«پیکلاویه» شامل تعدادی جوان هنرمند است که میخواهند در چارچوبهای وزارت ارشاد فعالیت کنند، مجوز بگیرند، مخاطب جذب کنند و در آیندهی نهچندان دور، آلبومهایشان را بفروشند. آنها عاشق موسیقی «راک» هستند و با وجود اینکه جایگاه تعریفشدهای برای این نوع موسیقی وجود ندارد، توانستهاند برای برگزاری کنسرت، مجوزی زیر عنوان «گروه موسیقی راک» بگیرند.
چهار نفر از اعضای این گروه یعنی مهران مختارپور (خواننده)، شایان کریمی (نوازنده کیبرد)، مهیار صالحینیا (نوازنده گیتار الکتریک) و مصطفی بهرمان (نوازنده درامز) چند روز پیش از برگزاری کنسرت جدیدشان به خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) آمدند تا دربارهی گروه «پیکلاویه»، اتفاقهایی که پشت سر گذاشته و نگاهی که به آینده دارد، صحبت کنند.
گروه «پیکلاویه» چگونه تشکیل شد و چه وقت به فکر اجرای کنسرت افتادید؟
کریمی: هرکدام از ما چهار نفر (در گذشته پنج نفر بودیم) بهصورت جداگانه در ژانر موسیقی راک کار میکردیم. گروه پیکلاویه نیز دو سال پیش تشکیل شد و از اوایل سال ۱۳۹۳ برای گرفتن مجوز کنسرت اقدام کردیم و در حال حاضر برای برگزاری سومین کنسرت رسمی خود در حال تمرین هستیم. در یک سال اول قصد اجرای کنسرت نداشتیم و بهدنبال مجوز هم نبودیم، بیشتر به آمادهسازی قطعات میپرداختیم.
قبل از اجرای نخستین کنسرتمان در ایوان شمس، در برج آزادی نیز کنسرتی داشتیم که لغو شد. ما یک هفتهی قبل از کنسرت (اسفندماه ۱۳۹۳) تمام بلیتها را فروختیم؛ اما کمتر از ۲۴ ساعت قبل از اجرا، کنسرت لغو شد.
چگونه با یکدیگر آشنا شدید و آیا پیش از این مانند برخی گروههای موسیقی، فعالیتها زیرزمینی هم داشتهاید؟
صالحینیا: آشنایی ما اتفاق خیلی عجیب و غریبی نبود. مهران، شایان و مصطفی از بچگی با یکدیگر دوست بودند و من هم به آنها اضافه شدم. نفر پنجمی هم که نوازندهی «گیتار بیس» در این گروه بود، به علت مهاجرت، دیگر با ما کار نمیکند.
مختارپور: در همان ابتدای کار و پس از اینکه گروه موسیقی ما شکل گرفت، از آنجا که نمیخواستیم بدون مجوز کار کنیم، بهدنبال انجام کارهای مربوط رفتیم.
صالحینیا: ما هیچوقت بهصورت زیرزمینی کار نکردیم از همان ابتدا، اتاق تمرین گرفتیم و کار کردیم.
درباره نحوه گرفتن مجوز کنسرتهای قبلیتان توضیح دهید.
کریمی: پیش از لغو اولین کنسرت «پیکلاویه» ما هم راه دیگران را پیش گرفته و به نام «پاپ» مجوز اجرا گرفته بودیم؛ اما پس از آن اتفاق، سختگیریهای زیادی نسبت به گروه ما شد و هرچند سخت بود، ولی بار دوم صادقانه سبک موسیقی خود را «راک» معرفی کردیم و مجوزمان را نیز به همین نام گرفتیم. نمایندگانی از اداره اماکن، نیروی انتظامی و حراست وزارت ارشاد در کنسرت ما حضور داشتند و وقتی دیدند همهچیز مانند بقیه کنسرتها پیش میرود و فضای متعارفی حاکم است، خیالشان راحت شد.
