تهمورس پورناظری یکی از چهرههای پرحاشیهی این روزها در رسانههاست. مدتی پیش از برگزاری آیین افتتاحیهی جشنوارهی موسیقی فجر، برخی رسانهها از او بهعنوان چهرهی پشت پردهای یاد کردند که در طراحی جشنوارهی سیویکم نقش دارد. این در حالی است که پورناظری خودش معتقد است، پشت پردهای در کار نیست.
خبرنگار سرویس موسیقی ایسنا با پورناظری که به گفتهی خودش، امسال به یاری جشنوارهی موسیقی فجر آمده، گفتوگویی کرده است.
فکر میکنم، دلیل انجام این مصاحبه آن هم در این مقطع زمانی کاملا مشخص باشد و بهتر است از حاشیهها بگذریم و یکراست برویم در شکم ماجرا.
من هم موافقم؛ برویم در شکم ماجرا.
این روزها همه از تهمورس پورناظری بهعنوان چهرهی پشت پردهی جشنوارهی موسیقی فجر یاد میکنند که در یک اتاق در بسته نشسته و زمام جشنواره را در دست گرفته است. چرا شما دوست دارید، چهرهی پنهان جشنواره باشید؟
حالا من از شما سوال دارم؛ نشست خبری جشنوارهی فجر چه زمانی برگزار شد؟
حدودا هفتهی گذشته.
قبلا از برگزاری آن نشست خبری چه اطلاعاتی از جشنواره فجر منتشر شده بود؟
اطلاعاتی مثل اینکه آقای نوربخش مدیر جشنواره است. آقایان ریاحی و ترابی هم هستند و شنیده بودیم که ساز و کار جدید برای جشنواره در نظر گرفتهاند و خلاصه تغییراتی در راهاند.
پس، حضور من هم در همین راستاست. پشت پردهای در کار نیست. ببینید، نگاه «داییجان ناپلئونی» خیلی جذاب است. یک عزیزی میگفت هر ایرانی یک «ایرج پزشکزاد» است و برای خودش یک «داییجان ناپلئون» خلق کرده است. من هم نفهمیدم «پشت پرده» یعنی چه؟
اما دوست هم نداشتید که این موضوع اعلام شود؟
معلوم است که دوست ندارم اعلام شود. وقتی قرار است یک رویدادی به اسم تهمورس پورناظری یا هنر هنرمند دیگری که نامش جایگاهی دارد، جایی اعلام شود، باید مورد قبول تام آن هنرمند قرار گیرد تا این اتفاق بیفتد؛ اما به هر حال «پشت پرده» نیز معنای درستی ندارد.
حالا چه شد که تصمیم گرفتید در این جشنواره همکاری کنید؟
پس از روی کار آمدن دولت «تدبیر و امید» من از آقای مرادخانی – معاون هنری وزارت ارشاد – خواستم دیداری با او داشته باشم و ایدههایی را مطرح کنم. جلسهای بر گزار شد و من هم پیشنهاداتم را مطرح کردم. پس از آن قرار شد شورایی تشکیل شود تا به نظرات من جامهی عمل پوشانده شود. خلاصه سعی کردم با همهی توانم به آرزویم تحقق بخشم و از همهی روابطم در این راستا استفاده کنم.
بدون داشتن قرارداد مالی حاضر به انجام این کار شدید؟
جشنواره توان پرداخت دستمزد من را ندارد. شما میدانید که بودجهی جشنواره چقدر است؟
حدود یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان.
اگر پنجبار این بودجه را جمع بزنند، بهاندازهی گردش مالی سال گذشتهی من میشود. قیمت من اصلا این رقمها نیست. این مبلغها توهین به من است. من برای مملکتم کار میکنم. شما فکر کردهاید این جشنواره قرار است به من اعتبار دهد؟! هنرمندان به جشنواره اعتبار میدهند یا جشنواره به آنها؟
سمت شما در حال حاضر مشاور جشنوارهی موسیقی فجر است؟
من فقط کمک میکنم.
