آلبوم «اوسنه» مجموعهای از شعرها با گویش خراسانی با حضور محمد سریر، محمدعلی صحرائیان، داوود موسایی، مزدا انصاری و غلامرضا رضایی در شهر کتاب مرکزی رونمایی شد.
محمد سریر به عنوان نخستین مهمان با اشاره به اینکه در گذشته شعر فارسی با موسیقی همراه بوده است، گفت: قبل از ورود اعراب به ایران، شعر با موسیقی خوانده میشده و بنابراین این سنت به نحوی، در ضمیر ناخودآگاه ما وجود دارد و بدنه موسیقی ما را میسازد، یک موسیقی آوازی یا به قولی، موسیقی فاخر. گاهی دانشجویان از من میپرسند منظور از موسیقی فاخر چیست و کدام موسیقی، یک اثر فاخر محسوب میشود. در پاسخ همیشه گفتهام موسیقیای، فاخر است که سازنده به آن افتخار کند و از نظر من، این آلبوم یک موسیقی فاخر است.
وی همچنین گفت: خواندن شعر با گویشهای مختلف، در موسیقی فولکلور وجود داشته است و در این نوع موسیقی، شاعر معمولاً مکلف بوده که همراه و هماهنگ با ملودی، شعر بنویسد. درواقع، دست شاعر بسته بوده است.
این استاد دانشگاه در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت: نکته بسیار مهم درباره موسیقی فولکلور این است که این نوع موسیقی به حفظ فرهنگ و هنر ایرانی بسیار زیاد کمک کرده و تاثیر مثبتی در خلق آثار ادبی داشته است اما به نظر من تنها کسانی میتوانند وارد این مقوله شوند که تسلط کامل به زبان و همچنین گویش آن منطقه داشته باشند؛ تسلط کامل به کششها، تاکیدها، تلفظ خاص لغات و کلمات و…
وی افزود: خوشبختانه مزدا انصاری به عنوان آهنگساز، در دو دههای که او را میشناسم، با بزرگان زیادی همچون استاد شجریان و…. کار کرده و انگیزههای محکمی برای کار بر روی این آلبوم داشته است، انگیزههایی که خیلی خوب او را به جلو میبرد. البته من بر این نکته تاکید دارم که یک اثر هنری ویژه به خصوص از نوع ارکستر سمفونیک با بلوغ سنی و فکری و درواقع با تجربه حاصل میشود.
سریر با بیان اینکه آلبوم «اوسنه» خوب و چکیده منتشر شده است، اظهار داشت: تنظیم در این نوع آهنگها کار سختی است و اگر به درستی و بادقت، انجام نشود، میتواند به اصل قضیه ضربه بزند ولی خوشبختانه این موضوع به خوبی در این آلبوم لحاظ شده است.
دکتر محمد علی صحرائیان، رییس انجمن بیماران ام اس نیز در این مراسم حضور داشت و گفت: هیچ سررشتهای از هنر ندارم ولی از موسیقی همانند دیگر مردم لذت میبرم و اگر امشب، اینجا حضور دارم، به دلیل بیماری ام اس و اتفاقی است که دارد در ایران رخ میدهد. متاسفانه این بیماری، در سالهای اخیر بیشتر خانمها را درگیر کرده و اکثراً در سنین ۲۰ تا ۴۰ سال دیده میشود. هرچند که با کمال تاسف باید اعلام کنم، شاهد ام اس کودکان نیز هستیم و این بیماری بچههای زیر ۱۲ سال را هم درگیر خود کرده است.
وی افزود: بیماران ام اسی نه تنها به منابع مالی بلکه به توجه هم نیاز دارند و باید بدانند که جامعه متوجه آنان هست به خصوص که وقتی این بیماری گریبان یکی از اعضای خانواده را میگیرد، تمام افراد و تمام جنبههای یک خانواده را درگیر میکند بنابراین هر کس در هر سمت و شغلی که هست، به عنوان هنرمند، ورزشکار و … باید به این جامعه توجه کند و مهمترین پیام برنامه امشب نیز همین بوده که بیماران ام اسی بدانند هنرمندان متوجه آنان و در کنار آنها هستند با این امید که روزی در کنار هنرمندان، جشنی برای پایان یافتن بیماری ام اس برگزار کنیم.
داوود موسایی، مدیرعامل نشر فرهنگ معاصر نیز در این مراسم گفت: تهیه این سی دی، حاصل یک اتفاق بود. زمانی که این کار را به من سپردند، با اینکه کار من ربطی به موسیقی ندارد و در حوزه انتشار کتاب است، در اولین قدم، میدانستم که این اثر، باید وجهه علمی داشته باشد و از آنجاکه با دکتر کاخی، آشنایی دیرینه داشتم و میدانستم ایشان مشهدی هستند، سراغ ایشان رفتم.
وی با بیان اینکه یک سال طول کشید تا این آلبوم منتشر شود، اظهار داشت: از نظر من انتشار آلبومی که حاوی گویشهای محلی ایران باشد، یک کار خیر بود و وقتی پیشنهاد صرف عواید فروش اثر به نفع بیماران ام اسی را هم دریافت کردم، اشتیاقم برای به ثمر رسیدن این کار دوچندان شد.
او در پایان گفت: ما در مملکتمان افراد متمکن زیادی داریم ولی کسی دغدغه انجام کارهای فرهنگی ندارد در حالی که اگر سرمایهداران هر شهری، همت کنند و آلبوم موسیقیای همانند اوسنه را با گویش شهر و مطقه خودشان منتشر کنند، بانک موسیقی ما یک گنجینه غنی به دست خواهد آورد.
مزدا انصاری، آهنگساز نیز گفت: من همیشه سعی کردهام عاشقانه کار کنم و به همین دلیل هم تعداد کارهای زیادی ندارم. پیشنهاد اجرای این اثر هم برایم بسیار نو و جذاب بود و به جرات میگویم که کسی به غیر از غلامرضا رضایی نمیتوانست آن را به این شکل بخواند و اجرا کند.
غلامرضا رضایی، خواننده اثر به عنوان آخرین میهمان به روی سن آمد و گفت: جای دکتر کاخی بسیار خالی است و مطمئنم بدون کمکهای ایشان نمیتوانستیم این البوم را منتشر کنیم. یادم هست ایشان یک شب به استودیو زنگ زدند و بر تلفظ صحیح برخی کلمات، تاکید دوباره کردند.
وی ادامه داد: این کار، تجربه بسیار خوبی بود به خصوص که باعث انس بیشتر من با استاد عماد خراسانی شد. یادم هست یک شب خواب ایشان را دیدم که لبخند رضایتبخشی به لب داشتند؛ اساساً بعد از انجام این کار، باید ادبیات غنی خراسان را جدیتر بگیریم و بیشتر درباره این موضوع کار کنیم. به هر حال، امیدارم این اثر، شروع تازهای باشد برای انتشار چنین آلبومهایی با دیگر لهجهها.
دیدگاهتان را بنویسید