×
×

«قرار نیست ما تسلیم ناهمواری ها شویم»

  • کد نوشته: 136163
  • 25 بهمن 1395
  • ۱ دیدگاه
  • موسیقی ایرانیان – سودا صمد پور: نام «مهر» با هدف و نگرش تزریق و پرورش مهر و دوستی، از سوی «ناصر ایزدی» برای ارکسترش انتخاب شده است. او این مجموعه را ابتدا کوچک و کم تعداد تأسیس کرده و در قالب یک آنسامبل ایرانی آثار را به اجرا در می آورد تا اینکه بر حسب ضرورت و نیاز روز موسیقی و اجتماع موسیقی دوست، این مجموعه را گسترده تر کرده و تغییراتی اساسی در آن ایجاد کرد. جناب ایزدی البته در مؤسسه راد نو اندیش مدیریت بخش موسیقی را نیز بر عهده دارند و بسیاری سمت ها و فعالیت های دیگر که بسیاری از آن اگاهند و تلاش های صادقانه ایشان را تأیید می کنند. «موسیقی ایرانیان»، با نگاه به ارکستر مهر و موضوعات دیگر موسیقی با «ناصر ایزدی» به گفتگو نشسته است که در ادامه می خوانید.
    +هیچ کدام از حمایت های دولتی را نداریم. نه به لحاظ مالی حمایت میکنند، نه مکانی برای تمرین در اختیارمان قرار میدهند
    +امیدوارم مسئولین کمی هم دغدغه فرهنگ داشته باشند
    +«ارکستر ملی مهر» ارکستری است که بر مبنای مهر و دوستی شکل گرفته است
    +در بزرگداشت‌های اساتید که برگزار میکنیم، بازگشتی داریم به آثاری که این هنرمندان از خودشان بجا گذاشته اند که برخی از آنها متاسفانه فراموش شده اند
    +برایم مهم نیست که آدمها شکل مسیرشان با من متفاوت است بلکه مهم هدفشان است
    +جشنواره و جایزه همایون خرّم بنظر من نمونه یک جشنواره موفق و کاملا با هدف در کشور ماست
    +یکی از بزرگیهای استاد محمدرضا لطفی این بود که وقتی به کسی اعتماد میکرد نیمه راه از فکرشان برنمیگشتند
    +پس از بازگشت استاد لطفی، دیگر شرایط به گونه ای بود که سخت میشد در «آوای شیدا» ماند
    +محمدرضا لطفی همیشه میگفت که سانسورچی من شده ای و نمیگذاری حرفهایم را بزنم!
    +متاسفانه پس از ورود لطفی به ایران، جو نامناسبی حاکم شده بود و این فضا خیلی ها را درگیر کرد، بشکلی که اگر به لطفی بد نمیگفتند انگار از قافله عقب مانده بودند!

    «قرار نیست ما تسلیم ناهمواری ها شویم»
  • موسیقی ایرانیان – سودا صمد پور: نام «مهر» با هدف و نگرش تزریق و پرورش مهر و دوستی، از سوی «ناصر ایزدی» برای ارکسترش انتخاب شده است. او این مجموعه را ابتدا کوچک و کم تعداد تأسیس کرده و در قالب یک آنسامبل ایرانی آثار را به اجرا در می آورد تا اینکه بر حسب ضرورت و نیاز روز موسیقی و اجتماع موسیقی دوست، این مجموعه را گسترده تر کرده و تغییراتی اساسی در آن ایجاد کرد. جناب ایزدی البته در مؤسسه راد نو اندیش مدیریت بخش موسیقی را نیز بر عهده دارند و بسیاری سمت ها و فعالیت های دیگر که بسیاری از آن اگاهند و تلاش های صادقانه ایشان را تأیید می کنند. «موسیقی ایرانیان»، با نگاه به ارکستر مهر و موضوعات دیگر موسیقی با «ناصر ایزدی» به گفتگو نشسته است که در ادامه می خوانید.

