای دکتر سریر که می گوید دکترای حقوق دارم و دیپلمات کار کشته ای هستم اینقدر اساسنامه را مطالعه نمی کند که بفهمد یکی از وظایف اصلی اش تشکیل مجامع عمومی در سر موقع مقرر است؟
مختاباد ادامه داد: بهمن ماه ۱۳۹۱ تغییر اساسنامه از دوره فعالیت هیئت مدیره از دو سال به چهار سال تصویب شد. من خودم به عنوان بازرس خانه موسیقی پیشنهاد اصلی تغییر اصلی دوره هیئت مدیره را از دو سال به چهار سال ارائه دادم. چون اعتقاد داشتم دو سال فعالیت کافی نیست که یک هیئت مدیره یک مدیر عامل در یک دوره کاری بشود خوب جا بیفتد و خودش را نشان بدهد و الان هم پای همین حرفم ایستاده ام. اما نه به این معنا که شما بروید یک مصوبه ای را در مجمع عمومی مصوب کنید و بعد از آن به دبیرخانه موسسات فرهنگی هنری آن را تایید بکنید و در روزنامه رسمی و در بهمن ماه ۱۳۹۱ ابلاغ بشود؛ یعنی یک قاعده حقوقی است که دو نفر از اعضا آقای نوربخش و سریر حقوقدانند چطور شما این بدیهیات علم حقوق را نمی دانید که وقتی چیزی در روزنامه رسمی ابلاغ شد درست چند روز بعد از زمان ابلاغ قدرت اجرایی پیدا می کند؟ چطور شما بهمن ماه سال ۱۳۹۱ مصوبه روزنامه رسمی ابلاغ شد اما نه در سایتتان اعلام کردید نه در جایی دیگر؛ و حتی در مجمع عمومی عادی بعدی که در اسفند ماه ۱۳۹۱ تشکیل شد به اطلاع مجمع عمومی نرساندید؟ این کار را واقعا چه چیز می توان نام نهاد؟ آیا این راه طبق قواعد صنفی است؟ آیا این کار اخلاقی است که یک عده ای از اعضا به شما اعتماد کنند و به شما رای بدهند و شما به واسطه رای آنها دستمزد بگیرید؟
وی افزود: ما در انجمن روزنامه نگاران یک نفر داشتیم که ماهی ۵۰۰ هزار تومان دستمزد می گرفت اما حجم کارش برابر مدیرعامل و دبیر اجرایی خانه موسیقی بود. الان حقوق دبیر اجرای و مدیر اجرایی خانه موسیقی بالای دو و نیم میلیون تومان حقوق می گیرند. این افراد نباید آنقدر التزام داشته باشند که اگر کاری را انجام می دهند به اطلاع مجمع عمومی برسانند؟ این اسمش چه چیزی است؟
این روزنامه نگار ادامه داد: آقای نوربخش و هیئت مدیره مدام اعلام می کنند که ما انتقادات را پذیرا هستیم؛ انتقادات باید عمل شود و اگر عمل نشود نشان می دهد شما به لوازم کار صنفی اعتقاد ندارید. شما به سایت خانه موسیقی نگاه کنید این سایت متعلق به تمامی اعضای خانه موسیقی است. اساسنامه خانه موسیقی روی این سایت نیست. از مرداد ماه سال گذشته قانون دسترسی آزاد به اطلاعات از سوی رئیس جمهور ابلاغ شد. این کاری که خانه موسیقی انجام می دهد جرم است. می توان از خانه موسیقی به دادگاه شکایت کرد که اطلاعات اولیه خانه موسیقی و اساسنامه اش روی سایت نیست. نهاد صنفی که از اموال عمومی استفاده می کند و از اعضایش پول می گیرد باید ترازنامه اش را شفاف ارائه کند و اساسنامه اش را روی سایت بگذارد. باید مشخص کند که هزینه های خانه موسیقی چگونه انجام می شود. من اصلا طرح نمی کنم که این هزینه ها درست انجام می شود یا نه؛ بحث من اطلاع رسانی شفاف، درست و دقیق است.
وی همچنین عنوان کرد: الان هم اعلام کرده اند که حتی حاضر نیسیتند در نشست دوم نقد عملکرد خانه موسیقی حاضر شوند؛ خوب این چه معنایی می دهد؟ یک مجمعی از آدم ها به شما انتقاد کرده اند که انتقادشان یا درست است یا نیست. اگر درست است جواب می دهید و اگر خطایی کردید باید آنرا اصلاح کنید و اگر درست نیست هم که طبیعتا منتقدان سرکوب می شوند.
