فراگیری موسیقی از زمان کودکی آن هم در سنندج و ادامه دادنش در کنسرواتوار سانتاچی چیلیای رم و دانشگاه سانفرانسیسکو، حتما جهانبینی خاصی را پدید میآورد. کسی که از کودکی با موسیقی بومی و اصیل آشنا شود و بعد برود کنترپوان و فوگ بخواند، لابد آدم متفاوتی در موسیقی میشود با نگرشهای خاصِ خودش. به همین خاطر است که «هوشنگ کامکار» کتاب «کنترپوان» مینویسد و از آن طرف سرپرستی گروه خانوادگیاشان را به عهده دارد که همچنان اصرار دارند یک نیمهٔ کنسرتشان – در هر کجای جهان که باشد – را به موسیقی کردی اختصاص دهند.
«کامکار»ها از معدود گروههای موسیقی هستند که سالهاست به حیاتشان ادامه میدهند، راز این ماندگاری البته در خانوادگی بودنشان هم هست. در اینکه چند برادر و خواهر و فرزندانش، همچنان هر شنبه جمع میشوند در آموزشگاه خانوادگیاشان و تمرین میکنند. با همهٔ اینها، هر کدام از «کامکار»ها فعالیتهای شخصیاشان را هم دارند و در این میان سرپرست گروه – هوشنگ کامکار- شاید بیش از دیگران. او همین چند ماه قبل، آلبوم «کوچ بنفشهها» را منتشر کرد و دو آلبوم هم آمادهٔ انتشار دارد: یکی از آنها به احترام استادش «احمد پژمان».
«هوشنگ کامکار» در خصوص این اثر چنین توضیح میدهد: «شاید همه بدانند که من ارادت خاصی به استاد پژمان دارم و در دانشکدهٔ هنرهای زیبا، شاگردشان بودم. ایشان حق بسیار زیادی به گردن موسیقی ملی ایران و آهنگسازان بسیاری از جمله من دارند. در کنار آنکه استادی بسیار شریف و حرفهای است، از چهرههای بزرگ موسیقی ایران به شمار میرود و به همین خاطر من فکر کردم کاری به احترام ایشان انجام دهم، استاد پژمان علاقهٔ ویژهای به ارکستر زهی و همچنین موسیقی فولکلوریکِ ایران دارد؛ بر همین اساس از حدود یک سال قبل، اثری را در سه موومان با بهرهگیری از ملودیهای کردی و ایرانی و به پاس احترام به ایشان نوشتم.»
این اثر «سه قطعه برای ارکستر زهی» است و حالا مدتی است به اتمام رسیده است و هماکنون طراحی جلد آن در حال انجام است؛ کامکار اما حساسیت ویژهای به این اثر دارد، برای همین است که میگوید: «در این اثر سعی کردم تمام آن چیزی را که در زمینهٔ تکنیکهای موسیقی در این سالها فرا گرفتهام، ارایه دهم. این اثر دارای بافت ملودیک و هارمونیکِ جدیدی است و در آن از موسیقیهای تنال و آتنال استفاده کردهام. حالا که کار به اتمام رسیده، از نتیجهاش راضی هستم و خود ایشان هم که ورژنی از آن را شنیدند، استقبال کردند.»
آنطور که «کامکار» توضیح میدهد در سه موومان این اثر، از موسیقیهای مدرن و معاصر و تکنیکهای آتنال و همچنین هارمونیهای دیسونانس و جدیدی بهره گرفته است: «موسیقی این اثر بدون کلام است و در موسیقیهای بدون کلام، آهنگساز آزادی بسیاری برای استفاده از تکنیکهای جهانی و موسیقی معاصر دارد؛ آزادیای که آهنگسازی که در اثرش از شعر و آواز استفاده میکند، محروم است. به هر حال این اثر، این امکان را به من داد تا آزادانه از هر تکنیکی که میخواهم استفاده کنم.»