    ناصر ایزدی

    ناصر ایزدی

    *آقای ایزدی میخواستم قبل از هر سخنی و در آغاز مصاحبه از شما به خاطر تلاشهای بی وقفه‌ای که برای موسیقی انجام میدهید، تشکر کنم و به شما خسته نباشید بگویم.
    من هم خیلی از شما و همکارانتان در سایت «موسیقی ایرانیان» بخصوص جناب آقای ابراهیم مولائی تشکر می‌کنم که به نظر من در این چند ساله بسیار موفق بوده و توانسته اید مخاطبان زیادی را جذب کنید.

    *بعنوان اولین سوال با توجه به اجرای اخیر ارکستر ملی مهر در نکوداشت استاد جواد معروفی، میخواستم کمی در مورد سابقه و پیشینه این ارکستر برایمان توضیح بدهید؟
    بخاطر دارم که از همان ابتدای فعالت موسیقی ام بر این فکر بودم که ارکستری تشکیل بدهم که بر عشق و دوستی پایه گذاری شده و آثاری که اجرا می‌کند هم در همین مسیر باشد، به همین دلیل این ارکستر را در سال ۱۳۷۳ پایه گذاری و تاسیس و نام مهر را برای آن برگزیدم. در ابتدا ما یک گروه جمع و جور و کوچکتری بودیم که آنسامبل ایرانی داشت و تنها سازهای ایرانی در آن به اجرا می پرداختند، اما پس از چند سال که که از عمر گروه گذشت و با توجه به آهنگهایی که می ساختم به این نتیجه رسیدم که نیاز به سازهایی جدید دارم که صدادهی متفاوت و گسترده تری داشته باشند و البته این صدادهی بر مبنای آثار ارکسترال ایرانی باشد، به همین دلیل ترجیح دادم که بعضی از سازهای کلاسیک را هم وارد ارکستر کنیم که در نهایت بشکل گروهی با ترکیبی از سازهای ایرانی و کلاسیک و یا همان ارکستر ملی درآمد که در حال حاضر با این ارکستر کارهایمان را اجرا می کنیم.

    ناصر ایزدی

    ناصر ایزدی

    *اگر برایتان مقدور است کمی هم در مورد اجراهای سال جاری ارکستر مهر بفرمایید؟
    امسال سال نسبتا خوبی برای ما بود، چهار اجرا داشتیم که کلیه آهنگهای آن بر اساس ملودیهایی از استاد همایون خرّم و استاد جواد معروفی بود. البته باید این نکته را ذکر کنم با اینکه علاقه شخصی بسیار زیادی به آثار اساتید گذشته دارم، اما مبنای اجراهای ارکستر ملی مهر را آثار جدید گذاشته و کمتر به اجرای آثار گذشتگان می پرداختیم، چون فکر میکنم که بسیاری از دوستان هنرمند اینکارها را اجرا کرده و می کنند، اما به دلیل شکل برنامه ریزی ها تصمیم گرفته شد در کنسرتهای امسال آهنگهای اساتید قدیمی را اجرا کنیم. ما هم سعی کردیم برای متفاوت بودن با اجرای سایر دوستان تا آنجا که برایمان مقدور بود اجراها را به اصل اثرها نزدیک قرار داده ، بدون اینکه در این آثار دست ببریم و تنظیمش را عوض کنیم، چون فکر میکنم که این آهنگها حالت نوستالژیک داشته و مردم با آنها خاطره دارند و بهترین کار این است که آهنگ ها را به همان شکل اصلی اجرا کنیم. مثلا اگر اونیسون بوده، اونیسون و اگر چند صدایی بوده به شکل چندصدایی یا اگر سازی بکار گرفته شده یا کلام بشکلی خاص ادا شده دقیقا همان را اجرا کنیم و تمام هم و غم خودمان را بر این گذاشتیم که آثار کاملا به همان شکل اصلی خودش حتی از نظر مدت زمان اجرا شود.