نقطه عطف اتفاقهای خوبی که برای گروه ما افتاد، تلاشهای آقای پیروز ارجمند – مدیرکل پیشین دفتر موسیقی وزارت ارشاد – بود و تا جایی که من اطلاع دارم او جلسات بسیار طولانیای را با پلیس امنیت و نیروی انتظامی داشت تا بتواند به آنها بقبولاند که میتوان در ایران کنسرت راک برگزار کرد. سرانجام ما در اواخر دورهی مدیریت آقای ارجمند مجوز گرفتیم. هرچند او قبل از ما شروعکننده این حرکت بود. امیدوارم نفر بعد از او نیز به همین منوال پیش رود، زیرا مخاطب موسیقی راک در ایران زیاد است و اگر محدود شوند، احتمال دارد این نوع موسیقی زیرزمینی شود.
در حقیقت، دفتر موسیقی به ما کمک کرد تا پس از لغو شدن کنسرتمان، دوباره اقدام کنیم و ناامید نشویم، وگرنه با شایعاتی که درباره کنسرت ما درست کردند، معلوم نبود بتوانیم فعالیت هنری داشته باشیم، دیگر کنسرت که جای خود را دارد.
صالحینیا: از تمام نهادهایی که به ما کمک کردند تا از اتفاق بدی که میتواست برای گروه رخ دهد، جلوگیری شود، تشکر میکنیم زیرا همه درک کردند که این سبک موزیک و کسانی که در این سبک کار میکنند، عجیب و غریب نیستند و این صرفا سلیقه آنهاست نه بیشتر.
آیا برگزاری کنسرت راک در ایران، کار عجیبی است؟
صالحینیا: برگزاری یک کنسرت راک در ایران عجیب نیست، زیرا پیش از ما گروهی مانند «کامنت» با اسمهای دیگری بهجز راک، اجرا داشتهاند. البته ما اصلا ادعای اول بودن نداریم، تنها کاری که انجام دادیم، این بود که شاکله گروه را از ابتدا حفظ کردیم و شاید این اتفاق در خیلی از گروههای موسیقی نمیافتد، بهعنوان مثال، یک نفر آهنگ را مینویسد و اعضا، بیشتر نوازنده هستند؛ اما در گروه ما، آهنگسازی، شعر و دیگر کارها، با خودمان است و تا به حال هیچ آهنگی را کاور نکردهایم.
کریمی: صداقت نداشتن مشکل بزرگی است که گریبانگیر کشور ما شده، دهها گروه راک در ایران با مجوز فعالیت میکنند، اما نه به اسم «راک» بلکه به نام «پاپ» یا «پاپ تلفیقی» مجوز گرفتهاند. در وزارت ارشاد، بخشی برای این سبک تعریف نشده است، یعنی کسی که موسیقی راک کار میکنند، باید سبک خود را پاپ معرفی کند تا مجوز بگیرد. در بخش موسیقی وزارت ارشاد، سه شورای کلاسیک، سنتی و پاپ وجود دارد که هرکدام برای صدور مجوز، کارشناسان خود را دارند و براساس نظر این کارشناسان، به کنسرتها مجوز داده میشود. ما گروهی سنتی نیستیم، کلاسیک هم نیستیم، بنابراین باید برای گرفتن مجوز از طریق شورای موسیقی پاپ اقدام کنیم.
این مشکلی در وزارت ارشاد است که کارشناس، شورا و حتی تعریفی درباره ژانر موسیقی «راک» در آن وجود ندارد، البته در یکی – دو سال گذشته وقتی آقای ارجمند به دفتر موسیقی وزارت ارشاد آمد، تصمیم داشت، شورایی را برای موسیقی راک ایجاد کند؛ ولی این اتفاق نیفتاد. ما اولین گروهی هستیم که با صداقت برای گرفتن مجوز به وزارت ارشاد گفتیم که در سبک راک کار میکنیم.
فکر میکنم تا به حال گروهی جرأت این را نداشته که برای گرفتن مجوز، زمینه فعالیت خود را «راک» معرفی کند، زیرا برای گرفتن مجوز کنسرت باید از چند جا اقدام کرد، وزارت ارشاد اولین قدم در این روند است، اداره اماکن، نیروی انتظامی مرکز و شهرداری در مراحل بعدی هستند.