مختاباد افزود: اعضای هیئت مدیره کنونی خانه موسیقی نزدیک به ۱۰-۱۲ سال است که در این سمت هستند. لطف کنند از کارشان استعفا بدهند و اجازه بدهند که دیگران هم بیایند این سکان را در دست بگیرند. هیچ اتفاقی نخواهد افتاد و خانه موسیقی هم از هم نخواهد پاشید. هر آدمی می آید دو روز سمتی را در دست می گیرد و بعد می رود کنار. این قاعده را خود ما در کانون پژوهشگران خانه موسیقی گذاشتیم که هر فردی می آید عضو هیئت مدیره و رئیس این هیئت می شود دور بعد دیگر در انتخابات کاندید نشود. هومان اسعدی و ساسان فاطمی و خود من هر کدام در یک دوره رئیس هیئت مدیره کانون پژوهشگران خانه موسیقی شدند و در دوره بعد کاندید نشدند. این یک قاعده عرفی بود که ما انجام دادیم. مسئله خانه موسیقی یک مسئله صنفی است و مسئله چپ و راست و سنتی و مدرن نیست.
ساسان فاطمی در ادامه جلسه نقد عملکرد خانه موسیقی ضمن اشاره به سابقه عضویتش در این خانه گفت: من سال ۸۶ تا ۸۷ عضو هیأت مدیره خانه موسیقی بودم از سال ۸۱ تا ۸۳ عضو هیأت مدیره کانون پژوهشگران بودم و دوباره از سال ۸۵ تا ۸۷ عضو هیأت مدیره شدم. همچنین عضو علیالبدل خانه موسیقی نیز بودم و یک سال بعد به خاطر انصراف آقای کیانینژاد من عضو هیأت مدیره شدم.
وی افزود: اتفاقات بیشماری در زمان حضور من در خانه موسیقی افتاد مهمترین موضوعی که در آن دوران با آن دست و پنجه نرم میکردیم این بود که خانه موسیقی به تشکلات خودش توجهی نمیکند و اصلاً نگاهی به درون خودش ندارد و صرفاً فعالیتهایی را انجام میداد که ثمرهای هم نداشت و کاهلانه و منفعلانه عمل میکرد در کنار این عدم توجه به تشکلات عدم توجه به اساسنامه هم به چشم میخورد.
این پژوهشگر موسیقی افزود: الان صحبتی شد که اساسنامه روی سایت خانه نیست اما روز گذشته به خاطر فشارهای رسانهای دوباره این اساسنامه روی سایت قرار گرفته است. از همینرو من اساسنامه را مجدداً مطالعه کردهام و متأسفانه این اساسنامه هنوز همان اساسنامهای است که از کانونهای خانه موسیقی به عنوان کمیته یاد میکند حتی نگاهی هم به این اساسنامه نکردند که حداقل اصطلاحاتی که الان در خانه موسیقی رایج است در اساسنامه هم عنوان شود. البته تغییر این اساسنامه افزایش طول هیأت مدیره از ۲ به ۴ سال بوده است.
فاطمی تصریح کرد: به اطمینان میگویم که هیچکس اساسنامه خانه موسیقی را با دقت نخوانده بود هنوز هم از دوستانی که اعضای هیأت مدیره خانه موسیقی هستند میشنوم که میگویند اساسنامه را نخواندهایم. مشکل هم همین اساسنامه بود که در آن زمان حتی خود خانه موسیقی هم به نتایجی رسیده بود که تغییراتی در اساسنامه ایجاد کند. در نوشتن اساسنامه اولیه آقای روشنروان دخیل بودند و زحمات زیادی در این زمینه کشیدند. مطابق معمول هر نهاد صنفی در ابتدا اساسنامهای نوشته میشود و وقتی به مرحله عملی شدن درمیآید و آزمون و خطا صورت میگیرد متوجه خطاها و اشتباهات آن میشویم و در جهت برطرف شدن مشکلات قدم برمیداریم. هیچ ایرادی به اینکه این اساسنامه چرا به این شکل نوشته شده نیست و ایراد وارده به این است چرا ارادهای برای تغییر آن وجود ندارد.
وی خاطرنشان کرد: به نظر میآمد در دورهای که من حضور داشتم این احساس نیاز به تغییر اساسنامه به وجود آمده است به همین جهت از طرف هیأت مدیره نامهای نوشته شد به کانون پژوهشگران و در آن درخواست شد که این کانون پیشنهادات خودش را در این خصوص ارائه دهد ما هم براین اساس جلساتمان را در کانون ۷۲ نفره پژوهشگران برگزار کردیم و این در حالی بود که در همان زمان کانونی بود که ۳ هزار عضو داشت و سالی دو بار هم جلسه نداشت. در این خصوص وقتی در جلسه هیئت مدیره خانه موسیقی من و بازرس وقت پرسیدیم که چرا شما جلسه برگزار نمیکنید، رئیس آن کانون که در هیأت مدیره هم حضور داشت با صراحت گفت به شما ربطی ندارد. برخوردها در هیأت مدیره خانه موسیقی به این شکل بود.