    *لطفا کمی هم در مورد مشکلاتی که بر سر راه ارکستر وجود دارد صحبت کنید.
    البته در مسیر تمامی ارکسترهای خصوصی ناهمواری ها بسیارند اما قرار نیست ما تسلیم آنها شویم. بطور مثال در اجراهای امسال نتوانستیم یکی از کنسرت هایی را که در نظر داشتیم و برنامه ریزی کرده بودیم برگزار کنیم. جدای از آن ما واقعا با مشکلات فراوان تمرینات خودمان را برگزار میکنیم مثلا همانطور که میدانید برای ارکستر سمفونیک یا ارکستر ملی علاوه بر حمایت های مالی و در اختیار گذاردن مکان تمرین، سازهایی مانند کنترباس یا پیانو وجود دارد که برای استفاده در اختیار نوازنده میگذارند که البته این امکانات و البته خیلی بیشتر از این در دنیا برای تمامی ارکسترها وجود دارد و چیز غریبی نیست اما متاسفانه ما اصلا هیچ کدام از این حمایت ها را نداریم. نه به لحاظ مالی حمایت میکنند، نه مکانی برای تمرین در اختیارمان قرار میدهند. نوازنده کنترباس باید هر جلسه ساز خود را همراه بیاورد یا باید حتما خودمان پیانو تهیه کنیم و… اینها هر کدام معضلی است. شهرداری هم که یکی از ارگانهایی است که در تمام دنیا به فرهنگ کمک میکند اصلا هیچ همکاری در این زمینه ها ندارد و نهایتا تنها کاری که این سازمان متمول انجام میدهد اینست که یک ارکستری را آن هم به شکل محدود جمع آوری کند و…. شاید سالها پیش در یک دوران کوتاهی شهرداری کمک محدودی میکرد، ولی بعد از آن زمان هیچ کار خاصی انجام نداده است. البته امیدوارم این مشکلات از سر راه گروه‌های موسیقی برداشته شود تا بتوانند فعالیتهای موسیقایی بیشتری داشته باشند. این فعالیتها باعث میشود که نشاط و شادی به جامعه برگردد و یک جامعه بشاش و سرزنده داشته باشیم. امیدوارم مسئولین کمی هم دغدغه فرهنگ داشته باشند و دلسوزانه تر با این مقوله برخورد کنند.

    ناصر ایزدی

    ناصر ایزدی

    *اگر ممکن است در مورد اعضای ارکستر مهر بفرمایید؟
    تقریبا اکثر اعضای ارکستر ملی مهر افرادی هستند که سالیان سال است با من کار میکنند، بسیاری از آنها از دوران کودکی و نوجوانی در کنار من بوده اند و الان خوشبختانه در موسیقی سرشناس هستند. کسانی که کنسرت های ما را مشاهده کرده اند همگی به تواناییهای این افراد معترف هستند و من به همکاری با این دوستان افتخار میکنم. ارکستر ما ارکستری است که بر مبنای مهر و دوستی شکل گرفته و این عزیزان هم با عشق در این ارکستر که به خودشان تعلق دارد فعالیت میکنند، کنسرت میدهند، سی دی ضبط میکنند و…. چون میدانند اینجا محیطی هست که با عشق شکل گرفته و در نتیجه با میل قلبی در ارکستر حضور پیدا کرده و با همدیگر کار میکنیم. نفرات جدید هم که به ارکستر ملحق میشوند خوشبختانه اکثرا بعد از اولین اجرا به همین شکل کارشان را ادامه میدهند. اعضای ارکستر مهر خوشبختانه همه نیروهای جوانی هستند که خیلی خوب تلاش میکنند و آینده بسیار درخشانی دارند و مطمئنا اگر بتوانیم فعالیت ارکستر را ادامه بدهیم حتما بهترین خواهند شد، چون مبنای این ارکستر دوستی و عشق همراه با نظم و انضباط است که من همیشه تاکید زیادی روی آن دارم و به همین خاطر مطمئنم که فعالیت هایمان همچون گذشته خیلی خوب پیش خواهد رفت. البته در طول این مسیر که داشتیم خیلی از دوستان آمدند و رفتند، تعدادی از آنها به خارج از کشور رفته و فعالیت خودشان را در کشورهای مختلف ادامه میدهند، بعضی هم آمدند اما نتوانستند خودشان را با گروه هماهنگ کنند، خوب طبیعتا آنها نمی مانند، اما من از همه متشکرم. چه آنهایی که از اولین قدم تا الان همراه ما بوده اند و چه آنهایی که به هر دلیلی در کنار ما نیستند.