احتمال دارد بخشی از حساسیتها نسبت به موسیقی «راک» بهدلیل نوع پوشش طرفداران این سبک باشد؟
کریمی: من فکر میکنم مخاطبهای موسیقی راک به اندازهای فهمیده هستند که حساسیتها را درک میکنند، حتی در کنسرتهای گذشته ما، علاقهمندان نه لباس عجیب و غریبی پوشیدند نه موهایشان شکل خاصی داشت.
آیا برای گرفتن مجوز انتشار آلبوم اقدامی کردهاید؟
کریمی: کارهای مربوط به انتشار آلبوم در دست انجام است، درباره گرفتن مجوز آن، محدودیت کمتر است و بیشتر به وزارت ارشاد مربوط میشود. ۹۰ درصد آلبوم آماده است و شعرهای آن برای گرفتن مجوز به وزارت ارشاد فرستاده شده است. در تلاشیم این آلبوم اواخر امسال و اوایل سال آینده به بازار بیاید، زیرا پروسه گرفتن مجوز، تکثیر و پخش آن دست کم چهارماه زمان میبرد.
چقدر امیدوارید مجوز انتشار آلبوم را بگیرید؟
کریمی: امیدمان برای این کار زیاد است، زیرا مجوز کنسرت را گرفته و بیشتر مسیر را آمدهایم. البته هنوز هیچچیز معلوم نیست.
مختارپور: بهنظر میرسد پس از گرفتن مجوز برای کنسرت بهراحتی برای آلبوم هم مجوز داده شود.
اشعاری که گروه شما میخواند، به زبان انگلیسی و فرانسه است، آیا تمایلی به استفاده از شعرهای فارسی ندارید؟
صالحینیا: دلیل اینکه ما فارسی نمیخوانیم این است که همهی ما از ابتدا با موزیک راک با زبانی غیر از فارسی آشنا شدیم. همه میدانند که خاستگاه این سبک موسیقی ایران نیست. بنابراین ما نیز راک را اینگونه بلد هستیم. البته هیچ ادعایی نداریم که «راک» را نمیتوان فارسی خواند یا اینکه فارسی خواندن «راک» بد است. من گروههای راکی را میشناسم که فارسی میخوانند.
مختارپور: در حال حاضر برنامهای برای خواندن اشعار فارسی نداریم، البته این، به معنی آن نیست که نمیخواهیم در آینده روی زبان فارسی کار کنیم. اگر روزی پتانسیلی برای تغییر زبان داشته باشیم، حتما این کار را انجام میدهیم. در شرایط فعلی، زبان انگلیسی و فرانسه روی سبک آهنگسازی گروه پیکلاویه، خوب مینشیند. ممکن است در چند سال آینده، زبان فارسی هم به آنها اضافه شود و ما جبههگیری خاصی در اینباره نداریم.
از سویی شاید تا امروز مثال قویای از موسیقیای نداشتیم که از ایران خارج و جهانی شده باشد، چه بهتر این موسیقی به زبانی باشد که به گوش مردم دنیا آشناست. همهی ما فارسی را دوست داریم و با آن صحبت میکنیم، اما اگر بخواهیم با دنیا حرف بزنیم، باید به زبان خودشان حرف بزنیم.
کریمی: موسیقی ملی ایرانی در حال حاضر جهانی است و اساتید بزرگی در این زمینه در سطح دنیا مطرح هستند و حتی ممکن است مخاطب ایرانی هم کم و بیش داشته باشند؛ اما تا به حال موسیقی ایرانی در سبکی غیرایرانی، جهانی نشده و حتی خوانندههای پاپ ایران نیز در جامعه بینالمللی فعالیت پررنگی ندارند. البته ما هم در این زمینه ادعایی نداریم، ولی آرزو داریم روزی بتوانیم چنین کاری را انجام دهیم.
مختارپور: سعی میکنیم کاری انجام دهیم که هم جدید باشد و هم بتوان آن را جهانی کرد. سعی کردن در این راستا، بیشتر ما را خوشحال میکند تا اینکه ناامید شویم و بگوییم اصلا امکانپذیر نیست. من هیچوقت تلاش نکردم شعری را به زبان فارسی بنویسم که به موزیک راک بنشیند. اگر بگویم سعی کردم، دروغ گفتهام. البته اگر روزی احساس کنم توانایی فارسی نوشتن را هم دارم، این کار را شروع میکنم.
