سی و نهمین جشنواره موسیقی فجر به روزهای برگزاریاش نزدیک میشود. امسال جشنواره با برنامه دقیقتری پیش رفته و پیشبینی میشود که شاهد برگزاری جشنوارهای پربارتر باشیم. جشنواره فراخوان خود را در اواخر تابستان منتشر کرد و مهلت ارسال آثار هم به پایان رسیده است. البته که اخبار زیادی از جشنواره منتشر نمیشود، اما آنچه قطعی است اینکه؛ برگزار کنندگان جشنواره در بخشهای مختلف مشغول تلاش برای ارائهی جدولی آبرومند برای این دوره از جشنواره هستند.
شاید مهمترین نکتهای که امسال در جشنواره به چشم بخورد، بازگشت عنوان «بین المللی» به جشنواره موسیقی فجر است. عنوانی که متاسفانه برای چند دوره از جشنواره حذف شد؛ آن هم با استدلالهایی که چندان منطقی نبود. امسال اما این عنوان به جشنواره بازگشت و به احتمال زیاد جشنواره در بخش بینالملل پُربار خواهد بود.
ما هم برای اینکه در جریانِ روند برگزاری جشنواره تا اینجای کار قرار بگیریم، رضا مهدوی دبیر سی و نهمین جشنواره بینالمللی موسیقی فجر را به استودیو خبرگزاری تسنیم دعوت کردیم تا از زبان او در روند پیشبرد کارهای جشنواره قرار بگیریم.
رضا مهدوی از هنرمندانی است که در عرصه موسیقی سوابق هنری و مدیریتی زیادی دارد. او آهنگساز و نوازنده سنتور است و به خوبی با چَم و خَمِ موسیقی کشور آشناست. در ادامه ویدیویِ گفتوگو با رضا مهدوی به همراه متنِ این گفتوگو پیش روی شما قرار میگیرد:
چه خبر از جشنواره موسیقی فجر؟
خبرهای خوبی داریم. عنوان «بین الملل» را به جشنواره موسیقی فجر برگرداندیم. علیرغم اینکه در آییننامه جشنواره بود، معلوم نبودچرا این عنوان را حذف کرده بودند؟! معتقدم که جشنواره حتی اگر یک مهمان خارجیِ با کیفیت داشته باشد، این جشنواره میتواند عنوانِ «بینالمللی» را هم داشته باشد.
بخش بینالملل درکنار دیگر بخشها برای من بسیار مهم است. هنرمندان از کشورهای مختلف میآیند و اطلاعرسانهای خوبی از کشور ما برای کشور خود خواهند بود؛ به شرط آنکه رسانههای داخلیِ ما با زبانِ خودِ آنها هم به گفتوگو بنشینند. اگر خبرگزاریها گفتوگوها رابه زبان کشور آن هنرمندان منتشر کنند به راحتی با یک جستجوی ساده در اختیار دیگرمخاطبان خارجی قرار می گیرد. اینگونه خارجیها متوجه میشوند در ایران چنین جشنواره منحصری برای بیشتر موسیقیها هست. موسیقی فجر قدمت زیادی دارد و در کل منطقه تک است و تجربیات خوبی را ازگذشته تاکنون دارد.
باید بخشی را ایجاد کرد که اجراهای خارجی هم مورد قضاوت قرار گیرد و به شکل آموزشی و پژوهشی هم کارهایی انجام شود.
بررسیها نشان میدهد که بسیاری از هنرمندان سرشناس خارجی دوست دارند به ایران بیایند؛ چه موسیقی دانانی که دستمزدهای بالا میگیرند و چه کسانی که علاقهمند به دیدنِ ایران هستند.
متولیان و مراکز مختلفِ بالادستی که نظام حاکمیتی ایجاب میکند بر موسیقی حکمرانی کنند؛ طبیعتا جشنواره موسیقی فجر از این مراکز بالادستی تابعیت دارند و این اتفاق هم تا کنون رخ داده و امکان حضور برخی گروه های خارجی را ناممکن میکند.