    البته باید این نکته را ذکر کنم که شکل رابطه من با بچه های ارکستر در واقع دو جنبه دارد. یکی اینکه خیلی با هم دوستیم، بیرون میرویم، گپ میزنیم، از مسایل شخصی صحبت میکنیم و در حقیقت مانند یک خانواده هستیم و یک بخش دیگر هم جدیت و سختگیری در کار هست که حتما باید وجود داشته باشد، و خوشبختانه دوستان همگی این را پذیرا هستند و کاملا با من همراهی می کنند.

    ناصر ایزدی و بردیا صدر نوری

    ناصر ایزدی و بردیا صدر نوری

    *اگر اجازه بدهید برویم سراغ فعالیت های شما در مؤسسه فرهنگی و هنری «رادنواندیش»، کمی از کارهایتان در این مؤسسه پرکار در سالی که گذشت، برای ما توضیح بدید؟

    قبل از هر سخنی در این مورد باید ابتدا از روحیه جمعی، گذشت و احترام و همکاری عاشقانه و صمیمانه پرسنل رادنواندیش تشکر کنم که از عوامل مهم پیشرفت در کلیه کارهای این مؤسسه هستند. بخش اعظم وقت و فعالیت‌ها یا واضح تر بگویم زندگی من در سالهای اخیر در مؤسسه رادنواندیش گذشته. تقریبا ۴ سال است که به اتفاق دوست عزیزم و یکی از اعضای ارکستر ملی مهر و مدیر مسئول مؤسسه رادنواندیش، جناب آقای بردیا صدرنوری که همیشه همراه و حامی ما بوده بخش موسیقی مؤسسه را راه انداخته ایم و مدیریت این بخش بر عهده بنده گذاشته شد. از همان ابتدا چند هدف را در مؤسسه دنبال میکردم و یکی از برنامه هایی که داده بودم، همین برگزاری نکوداشت برای اساتید مختلف بود و هدف این بود که نشان بدهیم که این عزیزان چقدر ارزشمند هستند و ما چطور قدردان هنر آنها و زحماتی که برای فرهنگ کشیده اند هستیم و مجددا آثارشان را به اشکال مختلف به نمایش و اجرا بگذاریم. به عنوان نمونه در آخرین بزرگداشتی که توسط مؤسسه برگزار کردیم نکوداشت استاد جواد معروفی بود که آقای سامان احتشامی خواب های طلایی و فانتزی ژیلا را با برداشتی نو اجرا کردند، آقای پویان آزاده راپسودی اصفهان و همایون را از همین استاد به اجرا گذاشتند و ارکستر مهر هم دو آهنگ از ساخته های استاد جواد معروفی و نیز دو آهنگ که استاد معروفی آنها را تنظیم کرده بودند را با صدای دو خواننده جوان و با آینده ارکستر امیر رفعتی و محمد صرفه جو اجرا کرد.