وقتی جدول جشنوارهی امسال منتشر شد، خیلیها معتقد بودند که جدول امسال قابل دفاع است.
حرفتان را قبول ندارم.
چرا قبول ندارید؟
چون هیچکدام از نمایندگان رسانههای کشور در نشست مربوط به این رویداد، یک پرسش هم درباره جدول نداشتند. پس حتما این جدول مهم نبوده که حتی یک خبرنگار هم به آن نپرداخت.
شاید چون جدول خیلی خوب بوده است، چیزی نپرسیدند.
مگر بهجز این است که مهمترین اتفاق یک جشنواره اجراهایش است؟ آیا دکورش مهم است یا چیز دیگری؟ حیرتانگیز است که جامعهی خبری این مملکت یه سوال در اینباره نپرسید. جامعهی رسانهای آن روز آمده بود تا توهمهایی را که چند نفر به آنها القا کردهاند و اتفاقا مدتها هم هست که دارد این کار را میکند و برایش هم هزینه کرده است، بپرسد. البته از طرفی باورم نمیشد، طی دو ماه بیخبری، جشنواره مهمترین رویدادی شود که رسانهها به آن بپردازند. همین برایم کافی است و تهمورس به آنچه میخواست رسید.
با جوابتان، سوال من را نیمهتمام گذاشتید؛ میخواستم بگویم این جدول با اینکه از نظر برخی افراد، جدول قابل دفاعی است، برای برخی دیگر ناراحتکننده بود؛ برای جوانانی که همهی امید و آرزویشان این جشنواره بود و فقط یکبار در سال فرصت روی صحنه رفتن داشتند. اگر میخواهید به من جواب بدهید که «جشنوارهی موسیقی جوان» این بار را به دوش میکشد، باید بگویم که آن جشنواره خودش زیرساخت درستی ندارد.
نه جوابم این نیست؛ من متولد دههی ۵۰ هستم و موزیسینهای دههی ۵۰ تعدادشان انگشتشمار است. وقتی ما دورهی جوانی را میگذراندیم، هیچ امکاناتی وجود نداشت. مثلا هر دوماه یکبار یک آلبوم منتشر میشد و شاید هر ششماه هم اجرایی روی صحنه میرفت. میخواهم بگویم هیچ خبری نبود. تهمورسی که این دوره را گذرانده است، این کار را با جوانان نمیکند.
من و آقای نوربخش در همهی بخشهای جشنواره همگام با هم پیش رفتیم و من یک تنه پیش نرفتم. قسمت جوان جشنواره هم برایم مهمترین بخش بوده است؛ اما نه بهشکل سالهای گذشته که به چند جوان انعامی میدادند تا صدایشان را کوتاه کنند. من هم جوان بودم و مثل خیلی از این جوانها در سرم فقط سودای موسیقی داشتم. من هم در زمان جوانی تنها عشقم فقط موسیقی بود.
بنده هزار برابر شما نگران این بخش هستم. برای همین، رویدادی را برای جوانان در نظر گرفتیم. بهطوری که از آنها خواستهایم در ابتدای کنسرتهایی که مخاطب زیاد دارد، برنامه اجرا کنند. به جای اینکه آن جوان به سالن رودکی برود و ۷۰ نفر او را ببینند، در سالنی اجرا میکند که ۱۷۰۰ نفر او را میبینند. درست است که به جای یک ساعت، ۱۰ دقیقه اجرا میکند، اما عیبی ندارد، زیرا آغازگر تمام برنامههای پرمخاطب جشنواره، جوانان و نوجوانان هستند.
این جوانان را بر چه اساسی انتخاب کردهاید؟
لیستی را شامل نام تمام موزیسینها ایجاد کردیم. برخی پذیرفتند در این برنامه باشند، برخی هم نه. شاید چون فکر کردند کار سطح بالایی نیست. یکی از دوستان هم این پیشنهاد را صرفا بهخاطر ما قبول کرد و گفت اگر شما میگویید، حتما کار درستی است. اتفاقا فردای رونمایی، همان شخص به من گفت، اگر پیشنهادتان را نمیپذیرفتم، پشیمان میشدم.