امیدواریم از امسال که واژه بینالملل به جشنواره برگشته و کشورهای متنوعی را علیرغم بودجه کم دعوت کردهایم، زمینه ساز شود تا متولیان امر که از مراکز مختلف جشنواره را نظارت میکنند، به این نتیجه برسند که برای دورههای بعد جایگاه مهمی را برای بخش بینالملل در نظر بگیریم. این اتفاق در جشنواره سینماو تیاتر فجر افتاده و میتواند در بخش موسیقی هم پررونق باشد.
استدلال کسانی که عنوان «بینالملل» را از جشنواره برداشتهاند چه بوده و شرایط انتخاب خارجیها چیست؟
بیاطلاع هستم و پاسخ قانع کنندهای تاکنون نشنیدم! قبلاً ارتباط خوبی با سفارتخانهها بوده و خودِ سفارتخانهها هزینهی حضور هنرمندانِ کشورشان را تامین میکردند و این هزینهها بر جشنواره تحمیل نمیشد. چند سالی است که ارتباط با برخی سفارتخانهها قطع شده و البته طبیعی است؛ چرا که برخی کشورها هجمههای سختی بر ایران عزیز روا داشتهاند.
اما به شکلهای مختلف هنرمندان باید دعوت شوند و جشنواره هزینه صفر تا صد را تقبل کند. به هر شکل وقتی این هنرمندان به جشنواره میآیند برای ما ساحت بینالملل را به ارمغان می آورند.
حتی هنرمندانی که از کشورهای همسایه هستند و زبانشان پارسی است و متعلق به ایران فرهنگی هستند، حضورشان جنبههای مثبتی برای ما خواهد داشت.
مسئولان در سالهای گذشته معتقد بودند که درصد کمی از اجراهای جشنواره مربوط به هنرمندان خارجی است و این نمیتواند برای ما کارساز باشد. با این حال نگاه تازهای را من در شورای سیاستگذاری مطرح کردم و عزیزان هم پذیرفتند.
بودجه جشنواره امسال چقدر است؟
مثل بودجه پارسال حدود ۱۰ میلیارد تومان است. پارسال خیلیها میخواستند که جشنواره برگزار نشود، ولی شد و نسبتا خوب هم برگزار شد. کسانی که از جشنواره استقبال نکردند پشیمان شدند. برخی هنرمندان دلسوز درکنار مدیران مرکز موسیقی و انجمن موسیقی تمام قد ایستادند و جشنواره به سختی برگزار شد.
سال گذشته در جشنواره بودید؟
بلی؛ اجرای سنتور نوازی در شب استاد حسین ملک درتالار رودکی داشتم و هم در دیگر بخشها یاری رسان . امسال هم شرایط سهل نیست و سختیها کماکان پابرجاست. برخی عزیزان و استادان از جشنواره استقبال کردهاند و بالاخره آن بخشی که میتواند جشنواره را به پیش ببرد، حضور دارند. امسال موضوعات بخش داوری و جوایز را زیادتر کردهایم و نمیدانم با این بودجه بسیار کم، جشنواره به خوبی برگزار خواهد شد یا نه.
قدر و منزلت موسیقیدانان ایران بیش از این حرفهاست و کمتر از سینمای ایران نیست. متولیان امر، بالادستیها و سیاسیون میدانند که این موسیقیدانان بودند که در شکلگیری انقلاب خیلی موثر بودند. صدها سرود انقلابی ساخته شد، در حالی که هنوز انقلاب پیروز نشده بود. رادیو و تلویزیون مملو از این سرودها بود. آن زمان فیلمی برای اکران نبود. این شعر و موسیقی بودند که با هم جوشش پیدا کردند و در شکلگیری انقلاب بسیار تاثیرگذار شدند، بعدها هم دیگر هنرها به جریان پیوستند.