    *استقبال مخاطبین هم که حتما دلگرم کننده بوده. درست است؟
    خیلی از کسانی که این آثار را نشنیده بودند لذت بردند و با این آثار آشنا شدند و آنهایی هم که شنیده بودند برایشان بازگشتی به گذشته بود. یا مثلا در بزرگداشت استاد توکل چندین اثر از ایشان اجرا شد، همچنین در نکوداشت استاد گلچین آثاری که ایشان در گذشته ها با صدای زیبای خود خوانده بودند اجرا شد، در بزرگداشت عباس خوشدل و حسن ناهید هم به همین شکل و … در مجموع در بزرگداشت‌های اساتید بازگشتی داریم به آثاری که این هنرمندان از خودشان بجا گذاشته اند که برخی از آنها متاسفانه فراموش شده اند و این مراسم باعث میشود که بخصوص نسل جوان این آثار را مجددا بشنوند و بدانند که این هنرمندان چقدر برای فرهنگ این سرزمین تلاش کرده اند و بدین سبب قدردان این هنرمندان باشند. البته در این میان استاد همایون خرّم را هم نباید فراموش کرد که ما به شکل ویژه برای ایشان در قالب جشنواره و جایزه همایون خرّم و برگزاری کنسرت، نکوداشت برگزار کرده ایم. واقعا انسان وقتی آثار خلق شده این هنرمندان را میشنود پی میبرد که درون این اساتید تا چه اندازه سرشار از ملودیهای زیبا بوده و این آهنگها چقدر احساس خوبی و پاکی در بر داشته و چگونه انسان را به دنیای دیگری میبرد. من فکر میکنم بهترین شکلی که میتوانیم یاد این بزرگان را زنده نگه داریم، چه آنها که در کنار ما هستند و چه آنها که متاسفانه در قید حیات نیستند، اجرای آثار این عزیزان است، اما دقت کنیم وقتی میخواهیم برای اساتید نکوداشت برگزار کنیم بهتر است که آثار را به همان شکل اصلی اجرا کنیم، البته تنظیم آثار گذشتگان هم هیچ اشکالی ندارد بشرط اینکه آسیبی به اصل اثر نزند.

    *از نکو داشت هایی که از طریق رادنو اندیش برگزار می کنید بیشتر بگویید.

    ناصر ایزدی

    ناصر ایزدی

    خدمتتان عرض میکردم یکی از برنامه هایی که در همان ابتدای همکاری من با مؤسسه رادنواندیش با دوست عزیزم بردیا صدرنوری در مورد آن به توافق رسیدیم برگزاری این نکوداشتها بود که در واقع احترام گذاردن به هنر پیشکسوتان است. خوشبختانه آقای صدرنوری خیلی در این زمینه فعال و خیلی علاقمند هستند که احترام به بزرگترها فراموش نشود، و همیشه سعی میکنند در رفتار و کردارشان احترام به بزرگتر و اخلاق را رعایت کنند و این هم از تربیت خانوادگی ایشان سرچشمه میگیرد که بسیار برای من محترم و ارزشمند است.

    *معیارهای خاصی در برگزاری این نکوداشت ها مد نظرتان است؟
    خیر. در برگزاری نکوداشت‌ها چیزی که برای ما مدنظر بوده فعالیت هنری و زحمتی بوده که اساتید برای فرهنگ کشیده اند، به همین خاطر اصلا سعی نکردیم هیچ فرد خاص یا طرز تفکر خاصی را انتخاب کنیم. همیشه سعی کردیم متنوع کار کنیم. ما از استاد همایون خرّم، عباس خوشدل، حسن ناهید، احمد وثوق احمدی، شیون فومنی، میلاد کیایی، نادر گلچین، فضل‌اله توکل، ناصر فرهنگ فر تجلیل کردیم. برای ما فرقی نمیکند که این اساتید چه طرز تفکری داشتند و یا چه افرادی کار آنها را دوست داشتند. برای ما فعالیت خالصانه هنری آنها مهم بوده و اصلا به عنوان مثال ژانر موسیقی برایمان مهم نبوده است. البته این همان چیزیست که من در آن زمانی هم که در آوای شیدا بودم و با استاد لطفی کار میکردم یا در رادیو بعنوان کارشناس مهمان دعوت میکردم یا در برنامه آینه جام و یا بهارستان که سالیان پیش از شبکه یک سیما پخش شد هم در نظر داشتم و همیشه در زندگی شخصی هم سعی میکنم به همین گونه رفتار کنم. اصلا برایم مهم نیست که آدمها شکل مسیرشان با من متفاوت است بلکه مهم هدفشان است. اگر هدف هنر و احساسات پاک انسانی است شکل و ژانر کار اهمیت ندارد، برای ما همه عزیز و محترم هستند و با عقاید و افکارشان کار نداریم.