بهنظر میرسد از دهه ۷۰ به بعد، هر روز بیشتر به اشباع بازار پاپ نزدیک میشویم و تعداد خوانندگان این سبک روبه افزایش است. براساس قانون بیزینس، هرچه کمیت بیشتر شود، کیفیت پایینتر میآید. از سویی در موزیک راک ما فعلا زورمان به زبان انگلیسی و فرانسه میرسد تا محصولی را به شنونده بدهیم که با متریال بومی خودش، یعنی زبان انگلیسی ساخته شده باشد، اما در مفهوم ایدهپردازی شعرنویسی برای ساخت موزیک از مفاهیمی استفاده میکنیم که گوش ایرانی متمایل است بشنود، به این معنا که زبان انگلیسی است، اما محتوا ایرانی است.
صالحینیا: شرایط برای قرارداد بستن در مارکتهای جهانی، با اشعاری به زبان انگلیسی بهتر فراهم است. همانگونه که بسیاری از گروههای موسیقی راک که اصالتا برای نروژ یا کشورهای دیگر هستند، بهجای زبان خودشان، به زبان انگلیسی میخوانند.
مختارپور: تا امروز آنچه توسط گروه ماه خوانده شده، بهجز دو یا سه قطعه که مضامین اجتماعی دارند، بیشتر عاشقانه بودهاند و بیشتر با مضامین عاشقانه شرقی و ایرانی در آهنگهایمان بازی کردهایم.
آیا تا کنون برای مطرح شدن در عرصه جهانی، اقدامی هم انجام دادهاید؟
کریمی: معیار برای مطرح شدن در سطح جهانی، فروش زیاد آلبوم است یا برگزیده شدن در فستیوالهای جهانی است؛ اما ما دنبال اینها نیستیم و بیشتر بهدنبال مخاطب غیرایرانی در سطح جهان هستیم.
صالحینیا: این اتفاق بدون داشتن لیبل (برچسب) جهانی ممکن نیست. صرفا این نیست که ما ۱۰۰ نسخه از آلبوم خود را دریک فروشگاه آمریکایی بگذاریم و ادعا کنیم که آلبوممان را در آمریکا پخش کردهایم. نمیخواهیم دروغ بگوییم، ما هنوز در جایگاهی نیستیم که خود را با هنرمندان بینالمللی مقایسه کنیم.
کریمی: اصلا چرا باید در حال حاضر به فکر لیبل جهانی باشیم؟ برای این کار عجلهای نداریم، زیرا ما هنوز آلبوممان را در ایران منتشر نکردهایم. این کار زمانبر است و پروسه دارد و اصولا عجله کردن در این موضوع بیمورد است. ما باید اول در کشور خودمان به جایگاهی برسیم و رسمیت پیدا کنیم و در چند سال آینده برای حضور در فستیوالهای خارجی و داشتن لیبل اقدام کنیم.
صالحینیا: البته پرداختن به این کار در برنامهی ما هست، ولی اکنون تمرکزمان بیشتر روی داشتن یک اجرای خیلی خوب در کنسرت است.
درباره واکنشهای مردم پس از اجرای کنسرتتان بگویید.
مختارپور: اتفاق جالبی که در رابطه با طرفداران گروه ما رخ داد، این بود که عدهای هرچند محدود، پس از کنسرت برگزارشده در «ایوان شمس» با دقت اخبار این گروه، اجراهای بعدی و آهنگهای جدید ما را دنبال میکنند و این موضوع، ما را برای ادامه راه پرانرژی میکند.