با این حال کمترین سهم متعلق به جامعه موسیقی است و امیدوارم بودجهای درخوربه جشنواره اختصاص یابد که بتوانیم شبهای بیشتری اجرا داشته باشیم. جشنواره موسیقی جایی است برای منتخبان موسیقی درکل سال که بیایند و الگو محورانه روی صحنه بروند.
۱۰ میلیارد تومان برای جشنواره موسیقی فجر کم است!
حال شما ببینید چگونه باید تدبیر کنیم و چگونه با هنرمندان صحبت کنیم. امسال چندین بخش به جشنواره اضافه کردهایم. دوستان میگویند که با این بودجه چطور میتوان برنامهریزی چابکی کرد؟
تجربیات من در حوزه هنری نشان میدهد تا حدی شدنی است. برخی میگفتند چطور احمد پژمان را آوردید و در روسیه اثرِ «ناگهان رستخیز» و یا دیگر آثاربزرگ را ضبط و منتشر کردید؟ گفتم: صادقانه با ایشان حرف زدیم و وقتی صداقت و پاکیزگیِ مجموعه را دیدند رضایت دادند که کار انجام شود. عددی که آن زمان هزینه شد تقریبا یک پنجمِ رقم واقعی بود.
امیدواریم با آنچه که حداقلهاست، حداکثرها را در کیفیت و محتوا به دست بیاوریم و جشن انقلاب را به نحو احسن برگزار کنیم.
سالهاست که در عرصه موسیقی حضور دارید و شرایط امروز جامعه را میدانید و از تورمها و افزایش دستمزدها با خبر هستید. چقدر بودجه به طور واقعی لازم است تا جشنواره موسیقی فجر به خوبی برگزار شود؟
حدود ۱۰ میلیارد تومان برای برگزاری بخش بینالملل میخواهیم. وقتی گروه سرشناسی به جشنواره بیاید، اتفاق مهمی است؛ چرا که اخبار حضور این گروه در سطح جهان پخش میشود و همه نگاهها به جشنواره جلب میشود. پرسیده خواهد شد که این جشنواره در کجای خاورمیانه برگزار میشود؟ مگر ایران چنین وسعت و موقعیتی برای موسیقی دارد؟
متاسفانه موسیقی ایران در جهان کمتر شناخته شده است. اگر هنرمندی ایرانی به کشور دیگری میرود و از اجرای او استقبال میشود، به دلیل شناخت ایران نیست. ما را شعبهای از موسیقی عرب و ترک میدانند. البته این به دلیل یک خبط تاریخی است؛ سالها به موسیقی توجه نشد در حالی که اعراب و عثمانیها در سمینارها و همایشها و فستیوالهای جهانی شرکت کردند و خودشان را شناساندند و ما غافل بودیم و هستیم.
به غیر از رویدادِ اَوینیون فرانسه که اوایل دهه هفتاد شمسی برگزار شد و گروههای موسیقی نواحی ایران رفتند و اتفاق بزرگی را رقم زدند، هیچ گاه به صورت دولتی در فستیوالهای بینالمللی شرکت نکردیم. در اَوینیون سه شخصیت بزرگ موسیقی محلی ایران جوایز ارزندهای گرفتند و اتفاق بزرگی را رقم زدند و روزنامههایی مانند لیبراسیون در فرانسه این هنرمندان ایرانی را روی جلد بردند و درباره کارشان بحث کردند.
اینکه موسیقیدانی به صورت انفرادی به فستیوالی میرود، پرچم ایران را بالا نمیبرد، بلکه خودش را مطرح میکند. وقتی ورزشکاری به صورت انفرادی در مسابقهای بینالمللی شرکت میکند و برنده هم میشود، نام ایران آنجا مطرح نیست؛ اما اگر ورزشکاری زیر نظر فدراسیون جمهوری اسلامی ایران برود، هر جایزهای بگیرید پرچم ایران بالا ست.