    *در صحبتهایتان اشاره ای کردید به جشنواره و جایزه همایون خرّم، لطفا در مورد این جشنواره توضیح بدهید؟
    یکی دیگر از فعالیتهای مؤسسه رادنواندیش در زمینه موسیقی، برگزاری جشنواره و جایزه همایون خرّم (نوای خرّم) است. اعضای اصلی شورای سیاستگذاری این جشنواره آقای بردیا صدرنوری مدیر مسئول مؤسسه و مدیر جشنواره، رضا خرّم به نمایندگی از خانواده استاد خرّم و بنده هم بعنوان مدیر موسیقی مؤسسه و دبیر جشنواره هستیم. البته در جلسات بجز خانم فراهانی که بعنوان مدیر اجرایی مؤسسه شرکت میکنند هر بار نفرات مختلفی نسبت به نیاز در جلسات حضور دارند. جشنواره و جایزه همایون خرّم بنظر من نمونه یک جشنواره موفق و کاملا با هدف در کشور ماست. جشنواره ای که توسط بخش خصوصی برگزار میشود و با وجودیکه تنها سه سال از عمر آن میگذرد میتواند بعنوان یک الگوی نمونه برای سایر جشنواره ها مد نظر باشد. جدا از ویژگیهای فنی و اجرایی این جشنواره که در نوع خودش منحصر بفرد است. یکی از تازه گیهای این جشنواره همانطور که در اسم آن هم آمده عنوان جایزه است، که در این جشنواره علاوه بر برگزیدگان اصلی که جوایز نفیسی دریافت میکنند به کلیه پذیرفته شدگان در مرحله اول هم بدون استثنا جایزه تعلق میگیرد و این بنظرم برای شرکت کننده ها که همگی زیر هجده سال هستند خیلی جذاب است. در مورد تعداد شرکت کنندگان هم همانگونه که قبلا دوستان همکار، آمار را منتشر کرده اند، روند صعودی و بسیار جالبی را طی میکند و ما از این امر بسیار خوشحالیم و امیدواریم استقبال همچنان هم ادامه پیدا کند و ما هم بتوانیم هر سال جشنواره را با تلاش خودمان پربارتر کنیم.

    ناصر ایزدی

    ناصر ایزدی

    *اهدافی که در مؤسسه فرهنگی و هنری رادنواندیش دنبال می کنید چیست؟
    آنچه که ما در بزرگداشتها و در سایر فعالیتهای فرهنگیمان همیشه در نظر داریم، اعم از آثاری که تولید میکنیم، یا در کنسرتهایی که برگزار میکنیم، یا انتشار کتاب، که زیر نظر واحد انتشارات مؤسسه است، عدم جهت گیری فکری است. قبلا هم خدمتتان عرض کردم اصلا برای ما مهم نیست که افراد در چه ژانری کار کرده و ما این تفکر را دوست داریم یا نداریم. آن چیزی که اهمیت دارد این است که این هنرمندان تلاش فرهنگی میکنند و اثری خلق میکنند. بطور مثال موسیقی محلی کار میکنند، موسیقی کلاسیک ایرانی کار میکنند، کار ارکسترال میکنند، حتی برایمان فرق نمیکند که شکلهای دیگر موسیقی مثلا پاپ را انجام میدهند. مهم کیفیت آثار است نه شکل آثار، کیفیت آنها باید در استانداردهای ما (اشاعه ی اصالت فرهنگی) بگنجد. حالا چه ردیف موسیقی ایرانی باشد، چه موسیقی کلاسیک و چه موسیقی پاپ. اینها همان چیزیهایست که در مؤسسه رادنواندیش پیاده میکنیم.

