«محمد معتمدی»، خواننده موسیقی سنتی ایران از چهارشنبه ۲۰ آبان به عنوان سیاهترین روز زندگیاش نام برده است.
ماجرا به انتشار آلبومی از سوی انتشارات ماهور باز میگردد، آلبومی که با صدای این خواننده روانه بازار شده اما او میگوید که قطعات آن را بهعنوان اتود و برای یک اهنگساز جوان خوانده و بعد از این پروژه انصراف داده، اما حالا شاهد انتشار همان قطعات به صورت یک آلبوم است.
او توضیح داده است که: «چهارشنبه بیستم آبان یکی از سیاهترین روزهای زندگی هنری من بود. شرکت ماهور در این روز اثری با صدای من منتشر کرده بدون رضایت و حتی بدون اطلاع خودم. سالها پیش آهنگساز جوانی آلبومی به من پیشنهاد میدهد و من با صداقت برای شنیدن این اثر اشتیاق نشان میدهم و در همان زمان اتودی بر روی آن میخوانم. پس از مدتی به دلایلی از حضور در اثر انصراف میدهم اما فایل صوتی نزد آهنگساز جوان باقی میماند.»
شرکت ماهور که از سال ۱۳۶۶ تاسیس شده، یکی از شرکتهای فعال در زمینه انتشار آثار موسیقی سنتی، کلاسیک و نواحی ایران است. این شرکت در زمینه انتشار کتابهای موسیقی هم فعال است و زمانی یک فصلنامه تخصصی در زمینه موسیقی منتشر میکرد.
معتمدی مینویسد که پس از گذشت حدود چهار سال مطلع شده اثری با صدای او برای اخذ مجوز به دفتر موسیقی ارشاد ارجاع شده. با کمی تحقیق مشخص میشود این آلبوم کار همان آهنگساز جوان است که شرکت ماهور برای آن درخواست مجوز انتشار کرده است. معتمدی هم نامهای خطاب به پیروز ارجمند، مدیر کل وقت دفتر موسیقی مینویسد و از او میخواهد با توجه به عدم رضایتش از اعطای مجوز به این آلبوم ممانعت شود. ارجمند پس از بررسی و کشف صحت ادعای این خواننده از این آلبوم سلب مجوز میکند. تا اینکه پیروز ارجمند از مدیریت دفتر موسیقی استعفا میدهد و «درست در هفته اول کار سرپرست جدید، شرکت ماهور مجدداً آلبوم را به دفتر موسیقی جهت مجوز ارجاع میدهد. دوباره همان نامهای را که به دکتر ارجمند نوشته بودم، به سرپرست جدید دفتر موسیقی مینویسم. ولی این بار پاسخ این است: ما مجوز میدهیم شما از طریق محاکم قضایی پیگیر حقوق خود باشید.»
معتمدی در ادامه یادداشتش نوشته: «شرکت ماهور اثر را منتشر میکند و سیاهترین روز زندگی حرفهای من به لحاظ تضییع حقوق مادی و معنوی ام رقم میخورد. به راستی ما در چه فضایی زندگی میکنیم؟ چه کسی باید حامی حقوق هنرمندان این سرزمین باشد؟ چه کسانی به عنوان ناشرین با سابقه موسیقی در این حوزه فعالند؟ آیا هرکسی فایل صوتی از هر هنرمندی دارد حق انتشار دارد و هنرمندان باید از این پس در محاکم قضایی جلو میز قاضی چانه زنی کنند تا حقوق خود را استیفا کنند؟ برای شرکت ماهور متاسفم. از شرکت محترمی که برای خرید آلبوم «صوفی» هفتصد هزار تومان به ما میپردازد و برای فروش یک کارتن صدتایی از همان سیدی به خودمان یک میلیون و دویست هزارتومن مطالبه میکند شاید بیش از این انتظاری نباشد. بله به راستی که چهارشنبه بیستم آبان یکی از سیاهترین روزهای زندگی هنری من بود.»
دیدگاهتان را بنویسید