اثر در ایران ضبط شده است، مثل تمام کارهای قبلی این آهنگساز و او دلیل خودش را هم برای این ماجرا دارد: «تمام این اثر را نوازندگان پرقدرت و شایستهٔ ایرانی انجام دادهاند؛ خیلی از همکارانم ترجیح میدهند آثارشان را با ارکسترهای خارجی ضبط کنند؛ اما من فکر میکنم در ایران نوازندگان بسیار خوبی داریم که از عهدهٔ اجرای هر اثری بر میآیند.»
این اثر قرار است توسط شرکت «راوی آذر کیمیا» منتشر شود؛ هوشنگ کامکار در این باره میگوید برای تولیدکنندگانی که تصمیم به انتشار اثاری با مخاطبان خاص میگیرند، احترام بسیاری قایل است: «اینکه شرکتی اثری را که چندان هم برای عموم مردم ساخته نشده را تولید میکند، کار بسیار ارزشمندی است و امیدوارم که تولیدکنندگان دیگر هم در این زمینه فعالیتهایی را انجام دهند.» این اثر اما تمام کارهایی نیست که «هوشنگ کامکار» این روزها در دست دارد. آلبوم «در کوچههای چوارباخ» او نیز آمادهٔ انتشار است: «این اثر تقریبا به اتمام رسیده و ما مشغول میکس و مسترینگ آن هستیم. برادرم – پشنگ- به تازگی شرکتی را تاسیس کرده است و من در نظر دارم این اثر را توسط این شرکت منتشر کنم.» در کوچههای چُوارباخ» یا همان «چهار باغ» آلبومی است با فضای چهار کنسرتو و ارکستر. بخش اول این اثر، قطعهای است برای «کنسرتویِ عود و ارکستر» نوشته و تنظیم ارسلان کامکار، در بخشهای دیگر کنسرتوی «کمانچه و ارکستر » و «سنتور و ارکستر» نوشته و تنظیم هوشنگ کامکار و در پایان قطعهای با نام «دستار به دستان» که در آن سولونوازهای عود، کمانچه و سنتور از سه موومان آغازین، به هم پیوسته و با همراهی ارکستر سمفونیک، اجرا شده است.
سرپرست گروه موسیقی «کامکار»ها همچنین چندی قبل آلبوم «کوچ بنفشهها» را با صدای «حمیدرضا نوربخش» منتشر کرده بود. اثری برای بزرگداشت و ستایش «محمدرضا شفیعی کدکنی» و از همینروی تمامی قطعاتش از اشعار این شاعر بهره گرفته بود، اتفاقی که پیش از این کامکار دربارهٔ آن توضیح داده بود: «من از دوران جوانی با اشعار این شاعر زندگی کرده و از علاقهمندان او بودهام، به خصوص «در کوچهباغهای نیشابور» او را بسیار دوست داشتم و در تمام مجالس و محافل آن زمان میخواندم، به همین خاطر سالها در فکر ساخت اثری با اشعار او بودم که هماکنون این اتفاق رخ داده است.»
«کوچ بنفشهها» مجموعهای است شامل ده قطعه برای ارکستر سمفونیک و کُر، ضمن آنکه «صبا کامکار» به عنوان همخوان در این اثر حضور دارد و اعضای گروه کامکارها نیز سازهای ایرانی آن را نواختهاند. این اثر از قطعاتی چون «آرایش خورشید»، «چه بگویم»، «دریا»، «حلاج»، «کوچ بنفشهها»، «پردگیان»، «پاسخ»، «رباعی»، «سوکنامه» و «در کوچه باغهای نیشابور» تشکیل شده است و جزو معدود آثار ساخته شده توسط یکی از اعضای گروه کامکارها به حساب میآید که هیچ قطعهای کردی در آن نیامده است. «هوشنگ کامکار» در این خصوص توضیح میدهد: «استفاده از موسیقی کردی با این اشعار هماهنگی نداشت؛ در واقع زمانی میتوان ملودیای به کار ببرید که با موضوع هماهنگی داشته باشد و ملودیهای کردی، چنین امکانی در اختیار من نمیگذاشتند، به خصوص آنکه در این اثر سعی کردم هماهنگی میان موسیقی و تصاویر شعری و موضوع در بالاترین حد خود وجود داشته باشد و موسیقی به شکلی تمام و کمال بیاگر فضای کار باشد.»
دیدگاهتان را بنویسید