در جشنواره موسیقی فجر میتوانیم با ۲۰ میلیارد تومان پرچم جمهوری اسلامی را در همه جا بالا ببریم. میتوانیم هنرمندان کشورهایی را به ایران بیاوریم که حضورشان به شدت به بالا رفتنِ نام فرهنگ و هنرایران کمک کند.
ولی وقتی بخش بینالملل را نهایتا با ۲ میلیارد تومان برگزار میکنیم و در نهایت هم جشنواره بدهکار میشود؛ خب نتیجه مطلوبی نخواهد داشت. درخواست جلسه ویژه با وزیر محترم فرهنگ را دادهام تا درکنار دفاع منطقی و محکم حداقل ۳۰ درصد به بودجه جشنواره اضافه شود.
یعنی ایدهآل شما بودجهی ۲۰ میلیاردتومانی برای جشنواره است؟
با چنین عددی میتوانیم جشنوارهای برگزار کنیم که قابل دفاع باشد و اگر نقدی هم باشد بر چگونگی کار باشد و نه بر محتوا.
الان با دو میلیارد تومان بخش بینالملل را جمع میکنید؟
چارهای نداریم. یکی از هزینههای مهم در این بخش بلیت هواپیماست که بسیار گران شده باارز آزاد . از شرکتهای هواپیمایی میخواهم که پای کارِ جشنواره بین الملل موسیقی فجر بیایند. از تاجیکستان نزدیک یا ونزوئلای دور هنرمندی به جشنواره بیاید، سه پرواز باید انجام شود. اروپاییها هزینه کمتری دارند و نهایت یک پرواز چهار ساعته است. دوست دارم از برزیل، کوبا و کلا امریکای جنوبی هنرمندانی را دعوت کنیم ولی هزینه بلیتِ ودستمزد شان بسیار سنگین است. هیچ زمانی هم جشنواره مجاز به اجرای موسیقی باکلام در بخش بینالملل نبوده و همه اجراها بیکلام است که خود نکتهای است دراستقبال مخاطب.
اجرای موسیقی با کلام از سوی هنرمندان خارجی ممنوع است؟
تا کنون در دورههای مختلف جشنواره موسیقی فجر اجرای با کلامی در بخش بینالملل نداشته؛ به غیر از زبان عربی و بوسنیایی و اردو.
اگر هنرمندان شعرشان را بفرستند و بررسی شود چطور؟
بحث شعر نیست بلکه صیانت از زبان فارسی مطرح است.
موسیقیدانان خارجی که به جشنواره میآیند، باید گفتوگوهایی به زبانهای دیگری انجام و منتشر شود. در سالهای گذشته بارها پیشنهاد دادیم که گفتوگوهایی با هنرمندان خارجی درسطح وسیع تخصصی انجام شود هم با ترجمه به زبان فارسی منتشر شود و هم به همان زبان اصلی خودشان و هم به زبان انگلیسی . این اتفاق میتواند جشنواره بین الملل موسیقی فجر را به مخاطبان خارجی معرفی کند. برای این بخش شما برنامهای دارید؟
این موضوع را در جلسات متعدد مطرح کردهام. حتی برای هر اجرا در بخش بینالملل یک کاتالوگ تهیه شود تا مخاطبان آن کنسرت بتوانند با مخاطب خارجی بیشتر آشنا شوند و برونداد آن درروزنامه های انگلیسی زبان ایرانی هم منتشرشود.
نظرتان راجع به چگونگی اختصاص بلیط چیست؟
یکی از مشکلات سالیان جشنواره وجود بلیط دعوتی است که موجب میشود مخاطبان نامربوط به برخی اجراها بیایند و مُخلِ آسایشِ گوشها شوند. اینکه ما بتوانیم بلیتفروشی کنیم و نگران سالن خالی نباشیم یک بخش است و از سوی دیگر جشنواره موسیقی فجر جشن انقلاب هست و منوط به نگاه کلان موسیقی نیست و کسانی که در طول سال امکان آمدن به کنسرتها را ندارند، در این جشنواره بیایند و اجراها را ببینند که اینهم حرف درستی است و باید برایش سازوکار تدارک دید.