وقتی نوجوانی در فستیوال «جوان» یک ساعت ساز میزند و اتفاقا اول هم میشود، بعدش چه اتفاقی برای او میافتد؟ تمام درد این است که اتفاقی نمیافتد. خودم در سال ۱۳۶۹ رتبهی اول استعدادهای جوان را کسب کردم. مسابقهای بود که در آن، از هنرمند ۴ ساله تا ۳۰ ساله، استعداد جوان محسوب میشدند. حتی جایزه هم به ما ندادند.
ما سعی میکنیم، فعالیت این جوانان را رصد کنیم و اتفاقا تیمهای قبل از ما بسیار سنگاندازی میکنند تا ما حتی به یک آرشیو هم دست پیدا نکنیم.
منظورتان دستاندرکاران جشنوارهی سال گذشته هستند؟
مهم نیست چه کسانی هستند، منظورم آنانی است که نمیخواهند. منظورم از این توضیحات این است که شما بدانید جوانان امسال در چه سطحی کار میکنند. من به جشنوارههای قبلی ایراد وارد میکنم. مثلا همین «نسلی دیگر». نسلی دیگر از چی؟ یعنی چه؟ از ۱۷ ساله تا ۴۰ ساله میشد نسلی دیگر. من با این روند مخالفت دارم.
چند وقت پیش با هنرمندی روبهرو شدم که بسیار از روند جشنوارهی امسال گله داشت و میگفت گروهش هر سال بدون اینکه درخواستی بدهد، توسط آقای ترابی در جدول گنجانده میشد. این روند برای من قابل تأمل بود و خواستم از شما دربارهی شیوهی انتخابتان بپرسم؟
در تمام دنیا شرایط اینگونه است که فستیوال، یکسری هنرمند را بهواسطه مدیر برنامههایشان دعوت میکند یا آنها رزومهشان را میفرستند. روش ما هم همینطور است. در هیچ جای دنیا گروهی دو سال پشت سر هم در جشنواره حضور نمییابد؛ اما ارکستر سمفونیک و ارکستر ملی شرایط شان فرق دارد. ما امسال به کسی برتری ندادیم. سعی کردیم اجراهایی که سلیقهی مشترک را دربرمیگیرد، در یک شب نباشند. در بخش بینالمللی نیز تمرکز ما بر «ایران فرهنگی» بوده است.
اعلام کرده بودید که ارکستر سمفونیک تهران یک اجرا در جشنوارهی فجر دارد؛ اما آقای رهبری به همین دلیل به مدیران جشنواره انگ بیسوادی زد و سپس اعلام شد، ارکستر دو اجرایی شد. چون گفتند مسؤولان جشنواره بیسوادند این اتفاق افتاد؟
چه کسی اعلام کرد که ارکستر دو اجرا دارد؟
خود آقای رهبری.
در اینباره بروید از خودشان بپرسید؛ اما باید در جواب شما بگویم که هیچ گروهی دو اجرایی نخواهد بود، مگر اینکه اجرایش تمدید شود.
در جدول جشنوارهی امسال چند جای خالی هم وجود دارد، البته سالهای قبل هم این خانههای خالی را میدیدیم؛ اما طی جشنواره برنامههایی برای این خانههای خالی در نظر گرفته میشد. سال پیش هم یک گروه آمریکایی با این ترتیب به جشنواره آمد. خانههای خالی جشنوارهی امسال هم به همین معناست؟
نه این موضوع بهلحاظ فرم گرافیکی جدول است، هیچ اجرای اضافهای قرار نیست داشته باشیم، مگر تمدیدها.
گفتوگو از سهیلا صدیقی
دیدگاهتان را بنویسید