مختارپور: جمعیت زیادی که به تماشای اجرای ما میآید، با زبانی که ما آهنگها را میخوانیم آشنایی دارد. همچنین برایشان یک ماجراجویی زبانی هم ایجاد میشود. من در کنار کار موسیقی، تدریس زبان هم میکنم و این موضوع را در میان زبانآموزهایم میبینم که با مهارت زبانی معمولیشان از من میخواهند چیزهایی را که میخوانم به آنها بدهم تا تلاش کنند آنها را متوجه شوند. در اینجا حتی بحث آموزش زبان نیز وجود دارد. اگر ما آهنگی خارجی را که دوست داریم گوش کنیم، ممکن است پس از چندبار گوش کردن، آن را یاد بگیریم و دائم تکرارش کنیم. بعد کنجکاو شویم و ببینیم چه چیزی میگوید. اگر هم کسی کنجکاو نبود، ما ترجمه آهنگها را در اختیارشان میگذاریم. شاید بتوان گفت کسی بهدنبال آهنگهای ما میآید که خودش به موسیقی راک، علاقه و اطلاعات زبانی دارد.
جایگاه موسیقی راک را در ایران چگونه ارزیابی میکنید؟
مختارپور: من نمیتوانم درباره گذشتهی دور این موسیقی در ایران صحبت کنم؛ ولی در حدود ۲۰ سال اخیر، هر وقت صحبت از موسیقی راک در ایران میشد، نام چند نفر مانند «کوروش یغمایی» شنیده میشود.
صالحینیا: شاید آهنگهای یغمایی خوب باشند، ولی از نظر تنظیم موسیقی راک، آن ساختار مورد نیاز این نوع موسیقی را ندارند. ما نمیتوانیم بگوییم که از دهه ۷۰ در ایران راک وجود داشته، در واقع ۱۰ سال است که یکسری گروههای راک بهوجود آمدهاند و متأسفانه چون آنها جایی برای ارائه نداشتند کسی از آنها نه چیزی شنیده و نه اسمشان را میداند. یکی – دو سال است که شاهد بروز چنین ارائههایی هستیم، اما در نهایت میتوان گفت که موسیقی راک در ایران چندان قدیمی نیست.
مختارپور: من معتقدم که از سال ۹۰ به بعد، ما در دوره رنسانس موسیقی راک در ایران هستیم که با گذشت سالهای زیاد، نوازندههای ما پیشرفت کردند و گروههای خوبی را تشکیل دادند. این اتفاق که در حال وقوع است مانند جرقهای است که اگر درست جهتگیری شود، موسیقی راک در ایران خیلی راحت و استاندارد جای خود را پیدا خواهد کرد.
کریمی: چیزی که برای من بسیار جالب و عجیب بود، این است که موسیقی کشور ما دارد به سمت سبک راک پیش میرود، مثلا در آلبومهای برخی خوانندگان پاپ، آهنگهایی را شنیدهایم که «راک» هستند، یعنی خوانندههای پاپ هم امروز به سبک «راک» رو آوردهاند. بهنظر من، جریان موسیقی ایران دارد به سمت راک حرکت میکند.
ایسنا: اگر اینگونه باشد، آیا رواج موسیقی راک در ایران بهدلیل پتانسیلهای موجود است؟
صالحینیا: مهمتر از پتانسیلهای راک در ایران، آن حمایتی است که از ما شده است. تصور کنید اگر دفتر موسیقی تمایلی به دادن مجوز به ما یا این سبک نداشت مانند ۱۰ – ۱۵ سال پیش هیچ اتفاقی رخ نمیداد.
مختارپور: یکبار در اخبار شنیدم که کسی گفته بود میخواهند موسیقی راک را بومی کنند، این یعنی تابو بودن کلمه «راک» در موسیقی ایران در حال از بین رفتن است.
گروههای راک خودشان برای گرفتن مجوز اقدامی نمیکنند یا اقداماتشان بینتیجه میماند؟
کریمی: تصورمان این است که خیلی از گروهها، خودشان اقدامی برای گرفتن مجوز نمیکنند. به هر حال این کار، زمانبر ولی قابل انجام است. البته بعد از گرفتن مجوز نیز گروهها باید یکسری نکات را رعایت کنند و وزارت ارشاد یا حراست همیشه تذکراتی را درباره کنسرتها خواهد داد که شاید آن گروهها دوست نداشته باشند.