متاسفانه این بلیتها به کسانی داده میشود که گاه نمیآیند و سالن خالی میماند. برخی هم که میآیند اهلیت ندارند ودر همان یک ربعِ اول اجرا سالن را ترک میکنند که صورت خوشی ندارد.
بزرگترین ستم به کنسرتها، دادنِ بلیتهای رایگان به مخاطب نامربوط است. زمانی هست که کسی مشکل مالی دارد ولی علاقهمند است و میداند که کدام اجرا را دوست دارد؛ برای این افراد دادن بلیت رایگان خوب است.
بگذارید به پرسش قبلی برگردیم. داشتنِ مترجمها هزینه دارد. مترجمهای خبرنگار مختلف میخواهیم. ماموریت ویژه برای چند نفر که با موسیقی آشنا باشند و این خودش یک ستاد مجزا میخواهد.
لازم است موسیقیدانان فرنگی را پس از اجرایشان نگهداریم و به شهرستانها بفرستیم وبهره های متفاوت از دانش و تجربیاتشان ببریم.
وقتی قرار است که اخبار داخلی باشد، کسی در خارج از ایران از اتفاقات مهمِ جشنواره فجر باخبر نمیشود.
جشنواره موسیقی فجر در سالهای نه چندان دور به طور روزانه یک نشریه داشت. مخاطبان در هر روز جشنواره در جریانِ اتفاقات آن روز و روزهای قبل و بعدِ جشنواره قرار میگرفتند. اکنون چند سالی است که دیگر خبری از نشریه روزانه نیست. شما برای این دوره برنامهای برای این کار دارید؟
پیشنهاد دادم که جدای از کتابی که آخر جشنواره چاپ میشود که البته این کتاب به دست کمتر کسی میرسد و در اختتامیه واگذار می شود که برای ماندگاری ویژه نامهای هرروزه دریکی از مطبوعات حداقل درج مطالب کافی باشد.
نیمه دوم دهه هفتاد بولتنهای مناسبی تهیه میشد. آن زمان ۱۰ شب دهه فجراجرا داشت. از دهه هشتاد دیگر ادامه پیدا نکرد. یکی از مشکلات جشنواره این است که مدیران هر ساله تغییر میکنند و این باعثِ تغییرات نابجا میشود. متاسفانه به جای اینکه چیزی اضافه شود، چیزی را کم میکنند. معتقدم هر دبیری که بیاید با هر سلیقهای، باید چیزی اضافه کند و موردی را کم نکند.تاکید میکنم آیین نامه نیاز مجدد به اصلاح دارد.
پیشنهاد دادیم اگر امکان چاپ بولتن نیست، از روزنامهای دولتی بخواهیم که در طول برگزاری جشنواره، هر روز یک ویژهنامه چند صفحهای به جشنواره اختصاص دهد.
علیرغم محدودیتهایی که برای فرهنگ مظلوم و موسیقی شریف هست، شاهد اتفاقات خوبی هستیم. بعد از انقلاب اسلامی فرزندان بسیاری از خانوادههای مذهبی با موسیقی آشنا شدند. بسیاری از دختران محجبه به کلاس آموزش موسیقی میروند. اگر این علاقمندان پیشرفت کنند، اتفاقات موثری مبنی برتوسعه موسیقی سالم رُخ خواهدداد. بعید میدانم در اصحاب فرهنگ و هنر کسی با موسیقی مخالف باشد.
باید از همه راهکارها برای هر چه بیشتر دیده شدنِ جشنواره استفاده کنیم.
هربار یک قدم جلو برویم و نه عقب.
گفتید بخشهایی به جشنواره اضافه کردهاید. این بخشها کدامند.
یکی از این بخشها کودک و نوجوان است.
این بخش لازم و ضروری است. واقعا در حوزه کودک و نوجوان کم کاریِ بسیاری داشتهایم. خانوادهها برای فرزندانشان، نمیدانند چه چیزی باید پخش، آموزش یا هدایتگری داشته باشند.