فاطمی ادامه داد: در هر صورت ما پیشنهادهایمان را در ۱۰ صفحه به هیأت مدیره ارائه کردیم و در آن نسبت به تغییر مواردی چون شرایط تشکیل مجمع عمومی اشاره کردیم. چرا که در آن زمان وقتی مجمع عمومی برگزار میشد ۳ نفر از اعضای هیأت مدیره کانونها به مجمع میآمدند و مجموعاً با ۲۷ نفر برگزار میشد ما میگفتیم باید مجمع عمومی واقعی تشکیل شود اما نظر دوستان این بود که انجام این کار سخت است و امکان گردهم آوردن ۷ هزار نفر میسر نیست. در صورتی که کانونی که اشاره شد ۳ هزار نفر عضو داشت کانونهای خانه موسیقی انتخاباتشان را برگزار میکردند و هیئت مدیره تعیین میشد و از همین هیأت مدیره ۳ نفر میتوانست به مجمع عمومی راه یابد. در هر صورت قبول نمیکردند که مجمع عمومی عادی به معنای واقعی داشته باشیم.
وی افزود: یکی دیگر از مشکلات هم رشد بیرویه اعضای خانه موسیقی بود که ما میخواستیم جلوی این مورد را هم بگیریم. دیگر پیشنهاد ما این بود که چرا تنها ۳ نفر که البته در حال حاضر این تعداد به ۵ رسیده به مجمع عمومی راه پیدا میکنند اگر کانونی ۷ عضو هیأت مدیره دارد باید همه آنها در مجمع حضور داشته باشند. پیشنهاد دیگر ما در مورد شورای عالی و وظایف سازمانی و مدنی هیأت مدیره بود که میخواستیم این وظایف تفکیک شود. همچنین پیشنهادی در مورد مدیرعامل مطرح کردیم و گفتیم که مدیرعامل بهتر است از اعضای هیأت مدیره انتخاب نشود چون مدیرعامل باید به هیأت مدیره جوابگو باشد و در این میان رودربایستی نباید وجود داشته باشد. مدیرعاملی که اهل موسیقی است و از رفقای خودمان است را نمیتوانیم بازخواست کنیم در عین حال ما میگفتیم که مدیرعامل خانه موسیقی ضرورتی ندارد حتماً اهل موسیقی باشد میتوان فردی را خارج از مجموعه آورد که کارهای اداری خانه موسیقی را سامان دهد.
این استاد دانشگاه در ادامه بیان کرد: ما پیشنهاداتمان را ارائه دادیم و هیأت مدیره وقت گفت مجمعی تشکیل دهیم تا بر روی جزئیات این پیشنهادات بحث کنیم ما هم قبول کردیم و این جلسات به طور مداوم برگزار شد و در نتیجه پیشنهاد ۴۷ مورد تغییر در اساسنامه را دادیم که از این ۴۷ مورد ۴۴ عنوان مورد قبول قرار گرفت و تصویب شد. پس از آن هم جلسه مجمع عمومی را تشکیل دادیم تا در خصوص این تغییرات تصمیم نهایی را بگیریم. مجمع عمومی هم حدود ۶۰ درصد این موارد را تأیید کرد تا در اساسنامه تغییر ایجاد شود اما متأسفانه در همین اساسنامهای که دیروز بر روی سایت خانه موسیقی قرار گرفته هیچیک از این موارد اعمال نشده است.
فاطمی ادامه داد: من هم در آن دوران با توجه به اینکه دورهام تمام شده بود از خانه موسیقی بیرون آمدم که البته علت آن هم استعفایی بود که چند ماه قبل ارائه داده بودم و به اصرار دوستان بازگشتم.
وی در خصوص مباحثی که درباره حق عضویت اعضای خانه موسیقی مطرح میشود، نیز گفت: ما در همان زمان نامهای ارائه کردیم و اعضا را مکلف کردیم تا حق عضویت خودشان را بپردازند چون اعتقاد داشتیم پرداخت حق عضویت مساوی با مستقل کردن خانه موسیقی از منظر اقتصادی بود که متأسفانه این کار در ادامه انجام نشد. یکی از تخلفات خانه موسیقی هم همین بحث حق عضویت است چرا که طبق اساسنامه اعضا باید حق عضویت بپردازند.
وی گفت: بعد از عضویت من در هیأت مدیره کانون پژوهشگران و تمام شدن دوره یک گزارش از فعالیتهای دو ساله کانون پژوهشگران ارائه دادیم که در آن موارد متعددی یاد شده بود که از جمله آنها میتوان به کتابخانه خانه موسیقی اشاره کرد که معلوم نیست هماکنون چه وضعیتی دارد ما در همان زمان مکانی را در ساختمان صبا با زور و مشقت از دوستان گرفتیم تا امور اینچنینی در آنجا انجام شود اما اصولاً هر وقت ما میخواستیم کاری اینچنینی انجام شود میگفتند پول نداریم اما در عین حال برای ختم مادر یکی از موسیقیدانان پول خرج میکردند الان هم شنیدهام که حدود ۴ میلیارد از یکی از نهادها گرفتهاند و با آن ساختمان ۱۰ طبقهای در خیابان فاطمی خریدهاند. من نمیدانم خانه موسیقی چرا اینقدر علاقه دارد ساختمان بخرد.