تأثیر کار شما مبنی بر گرفتن مجوز و اجرای کنسرت راک، بر بقیه گروهها چگونه خواهد بود؟
صالحینیا: شاید این حرفها که ما در حال باز کردن راهی هستیم، شعاری بهنظر برسد. اتفاقی که اینجا رخ داده، این است که ما برای گرفتن مجوز اقدام کردیم و این شانس را هم داشتیم که با برگزاری کنسرتمان موافقت شد. البته هر گروه دیگری میتوانست قبل از ما چنین اقدامی کند و به این نتیجه برسد.
چه چشماندازی برای فعالیت گروه «پیکلاویه» پس از اجرای کنسرت اخیرتان دارید؟
کریمی: جامعه راک در ایران خیلی بزرگ نیست و هر اتفاق مثبتی که برای فردی در این جامعه بیفتد، به نفع همه است و همه هم خوشحال میشوند. همانطور که اگر گروه راک دیگری مجوز بگیرد، ما خوشحال خواهیم شد. من همیشه در شبکههای اجتماعی از فعالیت دیگر گروههای راک حمایت کردهام و کوچکترین اتفاق و پیشرفتشان را اطلاع دادهام. ما یک خانواده هستیم و با کسی رقابتی نداریم. اینکه ما مجوز گرفتهایم باعث پیشرفت همه گروههای راک در ایران میشود و من فکر میکنم این اتفاق تأثیر خوبی بگذارد.
صالحینیا: این اتفاق میتواند باعث آگاهیبخشی به دیگر گروههای راک شود؛ تعدادی از دوستان من که در این سبک فعالیت میکنند، پس از اینکه دیدند ما چطور برای برگزاری کنسرت مجوز گرفتیم، به فکر گرفتن مجوز برای کارشان افتادند.
هر کدامتان دربارهی سن، تحصیلات و اینکه آیا به مهاجرت فکر میکنید، توضیح مختصری بدهید و بگویید آیا از حمایتهایی که از شما بهعنوان عضو یک گروه راک میشود، راضی هستید؟
کریمی: متولد سال ۱۳۶۷ و فارغالتحصیل از دانشکده صداوسیما در رشته مهندسی صدا هستم. به مهاجرت هم فکر نمیکنم و من بهعنوان یک عضو کوچک این جامعهی هنری ایران میگویم که انتظار بیشتری، حداقل در زمینهی حمایت معنوی دارم.
صالحینیا: من ۲۰ ساله و دانشجوی رشتهی مکانیک دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب هستم. علاقهای به مهاجرت ندارم و فکر میکنم وضعیتمان آنقدرها هم بد نیست. خیلیها در کشور اصلا نمیدانند که میشود اینطور هم فعالیت کرد. از نظر حمایت، بخصوص از سبک ما، اگر بخواهیم حمایتی وجود داشته باشد، انتظار زیادی است همین که کلمهی «راک» در حال وارد شدن به دیکشنری کشورمان است، یک نوع حمایت محسوب میشود.
بهرمان: من هم ۲۸ ساله و دانشآموخته رشتهی مهندسی کشاورزی از دانشگاه ورامین هستم. به مهاجرت فکر نمیکنم، ولی سفر را دوست دارم.
مختارپور: من ۲۸ ساله هستم و فارغالتحصیل رشته ادبیات انگلیسی از دانشگاه علامه طباطبایی، در زمینه روانشناسی مطالعاتی داشتهام و با زبان فرانسه نیز آشنایی دارم. در حال حاضر قصد مهاجرت ندارم، ولی برای پیشرفت و خدمت به موسیقی کشورم دوست دارم سفر کنم و برگردم.
دربارهی شرایط کنونی هم دو چشمانداز داخلی و خارجی داریم؛ اگر خدا خواست و در کشورمان شناخته شدیم، میتوانیم در قدم بعدی، برای اجرای موسیقی به کشورهای دیگر سفر کنیم. همچنین در یک جامعه، سرمایهگذاری کردن روی آموزش، تحصیلات، فرهنگ، بودجه، اقتصاد و هر هنجار اجتماعی دیگری، به یک اندازه ارزش دارد، یعنی ارزش هرکدام از این آیتمها در کشور یکسان است و باید آپشن مساوی برای هر کدامشان وجود داشته باشد، برای اینکه یک هنجار زیرسوال نرود، نباید یک هنجار دیگر را جایگزین آن کرد.
دیدگاهتان را بنویسید