نگاه ما در حوزه موسیقی کودک دو بخش است؛ یکی اینکه کودکانی میآیند که موسیقی کلاسیک مغرب زمین، یا موسیقی سنتی یا نواحی خودمان را اجرا میکنند؛ مثلا چهارمضراب یکی از استادان را تک نوازی میکنند. گاهی هم کودکان آموزشهای متعارف منحصر برای کودکان در آموزشگاهها را می نوازند.اگر استقبال خوبی به عمل بیاید، یک سالن ویژه برای کودک و نوجوان اختصاص می دهیم. حتی کودکانی که ۱۰ دقیقه اجرا داشته باشند را دور هم جمع میکنیم و در یک سانس، ۱۰ گروه را در یک برنامه روی صحنه خواهیم داشت.
در سالهای نسبتا دور بخش گروهی آموزشگاهی را داشتهایم و نمیدانم چرا حذف شده است. متاسفانه اندیشههایی در این سالها آمده که مثلا اجرای کودکان در شانِ جشنواره موسیقی فجر نیست!
همیشه یکی از اجراهای پرمخاطب جشنواره موسیقی فجر، مربوط به بخش کودک بود. خانم سودابه سالم و آقای ناصر نظر ودیگر عزیزان گروههایشان را میآوردند و اجراهای پرمخاطبی را به صحنه میبردند.
بخش تلفیقی را دوست دارم به جشنواره بیاوریم تا سال بعد به امید خدا جشنواره موسیقی پاپ ایرانی و تلفیقی برگزارشود. بخش بعدی مربوط به تک شیار( ترک)ها است. مرکز موسیقی سالهاست مجوز نشر تکترک را اضافه کرده است بدلیل رویکرد جدید فروشگاهی. در گذشته فقط آلبومها مجوز دریافت می کردند.خودِ من یک اثر داشتم ۳۰ دقیقه بود. آقای میرزمانی مدیر وقت می گفت حداقل ۴۵ دقیقهاش کنید. گفتم آقا نمیشود که آب ببندیم…
الان دیگر سیدی هم فروش نمیرود. اکنون تک ترکها را مجوز میگیرد و لازم است بررسی و داوری شوند. بخش تک ترکها شلوغ خواهد بود وکار هیات انتخاب در این بخش سنگین.
بخش دیگر داوری رسالهها و پایان نامههای تمامی رشته ها بصورت بینا رشته ای باموسیقی است در امر پژوهش که اضافه کرده ایم. پژوهش سالهای گذشته فقط به شکل سخنرانی بود که یک نفر میآمد و حاصل پژوهش خود را به صورت گفتوگو ارائه میداد. از چند سال پیش از من خواستند که این بخش را به صورت رادیویی اجرا کنم. در رادیو اجرا و فایل صوتی آن برای همیشه ماندگار میشود.
پژوهش به صورت رادیویی همچنان برگزار اما وارد بخش مسابقه هم میشود .
در بخش آهنگسازی تِم تعیین کردهایم. تِمِ آهنگسازی با موضوع خانواده و سبک زندگی ایرانی اسلامی. آهنگسازانی که در هر قد و قوارهای هستند و در فرم سونات بصورت ایرانی و فرنگی اثر تولید کرده اند، مورد بررسی قرار میگیرند.
جایزه باربد به جشنواره برگشته. باربد بسیار ایده درست و جذابی بود که در زمانِ آقای نوربخش به عنوان دبیر جشنواره آمد. اما در دورههای بعد این جایزه از جشنواره حذف شد!
جشنواره آییننامه دارد و باید به آن پایبند باشیم. بایدبا مسئولیت پذیری و پیروی از خرد جمعی پیش برویم. چگونگی عملکرد داوری جایزه باربد دراوایل نقد فراوانی داشت، شکل انتخاب و برگزاریاش خوب نبود!