وی در ادامه در خصوص مشکلات کانون صدابرداران نیز گفت: ببینید چقدر بیتوجهی به مشکلات درونی خانه وجود دارد که هیأت مدیره یک سال و نیم بعد از تشکیل کانون صدابرداران متوجه وجود این کانون میشود و از فعالیتهای یک سال و نیمه آن آگاه نبود. بعد از ماجراهایی که پیش آمد رئیس هیأت مدیره کانون صدابرداران را خواستند و او را بازخواست کردند که جریان وجود این کانون چیست. رئیس وقت کانون صدابرداران با تعجب عنوان کرده بود که تأسیس کانون صدابرداران را خودتان به تصویب رساندهاید الان یک سال و نیم است که ما در ساختمان صبا جلسه برگزار میکنیم و حال شما تاز از وجود این کانون آگاه شدهاید؟ از طرفی کانون سازسازانی که از وجود آن آگاهی دارند را معلق میکنند. هیأت مدیره چنین اختیاری ندارد و در هیچ جایی اساسنامه ذکر نشده که شما میتوانید یکی از کانونها را معلق کنید.
فاطمی گفت: الان دوران شورای عالی نیز تمام شده و دوره ۳ ساله آن به اتمام رسیده است در عین حال دوران تصدیگری اعضای هیأت مدیره نیز تمام شده است سال ۸۹ انتخابات هیأت مدیره برگزار شده است و بهمن ۹۳ مهلت قانونی ۴ ساله آن به پایان رسیده است. حال ما در این شرایط از دموکراسی صحبت میکنیم اما با کسانی طرفیم که مثل دیکتاتورهای افریقایی دوران حکومتشان را در اساسنامه اضافه و تمدید میکنند. این دوستان ۱۵ سال است که حضور داشتهاند و از این پس هم با توجه به برگزاری اینچنینی مجمعهای عمومی به فعالیتشان ادامه خواهند داد.
محمد سعید شریفیان که اولین مدیرعامل خانه موسیقی بود نیز در این مراسم گفت: خیلیها به تشکلات صنفی و وجود نهادهای مثل خانه موسیقی اهمیت نمیدهند یکی از علل این موضوع است که کار موسیقی فعالیتی انفرادی است ما هم به گونهای انفرادی جداگانه و مستقل کار انجام میدهیم و برعکس هنر سینما که نمیتواند انفرادی باشد و همه کارها به صورت تیمی انجام میشود به همین دلیل هم است که آنها در انجام یک فعالیت صنفی موفقتر هستند.
وی افزود: فطرت موسیقی فردی است به همین دلیل هم است که اگر اتفاقی میافتد دل میکنیم و به گوشهای میرویم اما موسیقی عمومیترین چیز در کره زمین است. کسی را سراغ نداریم که هر روز به نوعی با موسیقی سروکار نداشته باشد.
این آهنگساز ادامه داد: ما در ایران و در بخش موسیقی هنری یک اقتصاد دولتی داریم و ما در مقابل این اقتصاد دولتی قرار داریم جریانسازیهایی هم که از طرف دولت انجام میشود با مدیریتهای اشتباه و غیر توانمند بینتیجه میمانند. مدیریت موسیقی از آنجا که کاری بسیار دشوار است نیازمند وجود اتاق فکرهایی است که مدام این مدیران را مشورت دهند من هیچگاه اعتقاد نداشتم که خانه موسیقی صرفاً باید نهادی صنفی باشد.
وی در خصوص اساسنامهای که در ابتدا در خانه موسیقی تدوین شد، گفت: اساسنامه خانه موسیقی به وسیله تعدادی هنرمند دلسوز موسیقی و براساس تعهدی که آنها به حرفه خودشان داشتند تدوین شده و براساس یک خرد جمعی شکل گرفته است وقتی من به خانه موسیقی رفتم ۹ ماه بود که این تشکیل صنفی فعالیتش را آغاز کرده بود و وقتی از من دعوت شد تا سمت مدیرعاملی را برعهده بگیرم بسیار خوشحال شدم.
وی افزود: در روزهای اولیه که به خانه موسیقی رفتم مسئله شماره ثبت را پیگیری کردم و دیدم که خانه موسیقی شماره ثبت ندارد و وقتی پیگیری قانونی کردم متوجه شدم که خانه موسیقی اساساً وجهای حقوقی ندارد. برهمین اساس برای ثبت قانونی اقدام کردیم و بالاخره بسیار طول کشید تا بتوانیم این اقدام را انجام دهیم چرا که هیأت مدیره موافق ثبت نبود پس از چند ماه فعالیت در خانه موسیقی احساس کردم که کارها با سرعتی که من میخواستم انجام نمیشود و برهمین اساس استعفا کردم.
وی در ادامه گفت: انتقاد من به وضعیت خانه موسیقی دو وجه دارد یک بحث خارجی خانه موسیقی و دیگری بحث داخلی صنف است. متأسفانه خانه موسیقی کار چندانی انجام نداده به عنوان نمونه درهمین مسئله ارکسترها متأسفانه ما ارکسترها را خیلی دست کم میگیریم در حالیکه ارکستر بنگاه شادمانی نیست و این یکی از محورهای فرهنگی جامعه است. ارکسترها تشکیل میشوند و میبینیم که از رهبرهای ارکستر تا اعضای آن عضو خانه موسیقی هستند اما بسیاری از نوازندههای این کشور از این مجموعه جدا شدهاند و بدون پناه ماندهاند اگر خانه موسیقی در این زمینه دخالتی نکند چه نهادی باید این کار را انجام دهد وزارت نیرو که نمیتواند مشکلات اینچنینی را برررسی کند نمونههای اینچینی بسیار است و خانه موسیقی باید در مباحث اینچنینی دخالت کند.
وی در ادامه با اشاره به فعالیتهای سیاسی خانه موسیقی گفت: متأسفانه در ایران همه چیز سیاستزده است و توقع من از خانه موسیقی این است که خانه موسیقی در مباحث ورود سیاست به موسیقی دقیق باشد و جلوی این کار را بگیرد اما متأسفانه میبینیم که خود خانه موسیقی وارد جریانات سیاسی میشود و در انتخابات سال ۹۲ موضع مشخصی به نفع آقای قالیباف میگیرد یک نهاد صنفی اجازه ندارد وارد مسائل سیاسی شود.
کامبیز روشنروان نیز دیگر سخنران این جلسه طی سخنانی گفت: من از زمانی که قرار شد خانه موسیقی تأسیس شود جزو نفرات اولی بودم که اهالی موسیقی را دور هم جمع میکردم و میخواستم که افراد دور هم بنشینند و تشکیلاتی را تأسیس کنند خوشبختانه در آن زمان با همکاری دوستان اساسنامه اولیه خانه موسیقی با رعایت اصول و قواعد خاص آن نوشته شد.
وی افزود: در مورد مجامع سخن به میان آمد و گفته شد که بار اول چگونه تشکیل میشود و بار دوم چطور. من نزدیک به ۴۰ اساسنامه را بررسی کردم و در تمام این اساسنامهها عنوان شده بود که اگر بار اول مجمع عمومی به حد نصاب نرسید بار دوم با هر تعدادی رسمیت دارد بنابراین ما چیزی خلاف قانون ننوشتیم. در خصوص مجمع عمومی که قاعدتاً بایدهمه اعضا در آن باشند توضیح میدهم در آن زمان خانه موسیقی ۷ هزار عضو داشت و در ۱۴ سال پیش پیدا کردن سالنی که ۷ هزار نفر دور هم جمع بشوند میسر نبود ولی تا آنجا که یادم میآید ما مجامع عمومی خانه موسیقی را در تالار رودکی برگزار میکردیم و به همه اعضا تلفن میکردیم و یا با نامهنگاری از جلسه مجمع عمومی آگاهشان میکردیم و سعی میکردیم بیشترین تعداد اعضا در مجامع عمومی حضور داشته باشند.
وی افزود: در خصوص صحبتی که مدیرعامل باید بیرون از هیأت مدیره باشد در همان زمان صحبت شد و نظر جمع در نهایت بر این شد که مدیرعامل خانه موسیقی به دلیل تخصصی بودن فضا میبایست که از اهالی خود موسیقی باشد.
وی در خصوص کانون صدابرداران نیز گفت: در مورد کانون صدابرداران هم راهاندازیاش را به یاد دارم اما متأسفانه هیأت مدیره خانه موسیقی گاهی اوقات دچار فراموشی میشود و چیزی را که خودشان تصویب کردهاند را نمیدانستند که تشکیل شده وقتی یک فرد پست مهمی را تحویل میدهد نباید همه چیز تغییر بکند هیأت مدیره این کانون را تأیید کرده بود اما این کانون مورد فراموشی هیأت خانه موسیقی قرار گرفت. در مورد شعب خانه موسیقی در شهرستان هم این اتفاق تکرار شد ما در آن زمان چند شعبه دایر کردیم در شهرهایی چون نیشابور، تبریز، شیراز و… و جالب اینکه آییننامه خانه موسیقی در شهرستانها را داشتیم و هیأت مدیره هم به تصویب رسانده بود و طبق آییننامه تمام شعباتی که ما دایر میکردیم در انتخابات هیأت مدیره میبایست از اعضای هیأت مدیره اصلی در محل مذکور حضور داشته باشند و انتخابات را نظارت بکنند و جالب اینکه اعضای هیأت مدیره ما رفتند و در چند شهرستان هم حضور پیدا کردند اما متأسفانه پس از خروج من از خانه موسیقی شنیدم که میگویند چنین چیزی وجود نداشته و میگفتند که این شعبات غیرقانونی هستند.
روشنروان در پایان گفت: در خصوص بحث آموزشگاهها هم لازم میدانم نکاتی را عنوان کنم. ما در آن زمان مذاکراتی را انجام دادیم و موافقت معاونت هنری و مدیرکل دفتر موسیقی وقت را گرفتیم براین اساس که تمامی کسانی که میخواهند مجوز آموزشگاهها را بگیرند و تمام کسانی که میخواهند در این آموزشگاهها تدریس کنند باید از کانال خانه موسیقی عبور کنند تا صلاحیت این افراد بررسی شود بعد از خروج من از خانه موسیقی شنیدم که این مورد هم کاملاً منتفی شده است.
بخش دوم اولین جلسه «گفتمان ضرب اصول» به ارائه مطالبی از سوی شرکت کنندگان و حاضران در سالن اختصاص داشت که طی آن رامتین غفاری، شروین مهاجر، فرشاد توکلی، کامران منتظری، محسن ثقفی و فروغ بهمن پور به بیان موضوعاتی پرداختند.
رامتین غفاری بازر پیشین تعاونی مسکن خانه موسیقی در انتهای این نشست که بخش پرسش و پاسخ اختصاص داده شده بود، گفت: من از نظر حقوقی و قانونی وکیل ۴۰ نفر از منتقدین و شاکیانی هستم که هماکنون پرونده ما در قوه قضایه در جریان است. یکی از گمشدههای ما در خانه موسیقی بحث صنفی است. در این ۱۵ سال که از عمر خانه موسیقی میگذرد آیا آقای نوربخش و همه کسانی که در طی این مدت مسول بودهاند، گزارشی از عملکر واقعی خانه موسیقی ارایه دادهاند یا خیر؟
وی افزود: بودن و نبودن خانه موسیقی برای من اهل موسیقی هیچ فرقی ندارد. یکی از نکاتی که در اساسنامه خانه موسیقی ذکر شده، دفاع از حقوق مادی و معنوی هنرمندان است. به عنوان نمونه اگر من کتابی بنویسم و کسی بیاید کتاب من را کپی کند، خانه موسیقی با تشکیل هیات مدیره وظیفه دارد به این موضوع رسیدگی کند. بحث کپی کردن یک کتاب توسط یکی از اعضای خانه موسیقی بارها توسط آقایان فاطمی و طلایی مطرح شده، اما این موضوع به جایی نرسیده است. حال همین فردی که این اقدام را انجام داده است، به عنوان یکی از اعضای هیات مدیره، میخواهد از حق مولف دفاع کند؟
غفاری در ادامه با اشاره به تغییرات انجام شده در اساسنامه خانه موسیقی گفت: خانه موسیقی دو سال است که تغییرات را در اساسنامه انجام داده اما این تغییرات را بیان نمیکند. این در حالی است که وقتی آقای نوربخش و آقای گنجهای به عیادت استادی میروند، فورا این خبر به همراه عکسهای فراوان بر روی سایت خانه موسیقی قرار میگیرد. اما وقتی اساسنامه تغییر میکند، قرار نیست که کسی باخبر شود.
وی ضمن بیان ماده ۲۰ اساسنامه خانه موسیقی افزود: ما دو پروژه در تعاونی مسکن خانه موسیقی تحت عنوانهای چکاوک و کوروش دارم. یکی از پروژهها، ۶۴ نفر از اعضای موسیقی را نزدیک به چهار سال است که پا در هوا گذاشته است و از هریک از این اعضا نزدیک به ۳۹ میلیون تومان دریافت کرده است و این کار با عمل غیرقانونی و زیادهخواهی هیات مدیره خانه موسیقی صورت پذیرفته است. آقایان هیات مدیره از همه راههای قانونی، غیرقانونی و شبه قانونی برای بستن دهان من وارد شدهاند.
غفاری ادامه داد: یکی از وظایف خانه موسیقی این است که مسایل و مشکلات اعضا را برطرف کند. من مصاحبهای با خبرگزاری خبرآنلاین به عنوان بازرس خانه موسیقی و نماینده شاکیان انجام دادم و سریعا آقایان رفتند و تحت عنوان نشر اکاذیب از من شکایت کردند که البته در همان جلسه اول تبرئه شدم. خیلی جالب است که یک نهاد صنفی برای یکی از اعضای خودش مشکل صنفی ایجاد کند.
وی تصریح کرد: نظارت بر اجرای دقیق اساسنامه یکی دیگر از وظایف هیات مدیره است. چندین و چند مورد وجود دارد که خود اعضای هیات مدیره بر خلاف اساسنامه عمل کردهاند، حال خود این افراد میخواهند بر روند اجرای اساسنامه نظارت کنند! در همین راستا میشود به تعلیق کانون سازسازان اشاره کرد که از اساس غیرقانونی است. زمانی که آقای پیرنیاکارن رییس هیات مدیره تعاونی مسکن بودند بارها شده بود که بر اساس عدم آگاهی از اساسنامه، مفاد و شرایط اساسنامه را از من سوال میکردند. متاسفانه همیشه چند نفر خاص در خانه موسیقی هستند و انتخابات غیر قانونی برگزار میکنند و نمیگذارند افراد جدید کاندید شوند برای دورههای جدید. جالب اینکه وقتی جلسات مجامع عمومی برگزار میشوند، کسی را راه نمیدهند و جالب این جاست که آبدارچی خانه موسیقی عضو تعاونی مسکن است و حق رای هم دارد خب ومعلوم است افراد این چنینی به آقایان نوربخش و پیرنیاکان رای میدهند.
غفاری خاطرنشان کرد: از دیگر نکات جالب خانه موسیقی این است که کارمند خانه موسیقی به عنوان بازرس در هیات مدیره تعاونی مسکن فعالیت میکند! از دیگر موارد بحث بیمه خانه موسیقی است. اعضای هیات مدیره خانه موسیقی هرجا که میخواهند از عملکردشان دفاع کنند از بیمه اعضا سخن به میان میآورند. جالب اینجاست که بیمه اعضا ربطی به خانه موسیقی ندارد و این کار را وزارت ارشاد انجام میدهد و خانه موسیقی تنها اعضاء را معرفی میکند. کمااینکه وقتی بیمهها مشکل پیدا میکند، خانه موسیقی هیچ کاری نمیکند و ماجرا را ارجاع میدهد به وزارت ارشاد. اما یکی از وظایفی که خانه موسیقی به نحو احسنت انجام میدهد، مدیحه سرایی برای هنرمندان درگذشته است.
وی درخصوص چگونگی تدوین تعاونی مسکن خانه موسیقی نیز گفت: مجمع عمومی در این خصوص تشکیل شد و در آن جلسه گفتند که ما وقت نداریم، بنویسیم دوستان به این موضوع رای میدهید؟! البته مشکل از خودمان هم هست. من همان زمان به آقای پیرنیاکان گفتند چطور چیزی که نوشته نشده را به رای میگذارید؟ایشان هم گفتند برو و ساکت بنشین که وقت برای نوشتن نداریم.
غفاری ادامه داد: وقتی بنا است چنین جلسهای تحت عنوان گفتمان ضرب اصول برگزار شود و نقدهایی به عملکرد خانه موسیقی بیان شود، آقای نوربخش به یکباره اعلام میکنند که ما میخواهیم بازنگری بکنیم بر نحوه عضویت افراد در خانه موسیقی. این نکته هم خیلی جالب است که عنوان کردهاند که اعضا باید فعال باشند! این نکته در کجای اساسنامه آمده است؟ در واقع آقای نوربخش با انجام این کار چوبی را برداشت برای منتقدینی که میخواهند در جلسههای این چنینی سخن بگویند.
در ادامه شروین مهاجر با طرح این سوال که آیا کسی از اعضای خانه موسیقی در این جمع حضور دارد یا خیر؟ گفت: خانه موسیقی حتی برای اعضای خودش هم احترام قائل نشده تا بیاید و حرفهای آنان را بشوند. مورد دیگری که مطرح میشود این است که فعالیت ۱۵ ساله هیات مدیره خانه موسیقی دقیقا چه بوده است؟ در عرصه موسیقی این دوستان چه کار کردند دقیقا؟
مهاجر ادامه داد: رییس جمهور هم هر چهار سال یکبار عوض میشود. این دوستان هیات مدیره خانه موسیقی چه زمانی میخواهند تعویض و یا بازنشسته شوند؟
در ادامه این نشست شهرام صارمی ضمن بیان این نکته که جلسه نقد عملکرد خانه موسیقی که توسط گفتمان ضرب اصول انجام میشود طی سه جلسه طراحی شده است، گفت: بنا بود دو جلسه بعدی در تاریخهای ۲۴ و ۳۱ خرداد با حضور مسولین خانه برگزار شود اما طی صحبتها و تماسهایی که از طرف خانه موسیقی با من انجام شده، اعلام کردند که در تاریخهای یاد شده نمیتوانند حضور پیدا کنند. من هم طی دو ایمیلی که برای دوستان فرستادم، اعلام کردم که دوستان زمانهایی که میتوانند حضور پیدا کنند را اعلام کنند تا ما بتوانیم سالن و مقدمات برگزاری را آماده کنیم. تا به امروز خانه موسیقی تاریخی را اعلام نکرده است و ما منتظریم تا دوستان تاریخ مورد نظرشان را به ما اعلام کنند تا ما جلسات را برگزار کنیم.
فاطمی در ادامه سخنان صارمی گفت: من در صورتی حاضرم با دوستان خانه موسیقی سر یک میز بنشینم و صحبت کنم که این دوستان استعفا داده باشند. هیچ آدم دموکراتی حق ندارد از مواهب دموکراسی استفاده کند.
فرشاد توکلی نیز در بخش دیگری از این نشست گفت: من به مدت دو سال و نیم عضو هیئت مدیره خانه موسیقی بودم. شما وقتی با کسی برخورد دارید آرام آرام متوجه می شوید که طرف مقابل تا چه حد امکان دارد حرف شما را بشنود و این حرف در او تاثیری داشته باشد. این دوستان خودشان را در این جایگاه مادام العمر می بینند؛ اگر صد بار انتقاد کنید می نشینند و حرف های شما را مودبانه هم می شنوند؛ بعد همه چیز را می سنجند و در نهایت نتیجه می گیرند که ما بهترین هستیم که البته من خود بارها شاهد این اتفاق بوده ام. در هیئت مدیره مواردی به تصویب می رسد که هرگز پیگیری نمی شود و تنها یک هفته بعد همه چیز به دست فراموشی سپرده می شود.
وی در ادامه افزود: ضمن اینکه اصلا صنفی عمل نمی کنند و با نگاه هنری به مسائل صنفی می پردازند. فرض کنید حق یک نوازنده سنتور در یک سفره خانه پایمال شده آیا به این موضوع توجه شود یا نه؟ مگر در یک تصادف، برای پلیس راهنمایی و رانندگی تفاوتی میان بنز و رنو وجود دارد؟ اما در خانه موسیقی می نشینند و کاملا هنری به موضوع صنفی نگاه می کنند. مثلا برای کتابی که آقای پیرنیاکان کپی کرد آقای شجریان وتو کرد و رفت. این ساختار چنین ایرادهایی را دارد اما من و شما هم مسئولیم.
کامران منتظری نیز در این نشست گفت: وقتی اتفاقی برای پدرام فریوسفی افتاد و او طی حادثهای دچار سانحه سوختگی شد، هیچ یک از اهالی خانه موسیقی تماس نگرفت با او که حتی بپرسد حالت چطور است؟ خود من هم سر ماجرای تعاونی متضرر شدهام و اگر بتوانم پولم را از خانه موسیقی پس بگیریم، به شخصه هیچ اشتیاقی برای عضویت در خانه موسیقی ندارم. خیلیها مثل من هیچ اشتیاقی ندارند که حتی با این دوستان صحبت کنند چه برسد که بروند با آنها کار صنفی انجام دهند.
محسن ثقفی نیز در ادامه این نشست گفت: همه ما مسئول اتفاقات امروزی هستیم که در خانه موسیقی میافتد چرا که سال ۷۹ انجمن صنفی هنرمندان موسیقی تشکیل شده بود و قرار بود از حقوق صنفی ما دفاع کند اما همه ما آن انجمن را دور زدیم و عضو خانه موسیقیای شدیم که مجوز تاسیسش را از وزارت ارشاد گرفته بود.
رضا مهدوی نیز در ادامه گفت: در هفتههای آتی ما جلساتمان را برگزار خواهیم کرد، اگر دوستان تشریف بیاورند که جلسات را با حضور آنها برگزار خواهیم کرد در غیر این صورت نیز جلساتمان را طبق روال ادامه خواهیم داد. در این مدت که جلسه اولیه ما که قرار بود در فرهنگسرای ارسبارن برگزار شد و نهایتا برگزار نشد، جریاناتی آمدند از روی ذوقزدگی یا مطامع سیاسی، خواستند که پشت گفتمان ضرب اصول باشند اما ما زیر بار نرفتیم و کاملا خصوصی و مستقل حرکت کرده و میکنیم. ما تنها نگران موسیقی هستیم. ما میخواهیم موضوعات لاینحل موسیقی را به گفتمان بگذاریم. ما فقط فقط میخواهیم در فضایی آزاد اندیشانه حرفهایمان را به دور از فضایی احساسی بزنیم و با هم به گفتگو بنشینیم. ما نیازمند حمایت اهالی موسیقی هستیم ما نمیخواهیم جریاناتی از ما حمایت کنند که صرفا مطامع سیاسی دارند.
فروغ بهمنپور نیز در این نشست گفت: همه شما در جریان بیماری فرهنگ شریف هستید. دو شب قبل از این که ایشان به کما بروند من در منزل شریف بودم و ایشان از من خواستند تا وضعیت بیمه ایشان را پیگیری کنم. من هم تلاش کردم با آقای مرادخانی تماس بگیرم که موفق نشدم در ادامه با پسر ایشان صحبت کردم و خواهش و التماس کردم که متاسفانه هیچ فایدهای نداشت.
وی افزود: چند روز بعد وقتی آقای شریف به بیمارستان رفتند و از کما خارج شدند، باز هم دوباره پیگیر وضعیت بیمه شان شدند. من دوباره از بیمارستان با آقای مرادخانی تماس گرفتم که دوباره ایشان پاسخگو نبودند. دوباره با پسر ایشان تماس گرفتم و گفتم که آقای شریف هنوز هم پیگیر وضعیت بیمهشان هستند.
بهمنپور در ادامه ضمن گلایه از همکاران مطبوعاتیاش گفت: برای چه عکس آقای مرادخانی یا عکس آقای نوربخش را در کنار فرهنگ شریف که وضعیت جسمانی خوبی ندارد، در خبرگزاریها قرار دادید؟ بعد آقای فرهنگ شریف مجبور شد که سازش را بفروشد تا بتواند هزینههای بیمارستان را بدهد. از طرفی وقتی مشخص شد که هزینههای بیمارستان زیاد است، جناب مفاخری برای جلوگیری از زیاد نشدن هزینه های بیمارستان ، ایشان را به منزلشان بردند.
این روزنامهنگار در پایان گفت: خدای ناکرده، اگر آقای شریف از دنیا برود، خانه موسیقی حق ندارد بالای پیکر ایشان بیایند و آقای مرادخانی از آقای نوربخش تشکر کند و آقای سجادی از آقای پیرنیاکان تشکر کنند و غیره.
دیدگاهتان را بنویسید