    * به فعالیتهای خودتان با استاد لطفی و آوای شیدا اشاره کردید اگر ممکن است کمی در این مورد صحبت بفرمایید.
    من پیش از بازگشت استاد لطفی به ایران چندین سال شاگرد ایشان بودم و هر بار هم که به ایران تشریف میاوردند خدمتشان کلاسها را ادامه میدادم. در زمینه نشر کتاب شیدا هم که توسط دوست عزیزم آقای مسعود کازری و کتاب خورشید صورت میگرفت از چاپ دوم اولین شماره این کتاب تا شماره هفتم آن، مسئولیت بازنگری مقالات موسیقایی که ایشان از خارج از کشور ارسال میکردند بر عهده من بود. اما در مورد اینکه چگونه کار در آوای شیدا را شروع کردم باید خدمتتان عرض کنم که در یکی از سفرهایی که استاد لطفی به ایران داشتند، در یک مهمانی ایشان را دیدم و به من گفتند فردا صبح جهت کاری به آوای شیدا بروم. روز بعد که خدمتشان رسیدم فرمودند با توجه به اینکه من در ایران اقامت ندارم میخواهم مدیریت مؤسسه آوای شیدا را به تو بسپارم و امیدوارم با توجه به شناختی که از شما دارم و میدانم عاشقانه موسیقی ایرانی را دوست دارید، امیدوارم اینجا را به حالت یک مؤسسه معتبر در حد آثاری که تولید میشود در بیاورید. من هم چون واقعا به ایشان خیلی علاقه داشتم خیلی خوشحال شدم و پذیرفتم و از آن زمان تا روزی هم که در آوای شیدا بودم سعی کردم همه کارها را به بهترین نحو انجام بدهم و اصلا فکر نمیکردم که ایشان خوششان بیاید یا خیر. همیشه به من میگفتد و در نوشته هایی هم که به من داده اند نیز هست، که تو عاشقانه موسیقی ایرانی را دوست داری و به همین دلیل در مواردی که فکر من با نظر ایشان یکی نبود آنرا میپذیرفتند و کاری را که من میخواستم انجام میدادیم. یکی از بزرگیهای ایشان این بود که وقتی به کسی اعتماد میکرد نیمه راه از فکرشان برنمیگشتند، همیشه بر این باورم که آقای لطفی یک دنیا بزرگی بود.

    *چه خروجی ها و نتایجی از تلاش های آقای ایزدی در آوای شیدا صورت گرفت؟

    ناصر ایزدی

    ناصر ایزدی

    من در آوای شیدا ماندم و آنجا را سروسامان دادم، فکر کنم در طول یکسال و نیم ۹ اثر از ایشان را منتشر کردیم. تمامی آثار گذشته ایشان را از روی ریل های قدیمی با کمک آقای انزابی پور پالایش کردیم. بیاد دارم که از اثر سپیده (ایران ای سرای امید) ریل درستی نداشتیم که آن را از جناب هوشنگ ابتهاج (سایه) عزیز گرفتم، یا بعضی از آثار که بصورت کاست در اول انقلاب منتشر شده بود را گوش بفرمایید، مثل به یاد عارف، تمپوی آن خیلی پایین بود و بعنوان مثال صدای خواننده اثر (استاد محمدرضا شجریان) اصلا کیفیت مناسبی نداشت. بنده با کمک دوستان مجدداَ آن را به سرعت اصلیش برگرداندیم. خیلی سعی کردم در مدتی که آنجا بودم آثار استاد را به آن شکلی که در شأن موسیقی ایران و ایشان هست دوباره باز تولید کنیم و البته در اینجا باید از طراحی‌های زیبای آقای فرامرز عرب نیا برای این آثار نیز یاد کنم که کاملا با کیفیت آثار همخوانی داشت. پس از بازگشت استاد لطفی من فکر کردم حال که استاد برگشته اند بهتراست من هم به کار اصلی ام که همان آهنگسازی و ساز زدن و کارهای ارکستری بود برگردم. در واقع پس از بازگشت ایشان دیگر شرایط به گونه ای بود که سخت میشد در آنجا ماند و فکر میکردم دیگر نیازی نبود که من هم آنجا باشم. شاید وجود من زمانی لازم بود که کسی نبود به اوضاع سر و سامان بدهد و با حضور ایشان کارها طبق نظر خودشان بخوبی پیش میرفت.