در حال حاضر دبیر جشنواره بین الملل موسیقی فجر برای یک دوره انتخاب میشود؟
حکم دبیر طبیعتا یک ساله است.دوران مدیریت ها حداقل چهارساله است . مگر مشکلی در روند یکساله گذشته دربرگزاری باشد که شورای نظارت برجشنواره تعیین کننده است . شاید از عللی که نهادهای تصمیمگیر کمترین سهم را به موسیقی میدهند همین موضوع باشد که این اتحاد بین موسیقیدانان و بین مراکز موسیقی پررنگ نیست.
شاکله باید طوری چینش شود که دبیر جشنواره امیدوارانه به آینده بتواند با اقتدار ادامه دهد. مگر آنکه خودِ او نخواهد یا اینکه مشکل قانونی بر سر راه وجود داشته باشد.
امسال بخش بانوان هم در جشنواره حضور خواهد داشت؟
بخش بانوان را هم خواهیم داشت وامیدوارم استقبالی خوبی در پی داشته باشیم . تصمیم داریم در این پنج شبِ جشنواره، هر شب اجرای بانوان درگونههای مختلف باشد. اگر استقبال گروههای بانوان مناسب باشد، سالنهای دیگری را هم در نظر میگیریم. در حال حاضر سالن فرهنگسرای نیاوران اختصاصا برای بانوان است.
مثلا سالن میلاد نمایشگاه بینالمللی میتواند میزبان اجرای بانوان باشد؟
اگر گروهی بتواند که چنین جمعیتی را به سالن بکشاند و مسائل جانبی تماما رعایت شود چرا که نه. بانوان بخش مهمی از هنر و موسیقی ایران هستند. در بخش خوانندگی بانوان به غیر از حضور بانوان دارای محدودیت است. بسیاری از بانوان موسیقی دان اشعار موجهی از بزرگان میخوانند یا بیکلام می سازند. بسیاری از این بانوان برای وطن میخوانند، برای مقدسات میخوانند، برای کیان کشور میخوانند یا با لهجه قومیتی خودشان حماسه وار میخوانند واجرا می کنند. درصورت بیکلام بودن میتوانند در دیگر سالنها اجرا داشته باشند.
زندهیاد پروین بهمنی را یک شب به شبکه چهار آوردم و عده ای نگران بودند که یک خانم موزیسین دارد به برنامه میآید! در حالی که ایشان لالایی میخواند!
دختران فارغ التحصیل رشته موسیقی بیایند در بخش بانوان حضور پیدا کنند و البته در بخشهای دیگر در کنار دیگر گروهها هم حضور فعال داشته باشند.
در تدارک این هستیم که مهمان خارجی به زبان عربی داشته باشیم. سال گذشته موفق نشدند دوستان این کار را انجام دهند. امسال امیدواریم با رایزنی فرهنگی بتوانیم انجام دهیم.
یعنی یکی از خانمهای خواننده از کشورهای عربی بیاید و اجرایی ویژه برای بانوان داشته باشد؟
بله و گروههای بسیار خوبی در حوزه بینالملل داریم. البته گروهها باید از مراجع مربوطه تایید بگیرند.
پرداختن به بخش بینالملل واقعا کار مفیدی است؛ چرا که گروههایی که در داخل کشور هستند، امکان برگزاری اجراهایشان در طول سال را دارند. اما گروههای خارجی در طول سال به طول متداول برای اجرا به ایران نمیآیند. برای مثلا در همین یکی دو سال گذشته چند گروه خارجی فارغ از جشنواره به ایران آمدهاند و کنسرتشان را برگزار کردهاند؟
میخواهیم ارکسترهای کشورهای اسلامی ازجمله سمفونیک عراق را دعوت کنیم که حدود ۵۰ نفر هستند. همین ارکستر چیزی حدود ۷ یا ۸ میلیارد هزینهشان است. همه این تعداد باید بیایند و بروند و بخشی را عربی اجرا کنند با مضامین مناسب.
علاقه بنده این است که بخش بینالملل ما جاده ابریشم باشد. از چین گروه داشته باشیم و بیاییم تا لبنان؛ همین ایده ۲۰ میلیارد تومان هزینه میخواهد. تازه این در شرایطی است که این هنرمندان یک روز در ایران باشند. این کار صحیح نیست هنرمندان خارجی صبح بیایند و شب بعد از اجرا بروند.
هنرمندی که به ایران میآید یک یا دو روز اگر اضافهتر بماند ودرکنار اجراهای بیشتر دراستانها به چند جای گردشگری برود ایران را حداقل به هموطنان خودش یا طرفدارانش در خارج از کشور معرفی میکند.
این همان صدور انقلاب است که به آن توجه نداریم. گروههایی برای هفتههای فرهنگی یا مناسبتهای مختلف به خارج میروند که متاسفانه این هنرمندان در مواجه با چند نفر از اهالی سفارتخانهها اجرا میکنند و مخاطب خارجی هم ندارند! هزینهمیکنند ولی با کج سلیقگی و بی برنامگی!
در جشنواره بین الملل موسیقی فجر از ظرفیتِ آمدنِ هنرمندان خارجی به کشور استفاده بهینه کنیم. هواپیمایی ماهان میتواند حامی مناسبی باشد.
امسال شهرداری به شما بیلبورد میدهد؟
در این دوره همه نهادها و سازمانهای حاکمیتی همفکر هستند. با آقای شهردار صحبت کنیم تا برای گروههای بینالملل وداخلی بیلبورد بدهد. اگر این اتفاقبیافتد خیلی خوب است. مشکل نبود تبلیعات عمومی است و فرسایشی . همه نهادهای ذیربط کنار هم باشند تا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دست تنها نماند.
در سالی که آقای نوربخش رئیس جشنواره بود، بیلبوردهای زیادی از شهرداری گرفتند. به نظرم بخش مهمی از این مسائل با رایزنیهای به موقع انجام می شود.
یکی از بخشهای اصلاحیه آییننامه به همین موضوع برمیگردد؛ یعنی تمام مسئولیتهای جشنواره با دبیر جشنواره است، اما به لحاظ مکاتبات اداری و اجرایی، نقشی ندارد!
الان برای همین رایزنی چه کسی میتواند رایزنی کند؟
در حیطه اختیارات رئیس جشنواره است. به نظرم در آییننامه لازم ات اختیاراتی به دبیر جشنواره داده شود.
مباحث بسیاری دیگری از جشنواره باقی ماند که به آنها نپرداختیم.
دیگر بخشها مربوط به پخش فیلمهای ناب از استادان برجسته از سالهای گذشته و نیز برگزاری نمایشگاه وحضور موثر خانمهای کارشناس در داوری و هیات انتخاب است که برای نخستین بار رُخ می دهد.
چشم امید ما به پوشش صادقانه خبری و امید افزایی است. اینکه چند روز گروههایی میآیند و اجراهایی را به صحنه میبرند و نهایتا پوشش خبری برای یکی دو گروه سرشناس پرداخته شود، کارگشا نیست. همیشه به گروهها و هنرمندانِ مشهور پرداخته میشود در حالی که گروههای با کیفیتِ جوان بایستی بزرگنمایی شوند. رویکرد جشنواره به جوان گرایی ؛ به این معنی نیست که از پیشکسوتان قطع امید بشود همیشه تاج سر ما هستند. پرداختن به جوانان حق مسلم اشان است و لزوم دارد در پردازش رسانهای به آنها توجه بیشتری باشد. حتی به لحاظ مبالغ که بتوانند انگیزه بیشتری برای فعالیت همه جانبه درطول سال داشته باشند.
ما هم امیدواریم بتوانید ایدهها و برنامههایتان را عملی کنید و شاهد برگزاری جشنوارهای پررونق باشیم و در سالهای آینده هم جشنواره همواره رو به جلو برود.
به امید خدا.
دیدگاهتان را بنویسید