    *برخوردهایی که با استاد لطفی پس از بازگشت به ایران شد، بسیار متفاوت بود، لطفا در این مورد برای ما بگویید.
    در ابتدا از یکی از خصوصیات ایشان بگویم که خیلی آدم صریحی بودند و من بخاطر دارم حتی در مقالاتی که برای کتاب شیدا مینوشتند و ارسال میکردند این صراحت لهجه وجود داشت، بشکلی که گاهی مجبور میشدم بعضی از قسمتهای این مقالات را حذف کنم و یا آن مقاله‌ای که برای جلد سی دی خموشانه نوشتند و من خیلی از بخشهای آن را قبل از چاپ حذف کردم، حتی آقای لطفی همیشه میگفت که شما سانسورچی من شده ای و نمیگذاری من حرفهایم را بزنم. اما من اینجا زندگی میکردم و با روحیه و بی مهری بسیاری از افرادآشنا بودم و خیلی از موانع را میشناختم و میدانستم با خصوصیاتی که آقای لطفی دارند، نمیگذارند راحت به کارهایشان ادامه دهند. همیشه سعی بسیار میکردم توجه استاد را به این موارد جلب کنم اما ….. در مورد برخوردهایی که پس از ورود به ایران با ایشان شد، من بدلایل شخصی تا بحال در این مورد صحبت نکرده ام و اصولا همیشه سعی میکنم کمتر وارد مسائل حاشیه ای بشوم. اما الان فکر میکنم با توجه به اینکه ایشان در قید حیات نیستند و امکان بازگو کردن خیلی صحبتها نیست و از طرفی چون از این مسائل زمان زیادی گذشته، شاید اگر تنها از بخش کوچکی از کم لطفی هایی که در حق ایشان شده صحبت کنم تلنگری برای همه ما باشد که دیگر اشتباهاتمان را برای سایر بزرگان تکرار نکنیم، همیشه یاد آن سالها که میافتم بی درنگ یاد شعر سایه میافتم: از داد و وداد آنهمه گفتند و نکردند، یارب چقدر فاصله دست و زبان است…چقدر همه میگفتند استاد لطفی به ایران بیایید ما چنین و چنان میکنیم و… اما چه کردند؟ کم لطفی و کم لطفی و کم لطفی… از همان بدو ورود استاد لطفی به ایران و شروع برخوردها و… خیلی دلم میگرفت. متاسفانه جو نامناسبی حاکم شده بود و این فضا خیلی ها را درگیر کرد، بشکلی که اگر به لطفی بد نمیگفتند انگار از قافله عقب مانده بودند. خیلی کم لطفی کردند، البته یکسری مسایلی بود که خود استاد باید بیشتر توجه میکردند، مثل شرایط جامعه و روحیه آدمها و … در نتیجه به نظرم اگر کمی کمی محتاط تر صحبت میکردند، بهتر بود. یکسری باورها هم عقاید شخصی استاد لطفی بود که بعضی ها سعی در بزرگ جلوه دادن آن داشتند تا از این طریق او را نقد نمایند، به جای اینکه به نقد هنری ایشان بپردازند. در یک کلام قدر لطفی را ندانستیم.

    *به عنوان حدیث آخر این گفتگو اگر مایل هستید مطلبی بفرمایید.
    یادمان باشد بزرگی آدمها را باور کنیم. ما هم شاید روزی بزرگ شویم، آنوقت اگر یک کوچکتر در مورد ما حرمت شکنی کند خیلی ناراحت خواهیم شد. امیدوارم دیگر در مورد هیچ هنرمندی شاهد برخوردهای تلخ و بی مهری نباشیم. اطمینان دارم بسیار کسانی هستند که دیگر رفتار آن روزهای خودشان را پسندیده نمیبینند و من امیدوارم دیگر هرگز خیلی از رفتارها تکرار نشود.

    *جناب ایزدی در پایان از اینکه وقتتان را در اختیار ما گذاشتید از شما تشکر میکنم.
    من هم از شما متشکرم.

       

    مطالب مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *